امید و صبر مهم‌ترین ویژگی‌ام در بازیگری است

به گزارش قلم نیوز, فیلمی که نامزد 10 سیمرغ بلورین از جشنواره فجر شد و در آن شهاب حسینی و لیلا حاتمی نقش‌آفرینی کردند. او در فصل اول سریال «شهرزاد» و «فیلم کفشهایم کو؟» کیومرث پوراحمد و «هایلایت» هم بازی کرده. مینا وحید علاوه بر این‌ها بازیگر نقش جواهر در سریال تلویزیونی «بانوی عمارت» و مهتاب مجموعه تلویزیونی «افرا» است که از شبکه یک سیما در حال پخش است. وحید همچنین برای بازی در فیلم کوتاه «کرمچاله»، بهترین بازیگر نقش اول زن در جشنواره بین‌المللی فیلم مادرید شد. مینا وحید با فیلم «بعد از تو» جایزه بهترین بازیگر زن سیزدهمین جشنواره فیلم‌های ایرانی سانفرانسیسکو را از آن خود کرد. با او به بهانه نقشش به عنوان یک پزشک، همسر و مادر در سریال افرا به گفت‌وگو نشستیم.

من از دانشگاه هنر و معماري تهران فوق‌ليسانس ادبيات نمايشي دارم و براي فيلمنامه‌ای كه در حال نوشتنش بودم به يك دفتر فيلمبرداري رفتم و آنجا از من پرسيدند كه حاضر به ايفاي يك نقش هستم و من هم سه يا چهار سكانس در يك نقش بازي كردم و آن حال را دوست داشتم. البته قبل از آن هم در تئاترهاي دانشجويي كار می‌کردم اما چندان جدي به بازيگري فكر نمی‌کردم. كار بعدي من بازي در نقش اول يك تله فيلم به نام «بازي به وقت صفر» بود. در اين فيلم من در مقابل آقاي سعيد راد بازي ‌کردم و اين كار خيلي مورد توجه قرار گرفت و بعد از آن نيز پيشنهادهایی براي بازي در سريال داشتم اما دوست داشتم اولين كار حرفه‌ای را در سينما انجام دهم. از طريق دوستاني كه كارم را ديده بودند به چند نفر از كارگردان‌ها و تهيه‌کننده‌ها معرفي شدم. آقاي رضا رخشان يكي از افرادي بود كه به آن‌ها معرفي شدم و ايشان نيز مرا به آقاي رئيسي معرفي كردند و به اين شكل در دوران عاشقي شروع به کار كردم. اما مينا وحيد خيلي تك و تنها در اين حرفه كارش را شروع كرد و هيچ دوستي نبود كه به او كمك كند و با گام‌های كوچك و پله‌پله شروع و مسيرش را پيدا كرد.

در ابتدا آقاي مجيد مولايي، يكي از تهيه‌کننده‌های سريال كه قبلا در سريال بانوي عمارت با هم همكاري داشتيم، با من تماس گرفت و گفت كه آقاي بهرنگ توفيقي مايل هستند كه با هم كار كنيم. من هم به ايشان گفتم فيلمنامه را برايم بفرستيد. فيلمنامه را خواندم و خود آقاي بهرنگ توفيقي با من تماس گرفتند و راجع‌به فيلمنامه باهم صحبت كرديم، چند نوبت قرار گذاشتيم و تا قسمت بيستم فيلمنامه را خواندم و به نقش مهتاب و چالش‌هایی كه در اين نقش وجود دارد علاقه پيدا كردم و به اين شكل به سريال افرا پيوستم.

