قلمنیوز: مینهای دریایی را میتوان یکی از قدیمی ترین، اما
مرسومترین تسلیحات در رزم دریایی به حساب آورد که همچنان در خدمت بسیاری
از نیروهای دریایی جهان بوده و با توجه به فناوریهای روز، ارتقاء نیز
پیدا کرده اند. اولین موارد ثبت شده استفاده از مینهای دریایی به قرن ۱۴
میلادی و چین قدیم بر میگردد و موارد استفاده از آن در جنگ داخلی آمریکا و
در قرن نوزده و پس از آن نیز در نقاط مختلف جهان ثبت شده است. مینها با
توجه به نوع و نحوه استفاده و کار گذاشتن آنها میتوانند در مناطقی مثل
آبهای بسیار کم عمق ساحلی تا آبهای عمیق اقیانوسها مورد استفاده قرار
گرفته و هم برای حمله به شناورهای سطحی و هم زیر سطحی مورد استفاده قرار
بگیرند.
در طول سالها مینهای دریایی از سلاحهایی ساده با قابلیت
شناوری و رها شدن در آب و ماندن برای مدت طولانی روی سطح، تبدیل به
سلاحهایی پیشرفته و هوشمند شده اند و اگر بخواهیم به صورت ساده و کلی نحوه
عملکرد یک مین دریایی عادی علیه شناورهای سطحی را مطرح کنیم باید بگوییم
که مین مورد نظر بر اساس هدف و مسیر حدودی مورد نظر و در عین حال با محاسبه
مسائلی مثل جریانهای آبی در منطقه و بحث جز و مد دریا، رها و با برخورد
به بدنه هر کشتی منفجر میشد. این روش سادهترین ابتداییترین شکل عملکرد
مینهای دریایی است.
در سالهای جنگ سرد و توسعه شدید بحث
زیرسطحیها و جنگ زیر آب، یک شکل جدید از مینهای ضد زیردریایی نیز توسعه
پیدا کرد. این مدل از مینهای دریایی در حقیقت نوعی پرتابه همانند راکت یا
اژدر هستند که درون یک محفظه قرار گرفته و معمولا از درون پرتابگر اژدر
زیردریایی شلیک شده و در عمق مشخصی از دریا مستقر میشوند و در صورت نزدیک
شدن زیردریایی دشمن و بهم ریختن فشار آب و یا دریافت سیگنال صوتی مخصوص زیر
سطحی ها، از درون پوشش مورد نظر راکت یا موشک به سمت هدف شلیک میشود.
در
حال حاضر مینها در مدلهای مختلف و با مکانیزمهای عملکرد گوناگون با
قیمتهایی از ۲ الی ۵ هزار دلار تا حتی یک میلیون دلار (!) بسته به نوع
طراحی و سیستمهای به کار رفته در آنها، قیمت رسمی دارند. نکته مهم در خصوص
مینها این است که با یک سرمایه گذاری بسیار ارزان و در عین حال با یک
طراحی ساده و قابلیت تولید انبوه و سریع، ممکن است سطح بسیار گستردهای از
یک منطقه دریایی را برای شناورهای سطحی و زیر سطحی شدیدا نا امن کرد. در
مقابل، پروسه شناسایی و پاکسازی مینهای دریایی مسئلهای بسیار سخت،
خطرناک، زمان و هزینه بر است.
یک مثال ساده، تلاشهای نیروی دریایی
استرالیا در زمان جنگ اول خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ است. عراقیها در آن زمان
حجم زیادی از مینهای دریایی را در مناطق ساحلی کویت و در نزدیکی خطوط
ساحلی خود، به آب انداختند و استرالیاییها برای پاکسازی تنها منطقهای به
مساحت دو کیلومتر مربع، به مدت ۵ ماه درگیر بوده و در این زمان با ۶۰ مین
دریایی رو به رو شدند.
