قلمنیوز: مکانیسم ماشه ابزار انزوای بیشتر ایالات متحده به رهبری ترامپ را محیا کرد. بسیاری از تحلیلگران می گویند آمریکا با استراتژی که علیه ایران انتخاب کرده به خود آسیب زده و در حقیقت ماشه را به سمت خودش چکانده است. حالا آمریکایی ها با پاسخ «نه» که از سوی اروپا و سازمان ملل دریافت کرده اند، خشمگین تر از هر زمان دیگری هستند. اما به نظر نمی آید آنها قادر باشند تصمیمات درستی را در کاخ سفید بگیرند.
لارا جکسن خبرنگار نیویورک تایمز و دیوید سنجر تحلیلگر ارشد این روزنامه در تحلیلی با عنوان «آمریکا به جای منزوی کردن ایران بر سر توافق هسته ای، خودش پشت در ماند» با اشاره به تلاش ناکام پمپئو علیه ایران نوشتند: یک رویارویی دیپلماتیک بر سر تحریم های بین المللی علیه ایران، ملموس ترین نمونه ای است که نشان دهد ایالات متحده به جای منزوی کردن تهران، تا حد زیادی خود را از نظم جهانی منزوی کرده است. ترامپ تقریبا در هر گامی که برای نابودی توافق هسته ای 2015 برداشت، با مخالفت روبرو شد از جمله از طرف مستحکم ترین متحدان آمریکا در اروپا. روز پنج شنبه اما، این مخالفت به یک رویارویی آشکار انجامید... حتی اگر آقای پمپئو در این تقلای خود برای فعال کردن سازوکار ماشه، موفق هم بشود، تحریم هایی را باز می گرداند که هیچیک از متحدان آمریکا مایل به اجرای آن نیستند و این نه تنها اقتدار آمریکا در جهان را تضعیف می کند بلکه چه بسا به دشمنانش نشان دهد که چگونه سازمان ملل را در کشمکش های آینده جهان، به حاشیه برانند.
عبدالباری عطوان سردبیر روزنامه الرای الیوم در تحلیلی با عنوان «ترامپ چه وقت از عقده "هیولای ایرانی" رهایی می یابد که احتمالا باعث شکست او در انتخابات می شود؟» در مورد رفتار ایالات متحده نوشت: آنچه پمپئو را خشمگین کرد پاسخ محکم اروپایی ها و یادآوری این مسئله به رئیس جمهور ترامپ بود که به علت خروج از توافق هسته ای حق فعال سازی مکانیزم ماشه را ندارند.
خشم ترامپ در قبال ایران در درجه نخست به کم شدن متحدان غربی و شکست او در به راه انداختن انقلابی داخلی در نتیجه تحریم برای تغییر حکومت در تهران، مرتبط می شود. آنچه ترامپ را نگران می کند صنعت نظامی ایران است که در حال پیشرفت می باشد و موفق به تولید موشک های نسل جدید و دقیق در کنار ساخت زیردریایی های کوچک و پهپادهای بسیار باکیفیت است که در صورت لغو تحریم ها می تواند میلیارد ها دلار به خزانه ایران پول واریز کند. این تحریم ها فقط درباره وارد کردن سلاح نیست بلکه صادرات تسلیحات ایران را نیز شامل می شود. می توان گفت ایران پس از لغو این تحریم ها می تواند به صورت قانونی به مشتری های متعدد که آمادگی خرید دارند تسلیحات بفروشد.
رئیس جمهور ترامپ به عقده ای به نام "کابوس ایران" دچار است و این روزها تلاش خود را برای مقابله با این کشور از طریق به کار گیری تمام روش ها شدت می بخشد تا به این ترتیب شانس انتخاباتی خود را در برابر بایدن افزایش دهد. بایدن قول داده است در صورت پیروزی به توافق هسته ای بازگردد. از این رو بسیاری از ناظران نامحتمل نمی دانند ترامپ در صورت کاهش شانس خود در برابر بایدن به جنگ روی آورد.
گلوبال تایمز چین در گزارشی با عنوان «امریکا با تحریم دیگران بیشتر به خود آسیب وارد می کند» نوشت: به نظر می رسد که حتی پس از صدور بیانیه مشترک روز پنج شنبه از سوی سه کشور اروپایی در مخالفت با تمدید تحریم ها علیه ایران ، واشنگتن قصد تسلیم شدن ندارد . این روزها جهان به تحریم های امریکا با چشمانی بی تفاوت نگاه می کند. سال های اخیر نشان داده است که امریکا جدای از اعمال تحریم ها یا تهدید به اعمال آنها، تاثیر دیگری در عرصه جهانی نداشته است و با این رفتار به خود صدمه می زند.
