شهری که از دور دل میبرد و...
همه آنهایی که مجبور هستند در شهر تهران روزگار بگذرانند، میدانند که این شهر هر دم از مایههای زندگی تهیتر میشود و هر لحظه زندگی در این شهر دشوارتر و خستهکنندهتر میشود! شهری که باشندگانش در چله تابستان از آلایندگی خفقانآور هوا و گرمای نامروتش در رنج و عذابند و در زمستانهایش از پدیده وارونگی هوا جان به لبشان میرسد که بر سر شهر خیمه سنگین میزند و همانند فرشته مرگ، داسش را بر سر شهروندانش به پرواز درمیآورد و عدهای را روانه بیمارستان میکند و برخی را به دیار عدم میفرستد...
این شهر هیولاسان اما تنها به آلودگی هوا و ترافیک سرسامآور و شلوغی غیر قابل تحملش خلاصه نمیشود! تهران شهر برجهای سر به آسمان کشیده و ساختمانهای مجلل و مجتمعهای آپارتمانی مدرن نیز هست. ساختمانهایی که گهگاه تنها چند ماه و هفته زمان نیاز دارند که طبقه طبقه بالا بروند و خودی نشان دهند. ساختمانهایی که بیشتر آنها بی هیچ تعارفی فقط از دور دل میبرند و نزدیکشان که بشوی و مجبور باشی داخلشان زندگی کنی، زهرهات را آب میکنند. دیوارهایی به نازکی کاغذهای کاهی سالها در انبار مانده که اصلا در بند نگهداری راز ساکنانش نیستند؛ ساختمانهایی با پایههای سست که همچون بید به خود میلرزند و با هر تکان کوچکی (حتی اگر صدای پای کودکی باشد!) همانند کشتی بی لنگر کژ و مژ میشوند؛ ساختمانهایی که چنان برِ دلِ هم ساخته میشوند که گاهی اوقات با خود فکر میکنی که زندگی خصوصیت را با چندین خانواده و همسایه شریک هستی و...
امروز از هر شهروند تهرانی که بپرسیم، تجربه دست اولی از ساختمانهایی دارد که ظرف چند شبانهروز همچون قارچ از زمین روییدهاند و با نام و عنوان مجتمع ساختمانی فلان و برج بهمان گردنفرازی کردهاند! اما این که تا چه میزان اصول معماری و شهرسازی در آنها رعایت شده و تا چه پایه از ایمنی برخوردارند، نکتهای است که با خبرهای بدی که هر از چندی از فروریزی ساختمانها در خروجی رسانهها مینشیند، خوشبینی در این زمینه را دشوار میکند!
قانونی که رعایت نمیشود
نشست هر سازه ساختمانی که کمتر از 1500 متر باشد، معمولا سیل شماتتها و نقدها را به سوی مهندس ناظر ساختمان روانه میکند اما ساختمانهایی که بیشتر از 1500 متر فضا دارند، در طول روند ساختوساز با چهار ناظرِ معمار، عمران، برق و مکانیک سروکار دارند که با این وصف نیاز به گفتن نیست که در صورت بروز خطا و مشاهده قصور هر چهار ناظر موظف به پاسخگویی هستند. در حالی که آن چه بر روی کاغذ به عنوان قانون نظام مهندسی نوشته شده، در هر متراژی چهار مهندس ناظر موظف به نظارت بر روند کار هستند که میتوان حدس صائب زد که در همه ساختمانها این قانون رعایت نمیشود و شاید یکی از عوامل عمده نشست ساختمانها و ریزش خانهها همین رعایت نکردن قانون پیش گفته باشد.
گره بزرگ!
کشمکش میان سازمان نظام مهندسی و شهرداری تهران بر سر صلاحیت رسیدگی به پروندههای ساختمانی داستان دانستهای است. پس از آن که شهرداری ارجاع پروندههای ساختمانی به سازمان نظام مهندسی را به صورت یک طرفه لغو کرد، تنشهایی بین شهرداری و نظام مهندسی رخ داد. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که این اقدام شهرداری، کاملا غیرحرفهای انجام شده و امری غیرقانونی است و ضروری است که به سرعت اجرای آن متوقف شود. قانونی که با استناد به آن نیاز به صدور مجوز از سوی نظام مهندسی برای معماران و بساز و بفروشها نالازم و منتفی میشود. دلیلی که شهرداری برای قانون اخیر مطرح میکند، زمانبر بودن صدور مجوز ساخت و ساز است که برخی از آن به عنوان «گره بزرگ» یاد کردهاند.
«شناسنامه فنی» نقطه پایان کشمکش!
پس از چند جلسه پر حرارت و پادرمیانی شورای شهر قرار بر این شد که ارائه شناسنامه فنی ملکی قبل از صدور پایان کار صورت گیرد؛ موضوعی که میتواند موجب افزایش کیفیت ساخت و سازها و پاسخگو بودن باشد. سند مکتوب شناسنامه ملکی - فنی سبب خواهد شد که سازندگان ساختمانها این سند را به عنوان گواه سلامت ساختمان و رعایت نکات ایمنی و فنی در اختیار خریداران قرار دهند و بر اساس همین سند نیز در برابر مردم و نهادهای قضایی پاسخگو باشند.
