تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به قلم نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: " ایران سامانه "
غرضی تاکید دارد عقبه اجتماعی چپ و راست از دست رفته است، او که عزم کاندیداتوری دوباره را کرده است درباره طرح محدود کردن سن کاندیداهای ریاست جمهوری هم حرف زد.
در ادامه مشروح این گپ و گفت را میخوانید:
*******
*بعد از چند روز نتیجه انتخابات امریکا مشخص شد و بایدن به عنوان پیروز انتخابات معرفی شد. به نظر شما این انتخابات چه تاثیری می تواند در سیاست داخلی ایران، خصوصا در تصمیمات دولت در این ۹ ماه پایانی و بحث انتخابات ۱۴۰۰ داشته باشد؟
اگر مقداری به عقب برگردیم، اوباما با تحمیل نرم افزار سیاسی به ایران یک طرفدارانی به دست آورد و آقای ترامپ با سخت افزار سیاسی و تحریم ها آن دوستان امریکا را در داخل ایران مأیوس کرد. الان دوباره با روی کار آمدن بایدن، طرفداران امریکا در ایران به جنب و جوش می افتند.
*نظرتان در مورد تاثیر نتایج این انتخابات بر تصمیمات دولت و انتخابات ۱۴۰۰ چیست؟
تقریبا ظرف این ۴۰ سال طیف اصلاح طلب و طیف اصولگرا امتحان خود را پس داده بودند و کم کم عقبه اجتماعی خودشان را از دست داده بودند و در انتخابات مجلس فعلی تعداد مشارکت مردم خیلی پایین بود. الان باز موقعیتی پیدا می شود که طرفداران امریکا به جنب و جوش بیفتند و اصولگرایان به جنب و جوش مجدد بیفتند و یک موقعیتی برای اینکه جامعه ای داشته باشند به دست می آورند. اینکه تا چقدر به کشورداری منجر شود، اتفاقی نمی افتد، یعنی در کشورداری که مشکلات وسیع مردم مطرح است نمی تواند تاثیرگذاری خاصی داشته باشد.
*یعنی انتخابات امریکا ممکن است باعث پویاتر شدن و مشارکت بیشتر انتخابات ایران شود ولی در تصمیمات اقتصادی و .. تاثیر به سزایی ندارد. درست است؟
من این تکمله را اضافه می کنم چون شما از کلمه «پویایی» استفاده کردید باید بگویم پویایی وقتی است که به قاعده جامعه منتقل شود. وقتی فقط به صاحبان امتیاز منتقل می شود دیگر اسم آن پویایی نمی شود و اسم آن امتیاز طلبی است.
*آقای غرضی فکر می کنید بعد از این انتخابات و پیروزی بایدن سیاست خارجی و روابط خارجی ایران به چه سمت و سویی می رود؟
مثل گذشته است. در زمان ناصرالدین شاه اولین سفیر امریکا به ایران آمد و انگلیسی ها وحشت کردند و قضیه سقاخانه آشیخ هادی را مطرح کردند که جمعیت زیادی می رفتند تا معجزه ای را ببینند، طرفداران امریکا سفیر امریکا را تشویق کردند که بیا و این جمعیت را ببین. وقتی او وارد جمعیت شد، جمعیت گفتند که او خارجی است و او را کشتند و به این ترتیب انگلیس ها روابط ایران و امریکا را برای مدت مدیدی به تاخیر انداختند و در قضیه مشروطه که روس ها و انگلیس ها با هم جنگ می کردند و امریکایی ها مطلع نبودند (یا توجه نمی کردند)، انگلیس توانست در جریان اخراج امریکا از ایران در خاورمیانه سلطه بیشتری پیدا کند کما اینکه قبلا هم سلطه داشت و ناوگان آنها در اقیانوس هند و خلیج فارس کار می کرد. بعد از جنگ جهانی اول امریکایی ها مقداری متوجه خاورمیانه شدند و کم کم سعی کردند که روابط را برقرار کنند اما انگلیس ها مانع شدند تا زمانی که جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد؛ امریکایی ها به ایران آمدند و متوجه شدند که خاورمیانه منبع اصلی انرژی است و در جریان نهضت ملی نفت با انگلیس ها شریک شدند و کودتا کردند و بعد از کودتا سعی کردند که انگلیس ها را از موقعیت سیاسی ایران خارج کنند و موفق شدند که حزب مردم را به ریاست وزرایی منصور و سپس هویدا را به ایران تحمیل کنند و تا حدودی دست انگلیس را کوتاه کردند.