وبگاه «شبکه تلویزیون جهانی چین» در تحلیلی به بررسی این پرداخته که چرا دنیا باید در برابر زورگویی آمریکا بایستد. و ایالات متحده را به زورگویی متهم کرده است. تلویزیون جهانی چین نوشت اقدام اخیر شورای امنیت در رد تقاضای دولت دونالد ترامپ برای تمدید محدودیتهای تسلیحاتی علیه ایران، نوعی تقابل با آمریکا به شمار میرود که از زمان روزهای قبل از حمله به عراق تا به امروز سابقه نداشته است. این شبکه نوشته دولت ترامپ به جای پذیرفتن نظر اعضای شورای امنیت که با ۱۱ رأی ممتنع، ۲ رأی مخالف و ۲ رأی موافق با قطعنامه این کشور مخالفت کردند گفت که قصد دارد مکانیسم بازگشت خودکار تحریمها یا مکانیسم ماشه را علیه ایران فعال کند. رسانه چینی نوشته دولت آمریکا چین و روسیه و همچنین متحدان اروپاییاش را تهدید کرده که از حکومت ایران جانبداری نکنند. این رسانه نوشته است: «اگر اسم این زورگویی نیست، زورگویی چیست؟»
اما این تنها چینی ها نیستند که به انتقاد از رفتار آمریکایی ها مشغولند. یک نشریه صهیونیستی در گزارشی پیرامون رویدادهای سازمان ملل می نویسد؛ اکنون تلاش آمریکا برای اعاده تحریم های بین المللی علیه ایران نشان می دهد که چقدر ایالات متحده آمریکا در طول دوره تقریباً چهار ساله ریاست جمهوری دونالد ترامپ در خارج از کشور منزوی شده است.
در ادامه گزارش هاآرتص آمده است: این مسیر با اقدام آمریکایی ها برای جلوگیری از انقضا تحریم تسلیحاتی ایران که قرار است در ۱۸ اکتبر پایان پذیرد، آغاز شد. در واقع واشنگتن درصدد استفاده از فرصتی است تا بار دیگر به توافق هسته ای ضربه بزند. به دنبال شکست در شورای امنیت و علیرغم کناره گیری از توافق هسته ای، ایالات متحده از تهدید حقوقی بحث برانگیز خود برای استناد به اصطلاح اسنپ بک در توافق با ایران استفاده کرد.
پیش بینی می شود در هفتههای آتی، یک جنگ بزرگ دیپلماتیک در پشت صحنه در جریان باشد تهدیدی جدی علیه قوانین بازی در سازمان ملل متحد است.
سازمان ملل متحد وارد گردابی قانونی خواهد شد. این رویه پیچیده می تواند کشورهایی را که مخالف اقدام آمریکا هستند، مجبور کند تا در شرایطی گام بردارند که حق وتوی آمریکا را تضعیف می کند. و حالا نیز انتقادات از سیاست خارجی دولت ترامپ که منجر به تضعیف قدرت وتوی آمریکا شده، در دو سوی طیف های سیاسی ایالات متحده به چشم می خورد. این روند می تواند رویه ای را علیه قدرت وتو آمریکا در سازمان ملل ایجاد کند.
روزنامه پاکستانی «دیلی تایمز» مخالفت اکثریت اعضای شورای امنیت سازمان ملل با قطعنامه ضدایرانی آمریکا را انزوای ترامپ در برابر تهران توصیف کرد و نوشت: اروپاییها نقش خود را با قاطعیت بازی کردند و به نظر میرسد آنان تمایلی برای دیدن ترامپ در کاخ سفید بعد از انتخابات ماه نوامبر ندارند.
در این میان سایت امریکایی ورلد پولیتیکز ریویو در مطلبی به تحلیل ناکامی راهبرد فشار حداکثری ترامپ در آوردن ایران به میز گفتوگو پرداخته و نوشه است که چرا تمام اقدامات تیم ترامپ در قبال ایران شکست خورده و نمی تواند باعث شود ایران بر سر میز گفتگو با واشنگتن بیاید. این سایت آمریکایی در این تحلیل آورده است: «فشار حداکثری ترامپ، در وارد کردن رنج و آسیب عمیق بر مردم ایران و دامن زدن به مشکلات سیاسی این کشور موثر بود، اما نتوانست تهران را به میز گفتوگو آورده یا وادار سازد که سیاست منطقهایاش را تغییر دهد، چراکه رویکرد دولت کنونی آمریکا، بافت ویژه تاریخی شکلگیری برجام و همچنین متغیرهای داخلی اقتصادی و سیاسی را که به ایران امکان امضای توافق هستهای را داد نادیده میگیرد. در ادامه این مطلب آمده است: «انتظارات بیش از حد دولت ترامپ از رویکرد فشار حداکثری، در این باور نادرست ریشه داشت که ایران در دوران باراک اوباما، تنها زیر فشار تحریمهای شدید اقتصادی جمعی، که توسط شورایامنیت وضع شد، پذیرفت که محدودیتهایی را بر برنامه هستهایاش وضع کند، بنابراین دولت ترامپ تلاش کرد از همین الگو، نسخهبرداری کند.» این برداشت، بافت ویژه تاریخی که ایران در بستر آن، با شروط برجام موافقت کرد و همچنین بدهبستان پیچیده متغیرهای گوناگون سیاسی و اقتصادی داخلی در ایران را که امکان دگرش در سیاست هستهای را فراهم آورد، نادیده میگیرد. امروز، بیشتر این ویژگیها و شرایط، بر ایران حاکم نیست و نشانه اندکی هم هست که نشان دهد آنها در آینده قابل پیشبینی، دوباره ظهور کنند.
