قلمنیوز:طبق آمارهای رسمی حدود 4 میلیون نفر ایرانی در خارج از مرزهای ایران زندگی
میکنند. این یعنی حدود 5 درصد جمعیت کشور، مهاجرت را به ماندن ترجیح
دادهاند؛ حال آنکه بسیاری نیز در صف یا در سودای مهاجرت برای رسیدن به
وضعیت بهتر زیستی هستند. تبعات زیانبار مهاجرت به خصوص برای نخبگان شگفت
آور است.
غم انگیز است بدانیم که از هر ۱۲۵ دانشآموز المپیادی ایرانی ۹۰
نفر در دانشگاههای آمریکا، کانادا و... جذب و مشغول تحصیل میشوند. باعث
تاسف است که با خروج هر نخبه از کشور حداقل یک میلیون دلار عاید کشور
میزبان میشود و در مقابل کشور ما از خروج نخبگان خود مبلغ ۱۵۰ میلیارد
دلار زیان میبیند.
دلایل مهاجرت اما پیچیده تر از آن است که بخواهیم آن را
تنها در رسیدن به وضعیت اقتصادی مطلوبتر خلاصه کنیم هرچند که یکی از
دلایل مهم نیز به شمار می رود. اما شاید لازم است تا ابعاد مختلف ذهنی و
روانی زیستی در یک جغرافیا را نیز بررسی کرد. هرچند نمیتوان به قاطعیت از
هر نوع مهاجرتی دفاع کرد اما پاک کردن صورت مساله، پاسخ این سوال که چرا
نخبگان ما مهاجرت میکنند؛ را نمی دهد.
روز
گذشته اما یک اتفاق دیگر باز هم سوالات متعددی را در ذهنها ایجاد کرد.
کیمیا علیزاده تکواندوکار ایرانی حالا در تیم پناهندگان مقابل ناهید کیانی
از ایران قرار گرفت. فارغ از قضاوت درخصوص کاری که کیمیا علیزاده انجام داد
باید واکاوی کرد که چرا غیر از او ورزشکاران دیگری نیز در این تیم حضور
دارند؟
واقع بینانه و به دور از برچسب زنیهای مرسوم مانند وطن فروشی و ...
که از قضا خود ریشه یکی از به هم ریختگی های روانی مردم است؛ بهتر است از
نخبگان باقی مانده در کشور و حتی نخبگان مهاجرت کرده بخواهیم در یک تحقیق
مفصل دلایل مهاجرت ورزشکاران، نخبگان و سایر افراد را به سیاستگذاران اعلام
کنند.
واقعیت آن است که فضاهای زیستی اعم از ورزشی، اجتماعی و... ثبات و
آرامش لازم را برای فعالیت ندارند. حداقل تجربه زیستی برای همه ما
استرسهایی را به همراه داشته است که گاهی اگر این مسئله از حد نرمال خارج
شود میتواند در هر کسی با توجه به ویژگیها شخصیتی، واکنشهای متفاوتی از
جمله تصمیم به ترک وطن داشته باشد.
این
مهاجرتها اما قبل از رویارویی دو ایرانی در المپیک هم غم انگیز بود.
نبودن 5 درصد از جمعیت کشور در موطن خود، یک موضوع تاسفآور است که علل آن
بارها بیان شده است. این نوشتار به هیچ عنوان قصد ندارد تا موضوع مهاجرت
ورزشکاران ایرانی از جمله کیمیا علیزاده را مورد قضاوت قرار دهد کما اینکه
یکی از مشکلات زیستی در حوزه های کاری همین قضاوت ها و برچسب هاست.
شاید
بهتر باشد به جای آنکه بر آتش اختلافات بدمیم و همدیگر را برای دفاع یا
عدم دفاع از یک فرد و عمل او متهم کنیم؛ فکر کنیم که چگونه میتوان در
آینده از فرصت حضور سرمایههای انسانیمان استفاده و حتی از بازگشت مهاجران
استقبال کنیم.
امید است که صحبتهای رئیس جمهوری منتخب نسبت به بازگشت
ایرانی های خارج از کشور عملی شود، تا شاید دیگر هیچگاه شاهد رویایی
غمانگیز دو ایرانی در یک آوردگاه جهانی نباشیم.