کد خبر: ۳۳۵۰۱
تاریخ انتشار: ۱۲ تير ۱۴۰۰ - ۱۲:۲۳

چرا مدیران کشور بی‌محابا توهین می‌کنند؟

مسئولیت‌ناپذیری و بروز رفتار‌های گستاخانه و توهین‌آمیز در میان مسئولان کشور رواجی عجیب دارد. رفتار‌هایی که گاهی این سوال را ایجاد می‌کند که آیا مسئولان کشور واقعا همانطور که در شعارهایشان اعلام می‌کنند خود را خادم مردم می‌پندارند یا اینکه مخدوم و ارباب آنها. جامعه ۲۴ این نوع رفتار‌ها را مورد بررسی قرار داده است.
قلم‌نیوز:رفتار‌های گستاخانه مسئولان و عدم اهمیت آن‌ها به افکار عمومی و انتقادات مردم تا جایی پیش رفته است که روابط مردم و حکومت از یک رابطه تعاملی دوطرفه به یک رابطه قلدرمنشانه به سبک ارباب و رعیتی تقلیل یافته است. این درحالی است که مردم ایران همواره بر از میان برداشتن تفکر مبتنی بر ارباب‌پنداری و سیستم طبقاتی مبتنی بر قدرت الیت سیاسی و اقتصادی تاکید داشته‌اند.

اما نگاهی به رفتار‌هایی که همواره از سوی مسئولان کشور سر زده و به‌ویژه آنچه در روز‌های اخیر شاهد آن بوده‌ایم نشانگر آن است که برخی افراد حاکم همچنان بر رعیت‌پنداری مردم اصرار دارند.

همین چند روز پیش بود که کیانوش جهانپور، مسئول روابط عمومی وزارت بهداشت و سخنگوی سازمان غذاودارو، در رشته توییتی درباره انتقاد‌ها از قیمت بالای واکسن داخلی از واژه توهین‌آمیز «پفیوز» استفاده کرد. این نحوه گفتار انتقادات بسیاری به دنبال داشت؛ جهانپور، اما در پاسخ به این انتقادات گفت که هدف این ناسزای او مافیای واردات واکسن هستند و نه مردم منتقد. سخنی که نشان می‌دهد برای امثال جهانپور حفظ ادب در پیشگاه مردم مهم و ضروری تلقی نمی‌شود.

اما مدتی بعد با وقوع حادثه واژگونی اتوبوس خبرنگاران که به دلیل به کارگیری اتوبوس ناایمن رخ داد بار دیگر رفتار گستاخانه مسئولان مورد توجه قرار گرفت، چه آنکه چند ساعت بعد از وقوع این حادثه و از دست رفتن جان دو خبرنگار جوان عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست به همراه تعدادی از مسئولان با خبرنگاران آسیب‌دیده ملاقات کرد و درست زمان سخنان انتقاد آمیز خبرنگاران عزادار به شکلی کاملا توهین آمیز در مقابل آنان نشست. او در واکنش به انتقادات مطروحه درباره شیوه نشستن او در مقابل خبرنگاران عزادار نه تنها عذرخواهی نکرد که گفت این شیوه نشستن اوست و این انتقادات را نوعی شیطنت از طرف خبرنگاران عنوان کرد. این گفتار در حالی بود که بلافاصله عکس‌هایی از او منتشر شد که نشان می‌داد او شیوه نشستن در جلسات رسمی را به خوبی بلد است.

رفتار او و عدم عذرخواهی‌اش آنچنان بر خبرنگاران گران آمد که همسر یکی از خبرنگاران جوان فقید که قرار بود چند روز بعد از روز حادثه مراسم عروسی‌شان برگزار شود در دیدار با ربیعی سخنگوی دولت گفت: «بی‌حیایی فرهنگ غالب بخشی از مسئولان شده است. ما این موضوع را پیگیری می‌کنیم نه می‌بخشیم نه فراموش می‌کنیم.»

تاسف‌آورتر آنکه اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور نیز درباره برخورد‌های عیسی کلانتری بعد از فوت خبرنگاران و عدم عذرخواهی او گفته بود: «چرا آقای کلانتری استعفا دهد؟ یک حادثه تلخ برای خبرنگاران رخ داد و کسانی در این حادثه آسیب دیدند و خبرنگارانی جان خود را از دست دادند.» جمله‌ای که بر این نکته صحه می‌گذاشت که گویا جان انسان‌ها برای این مثلا مدیران به همین سادگی و بی‌ارزشی است.

