تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به قلم نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: " ایران سامانه "
ماجرای تغییر مبدا تقویم ایران چه بود که تبعیت از آن حرام اعلام شد؟ پهلویِ پدر پرونده اقدامات جسورانه و ضددینی و الگوبرداری های کورکورانه از غرب را پس از علنی کردن مخالفتش با برگزاری هیات های عزاداری اباعبدالله الحسین و برخورد سخت با برگزار کنندگان مراسم های مذهبی سنگین تر کرد و این بار سراغ تغییر مبدا تقویم ایران از قمری به شمسی رفت.
وی استفاده از تقویم قمری را با نوشتن این جمله که «نظر به این که تاریخ رسمی کشور برای ماههای شمسی تنظیم شده است از فروردین ۱۳۱۴ تمام دوایر دولتی مکلف به اجرای آن هستند بنابراین لازم است که از تاریخ وصول این متحدالمآل در کلیه اسناد معاملات رسمی و نوشتجات تاریخ شمسی را قید و از ذکر تاریخ قمری مطلقا خودداری نمایید.» ممنوع کرد.
هر چند که مبدا تاریخ شمسی ایران همانند سال قمری کشورهای عربی، هجرت حضرت محمد (ص) از مکه به مدینه است و این مبدا وجه مشترک بین عرب و عجم است اما به گواه اسناد به جا مانده از پهلوی اول، رضاشاه با تبعیت از آتاتورک، شاه عثمانی که تقویم مردم ترکیه را از قمری به میلادی تغییر داد، تقویم هجری قمری را از قمری به شمسی تغییر داد.
حسین مکی نویسنده و نماینده چند دوره مجلس شورای ملی به نقل از عباس مسعودی، روزنامه نگار و نماینده مجلس شورای ملی در دوران پهلوی، نوشت: «... اگر جنگ دوم جهانی پیش نیامده بود، شاید رضاشاه مانند ترکیه، تقویم رسمی هجری را از شمسی به میلادی تبدیل میکرد و روز تعطیل را از جمعه به یکشنبه تغییر میداد... به طوری که گفته بود تغییرات دیگری از این قبیل میخواست بدهد که به واسطه قیام عمومی مردم و خروج از کشور ناکام ماند.»
برج شمسی از کجا وارد تقویم ایرانیان شد؟تقویم هجری شمسی که در آغاز به تقویم «برجی» معروف بود در ابتدا رسمی نبود و تنها در تقویمهای قدیمی و در امور گمرکات و مالیه کشورمان مورد استفاده قرار میگرفت تا این که در سال ۱۲۸۸ هجری شمسی میرزا عبدالحسینخان شیبانی وحیدالملک، نماینده مردم تهران در مجلس شورای ملی طرحی با موضوع قید تاریخ کلیه معاملات و مبادلات مشترکه عمومی را از تاریخ قمری به هجری شمسی برجی پیشنهاد کرد.
این پیشنهاد در دوره دوم مجلس شورای ملی ایران در ماده سه قانون محاسبات عمومی مصوب دوم اسفند ۱۲۸۹ پذیرفته شد و تقویم هجری شمسی برجی به عنوان مقیاس رسمی زمان در محاسبات دولتی تصویب شد. در اواخر سال ۱۳۰۳ هجری شمسی برجی، جمعی از نمایندگان دوره پنجم مجلس شورای ملی ایران طرحی را پیشنهاد کردند که نام ماههای عربیِ متداول در تقویم برجی، به نامهای فارسی تبدیل شود و نام سالها در دوره ۱۲ حیوانیِ رایج نیز متروک شود. پس از بحثهای فراوان بالاخره در جلسه ۱۴۸ مجلس شورای ملی ایران در شب سهشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۰۴ قانونِ تبدیل بروج به ماههای فارسی از نوروز ۱۳۰۴ شمسی به تصویب رسید و تقویم هجری شمسی به عنوان تقویم رسمی کشور پذیرفته شد.
متن قانون به این شرح بود: قانون تبدیل بروج به ماههای فارسی از نوروز ۱۳۰۴ خورشیدی (شمسی) - مصوب شب ۱۱ فروردین ماه ۱۳۰۴ شمسی.
