به گزارش
قلم نیوز و به نقل از ایسنا، محمد حسنی با بیان اینکه در بحث مهم و حساس عدالت اجتماعی بدون ابزار و عملگرایانه وارد میدان آموزش و پرورش شدن خسارت زیادی به همراه دارد گفت: در توضیح تعریف عدالت آموزشی باید به دو موضوع عدالت بعد فردی و اجتماعی توجه شود؛ یکی از ابعاد عدالت در بعد اجتماعی «عدالت توزیع» است، یعنی حاکمیت و حکمرانی «خیرات اساسی و عمومی جامعه» را چگونه و به چه شکل توزیع کند.
وی با بیان اینکه خیر تربیتی مدرسهای یکی از خیراتی است که در دوران مدرن و امروزه خیلی حساس است افزود: آنچه قرار است در مدرسه رخ دهد تحولاتی چند ساحتی است که «تربیت» نام گرفته است.
حسنی با اشاره به اینکه امروزه موضوع خیر تربیت مدرسه جدی و حساس است عنوان کرد: آموزش و پرورش و تربیت مدرسه بزرگترین و قویترین برابر کننده در جهان محسوب میشود.
وی در پاسخ چگونگی توزیع خیر اجتماعی تربیت مدرسه اظهار کرد: در مطالعهای که از زمان قاجار تا به امروز انجام شده، یک الگوی روشن دقیق از توزیع خیر مدرسه ندیدهایم.
پژوهشگر آموزش و پرورش با توجه به اینکه علی رغم وجود اصل ۳۰ و ۴۳ و ۳ در قانون اساسی، روح حاکم بر قانون اساسی و روح حاکم بر انقلاب، روح برابری طلبانه است گفت: رویکردی برابر طلبانه را در آموزش و پرورش به صورت روشن و شفاف دنبال نمیکنیم.
حسنی تعریف برابری و چگونگی توزیع خیر مدرسه را یکی از اصول اساسی و بنیادهای نظری دانست که میتوان سیاستها و حکمرانی آموزش و پرورش را سر و سامان داد.
وی افزود: مشکل آموزش و پرورش نبود یک سیاست برابری طلبانه تبیین شده با مبانی نظری، دینی، فلسفی اجتماعی و فلسفی انقلاب است.
این پژوهشگر با اشاره به تحلیلهای انجام شده عنوان کرد: تحلیلها نشان میدهد که ما قیقاجی (اریب) حرکت کردهایم و این نیازمند تدوین سند کلان اجتماعی است زیرا تنها به تدوین سند آموزش و پرورش محول نمی شود؛ما هرچقدر از برابری در داخل آموزش و پرورش صحبت کنیم تا سازمان برنامه و بودجه به این مسئله وفادار نباشد، فایدهای ندارد و این موضوع درک درستی از برابری، درک درستی از ماهیت مسئله و درک درستی از تربیت خیر مسئله را میطلبد.
وی در ادامه سخنان خود تدوین این موضوع را نیازمند همراهی مجلس دانست و افزود: ۱۰ سال از انقلاب نگذشته بود بزرگترین ضربه با تاسیس مدارس غیردولتی به برابرخواهی در آموزش و پرورش زده شد. همچنین با الگو گرفتن از غربیها تاسیس مدارس غیرانتفاعی نیز روی کار آمد.
حسنی با بیان اینکه بین موضوع مشارکت مردمی با خصوصیسازی مدارس فرق دارد عنوان کرد: مشارکت یعنی مدل مدیریت مدرسه، هیئت امنایی باشد و والدین وارد میدان شوند نه اینکه از آنها پول گرفته شود.
وی در ادامه با اشاره به وجود «فقر یادگیری» اظهار کرد: این مشکل شایع است؛ میانگین ضریب نمره آزمونهای تیمز و پرلز ۵۰۰ است این در حالیست که این میانگین برای آموزش کشور ما ۴۰۰ (۴۰۰ از ۱۰۰۰) ثبت شده و این فاجعه است.
پژوهشگر آموزش و پرورش با بیان اینکه مردم عادی به بهترین موقعیتها نیاز دارند افزود: روستاییان به خاطر کمبود عدالت آموزشی به بهترین آموزشها نیاز دارند؛ عدالت یعنی طبقاتی که نیاز به آموزش بیشتر دارند مورد توجه قرار گیرند.
حسنی اظهار کرد: در کشور ما هم فقر یادگیری و هم شکاف یادگیری وجود دارد. در کشور مدرسهای داریم که تمام دانش آموزان آن به میانگین کشوری نمره ۴۰۰ نمیرسند و درعین حال مدرسهای دیگر داریم که تمام دانش آموزان آن بالاتر از میانگین کشوری در آزمونهای تیمز و پرلز نمره کسب کردهاند؛ فقر و شکاف یادگیری نشان میدهد ما عدالت را درست تعریف نکردهایم.
وی با اشاره به اینکه چون نمیدانیم عدالت چیست، نمیتوانیم قضاوت کنیم نمره ایران از عدالت توزیع تربیت مدرسه چیست؛ گفت: ما در توزیع برابرعدالت از جنبه کمی آن موفق بودیم اما از جنبه کیفی (کیفیت آموزش) به شدت مشکل داریم و این موضوع روز به روز آشکارتر میشود.
وی در پایان اشاره کرد: در چندسال اخیر بچههای تیزهوشان و مدارس خصوصی رتبههای زیر ۳۰۰۰ کنکور را از آن خود کردند اما قبولی دانشآموزان مدارس دولتی در کنکور بسیار کم است که این نشان از فقر و شکاف یادگیری و بیعدالتی در آموزش دارد.