تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به قلم نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: " ایران سامانه "
آنها در این چند سال برنده انتخاباتهای غیر
رقابتی بودهاند و با تاسی از شعارهای ابتدای پیروزی انقلاب، مبنی بر
اولویت تعهد به تخصص، به دنبال نیروهای متعهدی میگردند که بیشتر و بیشتر
به آرمانهایی که انقلابی معرفی میشوند، متعهد باشند.
در همین
کابینه ابراهیم رئیسی هم، نمونههای دیگری از این مسئله به چشم میخورد.
شاید بهخاطر تخصصی بودن حوزهها، جمعیت بسیار کمی از مردم ایران با وزارت
نفت، اقتصاد یا مسکن به صورت مستقیم در ارتباط باشند، اما وزارت آموزش و
پرورش، مهمترین وزارتخانهای بود که به صورت مستقیم با میلیونها نفر از
دانش آموزان و معلمان در ارتباط است. اما ابراهیم رئیسی، گمنامترین گزینه
ممکن را با سابقه مدیریت یک مدرسه غیر انتقاعی، به این وزارتخانه فرستاد؛ و
عجیبتر آنکه همین وزیر ناشناس که کوچکترین تجربهای در حوزه آموزش و
پرورش نداشت، ۷۶ رای مجلس را به دست آورد؛ یعنی یک سوم! به بیان دقیقتر
اینکه وزارت آموزش و پرورش به عنوان مهمترین وزارتخانه پاشنه آشیل دولت
بشود، بسیار عجیب است؛ در حالی که این وزیر معرفی شده میبایست بالاترین
رای را بیاورد نه وزارت دفاع یا وزارت اطلاعات!
در حوزه فرهنگ و
ارشاد هم که هنرمندان به خاطر نحوه مواجهه با سانسور، با حساسیت اخبار آن
را پیگیری میکنند، این اتفاق به شکل دیگری تکرار شده است. این رفتارها،
شبیه لج بازی با افرادی است که سعی دارند خود را در زمینهای صاحبحق معرفی
کنند.
در ماجرای شیوع ویروس کرونا نیز وضعیت به همین شکل بود و
در حالی که درخواست بخش عمدهای از مردم واردات واکسن بود، بخشی از
تصمیمگیران آنقدر روی ساخت واکسن اصرار کردند و وعدههای نابجا و دروغ
دادند که همان تولید ملی که میتوانست باعث افتخار باشد را به یک نقطه ضعف
برای جمهوری اسلامی تبدیل کردند که پیامد آن جان باختن بیش از صد هزار نفر
از هموطنانمان بود.
این لجاجت با افکار عمومی، تنها در انتصاب و
انتخاب افراد نبوده است. همین یک ماه پیش طرح صیانت از فضای مجازی هم با
مخالفت گسترده مردم مواجه شد. صدها شرکت استارتآپی علیه آن بیانیه دادند و
نزدیک به یک میلیون نفر در مخالفت با آن در یک کارزار اینترنتی شرکت
کردند. به جز صدها هزار توییت و پست که در شبکههای اجتماعی منتشر شده
بود. اما در نهایت این طرح روند خود را حفظ کرد و نمایندگان مجلس، حاضر به
عقبنشینی درباره تصمیم خود نشدند. این یعنی باید این سوال را از حاکمان
پرسید که آنها نمایندگی چه کسانی را برعهده دارند؟
حذف مردم و
توجیه افکار عمومی، از طرفی به حذف نیروهای متخصص منجر شده است و از طرف
دیگر، ریاکارانی را به عنوان نیروی متعهد وارد سیستم کرده که به ناکارآمدی
مستمر آن منجر شده و متاسفانه به نظر میرسد فعلا انگیزهای برای اصلاح این
روند وجود ندارد.