کد خبر: ۲۷۷۲۲
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۳۹۹ - ۱۵:۱۹

جلیلی در راه پاستور/ امیدوار به ۴ میلیون رأی

« چهار میلیون و ششصد هزار» هرچند این عدد در کوران یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری نتوانست «سعید جلیلی» را به پاستور و کرسی ریاست جمهوری برساند اما چندان هم برایش ناامید کننده نبود و سبد رایش طبق محاسبات خود، چندان هم خالی نبود و همین یک دلیل کفایت می‌کند تا بار دیگر آستین‌ها را بالا بزند و بخت و اقبالش را برای رسیدن به پاستور امتحان کند.
قلم‌نیوز:حساب و کتابش دیگر با دیپلمات بودن در «قبیله اصولگرایی» جور در نمی‌آید؛ هرچند تا پیش از آنکه پا به ساختمان خیابان فاطمی بگذارد از عنوان «دیپلمات اصولگرا» چندان هم بدش نمی‌آمد اما از همان سال ۹۲ و همان روزی که با ماشین پرایدش به وزارت کشور رفت تا بدون رایزنی با همقطاران اصولگرایش کاندیدای یازدهمین انتخابات ریاست‌ جمهوری شود قاعده بازی تغییر کرد و رسما مُهر پایانی بر روزگار صرفا یک دیپلمات بودن «سعید جلیلی» زد. 

اندر خم پاستور

« چهار میلیون و ششصد هزار» هرچند این عدد در کوران یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری نتوانست «سعید جلیلی» را به پاستور و کرسی ریاست جمهوری برساند اما چندان هم برایش ناامید کننده نبود و درست در آن سالی که کاسه کوزه‌های دولت احمدی‌نژاد بر سرش شکسته شده بود، سبد رایش طبق محاسبات خود، چندان هم خالی نبود و همین یک دلیل کفایت می‌کرد تا بار دیگر آستین‌ها را بالا بزند و بخت و اقبالش را در انتخابات سال ۹۶ امتحان کند؛ اما مشکل از آنجا شروع شد که تمایل او و «اصلح» بودنش در میان اهالی جبهه پایداری تنها مجوز برای حضور در انتخابات نبود.

هنوز غرولندهای جریان اصولگرایی درباره طمع کاندیداهای جریان راست در انتخابات ۹۲ بر سرشان سنگینی می‌کرد و حالا که اصولگرایان به جبران گذشته برآمده بودند و می‌خواستند تمام وحدت شکنی‌ها را در این انتخابات حل و فصل کنند هر تک‌روی‌ای می‌توانست تبدیل به برچسبی برای او شود.با این وجود سعید جلیلی هیچگاه تصور نمی‌کرد ازآن جمع سه هزار نفره «جمنا» اسم او به کناری گذاشته شود. همین عدم حمایت جریان راست نطفه  کینه اصولگرایان را در دل جلیلی کاشت اما پایان سودای ریاست جمهوری او نبود.

سایه به سایه حسن روحانی

«سایه تمدن اسلامی برای تایید، تکمیل و تصحیح برنامه‌های دولت دوازدهم»؛ این نام عریض و طویل نه عنوان همایش است نه عنوان یک مقاله بلکه ساز و کاری است که از همان سال ۹۶ تحت لوای «دولت سایه» کمی دورتر از دفتر حسن روحانی در مقر سعید جلیلی به پا شد. جلیلی پایش را در یک کفش کرده بود تا زیر و بم دولت روحانی را به نقد بکشد و از کجا معلوم؟! شاید جاده صاف کنی شود برای دومین حضورش در گود رقابت ریاست جمهوری در قرن جدید.

هرچند برای مدتی جلسات دولت سایه جلیلی  به سکوت رسید اما همینکه سر و صدای یازدهمین انتخابات مجلس بلند شد جلیلی هم بار دیگر تنور جلساتش را روشن کرد و آن را به پشت درهای خانه ملت هم کشاند؛ حالا دیگر پای نمایندگان منتقد به دفتر جلیلی باز شده بود و بیانیه‌های انتقادی با سربرگ دولت سایه و جلسات نقد و بررسی از این نشست‌ها خارج می‌شد.انتخابات اسفند ۹۸ که تمام شد و طعم پیروزی آن هم در پایین‌ترین نرخ مشارکت مردم درطول تاریخ انقلاب اسلامی کام جلیلی را مانند دیگر رفقایش شیرین کرد برای رسیدن به ریاست جمهوری ۱۴۰۰ قد علم کرد.

حالا تا پایان دولت حسن روحانی شش ماه بیشتر زمان باقی نمانده است و او دوباره خیمه جلسات نقد دولت را با شدت و حدت بیشتری برپا کرده است.

«برجام» برج پیروزی؟

«مذاکره برای مذاکره» این لقبی بود که برای تیم مذاکره کننده محمود احمدی‌نژاد تحت ریاست سعید جلیلی به کار برده می‌شد. این نقد که برای دیپلمات اصولگرا حسابی گران تمام شده بود با امضای توافق نامه هسته‌ای میان ایران و ۵+۱ تحت ریاست محمدجواد ظریف، او را تا مدتها به سمت سکوتی سنگین کشاند، تا اینکه آمریکا از برجام خارج شد و لبخند را به لب جلیلی نشاند تا مهر سکوتش را بشکند و همه آنچه در دل داشت برای تاختن به برجام روی دایره بریزد.