يكي از مهم‌ترین دلايلي كه باعث شد من اين نقش را بپذيرم، متفاوت بودن اين شخصيت است. همان‌طور كه در پيش‌داستان به آن اشاره شده، مهتاب پدرش را در نوجواني از دست داده و عمويش او را زير بال و پر گرفته است. مهتاب نيز به دليل قدرشناسي تلاش كرده كه تمام آرزوهاي عمويش را جامه عمل بپوشاند. مهتاب بيشتر از بچه‌های خود عمو، درس خوانده و تلاش كرده است. من تلاش كردم چند نوع بازي براي شخصيت مهتاب در نظر بگيرم. يك آدم قاطع و جنگنده در محيط كار، رفتاري همراه با معصوميت و آرامش در كنار همسرش و در مقابل حاج محمود بسيار بامحبت و احترام برخورد مي‌كند و با بيمارانش هم سعي می‌کند بسيار مهربان باشد. اين طراحي بازي شخصيت مهتاب بود و نكته مهمي كه در شخصيت مهتاب وجود دارد اين است كه با تمام جنگندگی‌اش، در مقابل حاج محمود بسيار متواضع و سربه‌زير است؛ در واقع او در مقابل ساير آدم‌ها و در محيط كارش جنگنده است اما به نوعي حاج محمود نقطه ضعف و پاشنه آشيل مهتاب محسوب می‌شود و تهديد مسعود در موقعیت‌های مختلف اين است كه به حاج محمود مي‌گويم. در جايي از سريال، حوادثي اتفاق مي‌افتد و تمام آن بازی‌ها و شخصيتي كه براي مهتاب در نظر گرفته‌ام و همه معادلات را به هم می‌ریزم و مهتاب به انساني تبديل می‌شود كه این‌ها را زير پا می‌گذارد و به تمام آن سکوت‌ها اعتراض مي‌كند و تمام آرامشي كه داشته از ميان می‌رود.

مهم‌ترین ويژگي‌ام در بازيگري اميد و صبر است و اگر اين‌گونه نبود اين مسير را براي بازيگري انتخاب نمی‌کردم و روش ديگري را براي پيشرفت در بازيگري پيش می‌گرفتم. در زندگي شخصي نيز سختگيري به خودم و اميد، يعني هدف‌گذاری‌های سخت و سختگيري در مدل زندگي‌كردن.

دوران عاشقي زيباترين خاطره‌ام در دوران بازیگری‌ است. وقتي شما با بازيگراني حرفه‌ای همكاري می‌کنید انگار يك ورك‌شاپ يا كلاس بازيگري را گذرانده‌اید، چون بازيگري تنها آن بازی‌ای نیست كه جلوي دوربين ارائه می‌کنیم و سیاست‌های كاري و نوع روش و برخوردي است كه در محيط كاري داريد. من از شهاب حسيني چيزهاي زيادي آموختم و با مشاهده نوع رفتار ليلا حاتمي نيز نکته‌های زيادي را به كارم اضافه كردم. پيش از ورودم به عرصه بازيگري نيز خانم حاتمي يكي از بازيگران مورد علاقه‌ام بودند و هميشه نوع رفتار و مسيري را كه در آن جلو می‌روند رصد می‌کردم.

دوران عاشقي گام بزرگي در بازيگري‌ام بود و بله فكر می‌کنم يكي از بهترين كارهايم است. بازي در اين كار اوج معروفيت من نبود اما كمك زيادي به معروف‌شدنم كرد و شروع بسيار خوبي بود. هر وقت دوره فيلمبرداري و كار را به ياد می‌آورم، هنوز هم تپش قلب می‌گیرم و يكي از زيباترين دوره‌های زندگي‌ام بود.

وقتي براي اولين بار در جشنواره تصوير خودم را روي پرده سينما ديدم، آن‌قدر حالم خوب بود كه اصلا به بحث كانديداشدن يا بردن جايزه فكر نمی‌کردم و هنوز هم به جايزه فكر نمی‌کنم.

