تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به قلم نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: " ایران سامانه "
دولتمردان و سیاست ورزان که قرار است چرخش کارهای اجرایی را به عهده
بگیرند در سیاست ایران اهمیت دارند و به همین دلیل موقعیت، تجربه، دانش و
شایستگی لازم عاملی شده تا بتوانند مسئولیت خود را پیش ببرند و در مقابل هم
عکس این امر اتفاق افتاده است.
در خصوص کابینه آقای رئیسی مجموعه
گمانه زنی ها بر چند عنصر متمرکز است، از اسامی معاونان و وزرای احتمالی
اینطور برمی آید که شاید ما شاهد ترکیبی باشیم که تجربه دولت آقای احمدی
نژاد باشد و شاید انتخاب اسامی احتمالی برای تصدی وزارت ها و معاونت ها
دولتی را مانند دولت اول احمدی نژاد شکل دهد.
گمانه دوم این است که
چون آقای رئیسی خود را عنصری فراجناحی می داند، لذا احتمال آن وجود دارد که
او مجموعه دولتمردان باتجربه و با برنامه را گردهم آورد تا شرایطی را به
وجود آورند که ایجاد امید کند و مشکلات را حل کند. به همین دلیل بسیاری
معتقدند ما کابینه ترکیبی از عناصر جوان و با تجربه و کاربلد خواهیم داشت.
همچنین
برخی معتقدند چون آقای رئیسی دارای تجربه اجرایی نیست و به تبع سوابقی که
در قوه قضاییه داشته و با افراد اجرایی آشنا نیست شاید ما شاهد روی کار
آمدن دولتی باشیم که عجیب یا ناشناخته باشد. الان کسانی که به آقای رئیسی
رای دادند یا ندادند امیدوارند ایشان ترکیبی از افرادی را در دولت خود
داشته باشد که بتوانند مقولاتی چون معیشت و مسایل اقتصادی که با زندگی مردم
در ارتباط است و همچنین سیاست خارجی را به گونه ای پیش ببرند که شرایط
خوبی را تثبیت کنند. توقع جامعه این است که از افرادی استفاده شود در دولت
سیزدهم که معقول، کارآمد و وفادار به منافع ملی باشند تا نام جمهوری اسلامی
ایران را پیش ببرند.
در عین حال علاقه ای که آقای رئیسی به برای
ایجاد یک زمینه امید و فضای مناسب کار و فعالیت داده است ان شاالله شاهد
دولتی باشیم که در عمل نه در حرف بتواند به وظایف خود عمل کرده و انتظارات
مردم را برآورده کند و پس از شش ماه تا یک سال به وعده های انتخاباتی خود
جامه عمل بپوشانند.
رد شدن یک گزینه وزارتخارجه کابینه رئیسی
*محسن حدادی، روابط عمومی معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگی
به نظر می رسد جریاناتی به دنبال سهم خواهی از کابینه هستند و فشارهایی
هم وجود دارد. شاید کابینه آقای رئیسی کابینه مستقل و به دور از جریانات
موجود و سهم خواهی ها بتواند کار کند و خیلی راحت بتواند پیشرفت کند و
مشکلات موجود را رفع کند. سه جریان اصلی در این بین وجود دارند.او عنوان
کرد: اول آشنایان که ستاد، اقوام و نزدیکان است. که دیروز هم آقای علم
الهدی به آن اشاره کرد.دوم جبهه پایداری و دولت آقای احمدی نژاد است.سوم هم
جریان مستقل وجود دارد.در حوزه فرهنگ گزینه هایی شنیده می شود که دقیقا
متصل به این جریانات هستند. گزینه ای از همراهان و نزدیکان آقای رییسی،
دیگری نزدیک به دولت اول آقای احمدی نژاد و یکی دیگر هم گزینه جبهه
پایداری.
ظاهرا برخی نهادها بدهی ای با برخی افراد دارند که می
خواهند این بدهی را با سمت دادن به اشخاص صاف کنند یا معاونت و وزارت
بدهند. شخص رییس جمهور منتخب باید این مساله را برای شهروندان مشخص کند.
کابینه ایشان نشان دهنده مسیر ۴ ساله آینده است. در حوزه فرهنگ، مطالبه گری
در بین اصحاب فرهنگ و هنر وجود دارد. دیشب از رییس خانه سینما پرسیدند از
شما پرسیده اند درباره وزیر فرهنگ یا معاونان او با شما مشورت شده؟ ایشان
گفت با من کسی صحبت نکرده است.
اصناف تاثیر گذار هستند و مسولان و
اعضای کابینه باید مقداری مقبولیت از اصناف را داشته باشند. در برخی خبرها
از رد شدن یک گزینه وزارت خارجه به دلیل نپذیرفتن بدنه کارشناسی وزارت
خارجه اطلاع یافتیم. در سایر حوزه ها هم باید اینطور باشد.فرهنگ در سالهای
اخیر اولویت دولتها نبوده و ظاهرا در کابینه سیزدهم نیز اینطور است. احساس
می کنم فشارهای بیرونی به آقای رییسی خیلی بیشتر از نگاه های کارشناسی است.
ماحساس
می کنم این فشارها جایی تاثیر می گذارد ولو در انتخاب گزینه اول این اتفاق
نیفتد ولی در حوزه های زیردستی و مشاوره ای پرداخت آن بدهی که عرض کردم
وجود دارد. ظاهرا بدهی ای اینجا وجود دارد و عده ای که کنار بودند حق خود
می دانند برگردند. این خطرناک است چون کسی که قبلا مدیر بوده هر کار می
توانسته انجام داده و بازگشت این افراد به همان مناصب، تحول و پیشرفت و رفع
مشکل را به دنبال ندارد. بیشتر این است که من سهمم را گرفتم. پیش بینی سخت
شده است چون فشارها –دست کم در حوزه فرهنگ- زیاد است.
امیدوارم
آقای رییسی تسلیم این فشارها و سهم خواهی ها نشوند و کابینه متخصص نسبی را
انتخاب کنند. امیدوارم کسانی بیایند که صنف نسبت به آنها پذیرش داشته باشد و
نگاه سهم خواهی و بدهی و چند سال دور بودیم حالا برمیگردیم وجود نداشته
باشد.
*حبیب خلج، فعال در حوزه انرژی
آقای رییسی متمایز از تمام روسای جمهور از ابتدای انقلاب تاکنون است.
خیلی سخت است چهره ای در یک قوه کلیدی مانند قوه قضاییه – با توصیه هایی به
سمت قوه مجریه بیاید- احتمالا یک هدف کلی دارد. ایشان به هیچ وجه جناحی
عمل نمی کند.
