روش تحقیق: پارادایم«اش»
در این مطالعه محققان از پارادایم«اش» (Asch paradigm) یا آزمون همنوایی«اش» استفاده کردند که نخستینبار در دهه 1950 در بررسیهای روانشناسی از سوی یک روانشناس به نام «سالموناش» مورد استفاده قرار گرفته بود.
آزمایش همنوایی«اش» (Asch conformity experiments) از آن زمان تاکنون همواره برای بررسی اینکه افراد به چه میزان از دیدگاه گروه اکثریت اطاعت یا در برابر آن مقاومت میکنند، انجام شده است. این روش همچنین روشن میکند که اثر چنین تاثیراتی بر باورها و عقاید چیست. این روش آزمون، همچنان از سوي بسیاری از پژوهشگران در زمینه بررسی میزان تاثیرپذیری افراد از دیگران و تاثیر یا اهمیت بعضی نقشهای اجتماعی و فرهنگ اکتسابی همانند وظیفه، سن، جنسیت و آموختهها بر همنوایی فرد با جمع، کاربرد دارد.
در این آزمایش از شرکتکنندگان خواسته شده بود که به یک صفحه نمایش که چهار خط را نمایش میداد، نگاه کنند و بگویند کدامیک بلندتر است. بررسیهای بعدی نشان داد که وقتی شرکتکنندگان تنها هستند در نگاه به تصویرها دچار هیچ اشتباهی نمیشوند ولی هنگامی که همین آزمایش در حضور دیگران انجام شد، شرکتکنندگان تحتتاثیر نظر دیگران قرار گرفته و در تشخیص خود تردید کردند. این آزمایش نشان داد که بیشتر انسانها تمایل دارند تابع چیزی باشند که دیگران میگویند، تا آنچه که خودشان واقعا درک میکنند.
پارادایم«اش» درآزمون انسان و روبات
محققان در بررسی تاثیرپذیری انسان از روباتها از همین روش استفاده کردند. به نحوی که کودکان را بهتنهایی در اتاقهایی جداگانه قرار دادند و از آنها خواستند به مجموعه سوالاتی به صورت آزمون پاسخ بدهند. همه کودکان در تنهایی موفق به کسب رتبه 87 شدند. همین آزمون را در حضور روباتها تکرار کردند. اینبار کودکان شرکتکننده به دلیل گرایش به همنوایی با روباتها، تحتتاثیر پاسخ غلط روباتها دردیدگاه و توانایی خود تردید کرده و رتبه 75 را بهدست آورند. طبق بررسیهای انجام شده، 74 درصد از تمام پاسخهای نادرست کودکان، ناشی از تبعیت از پاسخ روباتهایی بود که عمدا پاسخ غلط را به سوالات آزمون پیشنهاد میکردند.
دانشمندان میگویند که این بررسیها نتایج جالبی را درمورد چگونگی استفاده مثبت از روباتها در جامعه ارائه میدهد. با این حال آنها میگویند که این نتایج سبب بعضی نگرانیها درمورد توان بالقوه روباتها بر ایجاد آثار منفی بر کودکان که نسبت به بزرگسالان آسیبپذیرترند، برمیانگیزد.
این تحقیقات، از سوي «تونی بلپائم» استاد روبوتیک دانشگاه پلیموت وگنت و نیز«آناولمر» که اکنون محقق ارشد دانشگاه «بیلفلد» است،انجام شده است.