هر كدام از اين نقش‌ها واقعا مانند فرزندم هستند و نمی‌توانم بگويم كه كدام‌يك را بيشتر دوست دارم. در مورد نقش ميتراي دوران عاشقي يك‌سال پيش از كليد خوردن فيلمبرداري با من صحبت كرده بودند و من يك‌سال اين نقش را زندگي كردم و شبي كه فيلمبرداري به پايان رسيد براي من شبيه يك عزاداري بود. در سريال شهرزاد با نقش مريم كمترين ارتباط را در ميان دیگر نقش‌هایم برقرار كردم. در بانوي عمارت همكاري جذابي با كارگردان مورد علاقه‌ام آقاي عزيزالله حميدنژاد داشتم و نقش جواهر نيز يكي از نقش‌هایی بود كه با آن زندگي كردم. اين نقش را بسيار دوست داشتم، شخصيت جواهر را درك می‌کردم و حتي بدجنسی‌ها و عقده‌هایش را دوست داشتم. هنوز هم با اين‌كه سريال افرا در حال پخش است، مردم مرا در دايركت، جواهر خطاب می‌کنند. نقش جواهر آن‌قدر در من تاثير گذاشته بود كه شب‌ها در خواب سكانس‌هاي سريال و زندگي او را می‌دیدم. مهتاب افرا نقشي بود كه مرا بسيار غمگين كرد و در دوره‌ای كه اين نقش را بازي می‌کردم حال مهتاب، گریه‌ها و بلاهايي كه به سرش می‌آید آن‌قدر در من تاثير گذاشته بود كه حال روحی‌ام بد شد و در روحياتم نيز تاثير گذاشت و پاييز سال گذشته حال روحي بدي داشتم. نمی‌توانم بگويم نقشي كه آن را بازي می‌کنم جدا از من است. يعني وقتي نقش من شاد است من هم شادم و زماني‌كه نقش غمگين است، من آن‌قدر به آن نقش نزديك می‌شوم كه به اندازه خود نقش غمگين می‌شوم. شخصيت مهتاب، هدفمند بودن و جاه‌طلبی‌هایش خيلي به من نزديك است و اين‌كه با وجود تمام مشكلاتي كه با آن‌ها روبه‌رو می‌شود از هيچ‌كس كمك نمی‌خواهد، گلايه نمی‌کند و همه از او انتظار دارند. اين ویژگی‌های شخصيت مهتاب را به خوبي درك می‌کردم و خيلي دوستش داشتم.

در قسمت 17 فيلمنامه سريال شهرزاد به مريم و بابك شليك می‌شود و كشته می‌شوند و اين امكان نبود كه من بگويم در قسمت دوم سريال هم می‌خواهم باشم. آقاي فتحي در تدوين مرگ آن‌ها را به جاي قسمت 17 در قسمت 26 قرار دادند و نمی‌‌توان گفت که ساختار فيلمنامه را بشكنيم و يك‌دفعه آن‌ها زنده شوند. اگر سريال «بانوي عمارت 2» ساخته می‌شد شايد اين اتفاق براي جواهر می‌افتاد و اين صحبت بود كه جواهر زنده شود و خودش داستان را پيش ببرد. اما در سريال شهرزاد فيلمنامه نوشته شده بود و لزومي نداشت كه در شهرزاد 2 باشم و همه چيز طبق فيلمنامه اتفاق افتاد.

مديوم سينما را از دیگر مدیوم‌ها بيشتر دوست دارم به اين دليل كه موجز است و لازم نيست خيلي به جزئيات مسائل بپردازيم و در مغز مخاطب چيزي را فرو كنيم؛ بر عكس مديوم تلويزيون كه سياست آن بر كش‌دادن است. سينما با صنعت عجين است و شما بايد در زمان محدودي حق مطلب را ادا كنيد. در تلويزيون خيلي به سختي پيش می‌آید كه فيلمنامه‌ای را دوست داشته باشم و اين مسئله نيز اهميت دارد كه چه كسي كارگردان است و بتواند فيلمنامه را به نحو احسن اجرا كند. به همين خاطر خيلي سختگيرتر كار تلويزيون می‌کنم و به تئاتر علاقه ندارم و با اين‌كه خودم در رشته تئاتر تحصيل کرده‌ام و در مقطع فوق‌ليسانس ادبيات نمايشي خوانده‌ام تاكنون نتوانسته‌ام با فضاي تئاتر ارتباط برقرار كنم. مديوم جديدي هم به نام نمايش خانگي داريم كه آن هم بسيار جذاب است. البته در آن هم كيفيت فيلمنامه اهميت دارد. در نمايش خانگي دست شما بازتر است و می‌توانید به مطالب به‌روزتر بپردازيد. يكي از دلايلي كه بازي در سريال افرا را انتخاب كردم اين بود كه به مسائل روز و مهم زنان و اجتماع به شكلي متفاوت می‌پرداخت. اين براي من اهميت زيادي داشت تا مطلبي را ارائه نمی‌کنیم كه مردم آن را باور نكنند.