با انقلاب اسلامی، ایران نیز دست امریکا و انگلیس را قطع کرد. در این ۴۰ سال بعد از انقلاب امریکایی ها تمام تلاششان بر این است که به هر شکل ممکن به صورت نرم افزاری (سیاسی) یا سخت افزاری (جنگ) به خاورمیانه مسلط باشند. ایران هم تبدیل به یک قدرت شده است و ملاحظه می فرمایید که چپ و راست امریکا دائم به ضرر ملت ایران عمل کردند و دائم ذخایر این کشور را به غارت بردند و مشاهده می کنید که ذخایر اصلی که نیروی انسانی است را با چه وضعی رو به رو کرده است و این جریان ادامه دارد. ممکن است در ایران دولت هایی باشند که به وعده های امریکا اطمینان کنند و منکوب شوند و کسانی که به امریکا اعتماد نمی کنند طور دیگری! بالاخره ما تبدیل به یک قدرت سیاسی شده ایم و باید حتما منافع ملی را بر منافع گروهی و حزبی و چپ و راست ترجیح دهیم. مطلب اصلی این است که در این قضایا حقوق عامه باید حفظ شود و حقوق خاصه باید خرج حقوق عامه شود، نه اینکه برعکس باشد.
*آیا روی کار آمدن بایدن باعث می شود که در روابط خارجی ما دوباره بحث مذاکره با امریکا مطرح شود؟
در سال ۹۲ زمانی که برای ریاست جمهوری کاندیدا شدم نظرم این بود که تعامل بهترین گزینه در میدان عملیات است. یک قدرت سیاسی مثل ایران با یک قدرت سیاسی مثل امریکا باید تعامل کند، ولی اگر به یک ابزاری تبدیل شود که سیاست های امریکا را در منطقه دنبال کند گرفتار می شود و فرقی هم نمی کند که چپ یا راست باشد، چون همه متهم به این هستند که یک چشم داشتی به قدرت سیاسی امریکا در منطقه دارند.
*پیش بینی شما چیست؟
هر اتفاقی بیفتد بعد از مدتی اگر از این چهارچوب خارج شود محکوم می شود و از بین می رود، یعنی هر اتفاقی که منافع ملی را دنبال نکند و منافع گروهی و حزبی را دنبال کند قربانی می شود و از بین می رود چون ایران با ۸۰ میلیون جمعیت و ۱۶۰ میلیون موبایل هر آدم زیر ۱۰ ساله هم خیلی راحت می فهمد که دولتها چکار می کنند.
*آقای غرضی! برخی یک نگاه بدبینانه به بحث روابط خارجی دارند و به نوعی تعامل با دیگر کشورها را نمی پسندند. به نظر شما آیا اساسا تعامل با جهان منافاتی با خوداتکایی و ... دارد؟
این دو وجه یک قضیه است. اصلاح طلبان نشان می دهند که مثلا به مفاهیم امریکایی نزدیک هستند و اصولگرایان نشان می دهند که مبارز مفاهیم امریکایی هستند. هر دو برای جذب طرفدار در داخل این کار را می کنند، یعنی به خارج کاری ندارند. در جنگ ۸ ساله مردم چقدر گرفتاری پیدا کردند و از سر گذراندند، اما از اصلاح طلب و اصولگرا هیچ خبری در جریان جنگ نبود، یا کسی به خاطر اصلاح طلبی و اصولگرایی شهید نشد و هرکسی که شهید شد به خاطر انقلاب بود. می خواهم بگویم که احزاب و گروه ها تمامی تصمیماتشان بر این است که قدرت سیاسی داخل را حفظ کنند و رقیب را از میدان بیرون کنند، لذا در روابط خارجی هم حواسشان جمع جریان داخلی است و کمتر به روابط خارجی توجه می کنند. این تعاریفی که در سطح جهانی مطرح می شود در اتاق های در بسته گروه ها و احزاب فرع بر قدرت سیاسی داخلی است.
