بهانه این سطور، انعکاس مکرر و پر بازتاب نامه منتشره جنابعالی در خبرگزاریهای گوناگون در شرایطی است که هجمه به پزشکان به بهانهها و توجیهات بعضا بلادلیل، به عادتی مألوف در عرصه رسانهای بدل شده است. امید که جامعه رسانهای به همان منوال که هجمه به پزشکان را همواره پوشش میدهد در انعکاس پاسخهای پزشکان نیز جانب انصاف را رعایت کند.
از انصاف سخن گفتن در هیاهوی بیانصافیها و بداخلاقیها، سیرت خجسته نگارندهای میتواند بود که در گفتار نیز با انصاف و بر مدار انصاف سخن گفته باشد. قاطبه همکاران شریف پزشک، همراه و همقدم با بیماران عزیز و رنجهایشان، لحظههای طولانی تنفس در فضای طبابت روزمره را؛ در مواردی بیچشمداشت و بلاعوض؛ به هزینه نشستهاند. صدور حکم پیش از محکمه در شرایطی که نه دانش تخصصی که به قضاوت آن نشستهایم را دارا باشیم و نه اشرافی جامع به سیر وقایع از منظری تخصصی، خود توهمی است که به انتقاد از آن قلم راندهاید. آری... داغ کیارستمی سازمان نمیخواهد... داغ هیچ انسانی سازمان نمیخواهد... پزشک پیش از آنکه پزشک باشد انسان است و ارزش جان آدمی برایش نه به حرمت نامها که به حرمت تک تک رنجهای دفتریست که پیکر شریف «آدمی» را صورت بخشیده؛ همو که سختترین لحظات زندگی را به چشمداشت مرهمی بر وجود، به طبیب روی آورده است و احترامی متقابل و اعتمادی فی مابین، سنگ بنای درست این رابطه را تشکیل میدهد و تخریب این احترام و اعتماد، بیماران را به طریق اولی متضرر میکند.
هنرمندی پیشکسوت در محفلی با تشویقهای مکرر و بعضا همراهی هنرمندان حاضر، ادبیاتی توهینآمیز همراه با قضاوتی پیش از محکمه را بر سخن رانده است که غیرقابل توجیه، غیراخلاقی و غیرمنصفانه است و در این حین، هنرمندان عزیز بهجای تخطئه سویه غیراخلاقی این رویداد، به توجیه و فرافکنی نشستهاند؟! عجیب از اصناف و جامعهای که به کوچکترین توهینها واکنش نشان میدهد و از پزشکان انتظار دارد در تجربهای روزمره، به فراوانی تنها شاهد توهینها و ادبیاتگاه ناشایست این و آن به بهانه داغدار بودن باشد!
از توهم گفتید و تبسم بر لبانمان نشاندید. این حقیر منکر خطاهای اخلاقی و حرفهای شماری از همکاران پزشک نبوده و نیستم اما آیا در میهن عزیرمان تنها پزشکانند که هر روزه از مسئولیتهای حرفهای و اخلاقی تخطی میکنند؟! آیا تمامی قضات، کارمندان، کارکنان نیروهای مسلح، مهندسین، کسبه بازار و هنرمندان نعل به نعل اخلاق و مسئولیتهای انسانی قدم میزنند و این تنها پزشکانند که به ناحق بر مصدری نشستهاند که شایسته آن نیستند و هر روزه از مسئولیتهای انسانی تخطی میکنند؟ اگر نه که پس کدام یک از سایر مشاغل شریف حاشیههای حرفهای بیست و سی دارد؟ اگر نه که پس وجاهت و شأن کدام یک از سایر حرف شریف با این حجم انبوه هجمهها از تریبونهای رسانهای هر روزه تخریب میشود؟
هنوز حافظهٔ تاریخی مردم سخنان فریدون جیرانی، امین تارخ، پرستو صالحی، صبا کمالی، ماهایا پطروسیان، فقیه سلطانی و سایر هنرمندان را در خصوص فساد پشت پرده عرصه سینما به دست فراموشی نسپرده است و چگونه است که سلامت روان و فرهنگ یک جامعه، ارزشی کمتر از سلامت جسمانی مردم آن دارد؟ هنرمندان تا چه اندازه حاشیههای هنرمندان در صداوسیما و بیست و سی آن را قادر به تحملند؟ بازیگران شریف برای پروژهای چند ماهه، چه مبالغی را مطالبه میکنند؟ ورزشکاران و فوتبالیستهای عزیز، از باشگاههای عمدتا دولتی جهت حضور حرفهای برای یک فصل، چه مبالغی را به قرارداد مینشینند؟ و به همین ترتیب بسیاری مشاغل دیگر... چگونه است که میانگین دریافتی 13.9 میلیون تومانی پزشکان متخصص در ماه، برای بخشی از جامعه این قدر سنگین است؟ آنهم بعد از بیست و چند سال تحصیل که حداقل نیمی از آن به شرایطی غیرانسانی و دشوار و تلاشی مستمر حاصل شده است و به صورتی میانگین عمدتا پس از ۳۵ سالگی که ماقبل آن به دریافتی یک تا دو میلیون تومان در ماه گذشته است؟ دریافتیای که شاید برای شما و بسیاری هنرمندان دیگر خندهدار به چشم آید.
جناب بهداد! اگر توهم برای شما واژهایست که به سادگی آن را خرج جملات میکنید و به پزشکان نسبت میدهید؛ بدانید که پزشکان «درس» توهم را خواندهاند و بیش از هر کسی به مصادیق کاربرد این واژه واقفند. اینجاست که کاربرد ترکیب عجیب «کم فرهنگ» به همان اندازه مایهٔ شگفتی و تأسف است که سایر تحلیلهای مبتنی بر داشتههای نابالغ و ناصواب ذهنیتان. سالهای بیشماری است انسان مدرن و پسامدرن از کسوت سخن گفتن «از هر دری» خارج شده است و فرهیختگی کلام را بر مبنای سخن گفتن در کسوت «دانش تخصصی» تجسم میبخشد.
عرصهٔ طبابت در میهن عزیزمان کاستیهایی دارد؛ چنان که سایر حرف؛ و احیای اخلاق انسانی و مسئولیت حرفهای در فضایی به دور از تنش؛ امری است که میبایست بیش از پیش مورد توجه یکایک همکاران پزشک قرار گیرد و این مهم را کمتر پزشکی است که معترف نباشد. جامعهٔ پزشکی با همه کاستیهای اخلاقی و حرفهای دیریست در حال ارائه خدماتی بیشمار در اعصی نقاط میهن عزیزمان، از شهرها تا روستاهای محروم و مرزی میباشد و چشمپوشی از این خدمات بیشمار و در پارهای موارد بیچشمداشت، به دور از انصاف، اخلاق و انسانیت است.
جناب بهداد! پیش از پرداختن به کاستیهای اخلاقی و حرفهای سایر مشاغل، فکری به حال فساد در عرصه سینما و ابتذال فرهنگی «هر چند کوچک» آن کنید!
سیدحسین مهرآوران، متخصص داخلی