تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به قلم نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: " ایران سامانه "
به گزارش فرارو، ترامپ در جریان سخنرانی خود مدعی شد که خاورمیانه چهار سال پیش و همزمان با روی کار آمدن وی به عنوان رئیس جمهور آمریکا، در هرج و مرج کامل به سر میبرد. وی مدعی بود که بایستی از او به خاطر ایجاد ثبات در خاورمیانه، پایان بخشیدن به جنگهای بی پایان و پرهزینه آمریکا در این منطقه، شکست دادن خلافت داعش، ایجاد صلح و عادی سازی روابط دیپلماتیک میان اسرائیل و امارات، و همچنین ترور سردار سلیمانی، تقدیر شود. وی شناسایی بلندیهای جولان از سوی دولتش به عنوان بخشی از قلمرو اسرائیل و همچنین انتقال سفارتخانه آمریکا از تل آویو به بیت المقدس را نیز در زمره افتخارات خود در عرصه سیاست خارجی خاورمیانهای اش ذکر کرد.
با این همه، در جریان سخنرانی ترامپ، وی هیچ اشارهای به نیت دولت خود مبنی بر تحمیل تمامی تحریمهای سازمان ملل متحد علیه ایران تا تاریخ ۲۰ سپتامبر که توسط وزیر خارجه وی مایک پمپئو اعلام شده بود، نکرد. پمپئو هنوز هم شکست اخیر واشنگتن در شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران را به همراهی قدرتهای اروپایی با جمهوری اسلامی ایران ربط میدهد و سعی دارد آنها را در این زمینه مقصر جلوه دهد. در جبهه مقابل، قدرتهای اروپایی واکنش خود را نوعی اقدام مشروع به تحرک غیرقانونی دولتی میدانند که به صورت یکجانیه از یک توافق بین المللی (برجام) خارج شده و عملا خود را از مزایا و امکانات آن نیز محروم کرده است. از طرفی، ایران نیز در جریان سفر اخیر "رافائل گروسی" دبیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی به تهران، تعهد داده تا دسترسیهای بیشتری را برای بازرسان این نهاد فراهم سازد و عملا با این اقدام خود، بهانهها را از طرفهای غربی گرفته است.
جالب است که ترامپ در جریان سخنرانی انتخاباتی اخیر خود، بار دیگر تایید کرد که وی آمریکا را از توافق برجام که بدترین و یک طرفهترین توافق در کل تاریخ آمریکا بوده، خارج کرده است. همین اظهارنظر کاملا در مخالفت با دعاوی دور و دراز مایک پمپئو قرار دارد که به هر نحوی سعی میکند وانمود کند که آمریکا هنوز هم یکی از کشورهای مشارکتکننده در توافق هستهای ایران و همچنین قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت است. پمپئو هنوز هم به این استدلالِ بی اعتبار که آمریکا جزئی از توافق هستهای ایران است استناد میکند. این در حالی است که واشنگتن از اساس، این توافق را زیر پا گذاشته و نقض کرده است.
عملکرد ضعیف سیاست خارجی خاورمیانهای ترامپ
ارزیابی
و تحلیل عینی از سیاست خارجی خاورمیانهای ترامپ نشان میدهد که رویههای
وی در مورد این منطقه از جهان، نامتعادل بوده و در سطحی نیستند که بتوان
آنها را لایق تمجید و ستایش دانست. اینکه بخواهیم ادعای ترامپ مبنی بر
اینکه وی نقش قابل توجهی در استقرار صلح و ثبات در خاورمیانه ایفا کرده را
رد کرده و به چالش بکشیم، کار نسبتا آسانی است.
ادعای ترامپ مبنی بر شکست صد در صدی داعش توسط آمریکا، مسالهای است که حتی افسران اطلاعاتی خودِ دولت آمریکا نیز آن را رد میکنند. در مدت اخیر، گزارشهای متعددی در مورد اقدامات داعش جهت تجدید قوا و سازماندهی مجدد در اقصی نقاط خاورمیانه به گوش رسیده است.
ادعای ترامپ در مورد خودداری وی از آغاز کردن هر جنگی در خاورمیانه نیز با اقدامات تحریک آمیز وی بر علیه ایران که در نهایت منجر به حمله موشکی تهران به پایگاه عین الاسد (محل استقرار نیروهای آمریکایی) در عراق شد، همخوانی نداشته است.
توافق صلحی که اخیرا میان اسرائیل و امارت منعقد شده هم احتمالا تاثیری برعکس بر رهبری امارات خواهد داشت. بسیاری از ملتهای مسلمان از جمله ملت فلسطین و رهبران آن ها، به این توافقِ امارات به چشم خیانت این کشور به آرمان فلسطین و اسلام مینگرند. انعقاد توافق عادی سازی روابط دیپلماتیک از سوی امارات با اسرائیل میتواند رویههای آپارتایدگونه رژیم اسرائیل بر علیه فلسطینیها را به امری عادی تبدیل کند. امری که به طور حتم با واکنش جامعه مسلمانان جهان مواجه خواهد شد.
