کد خبر: ۱۹۶۸۰
تاریخ انتشار: ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۷:۴۲
با ابزارهایی آشنا شوید که طلایی‌ترین دوره نجوم را رقم زده‌اند

چشمان آسمانی زمین

تلسکوپ‌های فضایی لزوما سازه‌های نجومی غول‌پیکری نیستند و بسیاری از تلسکوپ‌های مستقر روی زمین به‌مراتب بزرگ‌تر از این تلسکوپ‌ها هستند اما جو زمین بزرگ‌ترین مانع سر راه ابزارهای نجومی برای رصد آسمان است.
به همین دلیل است که تلسکوپ‌ها و رصدخانه‌هایی با هزینه‌های گزاف در فضا مستقر می‌شوند تا تصاویر دقیق‌تر و جزئیات بیشتری به زمین مخابره کنند. این تلسکوپ‌ها آسمان را در تابش‌های مختلف طیف الکترومغناطیس رصد می‌کنند تا بدون وجود مزاحمت‌هایی مثل روشنایی روز، مهتاب، هوای ابری و از همه مهم‌تر، جو زمین که جلوی تابش بسیاری از امواج را به سطح زمین می‌گیرد، آسمان را پایش کنند و به داده‌هایی دست‌اول دست یابند. تلسکوپ‌های فضایی با آشکارساز‌های پیشرفته‌شان از سیارات، ستاره‌ها، کهکشان‌ها و سحابی‌های دوردست و دیگر اجرام آسمان تصویربرداری می‌کنند. این تلسکوپ‌ها و رصدخانه‌ها چشم‌های زمین هستند که کیهان را نه‌تنها در نور مرئی، بلکه در همه محدوده‌های طیف الکترومغناطیس با وضوح و دقت مثال‌زدنی آشکار می‌سازند.

هابل، چشم سی‌ساله و تیزبین زمین در آسمان
احتمالا تلسکوپ فضایی هابل، محبوب‌ترین و شاید تنها تلسکوپ فضایی است که خیلی از ما نامش را شنیده و دستاوردهایش را دیده‌ایم. تلسکوپی که امسال سی‌ساله شده و تا همین امروز تصاویر بسیاری از خوشه‌های ستاره‌ای، کهکشان‌ها، سیاره‌ها و دیگر اجرام منظومه شمسی به یادگار گذاشته است. واقعیت این است که محبوبیت اصلی هابل هم به دلیل همین تصاویر است، تصاویری که بعد از پردازش و استفاده از رنگ‌هایی که در بعضی موارد، کاملا واقعی و در بعضی موارد، شبیه‌سازی‌شده‌اند، زیباتر به نظر می‌رسند اما طی هفت دهه‌ای که از آغاز عصر فضا می‌گذرد، تلسکوپ‌ها و رصدخانه‌های فضایی فراوانی به خارج از جو زمین ارسال شده‌اند تا جهان را به شکل متفاوتی نظاره کنند.
تلسکوپ فضایی هابل از چهارم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۶۹ ه.ش که به فضا پرتاب شد تاکنون، مجموعه خیره‌کننده‌ای از تصاویر فضایی را برای ما به یادگار گذشته؛ تصاویری که فارغ از زیبایی و شگفتی برای همه انسان‌ها، حاوی ده‌ها ترابایت داده از اجرام دور و نزدیک آسمان است. درواقع تلسکوپ فضایی هابل فهم ما را از کیهان تغییر داد و با تصاویرش از ماه تا دورترین کهکشان‌ها و سحابی‌های این میان، اکتشافات غیرمنتظره بسیاری برایمان به ارمغان آورد.
در این میان، تصویری که بعدها عنوان «ستون‌های آفرینش» بر آن گذاشته شد، احتمالا مشهورترین تصویری است که از این تلسکوپ به یادگار مانده است. این تصویر که ابتدا در نور مرئی و چند سال بعد در نور فروسرخ ثبت شد، قسمت‌هایی از سحابی عقاب را نشان می‌دهد که ستاره‌های جوان در حال شکل‌گیری هستند. بلندترین ستون این تصویر حدود چهار سال‌نوری ارتفاع دارد؛ یعنی نور از بالاترین نقطه تا رسیدن به پایین‌ترین نقطه این ستون، چهار سال در راه است که تقریبا با فاصله‌ خورشید تا نزدیک‌ترین ستاره همسایه‌اش برابری می‌کند. این سحابی نزدیک هفت هزار سال‌نوری از زمین فاصله دارد و دلیل نامگذاری‌اش باعنوان ستون‌های آفرینش، آن است که گازها و گردوغبارهای این ناحیه در حال آفرینش ستاره‌های تازه‌ای هستند. همچنین نور ستاره‌هایی که تازه متولد شده‌اند، این فضا را احاطه کرده است.
تلسکوپ هابل به نام «ادوین هابل» نامگذاری شده است، منجمی که نشان داد جهان بسیار بزرگ‌تر از مرزهای کهکشان راه‌شیری است و پیوسته بزرگ‌تر می‌شود. این تلسکوپ پروژه مشترک ناسا و اسا (آژانس فضایی اروپا) است و البته داده‌های آن در بسیاری از پروژه‌های تحقیقاتی منجمان سراسر جهان، استفاده می‌شود. گرچه این تلسکوپ ۲٫۴ متری اجرام اعماق آسمان بسیاری را در نور مرئی شکار کرده اما در محدوده امواج فرابنفش و فروسرخ الکترومغناطیس هم رصد و داده به زمین ارسال می‌کند؛ اما تصاویری که به‌عنوان تصاویر هابل دیده می‌شود، دقیقا تصویری نیست که این تلسکوپ از اجرام اعماق آسمان ثبت کرده است. این تصاویر معمولا تصاویر سیاه‌وسفیدی هستند که با فیلترهای رنگی مختلف ثبت شده‌اند و پس از مخابره به زمین، پردازش و رنگ‌آمیزی می‌شوند تا درنهایت به عکس دل‌فریب آن جرم آسمانی زیبا تبدیل شوند. درواقع رنگ، ابزاری است که به متمایز کردن بیشتر جزئیات در تصویر کمک می‌کند. با همه این‌ها، هابل همیشه برای ما چشم آسمانی نمادینی است که بخش زیادی از تصورات ما را از اجرام اعماق آسمان شکل داده است.