ماده اول- مجلس شورای ملی تصویب مینماید که از نوروز (۱۳۰۴) تاریخ رسمی سالیانه مملکت به ترتیب ذیل معمول گردد و دولت مکلف است که در تمام دوایر دولتی اجرا نماید:
مبدا تاریخ سال هجرت حضرت خاتمالنبیین محمدبنعبدالله صلواتالله علیه از مکه معظمه به مدینه طیبه، آغاز سال روز اول بهار، سال، کماکان شمسی حقیقی و اسامی و تعداد روزهای هر ماه شامل فروردین تا شهریور ۳۱ روز تمام، از مهر تا بهمن ۳۰ روز تمام و اسفند ماه نیز ۲۹ روز تمام می باشد.
تبصره- در سالهای کبیسه اسفند ۳۰ روز خواهد بود.
ماده دوم- ترتیب سالشماری خطا و ایغور که در تقویمهای سابق معمول بود از تاریخ تصویب این قانون منسوخ است.
تقویم شاهنشاهی؛ مشروعیت بخشی به یک عقده قدیمیچهار دهه پس از رضاقلدر، محمدرضا کار نیمه تمام پدر را تمام کرد. وی پس از کش و قوسهای فراوان بالاخره در اسفند ۱۳۵۴ تقویم شمسی را به شاهنشاهی تغییر داد اما این اقدام در کشوری که اکثر شهروندانش را ایرانیان مسلمان تشکیل می دهند اقدامی غیرقابل تحمل بود ولی شاه جوان تصمیمش را گرفته بود.
یکی از شیوه های شاه پسر برای ترویج تفکر ملی گرایی بین مردم مسلمان کشورمان، تغییر تاریخ هجری شمسی به شاهنشاهی بود. محمدرضا در شهریور ۱۳۵۴ در مراسم افتتاح مجلس بیست و چهارم از فرهنگ و تمدن اسلامی به زشتی یاد کرد و از ورود اسلام به ایران به عنوان هجوم خارجی نام برد و به نام ملت ایران اعلام کرد تصمیم دارد تمام آثار انحطاط، ضعف، فساد و زبونی گذشته را به دست فراموشی بسپرد تا ارزش های مثبت و جاودانه فرهنگ ایرانی از آلودگی دور شود و ارزشهای مثبت، پرورش و تعمیم یابد.
وی در عین حال از اعلام رسمی تصمیمش ترس داشت به همین دلیل قرار شد شورای عالیِ برگزار کننده بزرگداشت ملی پنجاهمین سال شاهنشاهی پهلوی تصمیمش را مطرح کند و پس از موافقت ظاهری محمدرضا برای رسمیت بخشی و مشروعیت دادن به آن دو مجلس شورای ملی و سنا برای تصویب در ۲۴ اسفند، مصادف با روز تولد رضاشاه، وارد عمل شوند. پس از آن دو مجلس با هم جلسه مشترک گذاشتند و تغییر مبدأ تاریخ رسمی کشور به شاهنشاهی را تصویب کردند و تمامی سازمانها و ادارات حکومتی را ملزم به استفاده از تاریخ جدید کردند.
اسدالله علم، نخست وزیر پهلوی در یکی از یادداشت هایش نوشت: شاهنشاه به این کار علاقه دارند زیرا که خود مردِ تاریخ، خودِ تاریخ و محولِ تاریخ است و می خواهد که مبدا تاریخ هم بشود و حق هم با اوست.
اما سیاستمداران و مشاوران غربی نظر دیگری داشتند. یرواند آبراهامیان تاریخنگار ارمنی تبار ایرانی زاده در کتاب ایران بین دو انقلاب نوشت: در دوران معاصر کمتر رژیمی در سرتاسر عالم آنقدر احمق بوده است که تقویم مذهبی خود را دور افکند. نیکی آر کدی، کارشناس تاریخ معاصر ایران نیز در کتاب ریشههای انقلاب ایران نوشت: شاه تقریباً همه مردم را مجاب کرد که هدفش کندن ریشه اسلامی است. سرآنتونی پارسونز سفیر وقت انگلستان در تهران نیز در کتاب غرور و سقوط با اشاره به این تصمیم محمدرضا شاه نوشت: اقدام نامعقول و سبکسرانه دیگری علیه معتقدات مذهبی مردم کشورش.
احسان نراقی، جامعه شناس و مشاور فرح پهلوی هم همانند سه متفکر فوق پس از سقوط محمدرضا از سلطنت، در اظهار نظری نوشت: اقدام دیگری که به شدت به شاه صدمه زد، تغییر تقویم بود ... شاه همیشه تمایل داشت که به دوران پیش از اسلام رجوع کند. او میخواست تا با نسبت دادن و مرتبط کردن خود به کوروش از جهان عرب ممتاز گردد و مسلمان بودن ملت ایران را کم رنگ جلوه دهد.