*در انتخابات امریکا بایدن که حدودا ۷۸ ساله است، رئیس جمهور شد. الان مجلس دارد یک طرحی می دهد که رده سنی برای کاندیداتوری ریاست جمهوری حداقل سن ۴۵ سال و حداکثر سن ۷۰ سال باشد. نظر شما درباره این طرح چیست؟
شما بایدن ۷۸ ساله را گفتید و من پیرمحمد ۹۳ ساله را می گویم. این بحث مفصل در مجلس خبرگان قانون اساسی در سال ۵۹ به میان آمد و حاصل قضیه این بود که رئیس جمهور باید عقبه اجتماعی داشته باشد تا بتواند خدمت کند، اگر عقبه حزبی و گروهی و .. داشته باشد به حزب و گروه خودش خدمت می کند و این ۵ مدیر ۸ ساله که ۴۰ سال خدمت کردند، همه شان به گروه و حزب وصل بودند و آن اصل قانون اساسی که کسی که می خواهد رئیس جمهور باشد باید عقبه اجتماعی داشته باشد تا بتواند خدمت کند، حاصل نشد. الان که این دو گروه در داخل کشور گرفتار شده اند، مجلس قبلی یک طرح دخالت در انتخابات می داد و مجلس فعلی طرحی دیگر می دهد. انشالله که حواس شورای نگهبان جمع است چون این پیشنهادها به نفع گروه و احزاب است و به نفع انقلاب و ایران نیست و این تجربه ۴۰ سال گذشته جلوی چشم شورای نگهبان است. اختیارات شورای نگهبان درمورد انتخابات احراز شده است و هر گروهی می خواهد این اختیارات را کمرنگ یا سلب کند، پس باید ببینیم که نظر شورای نگهبان چیست.
*کشور ما با مشکلات متعددی رو به رو است (بحث معیشت و تحریم های اقتصادی)، اگر قرار باشد شما یک اولویت بندی برای رسیدگی به مشکلات کشور داشته باشید، مشکلات را چگونه دسته بندی می کنید؟
اینکه کشور را دچار مشکل بدانیم من مخالف هستم. کشور ما ثروتمند و توانمند است و ملت زحمتکش و انقلابی دارد. این گرفتاری ها متعلق به صاحبان قدرت و امتیازطلبان است، وگرنه مردم با جریان جنگ و جریان گرانی و .. دست و پنجه نرم کردند، اینکه بخواهیم مسائل اداری کشور را دسته بندی کنیم به این نکته می رسیم که عده ای دائم امتیازات مردم را به نفع خودشان مصادره کرده اند، مثلا انتخابات یا اموال یا قوانین را به نفع خودشان مصادره می کنند و به عنوان دفاع از انقلاب و ایران ظاهر می شوند و بعد که از آنها بازخواست می شود در و پنجره را می بندند و پنهان می شوند. من در دسته بندی گرفتاری را متعلق به نوع تفکر اداره کشور می دانم که حدود ۱۰۰ سال است به همین شکل بوده است، یعنی بعد از مشروطه همه صاحبان قدرت(رئیس جمهور و نخست وزیر) امتیازاتی را از مردم سلب کردند و به نفع خودشان استفاده کردند و مردم محروم ماندند و (مردم) از این روش حکومت بسیار ناراضی هستند.
اصلاح طلبان نشان می دهند که به مفاهیم امریکایی نزدیک هستند و اصولگرایان نشان می دهند که مبارز مفاهیم امریکایی هستند. هر دو برای جذب طرفدار در داخل این کار را می کنند، یعنی به خارج کاری ندارند.
*شما یک زمانی وزیر نفت بودید. اگر الان وزیر نفت می بودید چه اقداماتی انجام می دادید و چه راه کارهایی برای فروش نفت و مدیریت نفت داشتید؟
همیشه مساله نفت در ایران دچار مشکل بوده است. همان زمان هم که من وزیر نفت بودم امریکایی ها تحریم داشتند و از ایران نفت نمی خریدند. آن زمان احمد آقا به من گفتند که الان کسی نفت نمی خرد و من عرض کردم که دست من شکسته باشد که نتوانم از این ۶۰ میلیون جای ۲ میلیون را باز کنم (آن زمان روزی ۶۰ میلیون بشکه نفت در دنیا عرضه می شد). امروزه ۱۱۰ میلیون بشکه نفت مصرف می شود، اما الان بخاطر کرونا مقداری کمتر شده است و به ۹۰ میلیون بشکه رسیده است؛ ما اگر بتوانیم یک و نیم تا دو میلیون بشکه بفروشیم خوب است. بازار نفت خریدارهای متفرقه زیادی دارد، اخیرا وزیر نفت اعلام کردند که بدور از چشم امریکا هر روز یک و نیم میلیون بشکه نفت می فروشیم، آنها بلد هستند که چکار کنند! بعضا شنیده می شود که محدودیت هایی در انتخاب مشتری وجود دارد که انشالله اینگونه نباشد. نفت روی زمین نمی ماند، من در دوران بسیار سختی ۲۴ میلیون بشکه نفت را که در اوپک تولید می شد را ۱۶ میلیون کردم ولی قیمت را نگه داشتم. ما باید سر قیمت تلاش فراوانی داشته باشیم تا منافع کشور حفظ شود، نه اینکه باعث شویم قیمت پایین بیاید.