زمانی که رییس قوه قضاییه شد یک رییس مجتمع قضایی را
عوض نکرد. این نشان می دهد او اهل باندبازی نیست. در حوزه کاری ما در صنعت
نفت و گاز و حوزه انرژی، زیرساختها مشکل جدی دارد. در ۴۰ سال گذشته هر زمان
شرایط خاص بوده، حاکمیت عقلایی رفتار کرده است.
تصور می کنم دولت
رییسی با توجه به اجماع سیاسی و تعامل بین دولت و مجلس –که بسیار مهم است-
بتواند ابتدا بحث برجام را به سامان برسانند تا تعاملی با کشورهای دیگر
داشته باشد. جذب سرمایه گذاری خارجی را باید داشته باشیم و لایحه پالرمو و
CFT و FATF باید مشخص شود تا پایه پولی کشور قوی شود.
از شنیده ها
درباره افراد اثربخش در کابینه، نویدبخش اخبار خیلی خوب در آینده نزدیک
است. آقای رییسی خودش به سمت قوه مجریه نیامده بلکه به او توصیه شده است.
این که طرف جایی کار نکرده یا ایشان تجربه کار اجرایی ندارد، به هر حال از
مشاوران استفاده می کنند. افراد زیادی در دولتهای مختلف توانمندیهای زیادی
داشتند که هرگز به بازی گرفته نشدند. قرائن و شواهد می گوید چه کسانی گزینش
می شوند. آقای رییسی گامهای جدی در مقابل دارد و من بسیار به آینده خوشبین
هستم.
*منصور کمالی سیاستگذار منابع آب
ابتدا باید
گفت قوه قضاییه ساختار متفاوتی با قوه مجریه دارد. ساختار سیاسی به آن شکل
قرار نیست داشته باشد و با دولت متفاوت است. در نتیجه نمی تواند کاملا
غیرسیاسی و غیرجناحی عمل کند. کار او دشوار است. وقتی ایشان آقای مخبر را
به عنوان معاون اول انتخاب کرد، همه ایشان را غیرسیاسی می دانند که با همه
جناحها کار می کند.
آدمی است که بالای ۹۵ درصد غیرسیاسی است. آقای
رییسی به این سمت گام برمیدارد. موقع ثبت نام هم گفت مستقل آمده ام. با
فرضی که آمد و دکتر قاضی زاده هاشمی نامزد رقیب خود را به عنوان وزیر
بهداشت انتخاب کند، این بحث سیاسی نیست.
دوستی گفت من ۲۰ سال در
قوه قضاییه با آقای رییسی کار کردم. ایشان همیشه از همه برنامه می خواست.
آن چیزی که خودش تصمیم می گرفت همه را متعجب می کرد. می گفت تشخیص من این
است. فکر می کنم برنامه ایشان اینطور است با توجه به شرایط کشور به سمتی می
رود که مردم و سیاسیون و افراد اجرایی بیشتری را با خود همراه کند.
این
کار سخت است ولی می خواهد کابینه ای که خیلی جناحی نباشد و خودش هم مدیون
کسی نشود داشته باشد. افرادی که از آنها نام برده می شود خیلی ها می گویند
اینها فقط برای مطرح کردن آنهاست و آقای رییسی رصد می کند تا بهترین ها را
انتخاب کند. من هم خوشبین و امیدوارم.
*امیر پسنده پور، فعال رسانه ای
مشکل اصلی دولت
آینده عدم تجربه اجرایی آقای رییسی است. ایشان از ابتدای فعالیت خود در
حوزه قضاییه پشت درهای بسته در قالب حاکم بودند و حکمی ندادند و مشکلی را
حل نکردند. حالا رییس جمهور با مشکلات زیادی مواجه است. این متفاوت از آن
است که فردی عادت به دیالوگ در مقام قاضی القضات نداشته باشد.
من
واقعگرایانه تر نگاه می کنم. ایشان از منظر عدالت خواهی و گفتمان اصولگرایی
وارد انتخاب شده و چرا نباید کابینه اصولگرا نداشته باشد؟ اتفاقا ایشان
باید با گفتمان خود بیاید و نشان بدهد در عمل چطور می تواند نقدهایی که به
کار دولت فعلی داشته را اصلاح کند.
در چیدمان کابینه باید کار را
بر عهده اشخاصی بگذارد که اجرایی هستند-مانند معاون اول- و با نظر آنها
کابینه را انتخاب کند. در حوزه سیاسی خارجی طبیعتا کسانی که دکترین نزدیک
به او دارند مشخص هستند.
دیپلماتهایی از جنس آقای باقری کنی و
امیرعبداللهیان و آقای صفری با تخصص دیپلماسی اقتصادی –که در چین و روسیه
باعث دورزدن تحریمها شد- نیاز دارد. ایشان به دیپلمات هایی نیاز دارد که
حقوق بین الملل را بشناسد نه اینکه به سمت دیپلماسی اقتصادی برود.
امیدوارم هر کسی انتخاب شود درک درستی از مقطع کنونی داشته باشد چون صداهایی که وین و برجام می آید خیلی جالب نیست.
می
شنوم ایشان می خواهد کابینه ائتلافی تشکیل دهد. اساسا در جمهوری اسلامی ما
کابینه ائتلافی نداریم. کابینه ائتلافی در نظامهای پارلمانی است که دولت
اکثریت را ندارد و مجبور می شود با دیگران ائتلاف کند. این مساله در نظام
ما نیست. برای همین در انتخاب واژگان هم باید دقت کنیم.
*مهرداد پورمهران، فعال در وزارت نیرو
همیشه می
گویم در پس جمعه، شنبه ای هم هست. انتخابات جمعه تمام شد و رییس جمهور
منتخب باید سکان امور را به دست بگیرد. به مرور بحثهای سیاسی کنار می رود و
منطق حاکم می شود. از روزهای اول که گفتگو درباره کابینه بود، وزن جبهه
پایداری در فضای کابینه بالا بود و هر چه گذشت این غلظت کمتر شد و به منطق
قابل قبولی می رسیم.
ما توقع نداریم کابینه اصولگرا بیاید از اصلاح
طلبان استفاده کند. این توقع را کنار بگذاریم. لیستهایی که مطرح می شود
منطقی دارد که نشان دهنده گرفتاریهای عدیده آقای رییسی است. به خصوص درباره
افزایش حقوقها و کسری بودجه وضعیت اقتصادی پاشنه آشیل دولت است و برای
همین فکر نمی کنم کابینه سیاسی ای را داشته باشیم.