پرفسور بلپائم میگوید: «بیشتر افراد از دیدگاههای دیگران تبعیت و تقلید میکنند و مدتهاست که روانشناسان متوجه این حقیقت شدهاند که مقاومت در برابر دیدگاهها و نظرات مردم پیرامون و بهطور کلی اندیشه آزاد بسیار دشوار است. ما این پدیده را گاهی باعنوان مطابقت و سازگاری یا همراهی توجیه کردهایم اما اینبار مسئله فرق میکند. سوال این است اکنون که میدانیم روباتها بهزودی درهمه جا درخانه، محل کار و خیابان درکنار ما خواهند بود، آیا باز هم افراد همین رویه سازگاری و تطابق را با روباتها هم درپیش بگیرند؟»
او میافزاید: «نتایج این تحقیقات نشان داده است که بزرگسالان تمایلی به مطابقت یا تبعیت از روباتها ندارند اما زمانی که آزمایش مشابهی را روی کودکان انجام دادیم، روشن شد که اثرپذیری کودکان از روباتها همانند هر پدیده دیگری در محیط پیرامونشان بیشتر است. این نشان میدهد که کودکان در مقایسه با بزرگسالان، احتمالا نزدیکی و خویشاوندی بیشتری با روباتها احساس میکنند که این سوال را پیش روی ما میگذارد؛ چه خواهد شد اگر بهعنوان مثال، روباتها به ما بگویند چه تولید کنیم، چه بخریم یا اصلا به چه چیزی فکر کنیم؟!»
طبق همین گزارش، پژوهشگران دانشگاه پلیموت برنامههای تحقیقاتی گستردهای را درباره بررسی آثار مثبت روباتها در زندگی اجتماعی، بهویژه درامور مربوط به بهداشت و آموزش انجام دادهاند. این طرح پژوهشی باعنوان «برنامه ALIZ-E» برای مدت چهارسال تعریف شده بود. طی آن روشن شد که روباتهای اجتماعی میتوانند به کودکان دیابتی کمک کنند که ماهیت بیماری و طبیعت جسمانی خود را بپذیرند. همچنین روشن شد که روباتها ابزارهای پیشرو و موثری در برنامه روباتیک آموزشی (L2TOR) هستند که با هدف استفاده از روباتها برای آموزش کودکان پیشدبستانی برای یادگیری زبان دوم طراحی شده است.
برنامه L2TOR یا «روبات - معلم»
«برنامه L2TOR» یا روبات آموزگار یک پروژه علمی پژوهشی است که با هدف«آموزش زبان دوم» از سوي برنامه «چشمانداز 2020» از سوی کمیسیون اروپا اجرا و حمایت شده است. این پروژه «روبات - معلم» با هدف طراحی یک روبات آموزگار که قادر است به کودکان پیشدبستانی زبان دوم را بیاموزد، مورد آزمایش و بررسی قرار گرفته است. کمیسیون اروپا درهمین راستا با سرمایهگذاری در زمینه توسعه تعامل انسان روبات، تلاش دارد تا این امکان را که روباتهای اجتماعی در بخش آموزش و یادگیری به کارگرفته شوند، مورد ازمون و بررسی قرار دهد.
برنامه L2TOR بهطور خاص این پروژه بر تدریس زبان انگلیسی بهعنوان زبان دوم (L2) به کودکانی که هلندی و آلمانی زبان مادری آنهاست و همچنین آموزش آلمانی و هلندی بهعنوان زبان دوم(L2) به کودکان مهاجر ترک زبان تمرکز دارد.
روبات L2TOR یا روبات - معلم زبان دوم با هدف برقراری ارتباط طبیعی با کودکان به هردو زبان یعنی زبان مادری و زبان دوم به کودکان چهارساله طراحی شده است. رفتار اجتماعی این روبات براساس همان مدل رفتاری است که آموزگاران انسانی بهطور طبیعی با کودکان رفتار میکنند . به این معنا که ارتباط روبات با کودک صرفا ارتباط کلامی نیست بلکه ارتباطات غیرکلامی مانند حرکات و انواع مدلها در زبان بدن را نیز به کار میبرد.
روبات - معلم قادر خواهد بود تا بهگونهای سازگار، به رفتار کودک عکسالعمل نشان دهد و با آنها در تعاملات آموزشی درگیر شود. کودک درتعامل با روبات – معلم قادر است به طور فزایندهای با نحوه سخن گفتن و پیچیدگیهای زبانی و کلامی درزبان دوم آشنا شود. همچنین بازخورد مناسب در صورت پیشرفت کودک دریادگیری نیز از سوی این روبات – معلم به کودک نشان داده میشود.