*ما انتخابات ۱۴۰۰ را پیش رو داریم و تحلیل های مختلفی درباره دولت آینده و انتخابات می شود. با توجه به انتخابات ۹۸ و روی کار آمدن یک مجلس یکدست اصولگرا به نظر شما سهم اصولگرایان در دولت بعد چیست؟ یعنی آیا دولت سیزدهم به یک اصولگرا می رسد؟
اصولگرایان تمام حاکمیت، دولت، مجلس و قوای قضاییه را می خواهند، کما اینکه اصلاح طلبان نیز همینگونه هستند، منتهی با هم تعامل می کنند، یعنی بخش های مختلف را به هم واگذار می کنند و در یک چیزی شریک هستند: زیر زندگی و زیر معیشت برای مردم؛ یعنی آنها در این شراکت دارند و بقیه را بین هم تقسیم می کنند. شما ببینید از این ۵ هزار اولاد مدیران اصلاح طلب و اصولگرا که در امریکا هستند چگونه امتیازات را بین خودشان تقسیم کرده اند و اصلا مشخص نیست که او پسر یک اصولگرا است یا پسر یک اصلاح طلب. شما کشور را مقداری سیاسی می بینید و من بیشتر آن را اداری می دانم. آنها در بالا دعوای زرگری راه می اندازند و در زیر منافع را تقسیم می کنند.
*پس به نظر شما دولت بعدی را یک جورایی تعاملی تمام می کنند؟
بله مثل همین دولت فعلی. این دولت اصلاح طلب است ولی تعاملی ادامه پیدا کرد. دولت قبلی هم همین طور بود، آقای احمدی نژاد با بوق و کرنا گفت که نفت را به سفره مردم می آوریم و مدیرانی که انتخاب کرد الان یا در زندان هستند یا به خارج از کشور رفته اند.
*آقای غرضی در اعتراضاتی که در سال ۹۶ و ۹۸ اتفاق افتاد، شعار اصولگرا اصلاح طلب دیگه تمومه ماجرا و عبور از اصلاح طلبی و اصولگرایی را مطرح می کردند، به نظر شما این شعار چقدر ممکن است در انتخابات ۱۴۰۰ ظهور و بروز پیدا کند؟
سه نکته خدمتتان عرض می کنم: انقلاب مشروطه را مردم انجام دادند و بعد احزاب و گروه ها در صحنه اداره کشور ظهور کردند. انقلاب ملی شدن صنعت نفت را مردم انجام دادند و حتی در ۳۰ تیر شهید دادند و بعد احزاب و گروه ها به جان هم افتادند و نتیجه آن کودتا بود. انقلاب ۲۲ بهمن را مردم انجام دادند اما گروه ها و احزاب تلاش کردند که بر امور مسلط شوند و انقلاب به تدریج در لاک خودش مانده است ولی گروه ها و احزاب با هم دعوا می کنند و امتیاز طلبی می کنند. اینکه الان دولت بعدی به چه صورت در بیاید و به چه شکلی باشد را من نمی دانم...
به طور کلی دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا اعتبارشان کم شد تا این شعار درآمد که اصولگرا اصلاح طلب دیگر مورد تایید انقلاب و مردم نیستند و این اتفاق در ۳ حادثه قبلی هم ظرف ۱۰۰ سال گذشته اتفاق افتاده است، یعنی مردم دائم به احزاب و گروه ها پشت کرده اند و این طبیعت خدا جوی ملت ایران است که زمانی که کسانی به قدرت می رسند و امتیاز طلب می شوند مردم آنها را رها می کنند.
