کد خبر: ۷۸۲۱
تاریخ انتشار: ۲۲ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۳:۳۴
به بهانه سالروز تولد دانشمند شیرازی ناسا

فیروز نادری در آستانه 72 سالگی (تصاویر)

فیروز نادری مدیر ارشد ناسا در 26 اسفند 1324 در شیراز به دنیا آمد. در ایران به مدرسه رفت، در امریکا به دانشگاه رفت. سپس برای خدمت سربازی به ایران برگشت و مدتی در مرکز سنجش از دور ایران فعالیت کرد.


به گزارش قلم نیوز، فیروز نادری وقتی برای تحصیل به «سرزمین فرصت‌ها» رفت، می‌خواست معمار شود اما بی ‌آن ‌که پیش‌تر برنامه‌ای ریخته باشد، نهایتا از مهندسی سر در آورد و آینده‌اش با کهکشان‌ها و «ناسا» گره خورد. با زندگی‌نامه فیروز نادری همراه باشید.

فیروز مایکل نادری در ۲۶ اسفند ۱۳۲۴ در شیراز به دنیا آمد ولی تولد او در شناسنامه ۵ فروردین ۱۳۲۵ (۲۵ مارس ۱۹۴۶) قید شده. نادری اصالتا از تیره ندرلوی طایفه دره شوری یکی از طایفه‌های بزرگ ایل قشقایی است. وقتی چهار ساله بود والدینش جدا شدند. پدرش مرد جهان و جهان‌گردی بود و به‌شدت اهل سفر. در این سفرها فیروز را هم  همیشه با خود می‌برد. فیروز خاطره‌ی زیادی از مادرش ندارد؛ در تمام دوران کودکی پدرش اجازه دیدارشان را نمی‌داد؛ خودش می‌گوید: «این مسئله باعث شد سعی کنم با دنیای اطرافم رابطه‌ی نزدیک‌تری برقرار کنم چرا که از داشتن خانواده به شکل درست و سنتی‌اش محروم بودم.» فیروز ۱۲ سال اول زندگی‌اش را در شیراز گذراند و تحصیلات ابتدایی را تمام کرد. بعد به اتفاق پدر به تهران رفت و در دبیرستان اندیشه درس خواند.

دیپلم را که گرفت در ۱۹۶۴ برای تحصیلات عالی راهی آمریکا شد؛ این سفر مسیر زندگی‌اش را برای همیشه تغییر داد و باعث شد تنها چند دهه‌ی بعد تبدیل به یکی از شناخته‌شده‌ترین چهره‌ها در حوزه‌ی هوا-فضا شود. نادری داستان زندگی‌اش را این‌گونه تعریف می‌کند: «خیلی از همکارانم وقتی بچه بودند، فرود فضاپیمای آپولو را دیده بودند و تحت تأثیرش از هم‌آن موقع آینده شغلی خود را مشخص کرده بودند. این داستان خوبی است اما داستان زندگی من نیست؛ من وقتی به این‌جا آمدم می‌خواستم معمار شوم. خیلی زود دریافتم که استعدادش را ندارم. کمی که گذشت خیلی شیفته ورزش شدم و دلم می‌خواست ورزشکار حرفه‌ای بشوم. اما دنیا قماری است که باید با همه ورق‌هایتان بازی‌اش کنید؛ پس رفتم و مهندسی خواندم.»

naderi1

فیروز نادری اسفند سال ۱۳۲۴ در شیراز به دنیا آمد و پس از گذراندن دوران مدرسه، برای تحصیلات عالی به آمریکا رفت.

در بین علوم مهندسی سراغ برق رفت؛ دوره لیسانس را در دانشگاه ایالتی آیووا گذراند و مدرک گرفت. نادری درباره این دوران می‌گوید: «اولین عشقم داج (یک خودروی آمریکایی) بود. ولی سال دوم دانشگاه برای اولین بار جنس لطیف را کشف کردم. تازه فهمیدم که دنیا از چه قرار است و اصلا چرا به دنیا آمده‌ایم. خوب بود؛ بخشی از وقتم را این طوری خوش می‌گذراندم.»