ماجرای تغییر مبانی تاریخ شمسی چه بود؟به خواست شاه، شجاع الدین شفا، معاون امور فرهنگی و مطبوعاتی وزارت دربار مسؤول مطالعه و پیگیری تغییر تاریخ کشورمان شد. بعد از رایزنی های فراوان جلسه ای با حضور شفا، هادی هدایتی وزیر مشاور و معاون اجرایی نخست وزیر، خسرو بهروز معاون سازمان برنامه و بودجه و امیر متقی معاون دربار شاهنشاهی در ۲۷ آذر ماه ۱۳۵۴ برگزار شد. در این نشست یک نتیجه و سه پیشنهاد مورد تصویب قرار گرفت. نتیجه این جلسه این شد که تقویم شمسی نه یک تقویم ایرانی است و نه یک تقویم مذهبی، زیرا هجری شمسی در زمان خلافت المعتضد بالله پایه گذاری شد پس مبنای ملی ندارد و از طرف دیگر چون تقویم هجری قمری است که مورد قبول کشورهای اسلامی است پس هجری شمسی منشأ مذهبی نیز ندارد.
پیشنهاد شفا این بود که سال ۵۳۹ قبل میلاد، سال فتح بابل به دست کوروش کبیر و صدور منشور کوروش مبدأ تاریخ شاهنشاهی قرار گیرد. توجیه شفا بسیار چاپلوسانه بود. او محاسبه کرده بود بر طبق مبنای صدور منشور کوروش سال ۲۵۰۰ مقارن است با صدور منشور شاهنشاه آریامهر درباره انقلاب سفید.
پیشنهاد دوم پیشنهاد هادی هدایتی بود. او پیشنهاد داد سال ۵۵۹ قبل از میلاد مقارن با سال جلوس کوروش کبیر به سلطنت مبدأ تاریخ شاهنشاهی ایران شناخته شود وی در توجیه در این پیشنهادش گفت: سال ۲۵۰۰، سال جلوس کوروش مقارن با جلوس محمدرضا پهلوی، آریامهر شاهنشاه ایران و آغاز فر و شکوه ایران است.
بهروز سومین پیشنهاد را داد. او پیشنهاد داد مبدأ تاریخ سال تولد کوروش باشد و چون تاریخ تولد وی مشخص نشده است، فرض می کنیم کوروش در ۲۱ سالگی به سلطنت رسیده است بنابراین سال ۵۸۰ سال فرضی تولد کوروش می شود. وی در توجیه پیشنهادش گفت: سال ۲۵۰۰ آن مقارن است با حوت ۱۲۹۹ کودتای رضاشاه کبیر و آغاز طلوع خاندان پهلوی.
از آنجا که در این جلسه به نتیجه ای نرسیدند هر سه پیشنهاد به هویدا داده شد. هویدا هم هر سه پیشنهاد را به شاه عرضه کرد. طرح هدایتی، یعنی مبدأ قرار دادن سال جلوس کوروش مورد تصویب قرار گرفت اما از آنجا که این تغییر در اواخر سال ۱۳۵۴ بود و بسیاری از سر رسیدها و تقویم های سال جدید به چاپ رسیده بود و از طرف دیگر تغییر تاریخ هجری به شاهنشاهی برای محمدرضا گران تمام می شد تصمیم بر این شد که سازمانی غیر از شاه مسؤولیت این پیشنهادی را به عهده بگیرد. به همین جهت قرار شد شورای عالی سازمان برگزار کننده آیین ملی بزرگداشت پنجاه سال شاهنشاهی پهلوی طی عریضه ای از خاک پای مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر استدعا نماید تا اجاره مرحمت فرماید تاریخ هجری شمسی به تاریخ شاهنشاهی تغییر نماید و برای آنکه اشکالی پیش نیاید در تقویم های تهیه شده همان سال جاری شمسی به کار رود، ولی به ترتیب از آغاز سال جدید تاریخ شاهنشاهی ۲۵۳۴ در مکاتبات دولتی و سازمان های ملی مورد استفاده قرار گیرد و از آغاز سال ۱۳۵۶ هجری شمسی، تاریخ شاهنشاهی به کلی جانشین تقویم هجری شمسی گردد و در کلیه تقاویم و مکاتبات این مطلب مراعات شود.
