فرافکنی و طفره رفتن از پاسخ را شاید بتوان محصول رویکرد و منش
غیردموکراتیک در نظام سیاسی هر کشور دانست. به بیان دیگر اگر مسئولی در
فرآیند انتخابی توسط مردم به جایگاهی رسیده باشد، باید در قبال جزء به
جزء عملکردش پاسخگو باشد.
هرچند گاهی در دنیا نیز افرادی که با فرآیند
انتخاباتی در جایگاهی قرار میگیرند از این ترفند استفاده میکنند. نمود
کامل این مساله را میتوان در دونالد ترامپ رئیس جمهوری ایالات متحده دید.
ترامپ همواره در قبال انتقادها رویکردی فرافکنانه و غیرپاسخگو دارد و این
رویه حتی در زمانی که به آرای مردم نیاز دارد ادامه دارد که شاید یکی از
دلایل آن را باید در عملکرد اقتصادیاش و کاهش میزان بیکاری در این کشور
جستوجو کرد. درواقع ترامپ به پشتوانه بخشی از عملکرد خود، از پاسخ دادن به
سایر انتقادها طفره میرود.
غرض
از بیان این مقدمه، بررسی رویکردی است که مسئولان در کشور طی این سالها و
البته این روزها دارند. طی روزهای گذشته انتقادها نسبت به دریافت واکسن
آنفولانزا توسط نمایندگان قبل از مردم عادی و همچنین دریافت بیدغدغه
خودروی چند صد میلیونی مورد نقد مردم و رسانهها قرار گرفت. به طور طبیعی
واکنش نمایندگان مردم که از اتفاق، تنها چند ماهی از گرفتن رایشان بیشتر
نمیگذرد باید توضیحی و روشنگرانه باشد.
اما رئیس مجلس در نخستین واکنش خود
میگوید نمایندگان بدون توجه به حاشیههای ایجاد شده به کار خود ادامه
دهند. از آن سو نماینده دیگری بیان این مسائل را جوسازی جناح رقیب
میدانند. در حالی که حتی اگر بیان این مسائل ناشی از جوسازی و یا
حاشیهپردازی رقبا باشد، نمایندگانی که با رای مردم بر سرکار آمدند باید به
طور شفاف پاسخگو باشند.
این منش البته نه مختص نمایندگان مجلس در این دوره
که حتی مسئولان دولتی نیز سالهاست به آن متوسل میشوند. درواقع به جای
پاسخ به مطالبات همواره با ساختن یک دشمن فرضی و یا واقعی به فرافکنی روی
می آورند.
به
نظر میرسد این مساله ناشی از یک سیستم غلط و معیوب در سپهر سیاسی است که
فرآیند انتخاب در آن دچار اشکال است. درواقع در نبود احزاب پاسخگو افراد
به خودی خود با انواع ترفندها از پاسخ فرار میکنند. این عدم پاسخگویی از
یک حاشیه امنیتی ناشی میشود که افراد در قبال عملکرد بد خود هیچ بازخواستی
نمی شوند.
این در شرایطی است که حتی درصورت فرافکنی پاسخ باید در حوزه
عملکردی جای قابل دفاعی وجود داشته باشد تا بتوان از پاسخ به مسائل دیگر سر
باز زد. اما میبینیم که نه خروجی آنها مثبت است و نه حتی پاسخی به نقدها
داده می شود.
البته
طبیعی است نمایندگانی که با آرای حداقلی وارد مجلس شدند چندان نگران
پاسخگویی به مردم نباشند. مسئولان دولتی نیز بعد از انتخابات سال 96 کمتر
پاسخگوی انتقادها به مردم و رسانه ها شدند.
اگر رئیس جمهوری کشور هر چند
وقت یکبار مصاحبه با صدا و سیما داشت و یا حتی نسبت به یک گزارش اجتماعی
رسانهای واکنش نشان میداد حال در قبال انواع مشکلات ریز و درشت چندان عزم
پاسخگویی ندارد. شاید این عدم پاسخگویی را بتوان در معیوب بودن فرآیندها
در نظام سیاسی دانست که نبود احزاب پاسخگو و قدرتمند میتواند یکی از آنها
باشد.
منبع: ابتکار