البته حادثه واژگونی سرباز معلم‌ها و کشته شدن ۳ سرباز معلم و ۲ نفر دیگر از سرنشینان اتوبوس که چند ساعت بعد از حادثه خبرنگاران محیط زیست رخ داد هم هیچ پاسخگویی به دنبال نداشت و در هر دو حادثه مقصر اصلی راننده بود. جالب آنکه در این حادثه هم هیچ یک از مسئولان مربوطه نه عذرخواهی کردند و نه استعفا آن هم در شرایطی که این دو حادثه دردناک نه تنها جان ۷ سرمایه اجتماعی را گرفت و ۷ خانواده را عزادار کرد که جامعه را در سوگی تلخ فرو برد و این نوع رفتار‌ها هم به مثابه نمکی بود بر زخم سوگواران.

این رفتار‌ها البته در کشور ما بی‌سابقه نیست؛ در ماجرای حقوق‌های نجومی، املاک نجومی، ریزش ساختمان پلاسکو و مرگ تعدادی از آتش‌نشانان جوان، واژگونی اتوبوس دانشجویان دانشگاه آزاد و ... هم هرگز کسی استعفا یا عذرخواهی نکرد. این روز‌ها هم گفتار خالی از احترام جهانپور به مخاطب در کنار رفتار توهین‌آمیز کلانتری که اتفاقا در مراسم یادبود خبرنگاران هم تکرار شد نشان از عدم رواج احترام به شهروندان در میان بسیاری از مسئولان ارشد کشور دارد رویکردی که می‌توان گفت بخش بزرگی از مشکلات شهروندان و کشور ناشی از آن بوده و قطعا نیاز به تحلیل و بررسی بیشتر دارد.


نکته تاسف‌آور آنکه در فقره حادثه خبرنگاران محیط زیست که همچنان توسط جامعه رسانه‌ای کشور مورد پیگیری قرار دارد رفتار‌های گستاخانه سازمان محیط زیست نیز تداوم دارد. زینب رحیمی خبرنگار سایت خبری عصر ایران یکی از حادثه‌دیدگان ماجرای واژگونی اتوبوس خبرنگاران محیط زیست است که اتفاقا در زمان اعتراض او به کلانتری درباره به کارگیری وسیله ناایمن برای خبرنگاران بود، که نحوه نشستن توهین‌آمیز این شخص در مقابل خبرنگاران خبر ساز شد.


توهین مدیران کشور

رفتار گستاخانه سازمان محیط زیست در برابر اعتراضات خبرنگاران

رحیمی درباره تداوم رفتار‌های توهین‌آمیز سازمان محیط زیست و به نوعی پاک کردن صورت مساله از سوی این سازمان می‌گوید: روز چهارشنبه به همراه عده‌ای از خبرنگاران و روزنامه‌نگاران در مقابل درب سازمان محیط زیست تجمعی تشکیل دادیم و درباره این تجمع هم زودتر اطلاع‌رسانی کرده بودیم، اما وقتی به سازمان رسیدیم متوجه شدیم که صندلی‌هایی در همان نقطه چیده شده و عکس ریحانه و مهشاد را هم گذاشته‌اند و فردی هم در حال خواندن نوحه است. آن‌ها می‌خواستند ما روی صندلی‌ها بنشینیم و از ما پذیرایی کنند. رفتار آن‌ها این موضوع را به ذهن متبادر کرد که قصد دارند تجمع صنفی و مسالمت‌آمیز خبرنگاران را بهم زده و حرکت مستقل خبرنگاران را مصادره کنند، رفتاری که قطعا نوعی بی‌احترامی به خواست و مطالبات ماست.

او ادامه می‌دهد: این رفتار درحالی بود که اعتراض خبرنگاران به عملکرد سازمان محیط زیست و رفتار‌های رئیس این سازمان بود. البته همکاران ما اهمیتی به این رفتار سازمان ندادند و مطالبات خود را بیان کردند که استعفای عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست و رئیس ستاد احیای دریاچه ارومیه یکی از این مطالبات بود و در کنار آن مقصران و مسببان این حادثه و مرگ دو خبرنگار جوانی که جان خود را از دست دادند.