حتما کابینه
رویکرد اقتصادی دارد. حتی شنیدم کسانی مانند اقای طیب نیا مطرح باشند.
امیدواریم این خبرها درست باشد. در وزارت نیرو کسانی مطرح می شوند که سابقه
حضور در این وزارتخانه را دارند و کار را می شناسند.
*جمال صدرعاملی فعال حوزه انرژی
من دوست داریم
خوشبین باشم ولی واقع بینانه که نگاه کنیم یک تیم قوی از سال ۹۶ پشت سر
آقای رییسی بوده که بالاخره در سال ۱۴۰۰ موفق شدند او رییس جمهور شود. علی
رغم اینکه رییسی دوست دارد خود را متفاوت نشان دهد ولی آن تیم بالاخره
اثرات خود را می گذارد.
مثلا در وزارت خارجه می شنویم تمام مذاکرات
انجام شده توسط آقای عراقچی و روحانی تقریبا باطل شده است. از نظرات
نماینده روسیه مسیر مذاکرات را از اسفندماه می توان تشخیص داد. الان هم
آثار نگرانی در آمریکایی ها را می بینیم که نشان می دهد در بحث وزارت خارجه
تصوراتمان درباره برجام اتفاق نمی افتد.
درباره تیم اقتصادی آقای
رییسی –که خوشبینانه است افرادی مثل آقای طیب نیا قرار داشته باشند- خوش
بین نیستم برای بهبود اوضاع بتوانند کاری کنند. با ترکیب کابینه آقای رییسی
انتظار نداریم سیاست خارجی و اقتصاد داخلی به سمت بهبود برود و البته
امیدوارم پیش بینی ام اشتباه باشد.
*صادق الحسینی، فعال رسانه ای
افرادی که برای
وزارتخانه های اقتصاد، بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه مشخص شده اند،
آقای دکتر رهبر برای سازمان برنامه، دکتر فرزین برای وزارت اقتصاد و ظاهرا
در بانک مرکزی آقای راعی حضور دارند. آقای دکتر فرزین به دنبال آقای طالبی
است. بانک مرکزی نهایی نشده ولی ظاهرا از ابتدا به نظر می رسد دو رویکرد در
کابینه وجود دارد.
اولا تصور می شد آقایان داوودی و صمصامی بخشی از
سمتهای اقتصادی را داشته باشند که منتفی شد. این یک قدم مثبت ارزیابی می
شود. از سوی دیگر آقای فرزین جزو جریان اصلی اقتصاد (main straem) است و
بازارگرا است. هدفمندی یارانه ها را در دولت آقای احمدی نژاد با موفقیت
اجرا کرده و در بین اقتصاددانهای امروز ایران که دارای سواد و توان اجرایی
هستند، اول علی طیب نیاست و فرزین جزو ۵ نفر اول است.
لذا حضور او
در کابینه مغتنم است. اگر رییس کل بانک مرکزی آقای راعی باشد، طیف آقای
رهبر تقویت می شود. او اقتصاد نخوانده و دوران موفقی را در معاونت ارزی
بانک مرکزی نداشته است. او تکنوکراتی است که کار شبکه ای می کند. گزینه
مناسبی نیست و تکنوکرات است و خیلی خوب حرف گوش می دهد.
از این منظر
برای بانک مرکزی گزینه مثبتی نیست. برای بانک مرکزی کسی را می خواهیم که
استقلال فردی و شخصیت علمی داشته باشد تا دارای استقلال شخصی و حرفه ای شود
تا برخی جاها بتواند در مقابل ریخت و پاشهای دولت مقاومت کند. افراد در
نبود نهادهای مستقل اقتصادی بسیار تعیین کننده می شوند. اینکه چقدر محکم و
مستقل هستند یا چقدر تکنوکرات و حرف گوش کن و رییس دوست هستند بسیار مهم
است. آقای راعی از دسته دوم است و به عنوان رییس کل بانک مرکزی گزینه
مطلوبی نیست.
آقای طالبی گزینه بعدی بانک مرکزی است که او هم اقتصاد
نخوانده ولی از آقای راعی بهتر است چون ۳-۴ سال است دبیرکل بانک مرکزی است
و حداقل وضعیت پولی و ارزی کشور را می داند و دانش به روز را دارد. آقای
راعی اگر بخواهد به روز شود زمانبر است. این دو به لحاظ جایگاه فنی، مانند
طیب نیا نمی شوند ولی در انتخاب بین این دو، آقای طالبی گزینه بهتر است.
آقای
قاسمی را هم به عنوان گزینه مطرح می کند که بسیار گزینه بدی است. او بانک
خصوصی زده و با امکانات دولتی این کار را کرده است. خودش در نظام بانکی و
نظام بانکداری خصوصی ایران حضور دارد. بانکداری خصوصی در دهه ۸۰ و ۹۰ یکی
از متهمان اصلی رشد درونزای پایه پولی کشور هستند که توضیح مفصل دارد.
آقای
قاسمی در دوره ای که در بانک مرکزی رییس کل بودند عملکرد ضعیفی داشتند که
ضعف او با آمار و ارقام قابل اثبات است. درباره بانک مرکزی، دولت رییسی
حفره جدی دارد. باید فردی تعیین شود که ۱۰ سال سابقه داشته باشد و بسیاری
از گزینه ها حذف شده اند. باید دید بانک مرکزی از طیف آقای فرزین گذاشته می
شود که بازار گراست یا طیف آقای رهبر که دولت گراست.
اگر حضور رهبر
و فرزین را در کابینه قطعی بدانیم انتخاب رییس کل بانک مرکزی نشان دهنده
جهت گیری اقتصادی دولت است. در دوره اول آقای روحانی، طیب نیا از خیلی
خرابکاریهای سیف جلوگیری کرد. در دوره دوم همتی نماینده جریان اصلی اقتصاد
بود ولی دژپسند و نوبخت دو ضلعی بودند که باعث شد جریان اقتصادی دولت نتیجه
حضور دونفر از سه نفر در کابینه اقتصادی روحانی بود که متاسفانه کلا
اعتقادی به جریان اصلی علم اقتصاد ندارند.
باید دید رییس کل بانک
مرکزی چه کسی شود و آن وقت جهت گیری اقتصادی آقای رییسی را می توان دریافت.
