تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به قلم نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: " ایران سامانه "
بررسیهای وزارت کار نشان میدهد که متوسط هزینههای سالانه یک خانواده شهری در سال ۹۸ افزایش ۲۱ درصدی یافته و به بیش از ۴۸ میلیون تومان در سال رسیده است. این در حالی است که در سال ۹۷ متوسط هزینه یک خانواده شهری ۴۰ میلیون تومان بود. بر اساس گزارشی که وزارت کار منتشر کرده متوسط درآمد خانوادههای شهرنشین نیز رشد ۲۴ درصدی داشته و از ۴۴ میلیون و ۹۵۰ هزار تومان به ۵۴ میلیون تومان در سال گذشته رسیده است. آمار مربوط به درآمد و هزینه خانوادههای شهری از سال ۹۰ تا ۹۸ نشان میدهد در کمتر از یک دهه، رشد درآمدها ۳۱۵ درصد بوده و از ۱۳ میلیون تومان به ۵۴ میلیون تومان رسیده و بیشترین جهش نیز طی سال ۹۷ تا ۹۸ رخ داده که متوسط درآمدها افزایش ۲۴.۴ درصدی داشت. هزینه نیز طی سالهای ۹۰ تا ۹۸ افزایش ۲۶۲ درصدی داشته و از ۱۳ میلیون و ۴۷۴ هزار تومان به ۴۸ میلیون و ۶۴۳ هزار تومان رسید. بیشترین جهش هزینهها در شهرها نیز مانند افزایش درآمدها در فاصله سالهای ۹۷ تا ۹۸ بوده که ۲۰.۷ درصد بیشتر شده است.
211 درصد افزایش هزینه در خانوادههای روستاییهزینه یک خانواده روستایی طی سالهای ۹۰ تا ۹۸ افزایش ۲۱۱ درصدی داشته و از ۸ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان به ۲۶ میلیون و ۵۹۶ هزار تومان رسید. طی این سالها متوسط درآمد برای خانوادههای ساکن در روستا افزایش ۲۷۵ درصدی داشته و از حدود ۸ میلیون تومان به ۲۹ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان رسید. بیشترین جهش درآمدی در خانوادههای روستایی مانند خانوادههای شهری در فاصله سالهای ۹۷ تا ۹۸ رخ داد که منجر به افزایش ۲۷.۴ درصدی شد . در این فاصله زمانی هزینهها نیز افزایش ۲۲ درصدی یافت.
در بخش دیگری از گزارش وزارت کار، سهم منابع درآمدی از کل درآمد خانوارها نیز محاسبه شده که بر اساس آن، بیش از نیمی از درآمد خانوارهای شهری از محل «سایر درآمدها» که ممکن است اجارهبهای مسکن شخصی، یارانه یا حقوق بازنشستگی باشد. بر همین اساس در سال گذشته، ۳۲.۵ درصد از سهم درآمد شهرنشینان را حقوق و دستمزد تشکیل میدهد. نسبت «سایر درآمدها» و حقوق و دستمزد در منابع درآمدی روستاییان نیز مانند شهرهاست. به گونهای که در سال گذشته سهم این دو ۳۵.۸ و ۳۰.۷ درصد بوده است. این نسبت در سال ۹۰ برای روستاییان ۴۵.۴ و ۲۶.۸ درصد و برای شهرنشینان ۵۵.۲ و ۲۹.۴ درصد گزارش شده است. با مقایسه آمار میتوان دریافت در این سالها «حقوقبگیری» افزا ش بیشتری پیدا کرده، چراکه نوسانات اقتصادی مانند تحریم، ناتوانی در فروش نفت، تصمیمهای یکشبه در خصوص ممنوعیت واردات یا صادرات باعث شده افراد سراغ درآمدهایی بروند که بدانند همیشگی است و سر وقت پرداخت میشود، حتی اگر مهمترین منبع درآمدیشان نباشد.
در بخش دیگری از این گزارش نسبت حداقل دستمزد سالانه کارگران به متوسط درآمد سالانه برای یک خانوار در شهر و روستا نیز بررسی شده که بر اساس آن یک خانواده شهری در سال گذشته ۳۴ درصد از منابع درآمدی که در اختیار دارد، از حقوق و دستمزد به دست میآورد، چراکه متوسط درآمد سالانه یک کارگر در سال ۹۸ حدود ۱۸ میلیون و ۴۵۵ هزار تومان گزارش شده که فاصله میان درآمد یک کارگر با متوسط درآمد سالانه یک خانواده شهری را از محل سایر درآمدها یا مشاغل آزاد پر میشود. این فاصله در سال گذشته ۳۶ میلیون تومان بود که بیشترین شکاف از سال ۹۰ تاکنون است. اگرچه اوضاع برای خانوادههای روستایی نیز به خوبی پیش نمیرود، اما شکاف میان حقوق سالانه با کل درآمد کمتر از خانوادههای شهری است. در سال گذشته نسبت حداقل دستمزد سالانه کارگران به متوسط درآمد سالانه برای آنها حدود ۶۲ درصد و شکاف میان حقوق و دستمزد یک کارگر با درآمد این خانوادهها ۱۱ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان برآورد شد که بیشترین فاصله از سال ۹۰ تا ۹۸ است. به نظر میرسد با افزایش نوسان اقتصادی و تورم در سالهای اخیر، خانوادهها به فکر افزایش منابع درآمدی خود بودند و سعی میکردند گزینه «حقوقبگیری» را به عنوان یکی از گزینههای تامین منبع درآمدی در شرایط بیثباتی و نااطمینانی اقتصادی داشته باشند.
فاصله ۳۰ میلیونی دستمزد و هزینه برای شهریهادر برآوردهای وزارت کار، نسبت حداقل حقوق سالانه یک کارگر به متوسط
هزینههایی که در یکسال دارد برای خانواده شهری ۳۸ درصد است. به بیان دیگر
یک خانواده شهری اگر فقط بخواهد با حقوق زندگی خود را بگذراند، تنها ۳۸
درصد از هزینههایش را میتواند پوشش دهد. این نسبت برای خانواده روستایی
حدود ۷۰ درصد است. بر اساس آمارها در سال گذشته فاصله میان حداقل حقوق و
دستمزد سالانه کارگران با هزینههای سالانه در شهرها حدود ۳۰ میلیون و ۲۹۹
هزار تومان و در روستاها ۸ میلیون و ۱۴۱هزار تومان تخمین زده شده است.
منبع: اعتماد