رحیمی می‌گوید: رئیس این سازمان حتی حاضر نیست یک عذرخواهی رسمی از خانواده‌ها، جامعه رسانه‌ای و شهروندان بکند. او در پاسخ به اعتراض‌ها می‌گوید مگر چه اتفاقی افتاده، این حوادث طبیعی است و سعی می‌کند واقعیت‌ها را وارونه جلوه دهد که این رفتار نوعی نمک زدن به زخم ماست. این سازمان می‌خواهد هم عذرخواهی نکند و هم از فشار افکار عمومی کم کنند.

وی تصریح می‌کند: اگر بخواهیم بشماریم تعداد مدیرانی که بابت اشتباه خود از مردم عذرخواهی کرده‌اند به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد در حالیکه این کمترین کار در ازای یک رفتار اشتباه است. آقای کلانتری چه عذرخواهی بکند چه عذرخواهی نکند نهایتا شخصیت خود را نشان داده مضاف بر اینکه نشان داده حتی روحانی هم نتوانسته معاون خود را مجاب کند که باید به خاطر اینکه باعث مرگ دو نفر شده است از مردم عذرخواهی کند. توهین مسئولان به مردم

مقامات ارشد کشور مصون از مواخذه

کامبیز نوروزی حقوقدان درباره رفتار توهین‌آمیز مسئولان به جامعه ۲۴ می‌گوید: به کار بردن الفاظ توهین‌آمیز توسط مسئولان ارشد کشور نه اتفاقی جدید است و نه مخصوص مسئولان قوه مجریه. متاسفانه مقامات ارشد کشوری در به کار بردن الفاظ توهین‌آمیز یا غیرمودبانه یا نسب دادن جرم به دیگران بسیار بی‌محابا عمل می‌کنند. در مصاحبه‌ها، رفتار اداری و... حتی گاهی هم از تریبون‌های مذهبی چنین کلماتی را می‌شنویم. گاهی این کلمات به صراحت جنبه توهین و به کار بردن الفاظ رکیک دارد مانند جمله‌ای که اخیرا یکی از مدیران ارشد وزارت بهداشت در توئیت خود نوشت و به صراحت هم گفت لفظ رکیک نیست، اما عرفا توهین محسوب می‌شود. حتی در حوزه فرهنگ هم چند سال پیش شاهد بودیم که یکی از آقایان منتقد در حوزه فرهنگ از لفظ دیاثت استفاده کرد.

وی با بیان اینکه شکل‌گیری چنین الگوی گفتاری یا رفتاری در جامعه سیاسی ما و به‌ویژه در دستگاه قدرت ناشی از چند عامل است، توضیح می‌دهد: یکی از این عوامل مصونیت این افراد است به این معنا که مسئولان ارشد کشوری اصولا از مواخذه مصون بوده و کمتر کسی از نحوه سخن گفتن آن‌ها خرده می‌گیرد. مقامات بالاتر این افراد در برابر بروز چنین رفتار‌هایی از ناحیه زیردستان خود سکوت می‌کنند. گاهی در سطح بعضی از مسئولان یا افراد مشهور این مصونیت بسیار قوی بوده و هر چه بخواهند می‌گویند بدون آنکه در مقابل کسی پاسخگو باشند و مواخذه شوند.

وی با تاکید براینکه این افراد بابت افکار عمومی هم نگران نیستند، تصریح می‌کند: افکار عمومی زمانی اهمیت پیدا می‌کند که نظر آن در بقای قدرت این افراد اهمیت داشته باشد، یعنی این افراد باید از این موضوع نگران باشند که اگر افکار عمومی فشار بیاورد مواخذه شده و مجبور به استعفا می‌شوند یا در کل در قبال رفتار یا گفتار غیراخلاقی خود زیان می‌بینند، اما مصونیت آهنینی که برخی مقامات دارند چنان است که کمترین نگرانی را ندارند که فشار افکار عمومی می‌تواند آسیبی به آن‌ها وارد کند. درباره توئیت جنجالی اخیر هم نکته جالب آن بود که گوینده این حرف زشت برای توجیه ادبیات خودش گفت که مقصودش همه مردم نبوده‌اند بلکه افرادی بوده‌اند که در توزیع واکسن کرونا اختلال ایجاد می‌کنند. این فرد متوجه نیست که به کار بردن چنین لفظی در عرصه عمومی اصولا زشت و غیرمجاز است فارغ از اینکه مخاطب چه کسی باشد.

