به گزارش
قلم نیوز و به نقل از
اکو 365، روز گذشته حضرت آیتالله خامنهای رهبرمعظم انقلاب اسلامی در دیدار آقای «هیثم بن طارق آل سعید» سلطان عمان و هیات همراه، روابط ایران و عمان را روابطی دیرینه و ریشهدار و خوب خواندند و گفتند: ما معتقدیم گسترش روابط دوکشور در همه زمینهها، به نفع هر دو طرف است. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به اظهارات سلطان عمان مبنی بر تمایل مصر برای از سرگیری روابط با جمهوری اسلامی ایران، تاکید کردند: ما از این موضع استقبال میکنیم و مشکلی در این زمینه نداریم.
آزمونی برای قاهره
آخرین تحولات دیپلماتیک در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) برای صلح و رفاه به نظر مثبت است. ایران و عربستان سعودی روابط خود را با میانجیگری چین از سر گرفتهاند، سوریه به اتحادیه عرب بازگشته و همچنین روابط با ریاض را از سر گرفته است. با کاهش تنشها بین دو رقیب منطقهای، گزارشها حاکی از آن است که ایران نیز به دنبال بهبود روابط با مصر بوده و عراق و عمان مذاکرات بین دو کشور را تسهیل کردهاند. باید توجه داشت که صنعا و دمشق با ایران همسو هستند و قاهره متحد سنتی عربستان سعودی است.
مصر و ایران تاریخ پیچیدهای مشترک دارند که دورههایی از روابط پرتنش را نیز شامل میشود. در دوران حکومت انور سادات، رئیس جمهور پیشین مصر، مصر نقشی اساسی در میانجیگری توافقنامه کمپ دیوید با اسرائیل ایفا کرد که در نتیجه آن مصر به اولین کشور عربی تبدیل شد که روابط دیپلماتیک رسمی با اسرائیل برقرار کرد. اما این اقدام روابط مصر با ایران را که پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ با اسرائیل قطع کرده بود، تیره کرد.
در دوره موسوم به بهار عربی، روابط بین مصر و ایران را بیشتر تیره کرد. برکناری حسنی مبارک، رئیسجمهور قدیمی مصر و انتقال سیاسی متعاقب آن به نوساناتی در ائتلافهای منطقهای این کشور، به ویژه با ترکیه، انجامید. حمایت ایران از دولت سوریه در جریان بحران این کشور و نقش مصر در ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی در جنگ علیه یمن نیز باعث ایجاد اختلاف بین دو کشور شد. در دوره کوتاه ریاست جمهوری مرحوم محمد مرسی، نشانههای اولیه امیدوارکنندهای از نزدیکی با ایران وجود داشت. او اولین رئیس دولت مصر بود که به جمهوری اسلامی سفر کرد.
باوجود آب شدن یخ روابط عربستان سعودی و ایران، نفوذ فراگیر ایالات متحده احتمالاً مانع بزرگی برای آشتی احتمالی مصر با تهران خواهد بود. چون این کشور به شدت برای حمایت نظامی و اقتصادی به واشنگتن متکی است، به باور برخی از کارشناسان سیاسی همسویی مصر با منافع ایالات متحده و اسرائیل احتمالا مانع عادیسازی کامل با ایران شود. بنابراین، قاهره باید با دقت منافع خود را با منافع متحد قدرتمند خود متعادل کند، زیرا منافع و خطرات احتمالی تعامل با تهران را میسنجد. بنابراین ایجاد توازن بین ثبات منطقه ای با روابط آن با اسرائیل، برای مصر یک کار ظریف و دشوار خواهد بود.
در مجموع، تلاش مصر برای عادی سازی روابط با ایران، آزمونی حیاتی برای حاکمیت این کشور است. در حالی که قاهره ممکن است بخواهد مسیر سیاست خارجی مستقلتری را ترسیم کند، منافع در هم تنیده و فشارهای قدرتهای منطقهای و بازیگران جهانی چالشهای قابل توجهی را ایجاد میکند. از همین روی، توانایی مصر برای دفاع از حاکمیت و حفظ منافع ملی خود به دقت مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
اگر قاهره بخواهد سیاست خارجی خود را مجددا تنظیم کند، باید به دقت اتحادهای موجود خود را با مزایای بالقوه دستیابی به ایران متعادل کند. در نهایت، این تصمیم به ارزیابی مصر از منافع استراتژیک خود و دستیابی به ثبات در منطقه بستگی دارد. اگرچه مسیر عادی سازی روابط با ایران ممکن است پیچیده باشد، اما این ظرفیت را دارد که پویایی MENA را تغییر دهد و منطقهای متعادلتر و به هم پیوستهتر را تقویت کند.
