گازکشی در تهرانِ روی گسل، خودش یک معضل است. استاندار تهران میگوید در صورت بروز حادثه همین گاز شهری که با لوله به تمام خانههای شهر رفته میتواند فاجعهآفرین باشد. میانگین عمر تجهیزات انتقال برق تهران هم از 25 سال گذشته است که خودش میتواند بالقوه، عامل افزایش آتشسوزیها باشد و در صورتی که قرار باشد فشار بر شبکه برق افزایش پیدا کند تا مصرف گاز کم بشود، مشکلات بیشتر هم خواهد شد.
تمام آموزشی که ما مردم عادی برای روبهرو شدن با بحران دیدهایم، به مانورهای سالانه زلزله در مدارس خلاصه میشود؛ نمایشی برای پرکردن ساعتی به نام «ساعت زلزله» که بعضا با نواختهشدن زنگ زلزله آغاز میشود و به تعطیلی کلاس درس و بازی در حیاط مدرسه میگذرد، اگر دوربین صدا و سیما با هماهنگی قبلی به مدرسهای برود، ممکن است بخش دیگری از این نمایش شامل باندپیچی دست و سر بچهها برای بهترشدن گزارش باشد؛ در غیر این صورت حتی خود مانور هم ممکن است با تشخیص مسوولان مدرسه در کلاسهای درس اجرا نشود.
آتشسوزی پلاسکو علاوه بر این که نشان داد ساختمانهای شهر چقدر ناایمن هستند و میتوانند چه داغی به دل مردم بگذارند، یک چیز دیگر را هم روشن کرد و آن اینکه در نبود قوانین روشن و الزامآور برای آموزش مردم در مورد برخورد با شرایط اضطراری، جان عده زیادی از همین مردم و نیروهای امدادی در خطر است.
در خیلی از جاهای دنیا اما رویه این طور نیست؛ حتی در کشورهایی مثل کانادا و بسیاری از نقاط اروپا که خطر زلزله آنها را چندان تهدید نمیکند، مقررات و آموزشها برای برخورد با شرایط بحرانی بسیار جدی و سختگیرانه است.
«شقایق» یک دانشجوی ایرانی که در کانادا زندگی میکند در مورد تجربه خودش در طول زندگی در این کشور میگوید: « با وجود آنکه در کانادا امکان زلزله کم است، تمام مانورها مربوط به آمادگی برخورد با زلزله و تیراندازی است، مانورها معمولا در هر سال تحصیلی یک بار تکرار میشود در زمان مانور همه باید از مسیرهای اختصاصی که قبلا اعلام شده از ساختمان بیرون بروند و در محوطهای از پیش تعیینشده جمع شوند، استادان موظف هستند در کلاس را قفل کنند و از ساختمان بیرون بیایند، در زمان مانور های تیراندازی هم قانون این است که هیچکس نباید در راهروها یا پلهها باشد، وقتی مانور اعلام میشود همه باید در اتاقها باشند و از جایشان حرکت نکنند تا مانور تمام شود، این مانورها آنقدر جدی و سختگیرانه اجرا می شود و بعد از دو سه سال زندگی در این جا برای همه جا میافتد که در شرایط اضطراری باید چه طور رفتار کنند و چه چیزی واقعا اهمیت دارد.»
«محمد» که در دانمارک زندگی میکند در این مورد میگوید: « زنگ مانور آتشسوزی در مراکز آموزشی هر شش ماه یک یک بار زده میشود. برای استادها در همه کلاسها لباسهای شبرنگ وجود دارد که به محض آغاز مانور آنها را میپوشند و بعد دانشجویان را راهنمایی میکنند که از ساختمان بیرون بروند و در حیاط حضور و غیاب انجام میدهند، یک مانور سراسری هم هست که سالی یکبار انجام میشود. زنگ آن در سر تا سر کشور شنیده میشود و همه مردم باید زمان شنیدن آن ساختمانها را ترک کنند و به فضای باز بروند. علاوه بر این در زمان بروز حادثه در یک محله، معمولا شهرداری به همه ساکنان آن منطقه پیامک میفرستد و مردم را در جریان نکات ایمنی مورد نیاز در آن شرایط خاص قرار میدهد.»
«بهنام» که در آلمان زندگی میکند، در مورد آموزشهای مربوط به اصول ایمنی و برخورد با شرایط اضطراری در این کشور میگوید: « علاوه بر آموزش و تمرین مدام مانور آتشسوزی در مدارس، همه کسانی که میخواهند گواهینامه رانندگی بگیرند هم باید اول در دوره کمکهای اولیه شرکت کنند و گواهی بگیرند، نه تنها در آلمان بلکه در تمام اروپا وقتی کسی میخواهد کار تازهای پیدا کند باید اول دورهای مربوط به بازآموزی اصول ایمنی را طی کند، در آغاز کار به همه تازهواردها در مورد وظایفشان در شرایط اضطراری توضیح داده میشود، راههای خروج و جای کپسولهای آتشنشانی را در اختیار آنها میگذارند و محل تعیینشده برای تجمع بعد از سانحه در ساحتمان را برایشان مشخص میکنند. علاوه بر اینها از آنجاکه در صورت بروز حادثه مسئولیت مدیران شرکتها بسیار بالاست، معمولا شرکتهای بزرگ یک کارمند دارند که شرایط ایمنی محیط کار و آموزش کارکنان را به صورت مرتب چک میکند و به پرسشها پاسخ می دهد. تکرار این آموزشها آنقدر در طول زندگی افراد انجام میشود که مردم کاملا میدانند در شرایط بروز حادثه باید چه کاری انجام دهند.»
