پالمیرا که در امتداد جاده ابریشم قرار داشت، زمانی شهری بود که تمام مستعمرات امپراتوری روم از طریق آن اداره میشد. برای قرنها پالمیرا محل برخورد فرهنگهای شرق و غرب بود، مردم با هر دین و آیینی در این شهر به صورت قبیلهای زندگی میکردند، خدایان شهر ترکیبی از خدایان اعراب و خدایان محلی بودند، معماری خاص این شهر هم که در معبدها و بازمانده مکانهای مقدس آن دیده میشود حاصل همین تداخل فرهنگهای شرقی و غربی در شهر بود.
در قرن سوم میلادی شهر در اوج شکوفاییاش بود، پس از این که در برابر حمله شاپور اول مقاومت کرد، امپراطوری مستقلی در آن شکل گرفت که بر سوریه امروزی و بخشهایی از شمال مصر مسلط بود، عمر این امپراطوری آنقدرها طولانی نشد، در 270 میلادی امپراتور روم به شهر حمله کرد و آن را به کلی از بین برد. در سالهای بعد شاه تازهی شهر تلاش کرد که شهر را در همان ابعداد قبلیاش بازسازی کند.
پالمیرا مدتی در اختیار امپراطوری مسیحی بیزانس بود و پس از سقوط این امپراطوری، به دست ترکان مسلمان افتاد. در قرن چهارم میلادی مردم شهر مسیحی شدند، در نیمه دوم هزاره اما، پس از این که زبان مردم پالمیرا و یونان به عربی تغییر کرد، دین مردم هم به اسلام تغییر کرد.
بیشتر آثار هنری باقیمانده در این شهر که در فاصله 200 کیلومتری از دمشق قرار دارد، رنگ و بوی یونانی دارند، با این حال عدهای از باستانشناسان معتقدند که آثار هنری بازمانده در این شهر در واقع تحت تاثیر هنر اشکانیان ساخته شدهاند، شیوههای رزم این شهر هم متاثر از امپراطوری پارسیان بوده است، اما از آنجا که پالمیرا در دورانهای مهم تاریخیاش کتابخانه یا دانشگاه نداشته، در طول تاریخ اهمیتی مشابه شهرهایی مثل انطاکیه و ادسا به دست نیاورده است. از آثار باستانی شهر بسیاری چیزها از جمله مجسمه و سرستونها به موزههای اروپایی رفته تا نشانی از روزگار ادغام شرق و غرب در خاورمیانه باشد اما بناها را نمیشود به این راحتی جابهجا کرد؛ در نتیجه چیزهایی از تاریخ چند هزار ساله این شهر در سوریه باقی ماند: ساختمان مجلس، بخش بزرگی از حمام دیوکلسین ( نام یکی از پادشاهان مهم شهر)، محفل یا محل همایشهای شهر، ساختمان دادگاه، دیوار نگاریهای محفل شهر، معبد بل، معبد بالشمین، معبد نبو، معبد اللات، و معبد بلهامون، ردیف ستونهای سنگی، مزار های معابد، بنای چهار دروازه و بخشی از دیوارهای عظیم دور شهر.
مثل بسیاری شهرهای دیگر خاورمیانه، پالمیرای تاریخی هم در سال 2015 به دست شورشیهای داعش افتاد. شاهدان عینی میگویند این گروه افراطی در همان روزهای اول تسلط بر شهر، بازماندههای معبد اللات و بالشامین را تخریب کردند و بعد از آن معبد بل. دیوارهای تاریخی شهر هم به دست این گروه تخریب شد. سربازان داعش از جمله مجسمه منحصر به فرد یک شیر دو هزار ساله را نابود و فیلمش را در شبکه خبریشان منتشر کردند، فیلمهای پتک کوبیدن روی آثار باستانی برای داعش اثر تبلیغاتی بسیاری وسیعی داشت و تا چند روز در صدر اخبار باقی ماند؛ ایده خوبی برای تبلیغات سیاسی شورشیان. علاوه بر این آثار باستانی، پالمیرا یکی از مهمترین مراکز تولید برق در سوریه بود که با سقوطش جریان برق به سمت دمشق را با مشکل روبه رو کرد.
اما در همیشه روی یک پاشنه نمیچرخد، در پی ضعیفشدن داعش از اواسط سال جاری میلادی، این گروه بعد از از دست دادن استحکاماتش در عراق پالمیرا را هم از دست داد، پس از آن یک عکاس AFP که دو سال قبل از جنگ از منطقه عکاسی کرده بود به پالمیرا رفت تا سطح خرابیها را در عکسهای تازهاش نشان دهد.
بعدها گفته شد که داعش در جریان تسلط بر شهر، تنها بخشی از آثار باستانی را نابود کرده و تعداد زیادی از بازماندههای تاریخی منطقه را به دست قاچاقچیان عتیقه داده است و از این راه کسب در آمد میکند، با این حال از بناهای شهر چیز زیادی باقی گذاشته نشد. بعد از این که دولت سوریه دوباره بر پالمیرا مسلط شد مسوولان میراث فرهنگی این کشور اعلام کردند که هر چند امکان بازسازی کامل همه ویرانیها و جبران خسارتها ممکن نیست اما با کمکهای بینالمللی از جمله از طرف یونسکو میتوان بخشی از خسارتها را جبران کرد؛ گرچه این امیدواری هم زیاد از حد خوشبینانه از آب در آمد.
اواخر هفته گذشته که معلوم شد گروه داعش شانسی برای حفظ حلب ندارد، حمله به پالمیرا دوباره آغاز شد، رویترز گزارش داده است که در این حمله ها دهها نیروی نظامی سوریه کشته شدند، در نهایت داعش مرحله به مرحله کنترل سیلوهای نزدیک شهر و بعد میدانهای نفت و گاز منطقه را به دست آورد، روز یکشنبه شهر پالمیرا برای بار دوم به طور کامل به دست داعش افتاد. این بار چیز زیادی برای غارت شدن در پالمیرا وجود ندارد. شهری که روزی در دوران حکومت ملکه زنوبیا، عروس شهرهای شرق بود، حالا در دوران قدرتمندی مردان سیاستباز و سلطه جو، چیزی جز تلهای انبارشده سنگ نیست.