جیمز وب، جایگزینی برای هابل
تلسکوپ فضایی جیمز وب (James Webb) نسل جدید تلسکوپ‌های فضایی است که قرار است جایگزین تلسکوپ فضایی هابل در حیطه امواج فروسرخ باشد. رصد سیاره‌های فراخورشیدی، نواخترها و دیگر اجرام دوردست کیهان و مطالعه چگونگی شکل‌گیری نخستین کهکشان‌ها در عالم با حساسیت و وضوح بیشتر در محدوده امواج فروسرخ، نقطه قوت این تلسکوپ نسبت به تلسکوپ فضایی هابل است. آینه اصلی این تلسکوپ فضایی از ۱۸آینه شش‌ضلعی تشکیل شده که درمجموع قطر ۶٫۵ متر را می‌سازد؛ این در حالی است که قطر آینه تلسکوپ هابل ۲٫۴ متر است. قطعات این تلسکوپ باید همواره خنک نگه داشته شود تا بدون تداخل امواج در محدوده فروسرخ (امواج حرارتی) به رصد بپردازد. به همین دلیل این تلسکوپ در نقطه لاگرانژی۲ زمین و با یک سپر سیلیکونی-آلومینیومی مستقر خواهد شد تا دمای قطعات همواره پایین باشد.
اگر همه برنامه‌های مربوط به ارسال جیمز وب به‌موقع پیش رود، این تلسکوپ تا یک سال دیگر به مدار زمین فرستاده خواهد شد اما در حال حاضر به دلیل شیوع ویروس کرونا در جهان، متخصصان و مهندسان این پروژه هم دست از کار کشیده‌اند و این احتمال وجود دارد که ارسال آن به تعویق افتد.

