اواخر هفته کنکور سراسری برگزار میشود و بررسیها نشان میدهد تعداد شرکتکنندگان در مقایسه با سال 89، با کاهش 40 درصدی مواجه شده است.
در همین رابطه حسین توکلی، مشاور عالی سازمان سنجش آموزش کشور، میگوید: آمار شرکتکنندگان در کنکور در سال ۹۵ نسبت به آمار داوطلبان سال ۹۴ تعداد ۱۷ هزار و ۹۶۱ نفر، نسبت به سال ۹۳ تعداد ۱۷۱ هزار و ۲۷۲ نفر، نسبت به سال ۹۲ تعداد ۲۲۳ هزار و ۵۲۱ نفر، نسبت به سال ۹۱ تعداد ۲۰۶ هزار و ۲۲۴ نفر، نسبت به سال ۹۰ تعداد ۲۷۲ هزار و ۹۳۰ نفر و نسبت به سال ۸۹ تعداد ۴۲۶ هزار و ۷۲۳ نفر کمتر شده است.
وی اضافه کرد: از میان یک میلیون و ۱۴ هزار و ۲۷۴ کارت ورود به جلسه آزمون، تعداد ۶۱۱ هزار و ۷۵۴ کارت برای خواهران و تعداد ۴۰۲ هزار و ۵۲۰ کارت برای برادران صادر شده است.
مشاور عالی سازمان سنجش افزود: کارت شرکت در آزمون کلیه داوطلبان از روز یکشبه ۲۰ تیر روی سایت سازمان سنجش قرار میگیرد. داوطلبان میتوانند از این تاریخ تا چهارشنبه ۲۳ تیر به سایت سازمان سنجش مراجعه کرده و براساس دستورالعمل ضمن مشاهده، از کارت خود پرینت تهیه کنند.
توکلی خاطرنشان کرد: آزمون سراسری سال ۹۵ در صبح و بعدازظهر پنجشنبه ۲۴ و جمعه ۲۵ تیر در ۳۶۹ شهر و در ۴۶۷ حوزه امتحانی برگزار میشود. آزمون علوم ریاضی و علوم انسانی در صبح پنجشنبه ۲۴ تیر، آزمون هنر در بعد از ظهر پنجشنبه ۲۴ تیر، آزمون علوم تجربی در صبح جمعه ۲۵ تیر و آزمون زبانهای خارجی در بعد از ظهر جمعه ۲۵ تیر برگزار خواهد شد.
این اتفاق در شرایطی است که باتوجه به نمودار هرساله، از جمعیت داوطلبان کنکور سراسری کسر شده است. بیشترین رقم مربوط به سال ۱۳۹0 است که یک میلیون و ۲۸۶هزار و ۸۱۳ داوطلب کنکور سراسری ثبتنام کرده بودند. بعد از آن و در سال ۱۳۹1 با کاهش ۱۵۰ هزار نفر داوطلبان روبهرو بوده، در حالی که تعداد آنها به یک میلیون و ۱۳۲ هزار و ۹۸۰ نفر میرسد.
تعداد داوطلبان هر ساله با فاصله تقریبا صد هزارتایی نسبت به سال قبل از خود، کاهش داشتهاند تا اینکه در سال ۹۴ رکورد جدیدی زده شده و رقم داوطلبان کنکور سراسری ششرقمی میشود و به ۸۸۰ هزار و ۷۵۶ نفر میرسد.
این اتفاق اما همزمان موجب حذف نامحسوس کنکور سراسری میشود. آنچه در دولتهای نهم و دهم گذشته بود، خبر از حذف کنکور میداد؛ بهطوریکه براساس قانون حذف کنکور که در سال 86 اعلام شد، قرار بود کنکور تا سال 90 مطلقاً حذف شود.
سال 92 قانون توسط مجلس شورای اسلامی اصلاح و چند تکلیف بر عهده سازمان سنجش و آموزشوپرورش گذاشته شد. پس از آن نیز شورای سنجش و پذیرش تشکیل شد که تأثیر 25 درصد قطعی سوابق تحصیلی را مصوب کرد.