حدسم این است که وزن آقای دکتر رهبر قوی تر باشد. چون آقای رهبر رابطه
شخصی با آقای رییسی دارد ولی آقای فرزین با آقای مخبر که مدیرعامل بانک
کارآفرین است ارتباط دارد.
خبر دیگری هم می گوید شاید آقای میرکاظمی
رییس سازمان برنامه باشد که خبر بدی است-البته بعید است اینطور شود- چون
بسیار عجیب و غریب خواهد بود.
تصور می کنم رویکرد آقای رهبر غالب
شود که دولتگرا است و معتقد به سرکوب قیمتهاست. چیزی شبیه ارز ۴۲۰۰ را احیا
می کنند یا ادامه می دهند. ارز ۱۰ هزار تومانی را شنیده ام. به سمت
اصلاحات اقتصادی نمی روند.
ولی آقای فرزین یک کار مهم می کند و آن
این است که هدفمندی یارانه ها را دوباره اجرا می کند. ۸ ماه پیش با او
مناظره ای در یک همایش داشتم و دیدم آقای فرزین بسیار مسلط و دقیق در این
موضوع صحبت می کند. این شانس بزرگی است که ایشان وزیر اقتصاد باشد و اولین
وزیری است که به خوبی این مساله را درک می کند. تجربه هم دارد و می تواند
برای آقای رییسی این کار را توجیه کند.
اگر دومین کارش یعنی مالیات
PIT (مالیات بر مجموعه درآمد اشخاص) را اجرا کند برای ۸ سال آقای رییسی
کافی است. این دو اقدام جزو اصلاحات بزرگ اقتصاد ایران است که باید انجام
دهیم و گریزی نداریم و هر چه دیرتر انجام دهیم ممکن است خیلی دیرتر باشد.
هنوز برای هدفمندی یارانه ها و اصلاح نظام مالیاتی وقت داریم و اگر فرزین
این کار را انجام دهد –با وجود سختی هدفمندی یارانه ها- شاید بتواند آقای
رییسی را قانع کند این کار اجرا شود. از سوی دیگر رهبر انقلاب هم نسبت به
هدفمندی یارانه ای بسیار خوشبین هستند و این را شنیدم کسی که مجبور کرد
آقای احمدی نژاد هدفمندی را اجرا کند شخص رهبر انقلاب است. اگر ایشان باز
پشت قضیه باشند آقای فرزین می تواند این کار را انجام دهد.
*حبیب خلج، فعال در حوزه انرژی
نسخه ای از آقای طیب
نیا در اختیار دارم که بحثهای زیادی از جمله سیاستهای پولی و ارزی دارد و
برنامه جامع خوبی ارایه شده است. نمی دانم آقای فرزین را شما اطمینان دارید
در وزارت اقتصاد باشد؟
*صادق الحسینی
از طرف دکتر طیب نیا تکذیب می کنم که
نه برنامه ای به آقای رییسی داده اند نه از ایشان برنامه خواسته شده و نه
یک کلمه درباره کابینه با او حرف زده اند. به ضرس قاطع میگویم ایشان به من
گفته همه جا این موضوع را تکذیب کنم چون شایعه می کنند. این شایعه را چند
جا شنیده ام و بهتر شد که محل تکذیب آن پیدا شد.
این شایعه در دور
دوم آقای روحانی هم مطرح شد. آقای روحانی با آقای دکتر طیب نیا بسیار بد
صحبت کرده بود. بعد آقای روحانی نزد رهبر انقلاب رفته بود و گفته بود طیب
نیا گفته من کار نمی کنم. در حالی که ایشان اصلا نگفته بود تو بیا. الان هم
دوباره همان جریان است. بدون اینکه به آقای طیب نیا پیشنهادی داده شود
بحثی را شایعه می کنند که بعدا به مقامات عالی نظام بگویند آقای طیب نیا
خودش قبول نکرد.
*محمد مهاجری عضو شورای سردبیری خبرگزاری خبرآنلاین
یک
سوال از آقای الحسینی دارم. فرضا اطلاعات شما را مسلم بگیرم ولی درباره
تیمی که بیان کردید آیا این تیم خواهد توانست به یک روش و مِتُد روشن و
واضح برای اقتصاد ایران برسد؟ منظورم این نیست که نهادگرا یا بازارگرا
باشند. شما گفتید آقای رهبر طرفدار ارز چند نرخی است. حالا با این فرض که
ارز چند نرخی غلط است، درست این است که همه تیم اقتصادی دولت این را فهم و
اجرا کنند.
این که یک نفر ساز ناکوک بزند لطمه بیشتری دارد. برداشت شما این است که تیم اقتصادی دولت به روش مشخصی برای حل مشکلات برسند؟
*صادق الحسینی، فعال رسانه ای
من با شما مخالف هستم
که اتفاقا اگر قرار است مسیر غلط را بروند بگذارید بین شان تفرقه باشد.
بگذارید یک نفر اجازه ندهد آنها با سرعت بروند. حداقل یکی باشد جای ارز
۲۵۰۰ تومانی بگوید ارز ۴۲۰۰ باشد. اگر طیب نیا در دور دوم بود ارز هرگز
۴۲۰۰ نمی شد و او دعوا می کرد. او نبود و این اتفاق افتاد. در دور اول آقای
سیف و نوبخت برای رقم زدن یک فاجعه کافی هستند. طیب نیا ایستاد و دعوا کرد
و فرمان را به دست گرفت. شنیده اید در هیات دولت ایشان می خواسته آقای
روحانی را بزند و آقای زنگنه او را گرفته تا دعوا نشود.
طیب نیا
اینطور می ایستاد و اجازه نمی داد به مسیر غلط بروند. حتی اگر مسیر را
نروند و بایستند بهتر است از این که اشتباه برویم. اتفاقا کسی مانند فرزین
از این جهت امیدبخش است که مسیر غلط را بسرعت نرویم. ولی این برای اقتصاد
ایران و بحرانهای جدی آن کافی نیست. در این ۸ سال هر ۳ پنجره طلایی اقتصاد
ایران بسته می شود. باید تصمیم های بزرگ در اقتصاد گرفته شود و جراحی های
عمیق کنیم. این سرطان ما را در این ۸ سال می کشد اگر جراحی نکنیم و نظام
اقتصادی دچار فروپاشی می شود. مسیر ونزوئلا و یونان را می رویم.
