کد خبر: ۴۲۰۲۱
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۲۵
هادی حق‌شناس نماینده مجلس هفتم در گفتگو با اکو 365 مطرح کرد

بانکداری اسلامی استانداردی ضروری برای توسعه‌یافتگی

برخلاف بسیاری که بر این باورند که اصراربر اجرای بانکداری اسلامی در واقع ابزاری به منظور رفع دغدغه‌های جامعه مذهبی است اما بسیاری تصریح دارند که هدف اساسی و بنیادین این است که سیاست پولی کشور انسجام بیشتری پیدا کرده و مسیر کشور را به سمت توسعه هموار می‌کند.
به گزارش قلم نیوز و به نقل از اکو 365, هادی حق‌شناس نماینده مجلس هفتم در گفتگو با اکو ۳۶۵ تصریح دارد که باید الگوی سایر کشورها مورد بررسی قرار داد و در نهایت افراد شایسته سکان هدایت کشور را به سرمنزل مقصود برعهده بگیرند تا بهترین نتیجه حاصل شود….
*باران ستوده

مهمترین مبنای بانکداری اسلامی بر چه رکنی استوار شده است؟

مبنای بانکداری اسلامی این است که نرخ سود بانکی یا نرخ تسهیلات در واقع کمتر از هزینه تمام شده پول باشد. به عبارت ساده‌تر، دغدغه بسیاری از مردم این است که این نرخ بهره باید در پایین‌ترین سطح ممکن قرار بگیرد. این همان مطالبه‌ای است که در یک سال گذشته در بین مردم ترکیه هم شکل گرفته است. در یک سال گذشته نرخ تورم ترکیه به حدود هفتاد درصد رسیده است به این دلیل که رئیس‌جمهور ترکیه فشار بر بانک مرکزی آورده است که نرخ بهره را به حداقل ممکن برساند. در واقع ما با این گزاره مواجه هستیم که نرخهای بهره یا نرخ سود دو رقمی، اسلامی محسوب نشده و در واقع ربوی است.

بانکداری اسلامی تا چه حد بانکداری موجود را قبول دارد؟

بانکداری اسلامی به صورت عمده در عقود اسلامی تلاش دارد تا تسهیلات بانکی بیشتر قرض‌الحسنه باشد یا اینکه بانک‌ها حداقل هزینه کارمزد و ثبت را دریافت کند. در حال حاضر در بسیاری از نشست‌های دینی و در محافلی که ایده بانکداری اسلامی را دنبال می‌کنند، بارها بر این نکته تاکید کردند که نرخ سود فعلی بانک‌ها ربوی بوده و بانکداری به سبک جدید را مردود می‌دانند.

همین موضوع به انگیزه تدوین قانون بانکداری اسلامی تبدیل شد؟

بله. این موضوع از ابتدای سال ۱۳۶۱ به عنوان مهمترین دغدغه و وجه تمایز بانکداری اسلامی مطرح شده است. درواقع سود بانک باید در حداقل ممکن و معادل کارمزد باشد. البته این مهم تاکنون در کشور ما اجرایی نشده است که همین موجب شده تا انتقادات فراوانی متوجه این نحوه بانکداری شود. این انتقاد بیشتر متوجه عدم درک نادرست از شرایط تورمی کشور است. به هر حال کشور ما با تورم دو رقمی مواجه است. این تورم مختص یک سال یا دو سال نیست بلکه ایران در سالهای گذشته همواره با معضل تورم دست به گریبان بوده است. در این شرایط نمی‌توان انتظار داشت که نرخ سود بانک‌ها معادل کارمزد باشد.

اگر بانکداری اسلامی به صورت کامل عملیاتی شود؟ بانک‌ها باید منتظر وقوع چه بحرانی باشند؟

اگر این موضوع که نرخ سود بانک‌ها معادل کارمزد خواهد شد ، رسانه‌ای شود. صف زیادی برای گرفتن تسهیلات بانکی ایجاد خواهد شد. این در حالی است که بانکها این مقدار منابع در اختیار ندارند و نمی‌توانند جوابگوی تقاضای مردم باشند. پس در یک برآورد کلی می‌توان گفت که با وجود نرخ تورم بالا و دو رقمی، امکان اجرای بانکداری اسلامی وجود ندارد.

اما تورم بالا سال‌ها است که به جز جدایی‌ناپذیر اقتصاد ما تبدیل شده است؟

کسری بودجه در اقتصاد ایران را بانک مرکزی تامین کرده و این کار با پول پرقدرت تامین می‌شود.