نوروزی با بیان اینکه سطح درک از اخلاق به شدت تنزل یافته است، اضافه می‌کند: عامل دیگر بروز چنین رفتار‌هایی آن است که اصولا عزل و نصب مدیران در ایران فاقد چارچوب سیستماتیک مبتنی بر شایستگی است و نظام مدیریتی بر اساس گردش رانت تعریف می‌شود. در چنین سیستمی منافع بر اصول ارجحیت می‌یابد و به همین دلیل بسیاری از خطا‌های اخلاقی و حقوقی مدیران ارشد یا شخصیت‌های قدرتمند نادیده گرفته شده و برخوردی با آن نمی‌شود. در سال‌های طولانی اساسا کسی از کیفیت کاری یک مدیر سوال نمی‌کند. مدیر به دلیل ضعف مدیریت و بروز مشکل از جایی برکنار و بلافاصله در جایی دیگر مشغول به کار می‌شود، یعنی اصولا این سیستم دولتی فاقد عنصر مسئولیت است چرا که بر اساس منافع شبکه قدرت تقسیم کار انجام می‌شود نه براساس سلسله‌ای از اصول حقوقی، اخلاقی و کارآمدی. دراین صورت گفتار‌های زشت یا رفتار‌های نادرست هم اصلا دیده نمی‌شود.

وی خاطرنشان می‌کند: یک مفهوم در طول ۴ دهه گذشته در ایران شکل گرفته است با یک واژه که اساسا ساختار مدیریت ایران را به شدت غیرمسئول کرده است. ما واژه مدیران دلسوز و مسئول را بار‌ها شنیده‌ایم. این تعبیر عملا مدیران را در هاله‌ای از قداست قرار می‌دهد گویی که عده‌ای افراد از جان گذشته فداکار وجود دارند که جان و زندگی را بر کف دست گرفته‌اند و همه چیز خود را نثار مردم می‌کنند افرادی مقدس که متعهد، مسئول و دلسوز هستند. به صورت طبیعی این مفهوم یک دیوار آهنین ضخیم پیرامون مدیران می‌کشد که همه کار‌های آن‌ها را توجیه می‌کند. گویی افرادی هستند که مستحقند خطایشان دیده نشود چرا که متعهد و مسئول هستند. این عبارت به شکل گسترده‌ای معایب فراوان ساختار مدیریت کشور را پنهان کرده و نشان نمی‌دهد که سیستم مدیریت کشور چه کارنامه و عملکردی دارد.

این حقوقدان عنوان می‌کند: بسیاری از اوقات رانت‌هایی که برخی از مدیران می‌برند آنقدر سنگین است که اساسا طبقه اجتماعی این افراد را جا به جا می‌کند. این نوع تبلیغ مفهوم مدیر او را به یک نیروی برتر از جامعه تبدیل می‌کند که جامعه به جای آنکه او را در صورت بروز خطا مواخذه کند باید تقدیس کند. چنین فردی ممکن است که به خود حق بدهد که هر چیزی بگوید. متاسفانه این گفتار خشونت‌بار که در آن دروغ، هتک حرمت مستقیم و غیرمستقیم به مردم و تهمت و ناروا گفتن به دیگران بسیار زیاد است عملا یک فضای خشن در ادبیات سیاسی کشور ایجاد می‌کند که در آن همه به یکدیگر بد و بیراه می‌گویند. درحال حاضر مشاهده می‌کنیم که برخی نمایندگان مجلس رئیس‌جمهور کشور را مستحق مجازات اعدام می‌دانند وقتی شرایط این است یک مدیر ارشد هم در توییت خود از لفظ بی‌ادبانه استفاده می‌کند.
رفتار‌های توهین آمیز مسئولان نشان‌دهنده بیگانگی آن‌ها با ادب اجتماعی