خطر
داوودی رفع شد که چیز مثبتی است ولی از آن طرف فرهاد رهبر با اختلاف از
نوبخت بهتر است و اقتصاد را بهتر می شناسد و محکمتر است. اگر رهبر رییس
سازمان مدیریت باشد ولو این که رییس کل بانک مرکزی آدم اقتصادی نزدیک به
آقای فرزین باشد، از تیم های آقای روحانی بهتر خواهد بود. ولو آقای راعی در
بانک مرکزی باشد باز هم این ترکیب رهبر-فرزین-راعی از همه ترکیبهای آقای
روحانی بهتر است. در دور اول دو منفی و یک مثبت داشتیم و در دور دوم آقای
روحانی هم باز دو منفی داشتیم و یک همتی که مثبت بود.
در حال حاضر
رهبر از نوبخت و سیف بهتر است. آقای داوودی اگر نقش نداشته باشد کابینه
اقتصادی آقای رییسی از کابینه روحانی بهتر خواهد بود.
*علی مقیمی
یک بررسی درباره میانگین سن کابینه
های قبل داریم. میرحسین موسوی بین ۳۸ و ۴۰ آقای خاتمی بین ۴۵ تا ۵۰ بودند
آقای روحانی بین ۵۷ تا ۶۰ سال بودند. به وضوح مشخص است عزیزانی از ابتدای
دهه ۶۰ به مناصب رسیدند و همینطور چرخیده است. به نظر می رسد این رویه
ادامه دارد و افرادی که مطرح می شود سمتهای قبلی دارند.
آقای دکتر
رهبر نایب رییس نظام مالیاتی کشور بوده است و در مسئولیت دانشگاه تهران،
دانشگاه آزاد بودند. اسمی در بین اسامی نیست که خارج از دایره ۳۰ ساله
تعریف شود. شخصا از تغییرات اساسی ناامید می شوم.
دفاع می کنند که
نیاز به تجربه مدیریتی در دوران بحران داریم تا کشتی را از باتلاق نجات
دهیم. حقیقتا دوستان جوانی که کار مدیریتی در دستگاه ها کرده اند عملا می
دانند تجربه مدیریت ۲۰ سال پیش به درد نمی خورد. با ماینینگ، بیگ دیتا و
افکار عمومی ناآشناست و با پاراف و هامش می خواهند مدیریت کنند.
باید
پایمردی پیدا شود که این حلقه را بشکند. اسامی که ۶۰ ساله هستند ناآشنا با
درد روز جامعه، بی اطلاع از شبکه ها، ناآشنا با آی تی، تحولی را انجام نمی
دهند. درباره گمرک تخصصی ندارم ولی شنیدم سامانه بین المللی آسیکودا در
گمرک فعال است که در دوره آقای کرباسیان با فشار مدیریتی با سیستمی بومی
جایگزین شده که کند و بسیار پر از قطعی است.
باید وضعیت جامعه را در
نظر گرفت که بسیار متفاوت از سال ۸۹ و ۸۸ باشد. لبه پرتگاه هستیم و تجربه
بنزین مثال خوبی است. درباره آقای دکتر رضا راعی هم ظاهرا برای سازمان
اداری و استخدامی هم مطرح هستند. ایشان معاون ارزی آقای بهمنی در بانک
مرکزی بودند. تحصیلات اقتصادی ندارند ولی ظاهرا مدیریت مالی خوانده اند.
در
آموزش و پرورش جدی ترین گزینه آقای احمد حیدری است که مدیرکل حوزه ریاست
وزارتخانه در دولت اقای علی احمدی بودند که قابل پیش بینی است که چه مشی
خواهند داشت. در حوزه فرهنگ و ارشاد آقای مختارپور مطرح است که خیلی خوشبین
نیستم انتخاب خوبی باشد. آقای قمی و اسماعیلی که در قوه قضاییه است، به
همراه آقای ضرغامی مطرح هستند.
ترجیح می دهم افراد ناشناخته تر و
جوانتری که روشن خاموش کردن کامپیوتر را بلد هستند در کابینه حضور داشته
باشند. دولت بعدی اگر قرار باشد به این روش پیش برود ۸۰-۹۰ ساله ها وزیر می
شوند. امیدوارم این دایره شکسته شود.
*صادق الحسینی، فعال رسانه ای
آقای طیب نیا و
رهبر با همدیگر ۳۰ سال است رفیقند و بسیار به همدیگر نزدیک و همکار هستند.
با هم درس خوانده اند و کاملا همدیگر را می شناسند. ولی نظریات اقتصادی شان
با همدیگر زمین تا آسمان فرق می کند که موضوع عجیبی نیست.
خیلی از
کسانی که با همدیگر خیلی رفیقند و دوستی دیرینه دارند مانند آیت الله هاشمی
و آقای روحانی که هر چه آقای روحانی دارد از اوست چقدر با همدیگر اختلاف
نظر داشتند؟ در مسایل اقتصادی رفاقت به معنی همنظری نیست.
آقای رهبر
معاون خود را دکتر طیب نیا قرار داد. آقای طیب نیا هم که رییس شد آقای
رهبر را به عنوان رییس سازمان مالیاتی به آقای روحانی سه بار معرفی کرد که
آقای روحانی نپذیرفت و در نهایت مشاور آقای طیب نیا شد. این ها به معنی
شبیه بودن عقاید اقتصادی این دو نیست.
*حسین سلاح ورزی، نایب رییس اتاق بازرگانی ایران
درباره
کابینه آقای رییسی ما بر اساس نقل قول و حدس و گمان حرف می زنیم. شنیدم
حضور آقای کمیجانی در بانک مرکزی تداوم خواهد داشت تا در فرصت دیگری
جایگزینی صورت گیرد.
درباره بحث وزارت اقتصاد هم صحبت جدی روی آقای
دکتر فرزین است. درباره رفاقت آقای طیب نیا و رهبر همه می دانیم در حلقه
آقای دژپسند، فرزین، معمار نژاد و شمس الدین حسینی، اینها از قدیم رفیق
بودند. قرار بود آقای فرزین معاون بانک مرکزی شود که ظاهرا با مخالفت آقای
روحانی مواجه می شود.
حداقل ظاهرا مانند دوره دوم آقای روحانی به
مقامات بالا اینطور انتقال یافته که آقای طیب نیا شرط گذاشته که موضوع FATF
تعیین تکلیف شود. این نقل قول مطرح است. شایعه ای هم شده چیدن ترکیب تیم
اقتصادی منجر به قهر آقای رهبر شده و او رضایت از این ترکیب ندارد.