رصد تابش زمینه کیهانی
کاوشگر ناهمسانگردی مایکروویو ویلکینسون (WMAP)، تلسکوپ فضایی ناسا مخصوص رصد در محدود ریزموج‌ها (امواج مایکروویو) بود. این تلسکوپ از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰ میلادی تفاوت‌های دمایی آسمان را در تابش زمینه کیهانی (CMB) اندازه گرفته است. تابش زمینه کیهانی، تابش الکترومغناطیسی است که سراسر کیهان را در برگرفته و یکی از بهترین شواهد اثبات نظریه مهبانگ برای کیهان‌شناسان است. به همین دلیل است که این تابش برای کیهان‌شناسان بسیار ارزشمند است و نیاز به ابزارهایی خارج از جو زمین برای ثبت جزئیات آن دارند.
ماموریت «دبلیومپ» در سال ۲۰۱۰ میلادی، زمانی به پایان رسید که کاوشگر پیشرفته دیگر اسا در مدار زمین مستقر شده بود. کاوشگر پلانک (Planck) با ماموریتی مشابه دبلیومپ برای نقشه‌برداری از تابش زمینه کیهانی در محدوده ریزموج‌ها در زمستان ۲۰۰۹ (۱۳۸۷) به فضا فرستاده شد. پلانک در طول ماموریت خود، دقیق‌ترین اندازه‌گیری‌های کیهان‌شناسی را انجام داد و تئوری‌هایی بسیاری را مربوط به ساختار ابتدای پیدایش عالم بررسی کرد. همچنین داده‌های این تلسکوپ به تولید کاتالوگی از خوشه‌های کهکشانی درنتیجه اعوجاج مشاهده‌شده در تابش زمینه کیهانی منجر شد و دقیق‌ترین اندازه‌گیری‌ها از عمر عالم و ثابت هابل (نرخ انبساط عالم) را به دست آورد.

کیهان، در محدوده فروسرخ
در ۳۰ ژانویه ۲۰۲۰ (۱۰ بهمن‌ماه سال ۱۳۹۸)، ناسا تلسکوپ فضایی اسپیتزر (Spitzer) را بعد از نزدیک به ۱۷سال کار بازنشست کرد. این تلسکوپ از سال ۲۰۰۳ به مدار زمین فرستاده شد تا کیهان را در امواج فروسرخ رصد کند. این تلسکوپ این امکان را به منجمان می‌داد تا اجرامی را رصد کنند که سردتر از ستاره‌های نور مرئی هستند و به‌این‌ترتیب، فرصت ایجاد شد که ساختار کهکشان‌ها و اجرام مختلف کیهانی مطالعه شود. تلسکوپ‌های فروسرخ برای آن‌که از نویز حرارتی خود تلسکوپ در امان بمانند، باید تا دمای بسیار پایینی سرد شوند و به همین دلیل، عمر عملیاتی‌شان محدود است.
اولین مرحله ماموریت اسپیتزر برای دو سال و نیم کار در دمای منفی ۲۶۸ درجه سانتی‌گراد طراحی شده بود اما این مرحله پنج سال ادامه پیدا کرد و بعدازاین، تلسکوپ وارد فاز جدید شد که در دمایی گرم‌تر (منفی ۲۴۳ درجه سانتی‌گراد) نقش مهمی در کشف سیاره‌های فراخورشیدی ایفا کند.
تلسکوپ فضایی وایز (WISE) تلسکوپ دیگری در ناحیه فروسرخ است که از سال ۲۰۰۹ به مدار زمین ارسال شده است. این تلسکوپ درواقع کاوشگر نقشه‌بردار فروسرخ میدان وسیعی است که در طول ۱۰ سال ماموریت خود، آسمان را با فیلترهای مختلف پایش کرد و در مرحله بعد در یک ماموریت سه ساله به جستجوی سیارک‌های نزدیک به زمین ادامه می‌دهد.
تلسکوپ فضایی هرشل (Herschel) ماموریت سازمان فضایی اروپاست که از سال ۲۰۰۹ به مدت چهار سال در محدوده امواج فروسرخ فعالیت داشت و به کمک داده‌های این تلسکوپ در مورد شکل‌گیری کهکشان‌ها و تکامل آن‌ها مطالعه شده است. همچنین داده‌های این تلسکوپ در محدوده فروسرخ به مطالعه در مورد سردترین اجرام عالم کمک کرده است.

