قلمنیوز: شرایط اقتصادی کشور به غایت بد شده است. این را همه مردم لمس میکنند. در
این شرایط شاید خوشبینترین افراد هم نمیتوانند از وضعیت موجود ابراز
رضایت کنند. ویروس خرابی اقتصاد مانند ویورس کرونا حالا تبدیل به معضل
فراگیری شده است که حتی صاحبان سرمایه را نیز در امان نگه نخواهد داشت چه
برسد به مردمی که هر روز سفرهشان کوچکتر و معیشتشان سختتر میشود.
اما
سوال اینجاست که در شرایط فعلی چه راهکاری برای عبور از این بحران وجود
دارد؟ آیا در میان نخبگان، مسئولان و سیاستمداران کسی هست که با ارائه یک
راهکار جامع و عملی بتواند امیدی ایجاد کند؟ آنچه که میبینیم تنها نقطه
نظرات تکراری و کلیای است که هیچ چشماندازی را برای اقتصادی و جامعه
ایران ترسیم نمیکند. ناگفته پیداست که اقتصاد در بخشهای متعددی دچار مشکل
است. مشکلاتی که حالا با کاهش درآمدهای نفتی بیشتر رخنمایی کرده است و
ابعاد معضلاتش بیش از گذشته آشکار شده است.
اما
نکتهای که مردم را در دورنمای زیست معیشتی خود نسبت به آینده سردرگم کرده
است، نبود یک راهکار بدیع در میان سیاستورزان است. تردیدی نیست که دولت
حسن روحانی در چهار سال اول، دستاوردهایی را داشت اما دور دوم ریاست وی بر
قوه مجریه مصادف شد با انواع مشکلاتی که خود روزی منتقد آن بود و مردم به
واسطه همان حرفها به او رای دادند.
از
سوی دیگر جناح تازهنفس اصولگرا که با رای حداقلی وارد مجلس شورای اسلامی
شده است هم هیچ راهکار جایگزینی برای عبور از شرایط فعلی ندارد. در این بین
اظهار نظرهای شنیده شده از سوی نمایندگان و حتی رئیس مجلس درخصوص شرایط
اقتصادی امیدی در مردم برای خلق چشمانداز تازه ایجاد نمیکند. تصویب
اختصاص کوپن به کالاهای اساسی اولین اقدام مهم اقتصادی مجلس است که
نشانهای است از بازگشت به دوران دهه شصت بدون آنکه هیچ توضیح کارشناسی
شدهای درخصوص این مصوبه به مردم ارائه شود. از سوی دیگر رئیس مجلس یازدهم
میگوید: «در حال حاضر همه باور دارند مشکل اصلی کشور پول نیست.
زیرا در
دورهای درآمد کشور حدود 110 میلیارد دلار بود و وضعیت اقتصادی مردم با
شرایط کنونی که درآمد به یک چهارم این عدد کاهش یافته تفاوت چندانی نداشت.
مشکل اصلی این است که زنجیره تولید و خودکفایی به درستی طراحی نشده» گو
اینکه رئیس محترم مجلس نمیداند که هیچ اقتصادی در دنیا نمیتواند ادعا کند
که در همه موارد خودکفاست و تنها با طراحی درست زنجیره تامین میتوان مشکل
اقتصادی را برطرف کرد. اظهار نظرها و تصمیم های مجلس یازدهم یادآور تصویب
طرح ثبات قمیتها کالاهای اساسی در مجلس هفتم است که به عنوان عیدی از سوی
آقای حدادعادل رئیس مجلس وقت به مردم بیان شد. طرحی از پیش شکست خورده که
البته نتیجه عکس هم داد.
به
نظر میرسد این اظهار نظرها و تصمیم ها شاید نتیجه عدم استفاده از نظرات
کارشناسان و البته افراد با تجربه ای باشد که ناشی از یک اپیدمی خود همه
چیز دانی در بین برخی مسئولان است.
تردیدی
نیست که اقتصاد ایران خوب یا بد با مناسبات سیاسی و بینالمللی پیوند
خورده است. بنابراین راهمان به خطا خواهد بود که فکر کنیم میتوان با چند
مصوبه و شعار، به اصلاح وضع موجود بپردازیم. اقتصاد ایران امروز بیش از همه
نیاز به ترسیم چشمانداز مثبت برای مردم دارد.
چشماندازی که نه از دل
راههای قبلا امتحان شده و نه از دل مصوبه و دستور بیرون میآید. ساختار
اقتصاد کشور در پیوند با سیاست باید دچار دگرگونی شود. این دگرگونی نیازمند
راهبرد مشخص از سوی جریانهای سیاسی کشور است. واقعیت تلخ این است که
جریانهای پر رنگ در سپهر سیاسی امروز هنوز نتوانستند یک مانیفست جامع برای
ترسیم دورنمای درخشان در اقتصاد و معیشت مردم ارائه کنند. موضوعی که
میتواند در انتخابات 1400 نیز با دلسردی مردم توام باشد و در نهایت به یاس
عمومی دامن زند.
یادمان باشد که اقتصاد کشور امروز بیش از همه نه به
سیاستمدار پوپولیست با شعارهای بزرگ که به جریان های سیاسی واقع گرایی نیاز
دارد که بتواند با آسیب شناسی و اصلاح گام به گام شرایط را تغییر دهد.
موضوعی که در کمتر سیاستمدار حاضر می توان دید.
منبع: ابتکار