همزمان با تلاش آتشنشانها برای خاموشکردن آتش در طبقات بالایی ساختمان پلاسکو، عدهای از کسبه بدون اجازه وارد ساختمان شده بودند تا اموالشان را نجات دهند، همین یک مثال هزینهساز به روشنی نشان میدهد که چقدر در آموزش اصول و مقررات امینی در کشور با مشکل مواجه هستیم. شاید نتوانیم اختیارات شهرداری یا امکانات آتشنشانی را برای بررسی ایمنی ساختمانهایی که در آنها زندگی میکنیم افزایش دهیم، اما احتمالا میتوانیم دستورالعملهای ساده مربوط به زمان بروز حادثه را با خودمان مرور کنیم و به دیگران هم آموزش دهیم:
-برای شروع، تمام شمارههایی را که در شرایط اضطراری ممکن است مورد نیاز باشد بنویسید و در جایی در معرض دید اهالی ساختمان قرار دهید، این شمارهها علاوه بر شماره نیروهای امدادی، شامل امداد گاز و آب و برق هم میشود و کمک میکند در شرایط خاص بتوانید درخواست کنید که برق و گاز قطع شود.
-کسانی که در ساختمان مسوولیتی دارند، از جمله سرایدار و مسئول شوفاژخانه یا افرادی مانند آنها باید توسط آتشنشانی آموزش داده شوند تا در صورت لزوم، علاوه بر تماس با نیروهای امدادی بتوانند قبل از رسیدن آنها، شرایط اضطراری را مدیریت کنند.
-از مهمترین چیزهایی که باید در مورد ساختمانی که در آن زندگی و کار میکنید بدانید، راههای خروجی ساختمان است، همه ساختمانها باید علائم شبرنگ بدون نیاز به برق برای نشاندادن راه خروج از ساختمان داشته باشند.
-سیستم برقکشی ساختمانها باید طوری طراحی و عایقبندی شده باشد که از گرمشدن زیاد آن جلوگیری شود، علاوه بر این باید در نظر داشته باشید که اضافه بار الکتریکی روی سیمپیچی ها میتواند خطرناک باشد؛ بنابراین بهتر است از وصلکردن چندراهی به یک پریز برق خوداری شود.
همه ساختمانها باید مجهز به دستگاههای اعلام و اطفاء حریق و کپسولهای آتشنشانی مناسب با کاربری ساختمان باشند. کپسولها باید در دورههای منظم توسط آتشنشانی بازدید شوند، ساکنان و کارکنان ساختمان باید در مورد کار با این وسایل آموزش ببینند. علاوه بر این خود ساختمانها باید در دورههای زمانی مشخص توسط آتشنشانی بازدید شوند تا در صورت وجود مشکل پیش از بروز شرایط اضطراری برای آنها چارهاندیشی شود. کارکنان و ساکنان ساختمان باید در دورههای منظم در مورد استفاده از وسایل اطفاء حریق، چگونگی برخورد با شرایط اضطراری و راههای خروجی ساختمان آموزش ببینند.
در نظر داشته باشید که :
-آتشسوزی در آشپزخانهها بسیار شایع است؛ بنابراین در زمان پخت و پز باید احتیاطهای لازم را انجام دهید.
-سیستمهای الکتریکی که برق زیادی مصرف میکنند باید به پریزهای مستقل وصل باشند، اضافهبار روی سیستم سیمکشی منازل یا ادارهها میتواند باعث گرمشدن آنها و ایجاد مشکل باشد.
-مراقب باشید که موارد مشتعلشونده در نزدیکی وسایلی که گرما، جرقه یا اشعه تولید میکنند قرار نداشته باشد. از قبل بدانید که موارد قابل اشتعال در کجا قرار دارند، تا در صورت بروز حادثه بتوانید نیروهای امدادی را در این مورد آگاه کنید.
-اگر در ساختمان شما افراد دارای نیازهای خاص، کار یا زندگی میکنند، بدانید که آنها معمولا در کدام طبقه و در کجای ساختمان هستند تا در صورت بروز حادثه بتوانید به پیداکردن سریع آنها کمک کنید.
-بهتر است همه ساختمانها به سیستم اطفاء حریق بارانی مجهز باشند تا در صورت بروز حادثه از گسترش آتش جلوگیری شود.
-طرح و نقشه ساختمان را پیدا کنید و در جایی قابل دسترس قرار دهید، این اطلاعات در زمان حادثه میتواند به سرعت امدادرسانی کمک کند.
-یک منطقه امن مشخص تعیین و همه را در مورد آن آگاه کنید تا در صورت بروز حادثه همه کسانی که از ساختمان خارج میشوند بدانند باید در کجا تجمع کنند، به این شیوه هم استرس کمتری به اعضای ساختمان وارد میشود و هم امکان سرشماری افراد بعد از بروز حادثه سرعت میگیرد.