*شهریار گودرزی، فعال بازار سرمایه و پزشک
آقای
الحسینی در معرفی جناب فرزین با شوق فراوان امتیاز مثبت او را اجرای
–ازنظر من فاجعه- قانون یارانه ها معرفی کردند. نمی دانم اگر یک استاد
اقتصاد غیرسیاسی و غیروابسته نظر بدهد، بعید می دانم این فرم اجرای قانون
را افتخاری برای کسی بداند. اگر قرار باشد این افتخاری برای آقای فرزین
باشد، زمانی که این طرح اجرا شد ماهانه به حساب من مبلغی واریز می شد. این
چه حساب و کتابی بود که قرار بود اقشار آسیب پذیر حمایت شوند ولی برای من
که درآمد قابل قبولی داشتم یارانه واریز می شد.
این چه مدیریت و
افتخاری است که شما آن را امتیاز آقای فرزین می دانید؟ اگر قرار باشد عدالت
اجرا شود افرادی که آمدند سیستم اقتصادی اینطوری را اجرا کردند باید
محاکمه شوند نه این که وزارت بگیرند. همه می دانیم این پول یارانه ها از
کجا تهیه و به حسابها واریز می شد.
با کشوری که تورم بالا دارد و ۴۰
دلار آن موقع تبدیل به ۱.۵ دلار الان شده، به جز هدردادن سرمایه ها چه
افتخاری در اجرای طرح یارانه ها داریم. این یک فاجعه اقتصادی است که در
جمهوری اسلامی نظیر ندارد.
*صادق الحسینی
چی فاجعه است؟*گودرزی
آمدند به ۸۰ میلیون نفر پول دادند. این توزیع عادلانه نیست.
*صادق الحسینی
از نظر شما عادلانه نیست.
*گودرزی
وقتی به حساب من پول می ریزد عادلانه نیست.
*صادق الحسینی
هدف این نبود که به آسیب پذیرها برسد. هدف این بود که یارانه بنزین را کمک کند.
*گودرزی
مابه
تفاوت افزایش قیمت بنزین کجا هزینه شود؟ بحث این نیست پول از کجا آمد.
بحثم این است چرا اجرای یارانه ها باید امتیاز اقای فرزین تلقی شود. این
طرح در بدترین شکل اجرا شد. الان یارانه هیچ ارزشی ندارد و این پول با فشار
و سختی تهیه و توزیع می شود.
اصلا ما چیزی به اسم اقتصاد نداریم.
این که این آقا یا دیگری بیاید خیلی تفاوتی برای کشوری نمی کند که تقریبا
اقتصادش نیمه تعطیل است و اعداد این اقتصاد به یک شرکت متوسط غربی هم نمی
رسد. شما تصور کنید بیمارستانی با حاذق ترین پزشکان ممکن دارید ولی دارو و
تجهیزات ندارید. این پزشکان قرار است چه کنند؟ اینقدر افراد مهم نیستند.
صحبت این است که اقتصاد قرار است چه زمانی در جایگاه واقعی قرار گیرد. در
سیاست خارجی، ارتباطات بین الملل و سیاست منطقه ای ما چه کسی تصمیم می
گیرد؟ وزرای اقتصادی؟
*محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران
دو
سر فصل کاملا متفاوت در گفت و گوها جریان داشت، اشاره دوستان به تفاوت
افراد درست است اما اگر ما قرار باشد امیدی ببندیم که دولت محترم بتواند از
بحران های موجود گذر کند، چندان با این افراد کابینه دردی دوا نمی شود. ما
گرفتار یک نوع ساختار معیوب هستیم و این مشکل باید حل شود، ما اگر بتوانیم
ببینیم در کجا قرار گرفتیم و هر کسی با توجه به حوزه های تخصصی خود
تاثیرگذار باشد و به هم کمک کنیم می توانیم موفق باشیم اما اگر بخواهیم با
ادبیات سیاسی گذاشته عمل کنیم مشکلات پا برجا خواهد ماند.
ما جز
دولت آقای احمدی نژاد در تاریخ انقلاب، هیچ تجربه ای از نظر دست فرمان
اصولگرایی نداشتیم و در آن دوره تاریخی هم به دلیل انبوه درآمدهای نفتی
تمامی ناکارآمدی ها پوشش داده شد و نتوانستیم داوری درستی داشته باشیم.
بلکه می گوییم آقای احمدی نژاد ناکارآمد بود و دوستانش از او فاصله گرفتند
که این کفایت نمی کند.
امروز دوستان ما به لحاظ تاریخی فاقد تجربه
هستند و حتی برخی از افراد که به نام آن ها اشاره شد، چندان برای بهبود
اوضاع کفایت نمی کند و راهگشا نیست. شخصیتی چون آقای رئیسی که ۴۰ سال تجربه
فعالیت در دستگاه قضا داشته وقتی به عقبه خود می نگرد نمی تواند عنصری را
انتخاب کند.
این بزرگوار وقتی نگاه می کند تمامی شخصیت هایی که می
تواند آن ها را انتخاب کند قضایی هستند و تجربه آستان قدس را هم نمی توانیم
ملاک قرار دهیم. وقتی درباره آقای رهبر صحبت می کنیم ایشان نیروی آقای
رئیسی و تحت اراده و منویات ایشان عمل نمی کند.
جناب محمد خاتمی به
لحاظ شخصیتی چندان برجسته بود که اقتصاددانان ما از ایشان تبعیت و پیروی می
کردند. اگر وقتی او در گفت و گوهای انتخاباتی خود گفت از اقتصاد چیزی نمی
دانم اما به فصل مشترک اقتصاددانان عمل می کنم خیلی متفاوت با مجموعه
نیروهای اطراف آقای رئیسی است که کار را فارغ از ایشان سروسامان دهند.
به
همین دلیل گفت و گوهای ما ورزش ذهنی و پاسخ به دغدغه های ذهنی است. رشته
تخصصی من نفت است، در حوزه وزارت نفت ما در زمینه مسایل فنی مشکل چندانی
نداریم و آنچه مهم است در سطوح عالی تدابیر کلی است و ما باید به این سمت
توجه کنیم که اگر بتوانیم جناب آقای رئیسی را کمک بدهیم که خیلی وقت خود را
صرف تفاوت آدم ها نکن بلکه صرف این کن که دولت را به لحاظ ساختاری در
جایگاه خود قرار بدهد.
دولت بسیار ضعیف شده که بتواند به عنوان رکن
اجرایی نظام عمل کند و وقتی این وضعیت ادامه پیدا کند چند نفر هم که در
دولت هستند به بخش خصوصی می روند و نقش ملی خود را زمین می گذارند. واقعیت
این است که دوستان می توانند شهادت ندهند که دولت اول روحانی موفق بوده
است؟ همه شهادت می دهند. چرا روحانی در دولت دوم شکست خورد؟ باید ریشه های
آن را در جای دیگر پیدا کرد که باید برای برون رفت از مشکلات اقتصادی کشور
باید راه های غیراقتصادی را دنبال کنیم.