بررسیهای انجام شده از سوی محققان براساس مفاهیم وروشهای مطرح در روانشناسی رشد درباره زبان دوم استوار است که دستورالعملهایی را برای طراحی معلم – روباتها براساس مشاهدات و تجربه زبان دوم در سناریوهای انسانی ارائه میکند. این بررسیها با توجه به جنبههای فنی و مطالعات اولیه، امکانپذیر بودن استفاده از روباتهای اجتماعی بهعنوان معلمان زبان دوم به کودکان را مدنظر قرار داده است.
سیستم L2TOR درسه حوزه آموزشی که معمولا در دوههای پیش دبستانی آموزش داده میشود طراحی و ارزیابی شده است. وظیفه یا کارکرد این روبات – معلمها در سه بخش آموزش زبان دوم مبتنی بر: اعداد و مفاهیم پیش ریاضی، زبان ومفاهیم فضایی و سوم یادگیری لغات پایه از طریق داستانگویی است. برای هربخش نیز سه درس درحوزههای معین مرتبط با زبان دوم تعیین شده است. همانند شمارش اعداد یا حروف اضافه فضایی درزبان انگلیسی، همانند بالا پایین، زی ، رو ومانند آن که به کودک آموزش داده میشود.
اهمیت وکارکرد روبات- معلم
اهمیت این آزمایش اساسا از آن روست که با توجه به افزایش مهاجرتها یادگیری زبان دوم تبدیل به عنصر مهمی در آموزش رسمی بسیاری از کودکان در اروپا و کشورهای دیگر جهان شده است. برای برخی از کودکان زبانی که در مدرسه و آموزش استفاده میشود و بهعنوان زبان رسمی شناخته میشود، زبان دوم شناخته میشود. آنها با یک زبان دیگر درخانه صحبت میکنند اما ناگزیرند در جامعه به زبان دیگری گفتوگو کنند. این نهتنها برای کودکان خانوادههای مهاجر بلکه حتی برای کودکانی که درکشورخود زندگی میکنند اما نیاز به آموختن زبان دوم دارند، کاربرد دارد.
هدف اصلی درپروژه L2TOR طراحی معلم –روباتی است که بتواند به تناسب نیازهای یک کودک و درحمایت از آموزشهای پیش دبستانی زبان انگلیسی را در همان فضای اجتماعی – فرهنگی آنها بهعنوان زبان دوم (L2) بیاموزد.
دراین بررسیها روباتهای اجتماعی نشان دادند که مزایای بسیاری نسبت به فناوریهای رایج آموزشی دارند که براساس صفحه نمایش استوار است. این آزمایشها نشان داد که روباتهای اجتماعی بهعنوان معلم، تاثیر مثبتی برانگیزه و روند یادگیری زبان دوم بر کودکان پیشدبستانی داشتهاند.
محققان در نتیجهگیری از تحقیقات اخیر میگویند: «آیندهای که درآن روباتها به صورت جامعهای خودمختار و بدون دخالت انسان و بهگونهای حرفهای بهعنوان متخصصان آموزش یا متخصصان در امور کودکان مورد استفاده قرار میگیرند، نزدیک است. درچنین برنامههایی روباتها در موقعیتی قرار دارند که اطلاعات ارائه شده میتواند بهطور قابلتوجهی بر افرادی که با آنها ارتباط برقرار میکنند، تاثیر بگذارد.»
پرفسور بلپائم با اشاره به این نکته می افزاید: «بحث درمورد این که آیا باید اقداماتی حمایتی در این زمینه انجام شود یا خیر الزامی است. اقداماتی خاص بهعنون چارچوبهای حفاظتی و قانونی که هرگونه خطر را برای کودکانی که در تعامل با این روباتهای اجتماعی هستند، به حداقل ممکن برساند. همچنین روشن کند که این تعامل باید چگونه و درچه شرایطی صورت بگیرد که سبب تاثیر معکوس بر توسعه مورد نظر دراین حوزه نشود.»