اين‌كه بگويم روياي من اين است كه جايزه خاصي را بگيرم خيلي کلیشه‌ای است و هيچ‌كس نمی‌تواند بگويد گرفتن جايزه برايم جذاب نيست اما اين تجربه را دارم و گرفتن جايزه درنهايت چند روز شما را خوشحال می‌کند. بيش از آن علاقه دارم با يكي از کارگردان‌های خارجي مورد علاقه‌ام همكاري داشته باشم و ببينم کارگردان‌هایی كه ديدن آثارشان براي من فوق‌العاده است، روش کارگردانی‌شان به چه شكل است و چگونه بازيگر را در رسيدن و ايفاي نقش كمك و راهنمايي می‌کنند، به نظرم خيلي مهم است كه در جايي خودت را رها كني و به دست كارگردان بسپاري و اين خيلي كم اتفاق مي‌افتد.

سه سال پيش براي بازي در فيلم كرمچاله جايزه بين‌المللي جشنواره مادريد را گرفتم و براي فيلم سينمايي «بعد «از تو» برنده دو جايزه شدم يكي از آن‌ها جايزه فیلم‌های ايراني جشنواره سانفرانسيسكو و همچنين جشنواره كيپ‌تاون لس‌آنجلس بود. با وجود تمام مشكلاتي كه در ساخت فيلم بعد از تو پيش آمد، اين فيلم يكي از فیلم‌هایی است كه بسيار دوست دارم. فيلم قابل‌قبولي است و تمام قد پشت آن می‌ایستم. آن شخصيت برايم دوست‌داشتني بود و اين فيلم درباره 86 دقيقه از بحرانی‌ترین شب زندگي آن زن بود.

سريال نمايش خانگي «جزيره» در فيليمو.

من به آن‌ها مي‌گويم راه سختي در پيش دارند و بايد آمادگي حال بد، روزهای بد، نااميدي، حسرت و شکست‌های زيادی را داشته باشند. اصلا به اين شكل نيست كه يك‌دفعه اتفاق بيفتد و خيلي وقت‌ها آدم به خودش و توانایی‌هایش شك می‌کند. شما در بازيگري هميشه خود را با ديگران مقايسه می‌کنید و بازيگري شبيه ساير مشاغل به تلاش فردي شما بستگي ندارد و بسيار به تصميم‌های ديگران و بيزينس و مسائل سرمايه‌گذار فيلم وابسته است.

بازيگر مورد علاقه‌ام در مردها، از لحاظ جنس بازيگري فرهاد اصلاني است كه هميشه با بازي او غافلگير می‌شویم. در ميان زن‌ها هم ليلا حاتمي برايم جذاب بود و هميشه از دور رفتارهايش را رصد می‌کنم. در بازيگران زن خارجي كيت وينسلت و مريل استريپ جذاب هستند و در آقايان دنيل دي لویيس و تام هاردي.

من فكر نمی‌کنم زيبايي نقش چنداني در بازيگرشدن داشته باشد، در زندگي روزمره هم افرادي هستند كه طبق معيارهاي معمول زيبا هستند اما به دل شما نمی‌نشینند. جذابيت كاراكتر كه از چشم‌های فرد منتقل می‌شود حتي اگر آن فرد از نظر معيارهاي جامعه زيبا نباشد چنان شما را جذب خودش می‌کند كه نمی‌توانید از آن چشم برداريد. به نظرم جذابيت و كاريزما در چهره بيش از زيبايي تاثير دارد.

من فكر می‌کنم در زندگي هيچ چيز مهم‌تر از مناعت طبع نيست. شايد اين حرف خيلي شعاري باشد اما اگر شما در زندگي ثروتمندترين، زيباترين و موفق‌ترین انسان جهان باشيد و به آنچه داريد و هستيد قانع نباشيد، هرگز خوشبخت و خوشحال نخواهيد بود. اما گاهي شما در يك خانه 30 متري از ديدن طلوع و غروب و نور و باران چنان به وجد بياييد كه فردي با تمام دارایی‌هاییش آن‌ها را نبيند و احساس نكند. پس مناعت و رضايت در زندگي خيلي مهم است. براي همه با تمام وجود آرزوي سلامتي و پارامترهايي را كه گفتم آرزو می‌کنم.

منبع: همشهری جوان