*سیدحمید حسینی
آقای رئیسی قول های عجیبی به مردم
در حوزه های مختلف داده اند که کار را بسیار برای دولت ایشان سخت می کند.
مباحثی چون اصلاح ساختار دولت هم فعلا کنار گذاشته شده است و به نظرم اصلی
ترین رویکرد آقای رئیسی برای تغییر کابینه، نگاهی است که به برجام خواهد
داشت.
اینکه بدون برجام و اف ای تی اف می تواند کشور را اداره کند یا خیر؟ چیدمان کابینه به نظرم به این دو مقوله مربوط است.
بزرگ
ترین چالش آقای رئیسی وزارت نفت و صنعت خواهد بود چون ۶۰ درصد تولید
ناخالص ملی کشور را در اختیار دارند و نمی شود فردی برای این وزارتخانه ها
انتخاب شود که چندان شناختی نسبت به این حوزه و مسایل و ارتباطات داخلی و
بین المللی نداشته باشد و به همین دلیل هنوز هم به قطعیتی در این زمینه
نرسیده اند. البته به نظرم آقای غضنفری فرد مناسبی برای وزارت صنعت هستند.
سیستمی
که آقای رئیسی برای انتخاب نیروها گذاشته است، معیوب بوده است و خود این
افراد یکدیگر را تخریب کردند. مشکل اصلی دولت سیزدهم وزارت خارجه، وزارت
صمت و وزارت نفت خواهد بود و امیدوارم شیوه ای را انتخاب کنند تا روابط
خارجی را بهبود ببخشند و بازار ارز را آرام کنند تا کشور را از بحران عبور
دهند و کابینه را براساس رویکرد نه سهم خواهی بچینند.
*سعید عباسیان سردبیر اقتصادآنلاین
این که ۴۵ هزار
تومان یارانه به هیچ دردی نمی خورد برای این است که سیاست اجرای یارانه ها
تغییر نکرد. عدد ثابت ماند و تورم بالا رفت. طرحهای یارانه ای ادامه نیافت
تا اثرات تورم لحاظ شود و یارانه نسبت به تورم تعدیل شود. طرحهایی مانند
سهمیه دادن بنزین را باید می داشتیم که نداشتیم.
در اکثر حامل ها
دهک های بالا ۲۰ برابر یا در دارو ۳۰ برابر دهکهای پایین از یارانه بهره
مند می شود و دهکهای پایین سرشان بی کلاه می ماند. به نظر می رسد سیاست
یارانه ای یکی از موفق ترین سیاستها در جمهوری اسلامی بوده است.
این
که سیاست خوب بوده را آبان ۹۸ به ما اثبات کرد. چقدر با مردم صحبت شد و
فضاسازی درباره یارانه ها شد. ولی درباره افزایش قیمت بنزین چه اتفاقی
افتاد؟
حتی اگر قرار است سیاستها اشتباه باشد بهتر است افراد همسو
باشند. حتی افراد اگر تفکر اشتباه داشته باشند باید کسی هشدار بدهد و سیاست
متفاوتی را در پیش بگیرد. ما سال گذشته ۱۲۶ هزار میلیارد تومان اوراق
فروختیم. تصور کنید این ها فروخته نمی شد. با فشارهای بانک مرکزی به وزارت
اقتصاد این اوراق فروخته شد.
اگر این فروخته نمی شد باید همه چیز از
پایه پولی تامین می شد و با ضریب ۷.۸ پارسال ما ۸۰۰-۹۰۰ هزار میلیارد
نقدینگی اضافه می کردیم. اواخر اسفند ۹۹ ما باید ۴۳۰۰ هزار میلیارد تومان
نقدینگی می داشتیم که تورم را به ۷۰ درصد می رساند. این نشان می دهد تفاوت
یک فرد چقدر می تواند باشد.
این که اصلاحات اساسی انجام گیرد نیازمند شرایط بیشتر از افراد است. این مساله هم از نظام انتخاباتی ناشی می شود.
*الهام داوری دولت آبادی، عضو هیات علمی دانشگاه
درباره
وزارت بهداشت و درمان دو گزینه بسیار مطرح هستند، آقای قاضی زاده هاشمی و
باقری لنکرانی. نظر شخصی من با توجه به آنچه از همکاران شنیدم اگر قرار به
انتخاب بین این دو فرد باشد، آقای باقری لنکرانی ترجیح بیشتر دوستان است.
ضمن اینکه آقای لنکرانی در دوره اول آقای احمدی نژاد وزیر بهداشت بودند که
البته نقطه ضعف هم داشتند.
این تجربه شاید به ایشان کمک کند، الان
وزارت بهداشت از هم گسیختگی بسیار بدی به دلیل فشارهای کرونا دارد و
امیدوارم هر دو عزیز اگر وزیر شدند بتوانند این مشکل را جمع کنند.
به
نظر من وزیر امور خارجه بسیار در عملکرد وزارت بهداشت و درمان به خصوص در
این زمان که ما نیاز به واردات واکسن کرونا داریم موثر خواهد بود. همچنین
اگر بخواهیم واکسن را صادر کنیم هم این مسئله باید توجه شود.
*حسین قربان زاده، معاون رئیس مجلس
*چند
کارگروه در حال مذاکره با مدعوین برای کابینه دولت سیزدهم هستند که توسط
آقای رئیسی انتخاب شدند. البته آن طرح سایت و ارائه نظرات چندان به نظرم
اتفاق مناسبی نبود. من اسامی که شنیدم حکایت از فضای مناسب دولت سیزدهم
دارد.
البته فضای کشور به نحوی است که هر فردی سر کار بیاید مشکلات
زیادی دارد. عملا اتفاقی که در حال رخ دادن است هماهنگی ها در حال انجام
است و نکته آقای عطریانفر هم که به هم افزایی نخبگان اقتصادی اشاره کردند
به نظرم الان محمل آن فراهم است.