* الان با توجه به مشکلات اقتصادی و معیشتی که وجود دارد چقدر احتمال دارد از دل انتخابات ۱۴۰۰ یک چهره پوپولیستی مثل احمدی نژاد روی کار آید؟
تمامی اتفاقاتی که در ایران افتاده است و منجر به شکست شده است همه پوپولیستی بودند، یعنی در این ۵ دولت یک مرتبه جریان اجتماعی را تحریک کردند و یک کسی را تثبیت و یک کسی را عزل کردند و در دوره بعد آن فرد عزل شده را تثبیت کردند و آن فرد تثبیت شده دوره قبل را عزل کردند. این بازی های سیاسی باعث شده است که دولت ها پاسخگو به ملت نباشند و همیشه شکل پوپولیستی داشته اند. اگر تعریف پوپولیستی را بپذیرید که یعنی قدرت را می خواهند اما مسؤلیت را نمی خواهند، در این صورت مساله شما حل می شود. تمامی اینها پوپولیست های مدرن و بزک کرده و تزئین شده ای هستند که صورت ظاهرشان با صورت باطنشان تفاوت دارد.
*اگر بخواهید یکی از جناح ها را پوپولیست تر معرفی کنید کدام جناح است؟
این مثل قضیه «تر» و «ترتر» است. «تر» که شد دیگر ترتر ندارد.
*یعنی هر جفتشان هستند.
بله. آنها مسؤلیت نمی پذیرند و پاسخگو نیستند. زمانی که به آنها می گوییم مثلا درآمد شما از خرج دولت بیشتر است آنها از پاسخگویی فرار می کنند. این ۵ رئیس جمهور و نخست وزیرانشان همه از پاسخگویی به مردم سر باز زدند و دائم با تریبون یک طرفه یعنی صدا و سیما و روزنامه ها مصاحبه کردند.
*آقای غرضی اگر شما بخواهید یک ارزیابی روی چند دولتی که روی کار آمدند، داشته باشید، نظرتان درباره دولتها چیست؟
همه آنها حقوق عامه را هزینه حقوق خاصه کردند. آنها دائم از جیب فقرا در آورند.
*هیچ رده بندی برایشان قائل نیستید؟
خیر. این بحر طویل برای شما جوانان خیلی خوب است. دلار ۷۰ ریال بود، آقای بنی صدر وزیر دارایی رئیس جمهور شد و زمانی که رفت ۳۰۰ ریال شد. آقای موسوی که آمد دلار ۴۰۰ ریال بود و زمانی که رفت هزار و ۵۰۰ ریال شد. آقای هاشمی که آمد هزار و ۵۰۰ ریال بود و زمانی که رفت ۴ هزار و ۵۰۰ ریال شد. آقای خاتمی که آمد ۴ هزار و ۵۰۰ ریال بود و زمانی که رفت ۱۰ هزار ریال شد. آقای احمدی نژاد که آمد ۱۰ هزار ریال بود و زمانی که رفت ۳۰ هزار ریال شد و زمانی که آقای روحانی آمد دلار ۳۰ هزار ریال را تبدیل به دلار ۳۰۰ هزار ریالی کرد. حواسمان جمع باشد که در قاعده جامعه اگر حقوقش ضایع شود حکومت در گرفتاری می ماند. امکان ندارد حکومتی که حقوق عامه را ضایع کند اعتبار پیدا کند؛ تر و ترتر هم نداریم.
*شما از این صحبت کردید که هر دولتی که آمد یکسری مشکلات داشت. این مشکلاتی که در دولت ها تکرار می شود چقدر به بحث انتخابات ما بر می گردد؟
انتخابات را جدا از حکومت ندانید، یعنی توجه داشته باشید که انتخابات جزء حکومت است.
*پس یعنی شما آن ایرادات را متوجه انتخابات هم می دانید؟
تمام ایرادات متعلق به امتیازطلبی احزاب و گروه ها و اشخاص است.
*مثلا ما در هر دوره از انتخابات می بینیم یکسری چهره های تکرای می آیند، یعنی مثلا طرف در چند دوره انتخاباتی شرکت کرده است و موفق نشده است و باز همان دایره اشخاص قبلی است، یعنی نه چهره سازی جدیدی وجود دارد و ...
چهره یک مطلب روشن است، اما روش اداره کشور ثابت است، یعنی روش اداره کشور تبدیل به تورم و تحمیل بر فقرا شد و باعث ثروتمند شدن عده ای شد. لذا برای اشخاص این آمدن و رفتن هیچ فرقی ندارد، روش ها، روش های تثبیت شده و به نفع امتیازطلبان است. توجه کنید که اشخاص با چهره های مختلف می آیند اما روش هایشان روش هایی است که منجر به ساقط شدن اعتبار اشخاص شده است.