چرا کسری بودجه ایجاد شده است؟

شما این نکته را مدنظر قرار دهید که هزینه دولت بیشتر از منابع آن بوده و به همین دلیل دولت با بحران بزرگی مواجه می‌شود. موضوع بسیار مهم این است که سیاست‌های پولی ما با استقلال بانک مرکزی تناسبی ندارد. این در حالی است که یک رابطه مستقیم بین استقلال بانک مرکزی و تورم وجود دارد.

به عبارتی بر این باورید که رابطه مستقیم بین استقلال بانک مرکزی و تورم وجود دارد؟

بله. هرچقدر بانک‌های مرکزی استقلال بیشتر داشته باشند در نتیجه تورم بیشتر تحت کنترل درخواهد آمد و برعکس، هرچقدر بانک مرکزی استقلال کمتری داشته باشد در نتیجه تورم کمتر تحت کنترل درخواهد آمد. در شرایطی که در جامعه، تورم دو رقمی است این معلول نشان دهنده این است که استقلال بانک مرکزی کم بوده و در این جامعه شما نمی‌توانید انتظار داشته باشید که بانکداری اسلامی به منصه ظهور برسد و پیاده شود.

می‌توان این برآورد را داشت که ایده بانکداری اسلامی برای اقتصاد ایران که سالهاست تورم بالا و دورقمی را تجربه کرده است، یک ایده آرمانگرایانه است؟

این ایده قابلیت تحقق دارد اما قطعا اجرا و نهادینه کردن این قانون، مستلزم تحقق الزاماتی است. تا زمانی که شما این الزامات را تهیه نکنید نباید انتظار داشته باشید که بانکداری اسلامی اجرایی شود.این انتظار واقع‌بینانه نیست. همانند اینکه شما در زمینی که مستعد پرورش سیب است، بخواهید موز پرورش دهید. شما باید قبل از منتظر ماندن برای تحقق یک پدیده در جامعه،بستر لازم را مهیا کنید. مهمترین الزمات تحقق بانکداری اسلامی و بدون ربا این است که بانک مرکزی مستقل بوده و در عین حال شما بتوانید نرخ تورم را کنترل کرده و تک رقمی کنید. گام مهم برای تک رقمی کردن تورم، اجرای اقتصاد بر اساس استانداردهای علمی و جهانی است. پس از فراهم کردن این شرایط بانکداری اسلامی محقق شده و شما می‌توانید میوه بانکداری بدون ربا را چیده و آن را نوش‌جان کنید. در غیر اینصورت نباید سطح انتظار خود را بیهوده بالا ببرید و در نهایت نتوانید محصولی را برداشت کنید.

با توجه به اینکه تمام اقتصاددانان تصریح دارند که تحقق بانکداری اسلامی منوط به ایجاد الزاماتی در جامعه از جمله کاهش تورم است؟ پس بهتر نیست فعلا مسکوت بماند؟

حتی اگر هدف ما تحقق بانکداری اسلامی یا بانکداری بدون ربا نباشد، باید استانداردی برای سیاست پولی کشور تدوین کنیم. رمز موفقیت تمام کشورهای توسعه این است تسهیلات با نرخ بهره پایین در اختیار مردم قرار می‌دهند. اگر هدف ما این است که اقتصادمان شکوفا شود باید بازار پول را به بازار کارآمدی تبدیل کنیم. شرط اینکه اقتصاد به سمت استانداردهای توسعه سوق پیدا کند این است که استاندارد مناسبی در بازار سرمایه آنها ایجاد شود. رمز کارآمدی این است که هزینه پول به حداقل برسد. در نتیجه بازارهای دیگر کارکرد مناسبی پیدا خواهد کرد.

با توجه به اینکه تورم ایران سال‌ها است بالا بوده و مشکلات آن همچنان حل نشده است پس چرا اینقدر اصرار وجود دارد تا این نحوه بانکداری در کشور اجرایی شود؟

اگر اصرار بر بانکداری اسلامی وجود دارد به این دلیل است که ما باید مشکلات موجود در بازار پول را حل کنیم. اگر فردی بر این اصرار خرده بگیرد مانند این است که این سوال پرسیده شود که چرا شما اصرار دارید که کشور باید به سمت توسعه‌یافتگی حرکت کند. پاسخ به این سوالات، در واقع پاسخ به این سوال است که حتما باید ساختار بانکداری کشور تغییراتی را تجربه کند تا مشکلات موجود برطرف شود. به هر حال همه ما آرزو داریم که بهترین شرایط برای کشور ما محقق شود و بتوانیم مشکلات موجود را برطرف کند. ما وظیفه داریم ایده‌آل‌های موجود را مطرح کرده و در مورد الزمات ضروری آن صحبت کنیم.