شورای عالی طی نامه ای پیشنهادهای فوق را از شاه درخواست نمود و اضافه کرد که «شاهنشاه اجازه فرمایند گروهی از دانشمندان صلاحیت دار انتخاب شوند تا از راه رادیو و تلویزیون و مطبوعات و سخنرانی ها و نوشته های علمی و پژوهشی این موضوع را به صورتی جامع و روشن برای افکار عمومی مورد بررسی و تحلیل قرار دهند.» این پیشنهاد توسط علم به شاه ارائه شد و علم به نخست وزیر اعلام کرد که «متن استدعای شورای عالی آیین ملی بزرگداشت پنجاه سال شاهنشاهی پهلوی برای تغییر تاریخ از خاک پای مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر گذشت و اجازه مرحمت فرمودند که به همین صورت اجرا شود».
دست اندرکاران امور فرهنگی به ریاست عبدالرضا قطبی، اولین مدیر عامل رادیو و تلویزیون طرحی توجیهی برای تغییر مبدا تاریخ کشورمان تهیه کردند تا «افکار عمومی ملت ایران، افکار منطقه و افکار جهان» را توجیه کنند. در این طرح توجیهی قرار شد «موقع و مقام سال هجری قمری در افکار عمومی برجسته شود» و گفته شود که اصلاً تاریخ هجری شمسی هیچ ربطی به مذهب ندارد و این هجری قمری است که یک تاریخ مذهبی است با این حال کشورهای اسلامی حتی در داخل کشورشان از تاریخ میلادی استفاده می کنند و تقویم شاهنشاهی تنها تقویم ملی خواهد بود.
برای اجرای این طرح علاوه بر استفاده از رادیو و تلویزیون قرار شد روزنامه ها در طول زمان طولانی به طور متناوب یکی درباره اعتبار مذهبی مطلق تقویم هجری قمری داد سخن بدهد، دیگری از بی اعتباری مذهبی سال شمسی و سومی پس از چند ماه ادامه بحث، از ضرورت داشتن یک تقویم ملی سخن بگوید.» اجرای این طرح آغاز شد و روزنامه ها به توجیه این موضوع پرداختند؛ ولی مردم مذهبی هرگز این توجیهات را باور نکردند. رژیم شاه برای قانونی کردن تغییر تاریخ، لایحه ای را تهیه و به مجلس سنا و شورا ی ملی ارسال کرد. روز ۲۴ اسفند به مناسبت تولد رضاه شاه و به دلیل اهمیت موضوع هر دو مجلس جلسه مشترکی تشکیل دادند و این لایحه را تصویب کردند.
در این جلسه هویدا اعلام کرد: «روزی که به دین اسلام مشرف شدیم ۱۲ قرن از تاریخ ملت و تمدن و فرهنگ ما می گذشت.» هویدا با این جمله می خواست ثابت کند فرهنگ و تمدن ایرانی بر فرهنگ اسلامی قدمت دارد و ما باید یک تاریخ متعلق به خودمان داشته باشیم نه اسلام.
پس از هویدا، رامبد لیدر فراکسیون پارلمانی حزب مردم در سخنرانی چاپلوسانه برای تعظیم خاندان پهلوی به کلی منکر افتخارات گذشته شد و گفت: «رضاشاه وارث میراثی غم انگیز از گذشتگان بود. افتخارات چند هزار ساله تاریخ ایران همچون بقایای یک بنای کهن در زیر آوار بدبختی ها و فلاکت ها مدفون شده بود و رضاشاه این خرابه ها را از زیر آوار بیرون آورد.» روزنامه رستاخیز هم در صفحه اول خود ضمن اعلام خبر تصویب تقویم شاهنشاهی نوشت: «در طول ۲۵۳۴ سال شاهنشاهی ایران ۵۰ سال شاهنشاهی پهلوی از هر جهت برجسته و ممتاز است.»
اولین واکنش، اعتراض شدید مراجع به تقویم شاهنشاهیبعد از تغییر مبنای محاسبه تقویم، مردم مذهبی چنان خشمگین شدند که استمپل رایزن سیاسی آمریکا در ایران در گزارشی نوشت: «اگر وضعی به وجود آید که نظم عمومی بر هم بخورد، روحانیون و پیروانشان مشتمل بر تجار ثروتمند تهران و شهرستانی یک نیروی متشکل آزاد تشکیل خواهند داد و می توانند... به مبارزه واقعی دست بزنند.»