شناسایی امواج فرابنفش خارج از جو زمین
گالکس (GALEX) کاوشگری مخصوص مطالعه تکامل کهکشان‌هاست که به‌عنوان تلسکوپی فضایی در محدوده امواج فرابنفش شناخته می‌شود. نقشه‌برداری از کهکشان‌ها در طول‌موج فرابنفش این امکان را منجمان می‌دهد که ساختار تشکیل ستاره‌ها را تا زمانی نزدیک به انفجار بزرگ (Big Bang) مطالعه کنند. درواقع اگر عمر کیهان را ۱۳٫۸ میلیارد سال در نظر بگیریم، داده‌های این ماموریت این امکان را می‌دهد که تاریخ تکامل ستاره‌ها و کهکشان‌ها تا 10 میلیارد سال پیش بررسی کنیم. این دستاورد بزرگی برای کیهان‌شناسان است تا فاصله کهکشان‌ها از زمین و نرخ تولید ستاره در هر کهکشان را مطالعه کنند.
اما گلکس تنها تلسکوپ فضایی نیست که در محدوده امواج فرابنفش رصد کرده است. تعداد تلسکوپ‌های محدوده فرابنفش از تلسکوپ‌هایی که فقط در محدوده نور مرئی ماموریت داشته‌اند هم بیشتر است. درواقع برخلاف تلسکوپ‌های رادیویی که از زمین به‌راحتی می‌توان داده‌های بسیاری را به کمک آن‌ها ثبت کرد، تلسکوپ‌های فرابنفش خارج از جو زمین عملکرد قابل‌توجه دارند و کیهان‌شناسان به آن‌ها در خارج از جو زمین نیاز دارند. تلسکوپ فضایی استروست (Astrosat)  متعلق به سازمان پژوهش‌های فضایی هند (ISRO) ماموریت دیگری در ناحیه فرابنفش بوده که آسمان را در محدوده فرابنفش به‌خوبی پایش کرده و داده‌های بسیاری از اجرام نزدیک منظومه شمسی تا ستاره‌های دوردست ثبت کرده است.
تلسکوپ فضایی وینس (VeSpR) هم تلسکوپی در محدوده فرابنفش، با ماموریتی متفاوت از تلسکوپ‌های دیگر بوده است. این تلسکوپ درواقع داده‌های امواج فرابنفشی را که از جو سیاره ناهید منتشر می‌شود، ثبت کرده است، کاری که از زمین امکان‌پذیر نیست. لایه ازن جو زمین، امواج فرابنفش را پیش از رسیدن به سطح جذب می‌کند و به همین دلیل فعالیت تلسکوپ‌های فضایی در این محدوده طیف امواج الکترومغناطیس اهمیت بسیاری دارد. گرچه ماموریت این تلسکوپ فضایی رکورد کوتاه‌ترین زمان ماموریت را به مدت ده دقیقه ثبت کرده است اما این کاوشگر قابل بازیابی و استفاده مجدد است.

ماموریت غیرممکن در محدوده پرتو ایکس
تلسکوپ فضایی چاندرا درواقع ماهواره چندمنظوره‌ای در محدوده پرتو ایکس است که سال ۱۹۹۹ به مدار زمین فرستاده شد و ماموریتش بیش از ۲۰ سال طول کشیده است. این تلسکوپ در محدوده پرتو ایکس به محل سیاهچاله‌ها، اختروش‌ها و ابرنواخترها در کیهان چشم دوخته و به دانشمندان کمک کرده است تا نحوه برخورد کهکشان‌ها و توفان‌های کیهانی نزدیک سیاهچاله‌ها را مطالعه کنند و اتفاقاتی را رصد کنند که بعد از انفجار برای یک ابرنواختر رخ می‌دهد.
رصد در محدوده پرتو ایکس همیشه چالش بزرگی برای منجمان بوده و به همین دلیل چاندرا توانسته است دستاوردهای منحصربه‌فردی برای کاوش‌های کیهانی داشته باشد. چاندرا در کنار تلسکوپ‌های فضایی هابل و اسپیتزر به رصدخانه مجهزی برای ثبت تصاویر ابرنواختر سحابی خرچنگ، گازهای سرد مرکز کهکشان آندرومدا و پرتو ایکس منتشرشده از سیاهچاله‌ای پرجرم در مرکز کهکشان راه‌شیری تبدیل شده بود. گرچه ابتدا پیش‌بینی شده بود این ماموریت پنج سال ادامه داشته باشد اما چاندرا تا چهار برابر زمان پیش‌بینی شده به رصد در کیهان در محدوده پرتو ایکس پرداخته است و کماکان به فعالیت خود ادامه می‌دهد.