ایران و تجربه استفاده از مینهای دریاییدو
مورد بسیار شاخص در حوزه استفاده از مینهای دریایی توسط نیروی دریایی
سپاه در جنگ تحمیلی رخ داد. مورد اول مربوط به روز جمعه، دوم مرداد ماه سال
۱۳۶۶ است. در این روز سوپرتانکر آمریکایی اساس بریجتون در نزدیکی جزیره
فارسی با مین برخورد کرد. این شناور که تحت اسکورت شدید نیروی دریایی
آمریکا بود، بعد از برخورد با مین دریایی که توسط نیروی دریایی سپاه در
منطقه قرار داده شده بود، دچار آسیب جدی شد. این حادثه در آن زمان بازتاب
خبری گستردهای در جهان داشت و عدم توانایی نیروی دریایی آمریکا برای
مراقبت از نفتکشها آن هم در برابر این طیف از تهدیدها را به نمایش گذاشت.
مورد
بعدی نیز مربوط به ۲۵ فروردین سال ۱۳۶۷ است. در این روز ناو محافظ
آمریکایی ساموئل بی رابرتز در مرکز خلیج فارس با یک مین دریایی برخورد کرد.
این انفجار، شکافی به قطر ۵ متر را در بدنه این شناور ایجاد کرد و باعث شد
تا به مدت تقریبا یک سال برای تعمیر و آزمایشهای مجدد از خدمت خارج شود.
اصابت مین مذکور، آسیب شدید خصوصا به بخش موتورخانه این کشتی وارد کرد و در
آن زمان هزینه تعمیر این شناور چیزی در حدود ۹۰ میلیون دلار برای ارتش
آمریکا خرج تراشید.
مین و استراتژی ضد دسترسی ایران در خلیج فارسدر
سالهای بعد از جنگ تحمیلی و با توسعه قدرت بازدارندگی نیروی دریایی سپاه و
بحث افزایش حضور نیروهای فرا منطقهای در خلیج فارس، استراتژی ایجاد
محدودیت برای تعرض و مانور قدرت نیروهای بیگانه که به عنوان دکترین ضد
دسترسی نیز مطرح میشود در دستور کار نیروی دریایی سپاه قرار گرفت.
سیستمهای پدافندی، موشکهای بالستیک و کروز ضد کشتی، پرندههای بدون
سرنشین و البته مینهای دریایی بخشهای مختلف از پازل این استراتژی در خلیج
فارس هستند. اگر به منطقه خلیج فارس دقت کنیم مشاهده میکنیم که وضعیت
جغرافیایی این منطقه آنرا به یک محیط مناسب برای مینهای دریایی میکند.
خلیج فارس یک پهنه دریایی نه چندان بزرگ با یک ورودی و خروجی بسیار کوچک به
نام تنگه هرمز است که البته بخشهای بسیار کوچکتری از این تنگه برای عبور و
مرور شناورهای سنگین، امکانپذیر است.
در خود منطقه خلیج فارس نیز
مسیرهای مشخصی برای عبور و مرور کشتیها قرار دارند و رفتار امواج و بحث
جزر و مد دریا نیز به خوبی میتواند برای قرار دادن مینهای دریایی در مسیر
مناسب به کار برود. در روزهای اخیر سرلشکر سلامی فرمانده کل سپاه
پاسداران در سفری به جزیره بوموسی، از وضعیت آمادگی و یگانهای حاضر در این
منطقه مهم بازدید کرده و پس از آن، در گفتگو با رسانه ملی ضمن تشریح این
آمادگی همیشگی، از برخی ابزار قدرت موجود در نیروی دریایی سپاه یاد میکند
که یکی از آنها "وجود مینهای ضد زیردریایی" در نیروی دریایی سپاه است.
هرچند
سرلشکر سلامی به نوع این مینها و نحوه عملکرد آنها اشاره نکرده، اما
وقتی به بحث زیر سطحیها در خلیج فارس نگاهی داشته باشیم متوجه میشویم که
با نصب مینهای زیر آبی، کار برای زیردریاییهای دشمن بسیار مشکلتر
میشود. اصولا محیط زیر آبی خلیج فارس به خاطر جغرافیای خاص و عمق کم آن،
محیط خوشایندی برای عملیات و تردد زیر دریاییها نیست و این مسئله برای
زیردریاییهای بزرگ اتمی آمریکایی که مدت هاست به این منطقه رفت و آمد
دارند مشکل سازتر است و حالا با اضافه شدن مین ها، فضای مانور و عملکرد این
شناورها کمتر نیز خواهد شد.