برای ادامه تحصیل به کالیفرنیا رفت؛ فوق لیسانس را هم در همان رشته برق در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی طی کرد. بعد دکتری خود را در ۱۹۷۶ در رشته مهندسی الکترونیک از همان دانشگاه گرفت و با عنوان دکتر فیروز نادری به کشورش برگشت تا خدمت کند؛ اما خدمتی که در وطن از او طلب شد خدمت سربازی بود؛ نادری ضمن خدمت سربازی مدتی هم در مرکز سنجش از راه دور ایران فعالیت کرد؛ ولی آخر سر به دلیل نبود امکانات برای تحقیقات در حوزه مورد نظرش، کمی بعد در ۱۹۷۹ دوباره جلای وطن می‌کند و این بار دیگر هرگز [به جز چند سفر کوتاه مدت] به ایران باز نمی‌گردد. در همان سال به استخدام سازمان ملی هوانوردی و فضایی آمریکا (ناسا) در می‌آید و مسیر افتخارآفرینی را شروع می‌کند.

فیروز نادری در مدت حضورش در ناسا سمت‌های مختلفی در زمینه‌های فنی و مدیریتی بر عهده گرفت. از ماهواره‌های مخابراتی متحرک، رادارهای دورسنج، رصدخانه‌های تحقیقاتی اختر فیزیک تا اکتشافات در مریخ و سایر اجرام منظورمه شمسی همه زمینه‌های کاری او در ناسا بودند. وقتی در سال ۱۹۷۹ به آزمایشگاه پیش‌رانش جت ناسا (JPLL) پیوست، ابتدا  به عنوان مدیر آزمایش‌های پروازی علوم فضا و مدیر طرح تفرق‌سنج این سازمان به کار پرداخت.

فیروز نادری در دوران خدمت سربازی (نفر دوم از سمت چپ)

نادری پس از پایان تحصیلات به ایران بازگشت و به خدمت سربازی رفت. سپس به آمریکا برگشت در ناسا مشغول به کار شد.

نادری در سال ۱۹۹۶ مدیر برنامه منشا حیات ناسا شد. وی در این باره می‌گوید: «جواب این سوال که آیا در فضا حیات وجود دارد با حل سوال دیگری به دست می‌آید و آن این‌که حیات در زمین چگونه به وجود آمد. سه بخش مهم در واحد ما پیگیری می‌شود: یکی مربوط به کل فعالیت‌هایمان در محدوده منظومه شمسی می‌شود. بخش دیگر مربوط به فضاهای بیرون از این منظومه و حتی جاهایی که فعلا امکان رفتن به آن‌ها را هم نداریم؛ و اما بخش سوم که به عقیده‌ی عده‌ای مهم‌ترین قسمت است، وظیفه نگاه به پایین و سیاره خودمان، زمین را دارد. خیلی از سوال‌های ما بنیادی هستند آیا سیاره‌های دیگر وجود دارند؟ اگر هست آیا حیات به شکلی که ما سراغ داریم در آن‌ها هست؟»

ناسا در سال ۲۰۰۰  پس از دو بار ناکامی دانشمندانش در هدایت و به ثمر رساندن پروژه اکتشافی مریخ تصمیم به توقف آن می‌گیرد ولی نادری با ارائه‌ی طرح خود آن‌ها مجاب می‌کند یک بار دیگر به این برنامه فرصت دهند؛ به این ترتیب نادری مدیر پروژه اکتشاف در مریخ می‌شود.