بادبان ژاپنی شناور میان سیارات
کاوشگر ایکاروس (IKAROS)، بادبانی میان‌سیاره‌ای است که با تابش خورشید شتاب می‌گیرد و پس از طراحی و ساخت در سازمان فضایی ژاپن (JAXA)، سال ۲۰۱۰ به فضا فرستاده شد. این فضاپیما در رده تلسکوپ‌های پرتو گاما قرار می‌گیرد. ایکاروس، نخستین فضاپیمایی است که از فناوری بادبان خورشیدی به‌عنوان پیشرانش اصلی برای حرکت در فضای میان‌سیاره‌ای استفاده کرده است. استقرار و کنترل یک غشای بادبان بزرگ خورشیدی، ادغام فیلم نازک سلول‌های خورشیدی با بادبان برای تأمین ظرفیت ترابری، اندازه‌گیری شتاب با فشار تابشی روی بادبان خورشیدی و کنترل رفتار فضاپیما با تغییر بازتاب ۸۰ صفحه کریستالی تعبیه‌شده در بادبان، چهار فناوری مهم تعبیه شده در این فضاپیما است. این ماموریت با هدف بررسی جنبه‌های جدیدی از فضای میان‌سیاره‌ای مانند انفجار پرتوهای گاما، باد خورشیدی و گردوغبار کیهانی آغاز شده است.

جست‌وجوگران ذرات میان ستاره‌ای
کاوشگر میان‌ستاره‌ای ایبکس (IBEX) ناسا فضاپیمای روباتیکی است که در حال حاضر در مدار زمین قرار دارد و در حال جمع‌آوری اطلاعات از مرزهای منظومه شمسی و محیط میان‌ستاره‌ای است. هدف اصلی این ماموریت کشف ماهیت نحوه تعامل باد خورشیدی با محیط میان‌ستاره‌ای است. ایبکس با ثبت نقشه‌هایی شش‌ماهه از آسمان در طیف وسیعی از انرژی‌ها به این هدف دست پیدا می‌کند و اتم‌های خنثای انرژی‌زایی را شکار می‌کند که با تلسکوپ‌های مرسوم قابل‌اندازه‌گیری نیستند.
کاوشگر ذرات دمپ (DAMPE) ماهواره‌ای متعلق به آکادمی علوم چین (CAS) است که پنج سال پیش به‌عنوان نخستین رصدخانه فضایی چین به مدار زمین فرستاده شد. این تلسکوپ فضایی امواج گامای پرانرژی، الکترون‌ها و یون‌های پرتوهای کیهانی را شناسایی می‌کند تا به مطالعات ماده تاریک کمک کند.
آشکارساز ذرات آلفا ماموریت دیگری در محدوده ماموریت‌های جست‌وجوگر ذرات است. این آشکارساز آزمایشگاهی در ایستگاه فضایی بین‌المللی (ISS) نصب شده و اطلاعات کاوش‌های آن برای فهم بهتر شکل‌گیری کیهان و جست‌وجوی شواهد بیشتر در مورد ماده تاریک به کار می‌رود. این آشکارساز گرچه نمی‌تواند به‌تنهایی یک تلسکوپ فضایی نامیده شود اما قابلیت‌های آن در حوزه ذرات به درک بهتری از کیهان برای کیهان‌شناسان منجر می‌شود.

آشکارسازی برای امواج گرانشی فضا زمان
آشکارساز «رهیاب لایزا» (LISA Pathfinder) ماموریت فضایی متفاوت اسا برای آشکارسازی امواج گرانشی است که آلبرت اینشتین بیش از صد سال پیش، در نظریه نسبیت عام آن را پیش‌بینی کرده بود. این کاوشگر، تداخل‌سنجی برای سنجش نوسان‌های فضازمان است. این امواج درواقع همان امواج گرانشی بسیار ضعیفی هستند که برای ثبت آن‌ها به ابزاری به دقت کمتر از ۰٫۱ نانومتر در فاصله‌های چند میلیون کیلومتری نیاز داریم. امواج گرانشی بر اثر رخدادهایی همچون برخورد ستاره‌های نوترونی یا ادغام سیاهچاله‌ها ایجاد می‌شوند و اثبات وجود آن‌ها می‌تواند رازهای بیشتری از کیهان و لحظه انفجار بزرگ را برملا سازد.