درست است که آقای رهبر قبل از آقای
رئیسی در بخش های مختلف بودند اما ایشان فضای همدلانه ای با آقای رئیسی
دارند. به همین ترتیب سایر عزیزان از جمله آقای مخبر، در این موضوع نگرانی
چندانی وجود ندارد. بلکه نگرانی از میزی که روی آن قرص، شربت و ... وجود
داشت و دکتر قبلی تجویز کرده و دکتر فعلی تنها روی میزش آمپول دارد و با
توجه به اوضاع اقتصادی فعلی درد با قرص و شربت درمان نمی شود و باید جراحی
اقتصادی را شروع کنیم و تیم اقتصادی باید کم عارضه ترین انتخاب را داشته
باشد و این سیاست تعویق و تعلیق مشکلات به دوره ای در آینده الان جواب نمی
دهد و همه به این نتیجه رسیده اند که این موضوعات نیازمند اصلاحات اساسی
است.
ترکیب اقتصادی کمک می کند تا اصلاحات به درستی انجام شود، در
حوزه مالیاتی اجماع کارشناسی وجود دارد و یکی از مهم ترین مسایلی است که
تیم اقتصادی آقای رئیسی باید در همه ارکان روی آن برنامه ریزی کند. آقای
رئیسی قطعا پنج، شش ماه نخست را به دلیل توفیق در مذاکرات و همچنین مطالبات
اقشار و موضوعات اجتماعی و فرهنگی پرتلاطم آغاز خواهد کرد و در این فضا
مدیریت بسیار سخت است و این مدیریت ایجاب می کند اشخاصی که زیر بار مسئولیت
می روند شجاعت، جدیت و جسارت داشته باشند. همچنین نسبت به دستگاه های
نظارتی شناخت درستی برای تحقق امور داشته باشند.
حدس می زنم در
حوزه اقتصادی ترکیب نسبتا مناسبی را به دلیل پیگیری هایی که شده خواهیم دید
و من در یک ماه اخیر با اکثر دوستان صحبت داشتم به نظرم فضای مناسبی فراهم
شده است.
*سیدحمید حسینی، فعال اقتصادی
دیروز که با برادرم صحبت کردم گفتند هنوز برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برنامه از ایشان نخواستند.
*مقداد زکی زاده، فعال رسانه ای
من با خیلی از
آقایانی که اسامی شان مطرح شده صحبت کردم و هنوز آقای رئیسی با خیلی از
افراد صحبتی نداشته است و پیشنهاد مستقیم نداشتند اما از طرفی افرادی که
اسمشان مطرح نشده است مذاکراتی داشتند و با کمیته های مذاکره با مدعوین
صحبت هایی کرده اند.
فکر می کنم فضای ابتدایی دولت به دلیل انتظارات
و توقعات بسیار سرد و طاقت فرساست و به نظرم ایشان ماه عسلی چون قوه
قضاییه نخواهند داشت. در فضای دولت به دلیل وضعیت فعلی مردم به لحاظ
اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با معضلات گوناگونی مواجه هستند و شاید انتظار
معجزه در چند ماه نخست داشته باشند. ان شاالله که دولت بتواند مسکن های
درستی را برای برخی از مقاطع کشور تجویز کنند. همچنین باید بدانیم که الان
فضای چندان جناح بندی سیاسی نیست.
*امیر پسنده پور، فعال رسانه ای
در
وزارت خارجه ما سه طیف داریم، نیویورکی ها که نمونه آن آقای ظریف است، طیف
آقای متکی و همچنین طیف امام صادقی ها با نمونه سعید جلیلی. ما باید
بدانیم چه رویکردی را می خواهیم دنبال کنیم. من معتقدم با شرایط فعلی منطقه
ما به رویکرد واقع گرایانه در حوزه سیاست خارجی داریم تا بین منافع ملی و
حقوق ملی تمییز قایل شود.
مادامی که نگاه واقع بینانه به جایگاه خود
و شرایط منطقه و جهان نداشته باشیم به جایی نخواهیم رسید. ما به افرادی
نیاز داریم که با این رویکرد معطوف به حل مشکل در مسیر دیپلماسی حرکت کنند.
فکر می کنم آنچه امروز اقتصاد ما می خواهد جذب و تسهیل و تسریع سرمایه
گذاری خارجی و پیوستن به سازمان های بین المللی و ... است. امروز هزینه
تحریم ما برای دنیا بسیار ارزان است چون از دایره سازمان های بین المللی
بیرون افتاده ایم. اگر با رویکرد انتخاب وزرایی که بتوانند نفت قاچاق
بفروشند وزیر انتخاب کنیم باید منتظر آینده مشوشی باشیم.
*منصور کمالی
جناب
آقای الحسینی چطور تجربه آقای فرزین را موفق می دانید؟ اگر دو فاجعه در
این کشور رخ داده یکی مسکن مهر و دیگری پرداخت یارانه هاست. توضیحات آقای
فرزین در زمان دولت آقای احمدی نژاد هیچکدام مورد توجه واقع نشد و تنها یک
تئوری ناموفق است. اگر ۳۶ هزار میلیارد را در حوزه روستایی و اشتغال سرمایه
گذاری می کردند خیلی بیشتر بازدهی داشت.
*حسین قربان زاده، معاون رئیس مجلس
آقای
فرزین مدیر برنامه متمرکز هسته ای مانند برنامه تحول است و کار خود را خوب
انجام داد. هدفمندی ایده مرکزی داشت، حتی در جنس اجرا. جنس اجرا در دولت
آقای احمدی نژاد را با آبان ۹۸ مقایسه کنید. همه می دانیم چه فاجعه ای در
حوزه هدفمندی یارانه ها وجود دارد و نیاز به اصلاح دارد و امثال آقای فرزین
کار بزرگی در این زمینه انجام دادند.
*سیدحمید حسینی، فعال اقتصادی
من
در اتاق دیگری اسامی احتمالی کابینه را شنیدم و آقای رهبر، فرزین و طالبی
برای سازمان برنامه و بودجه و اقتصاد نهایی شدند. وزارت خارجه هنوز قطعی
نشده است، وزارت دفاع آقای حاتمی می ماند و آقای سیاری هم نامزد است، وزارت
کشور سردار وحیدی شده، وزارت ارشاد آقای اسماعیلی و وزارت نفت آقای دوستی
بوده که فشار آوردند و احتمال آقای اوجی زیاد شده و صمت هم به نتیجه
نرسیده، وزارت بهداشت آقای قاضی زاده، آموزش و پرورش آقای احمد حیدری،
*محمد مهاجری، عضو شورای سردبیری خبرگزاری خبرآنلاین
بحث بسیار خوبی بود، مباحث اقتصادی نیازمند بررسی بیشتر است و دلایل شکست برجام تنها اقتصادی نیست بلکه سیاسی و اجتماعی هم هست.