یک سال بعد تیم تحت نظر نادری موفق می‌شود مدارگرد ادیسه را به مدار مریخ بفرستد. با این موفقیت امکان رایزنی برای اختصاص بودجه بیشتر باز می‌شود و با چانه‌زنی‌های فیروز نادری پول بیشتری به پروژه تزریق می‌شود. از آن پس تا سال ۲۰۰۴ دو مریخ‌نورد «روح» و «فرصت» بر مریخ فرود می‌آیند. نادری می‌گوید: «روح را به [بستر خشک] دریاچه‌ای  فرستادیم که فکر می‌کردیم در آن‌جا بتواند شواهدی از وجود آب یا حیات قدیمی پیدا کند. اما در این مورد تیرمان به خطا رفت. فرصت نیز به جایی که پیش‌بینی می‌شد حاوی مواد معدنی مانند هماتیت باشد فرستاده شد؛ این یکی ثمر داد و توانست با کشف هماتیت که نشان‌دهنده‌ی وجود آب در گذشته است کمک بزرگی به ما کند»

بزرگترین دستاوردهای فیروز نادری در مدیریت ماموریت‌های مریخ در اوایل دهه‌ی ۲۰۰۰ بدست آمد.

بزرگترین دستاوردهای فیروز نادری در مدیریت ماموریت‌های مریخ در اوایل دهه‌ی ۲۰۰۰ بدست آمد.

نادری از خاطراتش درباره شب فرود اولین مریخ‌نورد این طور می‌گوید: «شب فرود را کاملا به یاد دارم؛ اولین بار در عمرم بود که واقعا صدای ضربان قلبم را می‌شنیدم. یک‌شنبه روزی بود و همه در اتاق کنترل عملیات جمع شده بودیم. وقتی اعلام شد که فرود با موفقیت انجام شده تمام حسی که چهار پنج سال در طول ساخت دستگاه در دلم مانده بود یک باره داشت فوران می‌کرد دیگر کنترل چشمانم را نداشتم ولی در عین حال نمی‌خواستم در آن شرایط دیده شود برای همین دور از دید دوربین رفتم یکی از هم‌کارانم را بغل کردم با هم گریه کردیم، لحظه خاصی بود.»

JPL پس از موفقیت‌های «روح» و «فرصت» تمام توانش را جمعش کرد تا پروژه‌ی بعدی خود موسوم به آزمایشگاه علمی مریخ (MSL) را راهی این سیاره کند. این آزمایشگاه که بعدا به مریخ‌نورد کنجکاوی(Curiosity) تغییر نام داد، طبق برنامه قرار بود سال ۲۰۰۹ پرتاب شود، ولی به دلیل آماده نبودن، تاخیر خورد و نهایتا در اواخر ۲۰۱۱ میلادی پرتاب شد و در ۶ اوت ۲۰۱۲ به مریخ رسید. این مریخ‌نورد انرژی خود را از یک راکتور هسته‌ای خیلی کوچک که در دلش قرار دارد تامین می‌کند. به همین خاطر از نظر تامین نیرو با مشکلی مواجه نیست. نادری درباره فرستادن انسان به مریخ می‌گوید: «کار ما خیلی مشکل است این طور نیست که تابلوی به مریخ خوش‌آمدید جلویمان باشد. فرستادن انسان به مریخ به قدری مشکل و پیچیده خواهد بود که ارسال MSL و موفقیتش هم نمی‌تواند پیش‌نیاز آن باشد. سفر به مریخ سه مرحله دارد: پرتاب از زمین، هدایت از زمین تا مریخ و فرود بر مریخ؛ بخش دوم این ماموریت آسان‌ترین قسمتش خواهد بود و سختی کار به ترتیب فرود بر مریخ و پرتاب از زمین است. مشکل‌ترین فاز فرود در مریخ، کند کردن سرعت فضاپیما است. در حال حاضر و در ماموریت‌های کنونی سپر حرارتی، چتر و موتورها می‌توانند سرعت را بکاهند. اما وقتی فضاپیمای حامل انسان بخواهد با ۲۰ تا ۲۵ برابر وزن و اندازه بر سطح مریخ فرود آید کار سخت‌تر خواهد بود. ما هنوز فن‌آوری مورد نیاز این کار را نداریم.»