نقشه‌برداری از میلیاردها ستاره
ماموریت اصلی تلسکوپ فضایی گایا، اخترسنجی (Astrometry) است و با سنجش موقعیت و نحوه حرکت ستاره‌ها و دیگر اجرام سماوی اطلاعاتی از نحوه شکل‌گیری این اجرام در منظومه شمسی و کهکشان راه‌شیری به دست خواهد آمد. گایا با ترسیم نقشه سه‌بعدی کهکشان راه‌شیری، ترکیب، نحوه شکل‌گیری و تکامل کهکشان را آشکار می‌کند. گایا با دقتی بیش از هر زمان دیگر به اندازه‌گیری فاصله و سرعت حرکت ستاره‌ها در کهکشان راه‌شیری و گروه محلی می‌پردازد و حدود یک درصد جمعیت ستاره‌های کهکشان‌مان (یک میلیارد ستاره) را پایش می‌کند.
تلسکوپ فضایی گایا ماموریت آژانس فضایی اروپا (ESA) است که از سال ۲۰۱۳ به فضا فرستاده شده است و احتمالا تا سال ۲۰۲۲ میلادی این ماموریت ادامه خواهد داشت. ماموریت گایا نه‌تنها موقعیت مکانی ستاره‌ها، بلکه اطلاعاتی از تحول ستاره‌های کهکشان راه‌شیری هم برای منجمان به ارمغان آورده است. تلسکوپ گایا در نقطه لاگرانژی۲ مدار زمین قرار گرفته است که در سیستم زمین-خورشید، یک نقطه گرانشی پایدار است و ۱٫۵ میلیون کیلومتر از زمین در خلاف جهت خورشید فاصله دارد. فضاپیما در این نقطه می‌تواند با مصرف حداقل سوخت ممکن به ماموریت خود ادامه دهد و آن‌قدر از زمین دور باشد که بدون مزاحمت سیاره زمین به رصد آسمان بپردازد.
سال ۲۰۱۷، گایا تعدادی از ستاره‌های با سرعت بسیار بالا را ردیابی کرد که احتمال داده می‌شد تحت تأثیر ماده تاریک قرار داشته باشند. در همان سال بررسی‌های ماموریت دیگری از گایا نشان داد که چطور ستاره‌ای دوردست می‌تواند مسیر اجرام ابر اورت یا دنباله‌دارهایی را که از دوردست‌ها به منظومه شمسی می‌آیند، تحت‌تاثیر قرار دهد.