آیت الله سیدمحمدرضا گلپایگانی نخستین مرجع تقلیدی بود که فردای اعلام خبر تغییر مبدای تقویم، موضعگیری کرد. ایشان در نامهای به جعفر شریف امامی که آن زمان رییس مجلس سنا بود اقدام ناگهانی دو مجلس شورای ملی و سنا را در تصویب این موضوع توهین بزرگ به اسلام دانست.
آیتالله سیدمحمدکاظم شریعتمداری نیز با ارسال نامهای به هویدا مراتب نگرانی مراجع مذهبی را از این اقدام اعلام کرد اما هویدا با مصاحبهای که به دستور شاه انجام داد اعلام کرد: «مردم میتوانند از هر دو تاریخ قمری و شاهنشاهی استفاده کنند». او با این کار توانست برخی مخالفان را با این تصمیم شاه همراه کند.
اما اولین واکنش سیدروح الله الموسوی خمینی به تغییر مبنای محاسبه تقویم کشورمان در زمان تبعید ایشان به نجف اشرف و در چهارم مهر ماه ۱۳۵۵ انجام شد. ایشان در این روز که مصادف بود با عید فطر سال ۱۳۹۶ هجری قمری در پیامی مکتوب خطاب به آحاد مردم نوشتند: «کارشناسان که می خواهند مخازن ما را بی مانع به غارت ببرند، برای تضعیف اسلام و محو اسم آن، نغمۀ شوم تغییر مبدأ تاریخ را ساز کردند. این تغییر از جنایات بزرگی است که در این عصر به دست این دودمان کثیف واقع شد. بر عموم ملت است که با استعمال این تاریخ جنایتکار مخالفت کنند؛ و چون این تغییر هتک اسلام و مقدمۀ محو اسم آن است ـ خدای نخواسته ـ استعمال آن بر عموم حرام و پشتیبانی از ستمکار و ظالم و مخالفت با اسلام عدالتخواه است.»
رهبر فقید انقلاب اسلامی دو سال بعد یعنی در ۳۰ مهر ۱۳۵۷ درست چهار ماه قبل از پیروزی نهایی انقلاب اسلامی هم در جمع دانشجویان و ایرانیان مقیم نوفل لوشاتو خطاب به سرسپردگان رژیم پهلوی گفتند: «شما ببینید چه جنایت بزرگی [است]، در تمام جنایتهایی که این مرد کرده است؛ همۀ خیانتهایی که این مرد کرده است؛ از دادن نفت به خارج، از خراب کردن وضع زراعت، از خراب کردن فرهنگ، از دست دادن حیثیت نظام؛ همۀ اینها را یک طرف بگذارید، قضیۀ تغییر تاریخ را یک طرف. تغییر تاریخ اسلام به تاریخ گبرها را شما اگر در یک طرف ترازو بگذارید، خیانتهای این آدم و جنایتهای این آدم و همۀ چیزهای دیگری که از دست داده ایم به واسطۀ این [شخص]، در یک طرف بگذارید؛ این اهمیتش بیشتر است و گمان نکنید که اگر ملت مهلتش داده بود، همین [یک] قدم بود.»
با گسترش دامنه اعتراضات به شهرهای دور و نزدیک، محمدرضا با تغییر پی در پی دولتهای وقت تلاش کرد موضوع را جمع و جور کند اما نهایتا دولت جعفر شریف امامی رییس مجلس سنا بود که به مسئله فیصله داد. او در کسوت رییس مجلس سنا در ۵ شهریور ۱۳۵۷ مأمور تشکیل کابینه شد. وی برای جلب رضایت عامه مردم و روحانیون معترض آثار ضد اسلامی همانند تعطیلی قمارخانه ها و نظام تکحزبی را برچید.
شریف امامی تقویم را از شاهنشاهی به شمسی تغییر داد اما دیگر دیر شده بود. تقویم شاهنشاهی بیشتر از یک سال و نیم عمر نکرد و پهلوی پسر مجبور شد ۵ شهریور ۱۳۵۷ حکم برچیدن این تصمیم نابخردانه و ضددینی را صادر کند اما این کار خیلی دیر شده بود و قیام مردمی چهار ماه بعد در بهمن ۱۳۵۷ نسخه پهلوی را برای همیشه پیچید.