نادری در طور سالیان چند بار تخمین‌هایی برای زمان احتمالی سفر انسان به مریخ اعلام کرده؛ پیش‌تر معتقد بود شاید بتوان بین ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ به این هدف رسید اما تازگی در بازنگری حرف‌هایش بر اساس آخرین دست‌آوردها می‌گوید قبل از ۲۰۵۰ این کار شدنی نخواهد بود. از نظر او فقط مشکلات علمی و فنی مانع نمی‌شوند. بخش مهمی از مشکلات مالی هستند و با توجه به کاهش‌های اخیر بودجه به نظر نمی‌رسد تا نیمه قرن میلادی حاضر بتوان بر مریخ قدم زد.

نادری سرانجام بعد از ۳۶ سال فعالیت در ناسا در فوریه ۲۰۱۶ تصمیم به بازنشستگی گرفت و طی نامه‌ای با همکارانش خداحافظی کرد؛ او با اشاره به این که ۳۶ سال گذشته در نظرش در چشم به هم زدنی سپری شده می‌نویسد: «۳۶۶ سال قبل زمانی که به ناسا پیوستم فکر می‌کردم تا وقتی شور و شوقم نسبت به کار باقی است این‌جا می‌مانم و روزی که احساس کنم این اشتیاق در حال کم‌رنگ شدن است آن را ترک خواهم کرد. حالا بعد از ۳۶ سال نه تنها آن روز نیامده، بلکه هر آن‌چه باعث عشقم به کار در این مکان بود بیش‌تر هم شده. با این وجود فکر می‌کنم اکنون زمان درستی برای این است که مشعل را به فرد دیگری بدهم.»

فیروز نادری در سال ۲۰۱۶ اعلام بازنشستگی کرد.

فیروز نادری در سال ۲۰۱۶ اعلام بازنشستگی کرد. او از سال ۲۰۱۱ مدیر ماموریت‌های اکتشاف منظومه‌ی شمسی بود.

نظر نادری درباره ایرانیان خارج از کشور، ملیت و نظریه‌ی هاوکینگ

مسئله این است که ما در این کشور گردشگر نیستیم. دو نسل متفاوت آمریکایی ایرانی‌تبار داریم؛ نسلی داریم که این‌جا متولد شده و هم‌این‌جا رشد کرده؛ در سوی دیگر نسل ما که دو زندگی متفاوت را تجربه کرده و به هردو تعلق خاطر دارد. خود من حتی تصورش را هم نمی‌کردم سالیان سال بگذرد و هم‌چنان در آمریکا زندگی کنم.

naderi7

در سال ۲۰۱۶ ناسا یک سیارک را به افتخار فیروز نادری، به نام او کرد.

من عاشق ایرانم؛ ریشه‌هایم به ایران بر می‌گردد و جایی است که یکی از قدیمی‌ترین و مغرورترین تمدن‌های بشری در آن شکل گرفته. از سوی دیگر بیش از دو-سوم عمرم را در آمریکا گذرانده‌ام و عاشق این کشورم. من هم‌آن‌قدر که ایرانی هستم آمریکایی هم هستم؛ این پیوند جدا شدنی نیست، درست مثل وقتی که زرده و سفیده تخم مرغ را هم زدید دیگر نمی‌توانید از هم تفکیک‌شان کنید. اما فارغ از این بحث‌ها یکی از چیزهایی که کار فضا به شما یاد می‌دهد این است که همه ما در انسان بودن‌مان مشترک و متحدیم. هر وقت که خیلی مغرور می‌شویم بد نیست برگردیم و خودمان را از فضا نگاه کنیم که فقط یک نقطه ریز در بی‌کران‌ها هستیم. از فضا همه ما زمینی هستیم و ملیت‌ها رنگ می‌بازند.

در مصاحبه‌ای از عقیده‌ی نادری درباره‌ی نظریه‌ی فیزیک‌دان مشهور استیفن هاوکینگ درباره‌ی عدم وجود خدا سوال می‌شود؛ نادری در پاسخ می‌گوید که به هیچ‌کدام از ادیان و مذاهب اعتقادی ندارد ولی اعتقاد به خدا را سوای از اعتقاد به دین می‌داند.