کابوس زلزله
در هر حال شناسنامه فنی ساختمانها افزون بر این که میتواند اطمینانی به خریداران ببخشد اما با این همه پایان کار نیست؛ چرا که ریزش ساختمانها و عدم رعایت نکات ایمنی در ساختمانها در پایتخت معضلی است که نمیتوان آن را نادیده و نابوده گرفت. شهری که بنا به هشدار بسیاری از زمین شناسان بر روی گسلهای زلزله قرار گرفته است و هر لحظه بیم زلزلهای شهرآشوب بر بالای سر این شهر چرخ میزند! زلزلهای که به گفته زمینشناسان برای سلامت گذر کردن از آن نیازمند ساختمانهایی با درجه بالای ایمنی هستیم. زلزلهای که شوربختانه در صورت وقوع با فاجعه انسانی همراه خواهد بود.
معضل ساختمانهای بالای هفتاد سال
بر اساس یک تحقیق کارشناسی عمر مفید هر ساختمان فارغ از خصوصیات آب و هوایی و اقلیمی هفتاد سال تعییین شده است. شهر تهران به ویژه در مناطق جنوبیاش مملو از ساختمانهایی است که بالای هفتاد سال عمر دارند و به نظر میرسد با زلزله بالای 5 ریشتر دچار آسیبدیدگی جدی شوند. بافتهای فرسودهای که در روزهای عادی نیز از استانداردهای ایمنی بالا برخوردار نیستند و در برابر زلزلههای بزرگ وحتی گودبرداری خامدستانه کاملا بیدفاع و آسیبپذیر به نظر میرسند.
تمهیدهای مقابله با زلزله
سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران که از یازده آذر ماه سال هفتادوهشت شروع به فعالیت کرده است با هدف کاستن از میزان خسارتهای ناشی از بلای طبیعی به ویژه زلزله محتوم شهر تهران، گروههایی را با عنوان گروههای مدیریت بحران اماکن تشکیل داده که وظیفه اصلی این گروهها آموزش مردم محلات مختلف تهران در شرایط بحرانی و به طور مشخص لحظات اولیه وقوع زلزله است. این گروهها با آموزشهایی مثل اطفاء حریق، کمکهای اولیه و آموزش قطع شریانهای خطرناکی مثل برق و گاز به شهروندان ساکن در محلههای خطرخیز شهر، سعی در کاهش میزان آسیبهای زلزله وسایر بلایای طبیعی در محلات شهر تهران دارند.
شیلی و ژاپن، پیشتاز در مهار خروش طبیعت
ژاپن یکی از کشورهایی است که توانسته با مدیریت روند ساختمانسازی و برنامهریزیهای بلندمدت زلزله را به رویدادی پیش پا افتاده بدل کند. کشوری که یکی از زلزلهخیزترین نقاط جهان محسوب میشود و هر ساله با تعداد زیادی زلزله دست و پنجه نرم میکند که هر یک برای زمینگیر کردن کشوری کافی است اما توانسته با اراده معصوف به حل مشکل از این بحران گذر کند و الگوی مناسبی در این زمینه برای کشورهای دیگر زلزلهخیز تدارک ببیند. شیلی نیز کشوری است که روی گسلهای بیشمار زمین قرار گرفته است و هر از چندی ناگزیر است با زلزله والبته سیل رو در رو شود اما از چند دهه پیش به این طرف، دولت شیلی با گذراندن قوانین و تدوین قوانین سختگیرانه توانسته تا حدود زیادی ایمنی ساختمانها را در برابر سیل و زلزله بالا ببرد. به عنوان نمونه در کشور شیلی به نقاطی که بر روی گسل و یا مسیر رودخانه قرار دارند مجوز ساختوساز داده نمیشود و در این کشور ساختمانسازی نیازمند طی کردن مسیر طولانی کارشناسی و آزمایش زمین و خاک و مصالح ساختمانی است!
کلام آخر
با این که اعضای شورای شهر تهران همراه با زلزله شناسان، هر از چندگاهی به آسیبپذیری بالای شهر تهران و معماری ناایمن آن اشاره میکنند اما هنوز تا ایمنسازی بناهای شهر تهران فاصله زیادی داریم. ساختوسازهای بیرویه و بیمبنا، از بین رفتن پوشش گیاهی زمینهای اطراف تهران، ساختمانسازی روی گسلهای پرخطر و... همچنان مشکل بزرگ کلانشهر تهران است که حل ناشده باقی ماندهاند. تاریخ سرزمین ما را میتوان بر اساس بلایای طبیعی نیز نوشت. کشور ما یکی از بلاخیزترین نقاط جهان است. زلزلهها و سیلهای زیادی داغ بر دل نسلهای ایرانی زده است. زلزله بم، بوئینزهرا، رودبار و... نمونههایی از زلزلههایی است که شمار زیادی از هموطنان مارا داغدار کرده است. با نگاهی به کشورهایی که گره این مشکل را باز کردهاند میتوان بیدرنگ این نتیجه را گرفت که ایمنی در برابر سیل و زلزله کار ناشدنیای نیست و میشود با اندکی حساسیت به سرمایههای معنوی و مادی کشور و برنامهریزیهای بلندمدت و نظارت بیشتر بر امر ساخت و ساز و سروسامان دادن به معماری شهرها به ویژه شهر تهران از میزان خسارت این بلاها کاست و با کمترین خسارت از بحرانها گذر کرد.