شکارچی فراخورشیدی‌ها
اولین سیارات فراخورشیدی کشف‌شده در خارج از مرزهای منظومه شمسی، سیاراتی با ابعادی نزدیک به غول‌های گازی منظومه شمسی مثل مشتری بودند. درواقع به دلیل استفاده از روش‌هایی مثل تحلیل میزان کاهش نور ستاره مادر در بازه‌های زمانی مشخص، با وجود مانعی مثل جو زمین، فقط سیاراتی در این ابعاد کشف می‌شدند اما با ارسال نخستین تلسکوپ فضایی با ماموریت کشف سیارات فراخورشیدی، انتظار یافتن سیاراتی در ابعاد زمین یا حتی سیارات بزرگ‌تر از زمین اما از جنس سنگی و خاکی افزایش یافت.
تلسکوپ فضایی کپلر با هدفی متفاوت و منحصربه‌فرد به فضا فرستاده شد، پیدا کردن سیارات فراخورشیدی و سیاراتی احتمالا شبیه به زمین. ماموریت تلسکوپ فضایی کپلر از سال ۲۰۰۹ آغاز شد و این تلسکوپ در طول ۹ سال کاوش، هزاران سیاره فراخورشیدی به فهرست سیارات فراخورشیدی اضافه کرد. بیشتر این سیارات ابعادی بین ابعاد سیاره زمین و سیاره نپتون (تقریبا چهار برابر زمین) دارند. این در حالی است که کپلر فقط به بخشی از صورت فلکی دجاجه چشم دوخته بود و این سیارات همه در همان ناحیه محل ماموریت تلسکوپ کپلر کشف شده‌اند.
گرچه ماموریت کپلر به یافتن ۲۶۶۲ سیاره فراخورشیدی ثبت‌شده منجر شد اما دستاورد اصلی این تلسکوپ فضایی کشف تنوع سیستم‌های سیاره‌ای خارج از مرزهای منظومه شمسی بود. پیش‌ازاین ماموریت، سیستم سیاره‌ای منظومه شمسی مبنای اصلی محاسبات سیستم‌های سیاره‌ای بود. این تلسکوپ نشان داد که سیارات کوچک و سنگی شبیه به زمین در منظومه‌های دیگر بیشتر از سیارات گازی بزرگ وجود دارند. درحالی‌که پیش‌ازاین تصور می‌شد تعداد سیارات گازی بیشتر باشد.
همچنین کپلر سیارات فراخورشیدی شبیه به زمین در محدوده کمربند حیات ستاره مادر پیدا کرد که احتمال وجود حیات در آن سیارات را افزایش می‌دهد اما هنوز نشانه‌ای از وجود نوعی از حیات در این سیارات پیدا نشده است.
درنهایت در ۱۵ نوامبر ۲۰۱۸ با تمام شدن سوخت تلسکوپ فضایی، ماموریت کپلر به‌طور رسمی به پایان رسید اما چند ماه پیش از پایان این ماموریت، تلسکوپ دیگری با ماموریت مشابه کار خود را آغاز کرده بود.

تلسکوپ فضایی تس، رقیب کپلر در کشف فراخورشیدی
آسمان بالای سر ما میلیاردها ستاره را در خود جای داده و خورشید، یکی از این ستاره‌ها در کهکشان راه‌شیری است. سال‌هاست که بشر کنجکاو است تا سیاراتی را که به دور دیگر ستاره‌ها در گردش هستند، پیدا کند اما محاسبات فیزیکی نمی‌توانند به‌تنهایی راه‌حل مناسبی برای کشف این سیارات باشند و اینجا است که ماموریت تلسکوپ‌های فضایی کاشف فراخورشیدی‌ها معنا پیدا می‌کند. تلسکوپ فضایی تس (TESS) درواقع ماهواره مطالعاتی گذر سیارات فراخورشیدی است که با ماموریتی مشابه تلسکوپ فضایی کپلر از ۱۸ آوریل ۲۰۱۸ کار خود را آغاز کرد. این تلسکوپ با موشک فالکن ۹ به مدار زمین فرستاده شد تا در ماموریت دوساله (که شاید تمدید هم بشود) احتمالا حدود 20 هزار سیاره فراخورشیدی پیدا کند.
محدوده‌ای که تلسکوپ فضایی تس در ماموریت خود زیر نظر دارد، ۴۰۰ برابر محدوده کاوش کپلر است و برای کشف سیارات فراخورشیدی در اطراف ستاره‌های روشن نزدیک به زمین به فضا فرستاده شده است. این ماهواره با قابلیت تفکیک سیارات فراخورشیدی تا دوره تناوب گردش ۱۳ روزه به دور سیاره مادر به مدار زمین فرستاد شده و حداقل به دو بار عبور سیاره از جلوی قرص ستاره برای کشف آن نیاز دارد. درواقع تلسکوپ تس سیارات فراخورشیدی را هنگام عبور از مقابل قرص ستاره‌های مادر شناسایی می‌کند. یکی دیگر از ویژگی‌های ماموریت تس سوژه‌هایی است که برای تلسکوپ فضایی جیمز وب پیدا می‌کند. هدف ماموریت تس که ستاره‌های نزدیک‌تر به زمین هستند، هدفی بسیار ارزشمند برای ماموریت‌های فضایی آینده خواهد بود. تلسکوپ فضایی تس همین امروز هم در حال تغییر اطلاعات بشر از ستاره‌های نزدیک روشنی است که در کهکشان می‌شناسد.

خبرهای مرتبط
نظرات بینندگان