*این ثبات را از کجا باید تغییر داد؟
مردم بلد هستند که به چه شکل عمل کنند. ناصرالدین شاه می گفت که به جنوب می روند و می گویند انگلیسی شده و به شمال می روند و می گویند روسی شده است، مردم بلد بودند که مشروطه را به وجود آورند. در کشور اشغال شده در سال ۱۳۲۰ مردم بلد بودند که نفت را ملی کنند و کشور اشغال شده توسط امریکا در ۲۲ بهمن از اشغالی خارج و زمانی که مورد حمله صدام قرار گرفتند بلد بودند که جواب حملات را بدهند. کشور سر جای خودش است، اعتبار مدعیان است که مورد محاسبه خلق الله قرار دارد، ملاحظه می کنید که مردم چگونه عکس العمل نشان می دهند، هر چیزی که این رسانه های یک طرف می گویند وظیفه شرعی وظیفه گروهی و ...، مردم عکس العملی نشان نمی دهند. این سنتی است که در ایران جا افتاده است.
*پس این تغییر را مردم ایجاد می کنند؟
قطعا. مردم آنچنان قدرت سیاسی را تحت فشار قرار می دهند که مجبور به تغییر روش شود.
*آقای غرضی شما قصد کاندیداتوری در انتخابات دارید و ...
من همیشه به عنوان یک سرباز آماده خدمت گذاری هستم.شاید شما نسل جوان مطلع نشده باشید که مثلا من در سال ۵۹ و ۶۰ توسط حضرت امام چندین مرتبه به عنوان نخست وزیر معرفی شدم و احزاب و گروه ها مخالف بودند.ما روش اداری کشور را بر اساس ترجیح حقوق عامه بر حقوق خاصه انجام می دهیم و می توانیم تمامی این شخصیت های زیرآب را با روش های اداری درست کشور از بین ببریم. من از ثروت کشور و محل های رانت خواری و سیستم های سیاسی اعتبار از دست داده مطلع هستم و اگر توفیقی باشد در خدمت گذاری حاضر هستم. خیلی طول نمی کشد که کشور در راستای توسعه سیاسی و اقتصادی و اعتقادی قرار بگیرد.
*فکر می کنید از سد شورای نگهبان عبور می کنید؟
یکدفعه شورای نگهبان من را تایید کرد و دفعه دوم جواب ندادند و من به عزیزان گفتم که شما کار خودتان را بکنید و ما هم کار خودمان را می کنیم. بالاخره زمانی که در دهه ۲۰ و ۳۰ ۴۰ و ۵۰ و جنگ بود ما سربازی کردیم و خدایی نکرده عضو گروه یا حزب خاصی نبودیم و الان هم به همین صورت است و هرطور که شورای نگهبان صلاح بداند کار خودش را می کند و ما هم کار خودمان را می کنیم.
*پیش بینی شما از مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰ چیست؟
مردم بخاطر اینکه امریکا طرف ملت ایران است حواسشان جمع است. اگر نیش امریکا از این تحریم هایی که وجود دارد برداشته شود یک وجهی داریم، ولی اگر نیش برداشته نشود مردم کشور را بیشتر از احزاب و گروه ها دوست دارند و معمولا حرف اصلی آنها طرفهای بیرونی برای حفظ استقلال کشور است و با جریانات داخلی هم درگیر هستند.
*یعنی ما نرخ مشارکت ۹۸ را در ۱۴۰۰ می بینیم یا بیشتر خواهد بود یا کمتر می شود؟
چون انتخابات ریاست جمهوری است از خدا می خواهم که مردم شرکت کنند اما اگر کاندیداهایشان مورد قبول نبود عکس العمل مردم به خارجی تند و تیز باشد تا خارجی فکر نکند که کشور بی صاحب است و می تواند موقعیتی پیدا کند تا حقوق عامه را بیشتر تضعیف کند.
*پیش بینی شما چیست؟
اصل مطلب بر دعا است، اینکه من چیزی بخواهم یک خواست شخصی است و پیش بینی بنده هم خواست شخصی است. من خدایی نکرده انتظاری از دیگران ندارم،فقط دلم می خواهد که کشور حفظ شود ولی قدرت سیاسی به مردم نزدیک شود. من دوست دارم که جمعیت زیادی پای صندوق های رأی بیایند اما صورت ظاهر آن، این را نشان نمی دهد.