در خبرها آمده بود که قیمت پای مرغ از قیمت مصوب مرغ هم بیشتر شده است.
درواقع قیمتی که دولت مصوب کرده است حدود 20 هزار و400 تومان است که قیمت
پای مرغ در بازار به 27 هزار تومان هم میرسد.
فارغ از اینکه این افزایش
قیمت اساساً چه مقدار به خانوادههای ایرانی در دوران سخت اقتصادی فشار
میآورد اما این طنز تلخ خود اما ماحصل تمام سیاستگذاریهای غلط اقتصادی طی
دهههای گذشته است که متاسفانه هیچ تلاشی نیز برای این تغییر رویه طی این
سالها دیده نشده است. دولتها همواره طی این چند دهه با پرداخت انواع
یارانهها از جمله پرداخت ارز ارزان برای واردات کالاهای اساسی سعی
کردهاند تا قیمتها را در بازار کنترل کنند.
اما همواره این فرآیند معیوب
به ضرر همه از تولیدکننده تا مصرف کننده تمام شده است. در مورد اخیر حدود 2
و نیم میلیارد دلار ارز برای واردات خوراک دام و طیور تعلق گرفته است که
نتیجه آن در مقطعی جوجه کشی و حالا گرانی مرغ و چند نرخی شدن آن منجر شده
است.
این ساده انگاری و عدم استفاده از تجربههای داخلی و خارجی همواره در
اقتصاد تکرار شده و انگار قرار نیست مسئولان یک بار برای همیشه تکلیف خود
را با شیوه سیاستگذاری در اقتصاد روشن کنند.
همواره دولتها خواستهاند با
دستور یا قیمتها را کنترل کنند و یا ابزار ارزی و یارانهای به کمک کنترل
بازار بیایند که هر دو اینها نه به تولیدکننده خیری رسانده و نه بازار
کنترل شده است. یک بار برای همیشه قاعده ساده اقتصادی را بپذیریم که با
سرکوب قیمت طی چند سال نمیتوان برای همیشه آن را کنترل کرد.
باید این
واقعیت را پذیرفت که اقتصاد کشور به واسطه انواع مشکلات از جمله تحریمها و
بالا بودن هزینه تولید با تورم روبهرو است.
کارشناسان
بارها نتایج تخصیص ارز رانتی را به دولتمردان یادآور شدند اما دولت همچنان
اصرار دارد تا با همین رویه غلط ارز را به عدهای خاص بدهد تا نه تنها
کمکی به بازار نشود که عدهای منافعشان را از این طریق تامین کنند.
ناگفته
پیداست محاکمه سلاطین مختلف در بازارها نمیتواند درمان قطعی برای این
ساختار معیوب باشد.
اقتصاد کشور سالهاست از چندنرخی بودن برخی اجناس و
صفهای طولانی برای دریافت کالاهای یارانهای خسته است.
به نظر میرسد
مداخله دولت و نهادهای حاکمیتی در هر وجه اقتصاد چیزی جز آشفتگی بیشتر نصیب
بازارها نمیکند. تجربه سرکوب نرخ ارز طی سالهای اخیر نیز از جمله این
تجربیات است. حالا امروز این معضل خود را در بازار مرغ نشان داده است روز
دیگر احتمالا برای گوشت هم چنین خواهد شد.
به
نظر میرسد سیاستگذاران باید یک بار این تصمیم سخت را بگیرند که دست خود
را از سر اقتصاد بردارند تا بازار با منطق اقتصادی راه خود را پیدا کند.
درصورت تداوم چنین رویکردهایی باید همواره منتظر بروز سلاطین رانتی در
اقتصاد باشیم. سلاطینی که احتمالاً با انواع رابطهها ارز ارزان و یا
امکانات ویژه دیگر دریافت می کنند تا به بازار کمک کنند اما درواقع به جیب
خود کمک می کنند.
منبع: ابتکار