اگر به اطلاعات مربوط به مینهای
دریایی موجود در کشور نگاهی داشته باشیم، به اسمهای مختلفی خواهیم رسید.
مینهای دریایی سری صدف، سری لنگردار، مین سری MDM-۶ و EM-۵۲ است. سری
EM-۵۲ مدلی است که غربیها ادعا کرده اند ایران در سالهای قبل تهیه کرده و
از نوع مینهایی است که در زیر آب قرار گرفته و با نزدیک شدن شناور مورد
نظر و تنظیم حساسیت به نوع خاصی از امواج صوتی یا مغناطیسی فعال شده و به
سمت هدف، راکت خود را پرتاب میکند.
مین سری MDM-۶ نیز از
گونههای ساخت روسیه است که منابع غربی ادعا کرده اند که توسط ایران تهیه
شده و از زیردریاییها قابلیت پرتاب و مستقر شدن در زیر آب را داشته و
میتواند پس از اطلاع از شناور هدف، پرتابه خود را به سمت آنها شلیک کند.
سری صدف یکی از مینهای ساخت ایران است. ماموریت اصلی دریایی صدف۲، انجام
عملیات پدافندی علیه شناورهای سطحی و زیر سطحی دشمن است. این مین، از جمله
مینهای تماسی بوده و در عمق کم و آبهای عمیق در پایینتر از سطح آب قرار
میگیرد. مین صدف ۲ دارای دو نیمکره آهنی بوده و دارای چهار شاخک بر روی
نیم دایره بالایی و موارد منفجره به وزن ۱۲۰ کیلوگرم در نیمکره پایینی است.
حداکثر عمق قابل استفاده مین صدف ۲ در دریا ۱۰۰ متر است ضمن اینکه ماسوره
این مین مکانیکی است.
مین لنگردار نیز توان عملیات در عمقهای ۳ تا
۵۰ متری را داشته و دارای بیست کیلوگرم مواد منفجره است. این مین بیشتر از
حسگرهای ضربهای بهره میبرد و در صورت برخورد و بروز فشار بر روی مین
فعال میشود. البته این مسئله نیز ممکن است که آنچه نیروی دریایی سپاه برای
منطقه خلیج فارس آماده کرده باشد به صورت کلی سلاحی متفاوت باشد.
با
این اوصاف، چه این مینها از نوع مستقر شونده به صورت ثابت و چه از نوع
مینهای مجهز به پرتاب راکتی باشند، میتوانند یک لایه دفاعی مناسب برای
جزایر و سواحل ما در منطقه خلیج فارس ایجاد کنند. فراموش نکنیم که دکترین
اصلی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران جلوگیری از بروز درگیری بر پایه
بازدارندگی دفاعی است و طبیعتا مینهای پنهان نیروی دریایی سپاه در زیر
آبهای خلیج فارس و البته اشاره سرلشکر سلامی به وجود آنها، صرفا یک سیگنال
و اخطار به بیگانگان است چرا که در روزهای اخیر و با حضور زیردریایی اتمی
آمریکا در منطقه خلیج فارس یا شایعه حضور زیرسطحی اسراییلی، ارتش و دولت
در حال اخراج آمریکا به دنبال ارسال سیگنالی به ایران بود و حالا نیز
فرمانده کل سپاه با ارسال سیگنال متقابل به آمریکا، به طور مستقیم اعلام
کرده که نیروی دریایی سپاه هم به سیستمهای سونار برای کشف اهداف زیر آبی و
هم به مینهایی برای نابود کردن زیر سطحیها دست پیدا کرده است.
منبع: مشرق نیوز