دستاوردها و افتخارها

فیروز نادری در طول زندگی حرفه‌ایش بارها تقدیر شده؛ بالاترین نشان ناسا، مدال خدمات برجسته، را گرفته، به عنوان فرد موثر سال ایالات متحده آمریکا انتخاب شده، جایزه لیبرال را در ۲۰۱۴ دریافت کرده، نشان افتخار الیس آیلند را در سال ۲۰۰۵ به سینه زده و به عنوان یکی از رهبران برجسته تاریخ ناسا برگزیده شده.

اما آن طور که خودش می‌گوید یکی از آن‌ها را که آخرین‌شان هم هست بیش از همه دست دارد و آن نام‌گذاری یک سیارک به نام او است. این سیارک که پیش‌تر (EL1 1989 5515) نام داشته ۱۰ کیلومتر قطر دارد و به کمربند سیارک‌های بین مریخ و مشتری تعلق دارد. ناسا برای این تغییر نام ناگزیر شده از انجمن بین‌المللی نجوم (IAU) این موضوع را درخواست کند که با موافقت آن‌ها به انجام رسیده.

فیروز نادری در کنار ماکت مریخ‌نورد کنجکاوی

فیروز نادری در کنار ماکت مریخ‌نورد کنجکاوی. او نقشی بسیار موثر در موفقیت ماموریت‌های مریخ داشت.

یکی دیگر از یادگاری‌های ماندنی برای نادری شکستگی بینی‌اش است؛ فیروز واقعه را این طور تعریف می‌کند که: «دماغم درست روزی که از رساله دکترایم دفاع کردم شکست ولی اقدامی برای درمانش نکردم؛ ماجرا از این قرار بود که بعد از دانشگاه برای تماشای مسابقه بیسبال رفته بودم؛ یک دستم ساندویچ بود و دست دیگرم نوشیدنی که یکی از بازیکنان مشهور آن دوره به توپ ضربه زد و مستقیم خورد به دماغ من و بعد برگشت توی زمین؛ اگرچه دماغم شکست ولی خاطره‌ای شد برای خودش و من هم یادگاری نگهش داشتم!»

در اسلام تاکید شده که اگر در وطن‌تان امکانات موفقیت فراهم نیست هجرت کنید؛ عمل به این مهم را از همان صدر اسلام شاهدیم (هجرت عده‌ای از مسلمانان به دستور پیامبر به حبشه)؛ از سویی درست خلاف این نظر هم در هم‌آن آغاز اسلام و باز به دستور پیامبر انجام شده (استقامت مسلمانان در شعب ابی طالب)؛ به نظر شما یک «استعداد» چه باید بکند؟ راه هجرت پیش بگیرد یا با تمام سختی‌ها در وطن بماند؟ فکر نمی‌کنید تصمیم در این مورد به جهان‌بینی افراد بر می‌گردد؟ و این‌که گاهی یقین به بیهوده بودنِ «ماندن»؟ اگر کشور زادگاه نادری امکانات مادی و مهم‌تر، معنویِ رشد و بالندگی او را فراهم می‌کرد امروز او باز می‌توانست به چنین جایگاه رفیع بین‌المللی دست یابد یا فقط کشوری خاص می‌توانست به این مقام برساندش؟ کشورهایی که با آغوش باز «استعدادها» را میزبانی می‌کنند چه در اختیارشان می‌گذارند که گذر زمان را هم متوجه نمی‌شوند؟

توضیح: متاسفانه تاریخ برخی فعالیت‌های فیروز نادری در منابع مختلف و حتی مصاحبه‌هایی که با ایشان انجام گرفته متفاوت ذکر شده؛ نویسنده تا حد ممکن برای یافتن زمان‌های  درست تلاش کرده ولی احتمال خطا در این زمینه را رد نکرده و بدین وسیله پیشاپیش از شما خوانندگان محترم پوزش می‌خواهد.

منبع: قلم نیوز

نظرات بینندگان