با آنکه برجام، سرشتی آبرومند داشت، بازهم برای روحانی کار آسانی نبود که در خانه، حمایت سیاسی لازم را برای این توافق فراهم آورد. اکنون پنج سال پس از امضای برجام، آن شرایطی که برجام را ممکن کرد، دیگر در تهران وجود ندارد و آنچه هست، تحریمهای اقتصادی رنجافزای آمریکاست که حتی اعتماد کمرنگی که میانهروترین سیاستمداران ایران به تعامل با واشنگتن داشتند را از میان برد و نیز احساس خیانت عمیقی را، هم در میان نخبگان و هم توده مردم ایران برانگیخت که احتمالا پیامدهای درازمدتی بر سیاست خارجی ایران و مناسبات ایران-آمریکا خواهد داشت.
ناتوانی یا عدم اراده اروپا در ادامه روابط اقتصادی و تجارت معمول با ایران پس از خروج آمریکا از برجام و ترور سردار قاسم سلیمانی ژنرال پرطرفدار ایران هم این حساسیتهای منفی را تشدید کرد.
خروج آمریکا از برجام، سنجش هزینه- فایده ایران را از پایه دگرگون ساخت و پایبندی به توافق برجام را بسیار دشوار کرد. این است که سیاستمداران آمریکایی و اروپایی، بهجای درخواست امتیازات بزرگتر هستهای از ایران، باید ببینند چگونه میتوان تهران را از کنار گذاشتن کامل برجام و گسترش شدید عناصر مختلف برنامه هستهایاش بازداشت. این، کار آسانی نیست اما طی ده، دوازده ماه آینده که هنوز هم سیاستمداران فعلی در ایران بر سر کار هستند، کمتر دشوار خواهد بود.
مکانیسم ماشه از نظر حقوقی مشروعیت نداردترامپ برای اینکه مکانیسم ماشه را فعال کند، نیاز به اقدامات فراقانونی دارد. چرا که با خروج خود از برجام در سال گذشته، این کشور دیگر قادر نیست از مفاد آن استفاده کند. این امری است که مدام از سوی کشورهای عضو شورای امنیت به آمریکایی ها زده می شود. با اینحال پمپئو اصرار دارد که تحریم ها علیه ایران دوباره باز گردند.
دیاکو حسینی در گفتگو با خبرآنلاین گفت که معتقد است که مکانیسم ماشه یک اصطلاح کاملا تبلیغاتی و خودساخته ای است که فقط مصرف داخلی دارد تا بتوانند استدلال کنند که واشنگتن تمامی جنبه ها را در نظرگرفته و به سادگی می تواند تمام تحریم ها را علیه ایران احیا کند. اما ادعاهایی که مطرح می شود اینگونه نیست و فعال سازی آن به این آسانی نیست و دارای روندی پیچیده و حقوقی است. در این بین باید توجه داشته باشیم که تا حد ممکن به این موضوع وجاهت حقوقی ندهیم و نباید این باور را جا بیندازیم که عملا چیزی به نام مکانیسم ماشه وجود دارد که تنها با اشاره آمریکا می تواند فعال شود.
رضا نصری، حقوقدان بین الملل در گفتگو با خبرآنلاین می گوید: اصطلاح «مکانیسم ماشه» نه در برجام وجود دارد و نه در قطعنامه ۲۲۳۱ ذکر شده است. این اصطلاح یک اصطلاح برساخته توسط دستگاه تبلیغاتی آمریکاست که میخواهد اینطور القا کند که فرایند «بازگرداندن تحریمهای بینالمللی علیه ایران» یک فرایند «سریع و خودکار» است. حال اینکه این فرایند یک فرایند چندمرحلهای، پیچیده و مشروط به اثبات نقض با حُسننیت است و به هیچ عنوان با واژه «ماشه» سنخیتی ندارد. او در این گفتگو اضافه کرد: مقامات ارشد آمریکا - چه در جلسات استماع کنگره، چه در نشستهای مطبوعاتی و چه درسخنرانیها و اظهارات رسمیشان - بارها گفتهاند پس از خروج از برجام دیگر حق توسل به سازوکار حل اختلاف درونی آن1- یا حق استفاده از مکانیسم ماشه - را ندارند. آقای بولتون هم - به عنوان معمار خروج آمریکا از برجام - امروز همین حرفها را با صراحت تکرار میکند. دلیل این اظهارات هم این است که آنها تصور میکردند موفق خواهند شد در ظرف چند ماه - با اِعمال «سیاست فشار حداکثری» - ایران را به زانو درآورند و نیازی نمیدیدند خود را وارد فرایندی کنند که از نظر حقوقی و سیاسی دردسرساز است. حال که متوجه شدهاند ایران تسلیم فشار حداکثری نشده است، حرفشان را پس گرفتهاند و خود را وارد این بازی حقوقی پر دردسر کردهاند!