نوروزی در پاسخ به این سوال که ادبیات جهانپور یا نوع نشستن کلانتری در مقابل خبرنگاران عزادار و عدم عذرخواهی که همواره در مقابل اتفاقات قابل پیشگیری وجود داشته و تداوم این رفتار‌ها آیا ممکن است باعث شود که مردم احساس کنند که رعیت انگاشته می‌شوند؟ می‌گوید: مردم حس نمی‌کنند که رعیت هستند، زیرا درک مردم بسیار بالاست، اما احساس می‌کنند که مدیران ارشد کشور اولا آداب اجتماعی را بلد نیستند ثانیا توهم اربابی دارند. وقتی فردی می‌گوید من همه جا به همین صورت می‌نشینم یعنی ادب اجتماعی بلد نیست و عذر بدتر از گناه می‌آورد یا افرادی که با لباس کثیف و نامرتب در مجامع شرکت می‌کنند یعنی آداب اجتماعی بلد نیستند. مردم ما ارباب‌پذیر نیستند، اما وقتی چنین رفتار‌هایی از برخی سر می‌زند بیشتر نشان می‌دهند که چه اندازه از ادب اجتماعی دور بوده و با ساده‌ترین معیار‌های رفتار اجتماعی بیگانه هستند و خودشان را به ناروا مستحق انجام چنین رفتار‌هایی می‌دانند.

وی تصریح می‌کند: این رفتار‌ها باعث سست شدن میزان علاقه و احترام مردم به مدیران ارشد می‌شود. وقتی مردم الفاظ توهین‌آمیز می‌شوند از مسئولان ارشد یا حتی تریبون‌های مذهبی نگاه منفی نسبت به این افراد پیدا می‌کنند.

نوروزی با بیان اینکه در زندگی اجتماعی اخلاق بسیار مهم‌تر از قانون است، عنوان می‌کند: بخش بزرگی از زندگی ما را اخلاق سازماندهی می‌کند و رعایت اخلاق از سوی صاحبان قدرت بسیار مهم‌تر است وقتی بی‌اخلاقی انجام می‌شود چه در سطوح بزرگی که سوءاستفاده‌های مالی می‌شود چه در روابط عادی با مردم در واقع بی‌اخلاقی را توسعه داده و الگوی بی‌اخلاقی می‌شوند که این موضوع برای جامعه مانند سمی مهلک است.

در حالیکه حتی یک عذرخواهی ساده از مردم برای مسئولان ارشد کشور که از سوی مردم برای کار و خدمت گمارده شده‌اند سخت و استعفا به دلیل شرم از اشتباه یک رویای باور نکردنی است، اما هستند کشور‌هایی که مسئولان آن چنان خود را در برابر مردم پاسخگو دانسته و برای شهروندان خود احترام قائلند که در صورت بروز کوچکترین اشتباه کار و بروز نارضایتی در مردم کار به عذر خواهی می‌کشد.

سال ۸۶ بود که توشیکاتسو ماتسوئوکا، وزیر کشاورزی ژاپن به دلیل رسوایی فساد مالی خودکشی کرد. کمی قبل از او هم فومیو کیوما، وزیر دفاع این کشور پس از اظهاراتی درباره بمباران اتمی سال ۱۹۴۵ آمریکا بر روی هیروشیما و ناگازاکی که مورد انتقاد شهروندان این کشور قرار گرفت اعلام استعفا کرد.

در سال ۹۱ هم وزیر راه مصر پس از واژگونی اتوبوس حامل دانش آموزان مصری استعفا داد. سال گذشته هم ۳ مقام ارشد در ایرلند و اتحادیه اروپا به دلیل نقض محدودیت‌های کرونا و شرکت در یک میهمانی بزرگ، از سمت خود استعفا دادند؛ و در آخرین خبر چند روز پیش مت هنکاک وزیر بهداشت انگلیس به دلیل رسوایی اخلاقی و در آغوش کشیدن یکی از همکاران خود و نقض فاصله‌گذاری اجتماعی در شرایط کرونا از مقام خود استعفا کرد. هنکاک از مردم انگلیس به دلیل نقض محدودیت‌های کرونایی که خود در وضع آن‌ها دخیل بوده عذرخواهی کرد.

این نوع منش و رویکرد در مسئولان کشور ما کمتر دیده شده و شاید عذرخواهی عباس آخوندی در زمان وزارتش به دلیل حادثه حریق یک قطار مسافربری یکی از معدود رفتار‌های شایسته یک مقام ارشد در کشور ما باشد. گویا این جمله ارزشمند و مشهور سعدی بزرگوار که می‌گوید «ادب مرد به از دولت اوست» تا کنون حتی به گوش مسئولان کشور ما نیز نخورده است.

منبع: جامعه ۲۴

نظرات بینندگان