«می گویند مذاکره خوب است یا تقابل؟ مثل این است که بگوییم گاز خوب است یا ترمز؟ می گویند توافق خوب است یا عدم توافق؟ بعد می گویند این دو گانه ها را به رفراندوم بگذاریم یا می گویند هر توافقی بهتر از توافق نکردن است.» این را جلیلی در نقد برجام و تیم مذاکره کننده حسن روحانی می‌گوید. البته صحبت‌های او درباره دوگانه مذاکرات جلیلی و ظریف تنها به همین نقطه ختم نشد و او در اظهارات دیگری گفته؛ «به پشت خیمه های دشمن رسیده بودند ولی چون گفته شد خزانه خالی است و احساس ضعف نشان داده شد، طرف مقابل برای مذاکرات جدید طلب امتیازات بیشتری کرد» مسئله‌ای که با انتقادات زیادی روبه‌رو شد.

انتقادات جلیلی به برجام درحالی مطرح می‌شود که حرف و حدیث‌ها درباره مذاکرات دبیر شورای عالی امنیت ملی محمود احمدی‌نژاد فراموش نشده است؛ علی اکبر ولایتی دیپلمات اصولگرا درباره مذاکرات جلیلی گفته بود: « طی ۵ سال مذاکره، یک قدم جلو نرفت! در حالی که اگر آداب مذاکره را می‌دانست باید از رنج مردم به دلیل تحریم‌ها می‌کاست.»

ولایتی در مناظره‌ تلویزیونی انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ با حمله تند به سعید جلیلی، گفته بود: «دیپلماسی این نیست که انسان برود در برابر کشورهای دیگر خطابه بخواند و مطلبی را بیان کند؛ دیپلماسی این نیست که ما یک طرف بنشینیم و طرف مقابل هم بنشیند و ما یک حرف مشخصی را بزنیم بدون اینکه اقدامات دیگری خارج از این ها انجام دهیم.»

اینکه چرا جلیلی تا این حد اصرار دارد نقدهایش را متوجه برجام کند یک پاسخ مشخص دارد و ان اینکه او تصور می‌کند علت اصلی  شکستش در جریان انتخابات سال ۹۲ «بن‌بست مذاکرات» بود او نتوانست مردم را درباره عملکرد و رویکردش در جریان مذاکرات متقاعد کند و بعد از امضای برجام روی‌گردانی جامعه از او بیشتر شد اما حالا با ایجاد خلل آمریکایی ها در اجرای برجام روزنه امیدی برای او پیدا شده است. جلیلی با «دیدید گفتم»‌ها می‌خواهد هم خود را تبرئه کند و هم رسیدن به قدرت را کلید بزند.

جلیلی باز هم اصلح پایداری؟

هنوز سر و کار آیت‌الله مصباح یزدی به بیمارستان نیفتاده بود که خبرها درباره دیدار اعضای جبهه پایداری با پدرمعنوی‌شان آن هم با چاشنی انتخابات حاشیه‌ساز شد. زمزمه‌ها حکایت از آن داشت که در این جلسات از کاندیداتوری سعید جلیلی حمایت شده است. صحبتی که البته مجید متقی‌فر سخنگوی جبهه پایداری در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان درباره آن این گونه واکنش نشان داد که : «جبهه پایداری هر زمان که نشست و یا جلسه‌ای با آیت الله مصباح داشته باشد، از طریق سخنگو آن را به طور رسمی اعلام خواهد کرد؛ بنابراین نمی‌توان به این اخبار استناد کرد.» هرچند وقتی اخبار و گمانه‌زنی‌ها به اسامی می‌رسد بازار تائید و تکذیب‌ها هم داغ می‌شود اما درمورد سعید جلیلی و علاقه پایداری‌ها به کاندیداتوری‌ او در انتخابات دیگر شک و شبهه‌ای وجود ندارد؛ به هر صورت بهترین گزینه یا به قول خودشان گزینه «اصلح» برای انتخابات به جلیلی می‌رسد اما در اینجا یک سوال بیشتر از همه پررنگ می‌شود و آن اینکه آیا جبهه پایداری حاضر است ریسک قرار دادن همه تخم‌مرغ‌ها در سبد دیپلماتشان قرار دهند؟

این سوال با توجه به آخرین تغییر و تحولات در جبهه پایداری شکل معنادارتری پیدا می‌کند. در این معادله مرتضی آقاتهرانی با روحیه انعطاف‌پذیری بیشتر برای وحدت با اصولگرایان دیگر در قامت دبیر کل حضور ندارد و در آخرین انتخابات درون حزبی «صادق محصولی» که در جریان انتخابات ۹۸ به مرد پشت پرده پایداری و مهمترین مانع بر سر وحدت معروف شده بود جایگزین آقاتهرانی شد. با این اوصاف هیچ بعید نیست که پایداری درباره کاندیداتوری سعید جلیلی زیر میز وحدت با اصولگرایان بزند البته هنوز یک «اما»ی دیگر وجود دارد و آن اینکه در این میدان صادق محصولی خود به رقیبی برای جلیلی تبدیل نشود.

خبرهای مرتبط
نظرات بینندگان