تاثیر چین در ثبات منا
در ۱۹ می ۲۰۲۳، بشار اسد، رئیس جمهور سوریه برای اولین بار در یک دهه اخیر در اجلاس سران اتحادیه عرب شرکت کرد. پیوستن مجدد سوریه به کشورهای عربی، بخشی از روند عادیسازی منطقهای گستردهتر است که با میانجیگری چین در ۱۰ مارس ۲۰۲۳ بین عربستان سعودی و ایران انجام شد و دو طرف توافق کردند روابط دیپلماتیک را از سر بگیرند.
از آن زمان و در راستای نزدیکی منطقهای، دیدارهایی بین مقامات ردههای بالای کشورهای مختلف با همتایان سوری آنها صورت گرفته است. این شامل سفر رئیس جمهور رئیسی به دمشق، وزیر خارجه عربستان سعودی، دیدار شاهزاده فیصل بن فرحان با رئیس جمهور اسد و همچنین سفر فیصل مقداد وزیر امور خارجه سوریه به مصر پس از بیش از یک دهه میشود.
در نگاهی به گذشته، چین به عنوان رشته پیونددهنده است که بستر آن پروژه بزرگ میلیارد دلاری آن، ابتکار کمربند و جاده (BRI) است که دقیقاً ده سال پیش، در سال ۲۰۱۳ آغاز شد. این ابتکار شامل دو جزء اصلی است: یک مسیر زمینی و یک مسیر دریایی. تا به امروز، BRI ملموسترین نمونه اجرای چین از همکاری جنوب-جنوب (SSC) است که بر اساس اصل همبستگی، منافع متقابل و اهداف توسعه مشترک بین کشورهای شریک است. پایههای اصلی SSC وابستگی متقابل اقتصادی و منفعت متقابل بوده که بر اساس برابری و احترام متقابل برای تمامیت ارضی و حاکمیت ملی است.
رابطه ایران و مصر به عنوان دو قدرت بزرگ منا، میتواند ثبات منطقه را تقویت کند. سرمایهگذاری، زیرساختها و فناوری چین و همچنین سازمانهای چندجانبه ایجاد شده توسط پکن، به یک جزء حیاتی و فزاینده از استراتژیهای تنوع اقتصادی و سیاسی بسیاری از کشورهای عربی تبدیل شدهاند. به عنوان مثال میتوان به بندر خلیفه امارات، ورزشگاه لوسیل قطر و راه آهن سریع السیر در عربستان سعودی اشاره کرد. این موضوع توضیح میدهد که چرا امارات متحده عربی، بحرین و کویت درخواست پیوستن به سازمان همکاری شانگهای (SCO) را به عنوان شرکای گفتوگو کردهاند. عربستان سعودی در اوایل سال جاری به یک شریک گفتگو تبدیل شد.
به همین ترتیب، خاورمیانه به دلیل قرار گرفتن در محل تلاقی سه قاره بزرگ اروپا، آفریقا و آسیا و همگرایی دریای مدیترانه، دریای سرخ، دریای عرب، دریای خزر و دریای سیاه از اهمیت حیاتی برخوردار است. هم چین و هم کشورهای خاورمیانه همپوشانی منافع در ادغام BRI در طرحهای بازسازی ملی دارند، مانند چشم انداز عربستان ۲۰۳۰، چشم انداز امارات ۲۰۲۱، اردن ۲۰۲۵، کریدور میانی ترکیه و چشم انداز کویت ۲۰۳۵.
در سالهای اخیر، افزایش شدید تجارت بین چین و خاورمیانه، بهویژه در بخش انرژی که زیربنای ارتباطات چین با منطقه بوده، ملموس است. چین همچنین قراردادهای مشارکت استراتژیک جامع با تعدادی از کشورها مانند مصر (۲۰۱۴)، عربستان سعودی (۲۰۱۶) و ایران (۲۰۲۱) امضا کرده است. در سال ۲۰۲۲، سوریه نیز زیر مجموعه BRI قرار گرفت. کشورهای عربی در موارد متعدد حمایت خود را از ابتکارات چین ابراز کردهاند.
