- به صرف اینکه یک برنامه تلویزیونی پرمخاطب است نمیتوان مجری آن را محبوبترین شخصیت تلویزیون نامید. به عنوان مثال برنامه نود در نوع خودش برنامه بسیار پرمخاطبی است اما میتوان این برنامه هفتگی را با برنامههایی مثل خندوانه یا دورهمی که در هفته شبهای بیشتری پخش میشوند مقایسه کرد؟ قطعا خیر. زمان پخش و تعداد تکرار برنامه در طول هفته قطعا در ردهبندی مخاطبان اثر دارد. همانطور که به همان میزان تخصصی یا عمومی بودن برنامه در این زمینه اثرگذار است. بنابراین باید دید اگر برنامهای که در پخش هفتگی موفق است آیا خواهد توانست در پخش هر شب هم به همان میزان پرمحتوا و اثرگذار باشد؟
- شبکهای که یک برنامه را پخش میکند نیز در رسیدن ما به پاسخ سوالمان مهم است. مثلا ممکن است برنامهای در شبکه چهارم تولید و پخش شود، بسیار هم در نوع خود حرفهای باشد اما نتواند مخاطب پرشماری را به خود جلب کند؛ بنابراین طبیعی است که برند شبکه در شهرت و موفقیت برنامه و چهره اثرگذار است.
- میزان حاشیهها، گفتوگوها و بحثها راجع یک برنامه در رسانههای دیگر نیز باید به عنوان یکی از عوامل میزان اثرگذاری برنامه و شخصیت تلویزیونی در نظر گرفته شود. مثلا ممکن است یک برنامه به ذات پربیننده باشد و شخصیت اصلی (مجری) آن هم محبوب شود اما در رسانههای دیگر کمتر از آن برنامه و شخصیت صحبت شود و اصولا نام آن شخصیت و برنامه (برند) کمتر دنبال شود.
با توجه به موارد بالا میتوان نتیجه گرفت که سه چهره، یعنی مهران مدیری، عادل فردوسیپور و رامبد جوان فعلا با اختلاف زیاد نسبت به سایر چهرههای تلویزیونی، محبوبترین شخصیت تلویزیون و موفقترین آنها هستند و این توفیق و محبوبیت قابل تعمیم به برنامههایشان نیز هست. اما در میان این سه چهره کدامیک موفقترند؟ کدامیک توانستهاند در حوزه موفقیت برنامهسازی و مطرح کردن خودشان بالاتر از دو شخصیت دیگر قرار گیرند. به زعم من این «رامبد جوان» است که میتواند در حال حاضر ادعا کند موفقترین چهره تلویزیونی ایران است. دقت کنید؛ نمیگوییم محبوبترین شخصیت تلویزیون! به این فاکتورها دقت کنید:
- رامبد جوان به غیر از برنامه اصلیاش، نام خود را در حوزههای دیگر هم مطرح کرده است. مثلا او توانسته به عنوان یک چهره محوری کمپینهای خیریه زیادی را کلید زده و به ثمر برساند.
- او هم با مدیری و هم با فردوسیپور وجه مشترک دارد، موضوعی که آن دو دیگر نمیتوانند با هم بهوجود آورند. رامبد جوان از نظر سابقه بازیگری و فعالیت در سینما و البته تاکید بر کمدی با مهران مدیری و از نظر فعالیت و هیجان بدنی و کلامی با فردوسیپور قابل جمع است.
- نه مهران مدیری و نه عادل فردوسیپور نتوانستند حضور موفقی در شبکههای اجتماعی داشته باشند؛ در حالیکه نه تنها رامبد جوان این حضور موفق را تجربه میکند بلکه خود مدیریت حساب شخصی صفحهاش را به دست دارد. او با ۶ میلیون مخاطبی که در صفحه اینستاگرام خود دارد یکی از سلبریتیهای موفق در این حوزه به حساب میآید.
- رامبد جوان نه تنها از برند شبکهای که برنامهاش را پخش میکند برای محبوبیت خود و برنامهاش استفاده نکرد بلکه موفق شد با بلند کردن آوازه برنامهاش نسبت به مطرح شدن شبکه نوپای نسیم هم کمک شگفتی کند.
- رامبد جوان یک موجود توسعهگراست؛ او تلاش میکند در کنار تولید برنامه، برند خندوانه و حتی شخص رامبد جوان را توسعه دهد. اپلیکیشن برنامهاش را منتشر میکند، بازی رامبدبان را به جریان میاندازد و آیتمهای برنامهاش را مانند «ادابازی»، «خنداننده شو» و «لبآهنگ» تبدیل به محصولی مشتریپسند حتی بیرون از چارچوب برنامه میکند. کاری که هیچکدام از دو چهره دیگر انجام نمیدهند.
باید قبول کرد که موفقیت در رسانهای فراگیر همچون تلویزیون تنها با فاکتور غیرقابل سنجشی چون محبوبیت اندازهگیری نمیشود. ممکن است مهران مدیری به واسطه سابقه طولانیاش در تلویزیون یا فردوسیپور به واسطه بیرقیب بودنش در عرصه ورزش محبوبیت بالایی داشته باشند اما این محبوبیت به تنهایی تضمینکننده موفقیتشان در آینده نیست. آنها باید بدانند ارتباط مستمر با مخاطبان حتی بیرون از چارچوبهای برنامهشان یکی از عواملیست که در توسعه «برند» شخصیشان اثرگذار است. موضوعی که به زعم من رامبد جوان را موفقترین چهره تلویزیون ایران کرده است.