کشورهای بسیاری در دنیا وجود دارند که عملکرد بانکداری اسلامی را دارند اما درواقع نام اسلامی ندارند. تجربه‌های موفقی در کشورهای اروپایی و کشورهای اسکاندیناوی وجود دارد ؟ آیا می‌توان این مدلها را در کشور اجرایی کرد؟

برای پاسخ به این سوال بهتر است،مثالی را ذکر کنم. شما دو مزرعه را در نظر بگیرید که شرایط آب و هوایی یکسان است. یکی از این مزارع در پایان کار توانسته است، محصول بیشتر و باکیفیت‌تری را برداشت کند. اما در برابر فرد دیگری با همان امکانات و همان شرایط آب و هوایی نتوانسته است محصول خوبی را برداشت کند. رسالت اجتماعی ما ایجاب می‌کند که مشکل کار را پیدا کنیم. به هر حال یک جای کار اشکال داشته که نوع، میزان و کیفیت محصولات اینقدر متفاوت شده است. در این شرایط یا در عملکرد و مدیریت باغبان باید شک کرد یا نهال مشکل داشته است. در تمام کشورهای توسعه یافته سیاست پولی و مالی استاندارد وجود دارد و همه از آن تبعیت می‌کنند.

اما کشور ما که توسعه‌یافته نیست؟

یکی از دلایل توسعه نیافتگی در کشور ما این است که سیاست پولی و مالی استانداردی وجود ندارد. متاسفانه در کشور ما نهاده‌ها در بهترین شرایط بکارگرفته نمی‌شود به همین دلیل نتیجه خوبی عاید مردم نمی‌شود.

به عبارتی تصریح دارید که ما از نظر بهره‌وری در پایین‌ترین حد قرار داریم و همین موجب شده تا کشور ما در شرایط نامطلوبی قرار بگیرد؟

بله بهره‌وری عوامل تولید در کشور ما در پایین‌ترین حد قرار داد و در نهایت فاصله نجومی با اقتصادی دارد که در آن عوامل تولید در بالاترین حد خود قرار دارد.شما اصلا امکان این را ندارید که بتوانید این دو اقتصاد را با هم مقایسه کنید. بهتر است تا مثال دیگری بزنم. شما این نکته را مدنظر قرار دهید که یک واحد در ایران ساخته می‌شود اما بعد از گذشت سی سال به این خانه کلنگی اطلاق می‌شود. اما در همان زمان شاهد هستیم که یک خانه در کشور توسعه‌یافته ساخته می‌شود اما بعد از گذشت سی سال به این خانه کلنگی گفته نمی‌شود. در این کشورها بنا را بر ارتقای کیفیت کار می‌گذارند به همین دلیل نهاده‌ها حداکثر بهره‌وری را خواهند داشت و در این شرایط می‌‌توان گفت که اقتصاد این کشور توسعه یافته شده و در شرایط خوبی قرار دارد. اگر قرار است تا مسیر کشور به سمت توسعه را هموار کنیم باید به این نکته ظریف دقت کنیم و سیاست تولیدی خود را به این سمت هدایت کنیم.

الگوبرداری از کشورهای توسعه‌یافته همواره به موفقیت منجر نمی‌شود باید چه شرایطی را فراهم کرد تا بهترین نتیجه حاصل شود و توان کشور بیهوده هدر نرود؟

شما لازم است تا این نکته را مدنظر قرار دهید که مسیری که کشورهای پیشرفته طی کردند و به توسعه رسیدند را می‌توان ارزیابی کرد و نقاط ضعف و قوت را شناسایی کرد. در نهایت بهتر می‌توان نقشه راه آنها را استنتاج کرد. امکان دارد که کشوری ضمن برخوداری از منابع به نقطه پایان رسیده باشد و در برابر کشوری وجود داشته باشد که بدون داشتن منابع توانسته باشد که به توسعه رسیده باشد. البته افرادی این امکان را دارند که بهترین نقشه را انتخاب کنند که افراد ذیصلاحی باشند. در واقع مراد این است که بهره‌ورترین فرد در این مسیر انتخاب شود تا بهتر بتواند مسیر راه را تعیین کرده و ما را به آن سمت هدایت کند. شما در تیم فوتبال بهترین مربی را از خارج انتخاب می‌کنید این حساسیت باید در مورد اقتصاد کشور هم وجود داشته باشد البته مراد این نیست که شما مدیر خارجی را استخدام کنید بلکه باید شایسته‌ترین‌ها را انتخاب کنید تا بتوانید بهترین نتیجه را کسب کنید. لازمه تحقق این مهم این است که حلقه مدیریتی کشور گسترش پیدا کند.
نظرات بینندگان