در اسرائیل، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر این رژیم، به شدت تحت فشارهای داخلی قرار دارد تا با درخواست امارات از آمریکا در زمینه فروش جنگندههای اف ۳۵ به ابوظبی، مخالفت کرده و در مسیر آن کارشکنی کند. به نظر میرسد اساسا وعده فروش جنگندههای اف ۳۵ از سوی آمریکا به امارات، یکی از بنیانهای تحریک ابوظبی به انعقاد توافق عادی سازی روابط با اسرائیل بوده است. مسالهای که در نوع خود حاملِ یک چالش بزرگ است.
از سویی، نباید فراموش کرد که مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا، نتوانست کشورهای عرب را قانع سازد که در مراسم امضای توافق عادی سازی روابط اسرائیل با امارات شرکت کنند. امری که شکستی بزرگ برای دولت آمریکا محسوب میشود.
دولت ترامپ به معنای واقعی کلمه به حقوق و مقررات بین المللی بی اعتناست. اگر این دولت بی اعتنا نبود، بدون تردید قطعنامههای سازمان ملل متحد مبنی بر محکومیت اشغالگری اسرائیل در فلسطین و یا اشغال بلندیهای جولان را بیاعتبار نمیشمرد. طرح صلح خاورمیانهای او نیز که پُر از اشکال است به نحوی که کمتر دولتی در منطقه به آن روی خوش نشان داده است.
از طرفی، نباید از دزدی دولت ترامپ از میادین نفتی سوریه و یا مصادره محموله سوخت ایران که عازم ونزوئلا بود و توسط نیروهای آمریکایی به طور غیرقانونی مصادره شد هم غافل شد. ترور غیرقانونی سردار سلیمانی را نیز بایستی به کلکسیون رفتارهای فراقانونی دولت ترامپ اضافه کرد. امری که عملا آمریکا را در آستانه یک جنگ خطرناک با ایران قرار داد. ترور سردار سلیمانی در خاک عراق، بدون اخذ مجوز و همکاری با دولت عراق بود و در نوع خود، نقض تمامیت ارضی این کشور محسوب میشود. از طرفی، سردار سلیمانی یک مقام رسمی دولتی بوده و ترور وی کاملا با بنیانهای حقوق بین الملل در تضاد بوده است.
بی قانونیهای ترامپ در داخل آمریکا نیز کم نبوده است. کار به جایی رسیده که برخی بر این باورند که امکان دارد اگر ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا شکست بخورد، اقدام به نشان دادن رفتارهای چالشی و بر هم زدنِ نظم و امنیت در داخل خاک آمریکا کند.
نه جنگ و نه صلح
ترامپ
به عمد اقدام به تشدید تنشها با ایران کرده و به نوعی بذرهای جنگی دیگر
در خاورمیانه را کاشته است. این مساله با دعاوی ترامپ مبنی بر دور ماندن از
جنگ افروزی در خاورمیانه در تضاد است. ایران با درک این چهارچوب، نوعی
وضعیت نه جنگ و نه صلح را در قبال آمریکا و تحرکات منطقهای آن تعریف کرده
است. ترامپ تا حد زیادی در سیاست خارجی خود در قبال ایران، تحت تاثیر پمپئو
بوده است.
ضعف عملکرد دولت آمریکا در این رابطه مبین این نکته است که وی باید پمپئو را در صورت انتخاب مجدد خود به سمت ریاست جمهوری آمریکا کنار بگذارد. فردی که خود (پمپئو)، سودای ریاست جمهوری آمریکا را دارد و بنا بر آنچه جان بولتون در کتاب خاطراتش نوشته، بارها ترامپ را تهدید کرده که اگر بخواهد روابط خود را با ایران عادی کند و با مقامهای این کشور دیدار کند، وی قطعا استعفا خواهد کرد.
به بیان دیگر، نشانههای جدی از وجود شکاف و اختلاف عمیق میان ترامپ و پمپئو وجود دارند. امری که میتوان نمود آن را در طفره رفتن ترامپ از تایید بیانیه پمپئو مبنی ضرورت بازگشت کلیه تحریمهای بین المللی علیه ایران مشاهده کرد. درست است که ترامپ فشارهای زیادی را بر ایران وارد کرده، با این حال، وی بارها و بارها نیز جهت گفتگو و مذاکره با تهران، اعلام آمادگی کرده است. وی حتی وعده داده که اگر بار دیگر رئیس جمهور آمریکا شود، ظرف تنها چند هفته با ایران وارد مذاکره خواهد شد و توافقی را منعقد خواهد ساخت. در این چهارچوب، ترامپ با یک چالش جدی رو به رو است و آن، شخصِ مایک پمپئو وزیر خارجه وی است.
اگر ترامپ واقعا بخواهد با ایران توافق کند، بایستی پمپئو را به دلیل تعصب ضدایرانی اش از کار برکنار کند. راه دیگری نیز وجود دارد و آن این است که پمپئو تعصبات ضدایرانی اش را کنار بگذارد و از مذاکره با ایران حمایت کند. امری که تا حد زیادی محال به نظر میرسد.