علی لاریجانی، رئیس مجلس ابتدای مجلس نهم، درباره برگزاری کنکور سراسری گفته بود که باید کنکور حذف شود: «حذف کنکور عاملی برای بهبود طرح مدرکگرایی در کشور است. اگر مثل خیلی از کشورهای پیشرفته کنکور از آموزش عالی حذف شود، کسانی وارد دانشگاه خواهند شد که علاقه به تحصیل داشته و صرفا به دلیل دریافت مدرک و گرفتن عنوان به دانشگاه نمیروند.»
اما تلاشهای برخی نمایندگان مجلس بینتیجه ماند و کنکور هیچ وقت حذف نشد. به مرور زمان آنچه نمود پیدا کرد، حذف نامحسوس کنکور در میان داوطلبان کنکور سراسری بود؛ به طوری که هر سال با کاهش تعدادی از داوطلبان کنکور سراسری، گویا هدف حذف کنکور بدون وضع هیچ قانونی خودبهخود محقق میشود.
کیفیتگرایی جایگزین کمیتگرایی
شرکت در کنکور سراسری و کسب رتبهای هر چند بالا، در سالهای گذشته آرزوی خیلی از داوطلبانی بود که پشت سد کنکور میماندند. درحالیکه امروزه با توجه به افزایش ظرفیتها و دانشگاههای مختلف اعم از پیامنور، غیرانتفاعی و مجازی به ازای هر شرکتکننده یک صندلی خالی وجود دارد اما آنچه کنکور سراسری حال حاضر را با چند سال گذشته متمایز میکند، کیفیتگراشدن داوطلبان است.
داوطلبان شرکت در کنکورهای سراسری، هدف خود را نهتنها کسب صندلی بلکه در دانشگاههای باکیفیت میبینند. رقابت داوطلبان کنکورهای سراسری در سالهای اخیر بر سر کسب صندلیهای باکیفیت در دانشگاههای مادر است.
تفاوت کنکور دهه شصتیها و دهه هفتادیها
بااینحال آمار شرکتکنندگان در کنکور سراسری سال 95 نسبت به داوطلبان سال 94، ۱۵۳ هزار نفر کاهش داشته است. این کاهش حضور تنها تفاوت کنکور سراسری امسال با سایر سالهای اشاره شده نیست؛ چراکه براساس آمار سازمان سنجش آموزش کشور، از مجموع ٨٧٧ هزار داوطلبی که در چند روز اخیر در کنکور رقابت کردهاند، تنها حدود ٢٠ درصد از آنها جذب دانشگاههای دولتی میشوند و از آنجایی که دانشگاههای دولتی در ایران در زمره دانشگاههای باکیفیت قرار دارند و بهازای هر دانشجو، یک صندلی خالی در دانشگاهها وجود دارد، رقابت بر سر صندلی خالی به رقابت بر سر صندلی باکیفیت تبدیل شده است. اتفاق مهمی که با نحوه رقابت میان داوطلبان کنکور در اواخر دهه ٧٠ و اوایل دهه ٨٠ که مصادف با شرکت متولدان دهه ٦٠ بود، تفاوت اساسی دارد.
در اواخر دهه ٧٠ و اوایل دهه ٨٠، کشور با رقمی معادل یک میلیون و ٨٠٠ هزار داوطلب ورود به دانشگاهها مواجه بود و از آن طرف دانشگاهها فقط توانایی جذب ٢٠ درصد داوطلبان را داشتند. همین مسأله باعث ایجاد صفهای چندینساله برای ورود به دانشگاه شد و تحصیل در دانشگاههای دولتی، مانند تهران، شریف، امیرکبیر، شهید بهشتی و... رؤیایی برای داوطلبان بود، اما حالا دهه هفتادیها در کشور به واسطه تعداد بالای کرسیهای خالی در دانشگاهها و افزایش ظرفیت دانشگاههای مادر و معتبر کشور، دست بازتری نسبت به دهه شصتیها برای ورود به دانشگاهها دارند.