اگرچه سوریه در سال ۲۰۲۲ به یکی از شرکای BRI تبدیل شد، ناآرامیهای حاکم در این کشور هر گونه شانس پیشرفت را تهدید می کند. در این زمینه، چین به دنبال میانجیگری و ترویج قطعنامههای مسالمت آمیز، تضمین پیشرفت پروژههای خود و در عین حال تقویت ثبات و رفاه در منطقه بود. از طریق مشارکت فعال در تلاشهای دیپلماتیک، چین توانسته از پیچیدگیهای منطقه عبور، راه را برای اجرای موفق BRI هموار و در نهایت به توسعه کلی و رفاه خاورمیانه کمک کند.
گامهای جهانی چین از دید ایالات متحده دور نمانده است. در سال ۲۰۲۰، واشنگتن قانون سزار را معرفی کرد مبنی براینکه هر کشوری که به طور مستقیم یا غیرمستقیم با سوریه درگیر شود، تحریم خواهد شد. سال بعد، رئیس جمهور جو بایدن از ابتکار Build Back Better World (B۳W) در اجلاس G۷ رونمایی کرد و سال بعد، به مشارکت برای زیرساختها و سرمایهگذاری جهانی تغییر نام داد. اگرچه صراحت بیان نشده است، اما مانیفست B۳W نشان میدهد که پروژه در مخالفت مستقیم با BRI است.
آنچه که گرایش کشورهای خاورمیانه به چین را بیشتر کرده است، ناامیدی فزاینده از اولویتهای ایالات متحده و تعامل ناسازگار با منطقه به عنوان یک کل است. یکی دیگر از پیشگامان نیاز به انعقاد قراردادهای عملگرایانهتر، بحران مالی جهانی و سوخت بوده که با بن بست روسیه و اوکراین تشدید شده است. بسیاری از کشورهای عربی رویکرد عملگرایانهتری را بر اساس منافع ملی اتخاذ میکنند، آنها به جای دنبال کردن همسویی با یک قدرت بزرگ، به دنبال ترتیبات چندجانبهای واشنگتن و پکن هستند. همه این کشورها چین را به عنوان بزرگترین شریک تجاری خود و ایالات متحده را به عنوان شریک استراتژیک خود میدانند.
نگرانی تل آویو
اسرائیل از لحاظ تاریخی روابط نزدیکی با جهان غرب، به ویژه با آمریکا، حفظ کرده و متحد کلیدی غرب در خاورمیانه محسوب میشود. از سوی دیگر، ایران روابط قویتری با روسیه و چین دارد که هر دو از قدرتهای بزرگ با منافع ژئوپلیتیکی در منطقه هستند. روسیه و چین اعضای کلیدی سازمان همکاری شانگهای (SCO) بعنوان یک ائتلاف سیاسی و اقتصادی هستند که با هدف تقویت همکاری بین کشورهای عضو و ایران، قرار است تهران ماه آینده به عضویت رسمی آن درآید. ایران همچنین در طرح بلندپروازانه کمربند و جاده چین (BRI) شرکت کرده که به تقویت روابط این کشور با هر دو کشور کمک کرده است. در همین حال، تهران برای پیوستن به گروه بریکس درخواست داده و عربستان سعودی نیز برای پیوستن به بلوک قدرتمند اقتصادی ابراز علاقه کرده است.
از آنجایی که اسرائیل ایران را تهدیدی برای امنیت ملی خود میداند، هرگونه نزدیکی بین تهران و مصر، متحد کلیدی ایالات متحده، احتمالا به عنوان تهدیدی برای منافع اسرائیل تلقی میشود. بنابراین، این احتمال وجود دارد که اسرائیل برای ایجاد تنش بین ایران و مصر تلاش کرده تا روند صلح آنها را تضعیف کند.
عادی سازی روابط اعراب با اسرائیل موضوعی بحث برانگیز بوده و با مخالفت تعداد قابل توجهی از شهروندان کشورهای عربی امضاکننده توافقنامه ابراهیم مواجه شده است. یکی از اهداف این قرارداد تشویق سایر کشورهای عربی برای صلح و به رسمیت شناختن دولت صهیونیستی و منزوی کردن بیشتر ایران و متحدش سوریه بود. تحولات دیپلماتیک اخیر نشان میدهد که مخالفان اسرائیل در حال ایجاد پلهای ارتباطی با دشمنان سابق خود هستند.