قلمنیوز: جنس
این تیپهایی که تا به حال مورد حمایت و نقد اصولگرایان واقع شده البته یکی
نیست و افرادی همچون محمود احمدینژاد، رئیس دولتهای نهم و دهم تا
چهرههایی چون وحید یامینپور، امیر مقصودلو (تتلو) و علی اکبر رائفیپور
را دربرمیگیرد.
هر چند این اواخر جورج فلوید نیز به لیست مورد حمایت
اصولگرایان اضافه شده بود و حتی پیشنهاد نامگذاری خیابانی به اسم او نیز
از سوی برخی اصولگرایان داده شد. درواقع مواضع عجیب اصولگرایان در مقاطع
مختلف آنها را سردرگم کرده است و نمیدانند براساس چه اصولی این دسته از
افراد در جبهه اصولگرایان قرار میگیرند و چه اتفاقی میافتد که به یکباره
طرد میشوند؟
در
جریان انتخابات اسفندماه ۹۸ ما شاهد حضور افرادی در لیست اصولگرایی بودیم
که پیش از آن پرچمدار حمله به دولت بودند و در شبکههای اجتماعی بازار نقد
به دولت را همیشه گرم نگه میداشتند. اما گویی این سلبریتیهای اصولگرا
تاریخ مصرفشان در همان بحبوحه انتخابات گذشت و خیلی راحت از سوی جریان
اصولگرایی کنار گذشته شدند.
همانطور که در ادامه اسم آنها از لیست
انتخاباتی خط خورد و نتواستند از فیلتر اصولگرایان سنتی عبور کنند. هر چند
این افراد واکنشهای زیادی را به شیوه کنار گذاشتن خود از سوی اصولگرایان
داشتند و در همان شبکههای اجتماعی نقدهای تندی را نسبت به همحزبیهای خود
وارد کردند.
مواضع متغیر اصولگرایان البته پیش از این نسبت به رئیس
دولتهای نهم و دهم قابل تامل است که تا اواخر عمر دولت محمود احمدینژاد
به شدت از آن حمایت میکردند اما به یکباره زمانی که اظهاراتی خلاف مواضع
آنها داشته باشند با سکوت و یا اظهاراتی مبنی بر اینکه باید فضا برای نظرات
مخالف نیز فراهم شود، از کنار آن عبور میکنند. همان رفتاری که با برخی
سلبریتیهای اصولگرایی تاکنون داشتهاند.
موضعگیریهای
اخیر اصولگرایان با علی علیزاده (مشهور به علیز) فعال سیاسی و رسانهای
ساکن لندن، نمونه دیگری از رویکرد مقطعی اصولگرایان نسبت به اظهارات این
دسته از افراد باشد. علیزاده که تا چندی پیش در برنامههای مختلف شبکه افق
حضور پیدا میکرد، به یکباره به خاطر انتقاد از عملکرد صداوسیما، کنار
گذشته شد و به نوعی حذف شد.
به گونهای که وحید یامینپور از فعالان
اصولگرا و مجری در برنامههای سیاسی شبکه افق در توئیتی خطاب به علیزاده
نوشت: «پروژه ما در شبکه افق برقراری گفتوگو میان انقلاب اسلامی با دیگران
بود، از جمله چپهای سکولاری مثل شما. اعتراف میکنم پروژه شکست خورد. به
من میگویند اعلام برائت کن! انگار که من در ولایت شما بودهام. میگویند
تو حمایتش کردی در حالیکه من از امکان گفتوگو حمایت کردم.»
برخی
از تحلیلگران معتقدند حضور طیفهای تندرو در جریان اصولگرایی باعث ایجاد
چنین رفتارها و مواضع مقطعی شده است. طیفی که اصولگرایان را به دو جناح
انقلابی و انقلابیتر تقسیم کرده است. درواقع اختلاف و چنددستگی در اردوگاه
راست از همان اوایل دهه ۸۰ کلید زده شد، همان زمان که نسل جدید اصولگرایان
ردپایی در شورای شهر تهران پیدا کردند و کم کم به لطف محمود احمدینژاد
مسیرشان به پاستور و بعدها به بهارستان افتاد.
این طیف در حال حاضر به جبهه
پایداری شناخته میشوند که تا به حال دردسرهای زیادی را برای اصولگرایان
سنتی در مقاطع مختلف ایجاد کردهاند با این حال برای حفظ این طیف در بدنه
خود اصولگرایان در مقاطعی از رویکرد آنها دفاع میکند.
اما
این پاسخ قانعکنندهای برای سیاستهای مقطعی اصولگرایان نیست. آنها به
قدری نفوذ و قدرت دارند که بخواهند جلوی تندروی پایداریها و یا همان
انقلابیترها را بگیرند. این جریان سیاسی درواقع به خوبی توانسته است مواضع
طیف تندرو خود را در جهت اهدافش به کار بگیرید. یعنی تا زمانی که این طیف
در راستای اهداف اصولگرایی حرکت میکند مورد حمایت آن است. این امر درباره
چهرهها و به گونهای سلبریتیهای سیاسی نیز صدق میکند.
باید توجه داشت که
توجه به چهرههایی که زمانی مورد نقد اصولگرایان بود امری ناپسند نیست و
حتی میشود گفت نشانهای است گویا از تعمیق گفتمان اصلاحات حتی در میان
رقیبان و منتقدان آن. اما نکته درست ایجاست که این گفتمان تنها تا زمانی که
بر مبنای اهداف آنها پیش رود ادامه پیدا خواهد کرد.
یعنی
حمایت از مواضع برخی چهرهها تا جایی ادامه دارد که براساس اهداف
اصولگرایی پیش رود اما اگردر ادامه نقدی به اصولگرایی وارد شود قابل بخشش
نیست و گفتمان همانجا خاتمه مییابد و آن چهره حذف میشود.
اصولگرایان
درواقع با استفاده از چنین رویکردی در مقاطع مختلف به رقیب خود تاختهاند و
سعی کردهاند خود را حامی گفتمانهای مخالف و انتقادی معرفی کنند. اما
باید توجه داشت که ادامه چنین رویکردی باعث سردرگمی اصولگرایان خواهد شد
چرا که به جای بازسازی هویت خود آنچه در عمل رخ میدهد از دست دادن آن است.
همانطور که ادامه این استراتژی طی سالهای اخیر باعث شده که هویت
اصولگرایی دچار تغییراتی شود که هر روز از دل آن طیفهای مختلفی ظهور
میکند. طیفهای تندرویی که حالا بلای جان اصولگرایی شدهاند تا به حال
نتوانستهاند همه را زیر یک چتر جمع کنند.
منبع: ابتکار