کد خبر: ۳۳۴۸۸
تاریخ انتشار: ۱۲ تير ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۸

تجارت خارجی ایران در دولت رئیسی به کدام سمت می‌رود؟

ابراهیم رئیسی، رییس‌جمهور منتخب ایران، در بهمن ماه سال ۱۳۹۹ و زمانی که هنوز قاضی‌القضاتِ ایران بود، سفری به عراق داشت و در این سفر (که بسیار مهم هم توصیف شد) بر ضرورت گسترش روابط میان تهران و بغداد تاکید کرد.
قلم‌نیوز: در دوران رقابت‌هایِ انتخاباتِ ریاست‌جمهوری هم از رئیسی شنیده شد که ایران باید حسابِ ویژه‌ای رویِ تجارت با عراق و افغانستان باز کند. با این همه، ظاهرا فضا برای تجارت این دو همسایه غربی و شرقیِ ایران، چندان فراهم نیست و رقبایِ منطقه‌ایِ ایران (ترکیه و عربستان)، در این زمینه پیش‌دستی کرده‌اند.

ترکیه و عربستان پیش‌دستی کردند

عراق، پس از سقوط صدام حسین، به شدت تحت نفوذ ایران قرار گرفت و اکنون، فضای سیاسی و حتی اقتصادیِ این کشور، بدون در نظر گرفتنِ نقشِ ایران، قابل درک نیست. با این همه، ظاهرا با وجود نقش‌آفرینیِ ایران در هزیمت داعش در عراق، اکنون کشورهای دیگری که در مواردی خصومت‌هایِ جدی هم با نظامِ سیاسیِ حاکم بر عراق دارند، پیش‌قدم شده‌اند تا از فرصت سرمایه‌گذاری برای توسعه عراق غافل نمانند.

اما ماجرا از کجا شروع شد؟ ایران در سال ۱۳۹۷، در مقطعی صادرات گاز خود به عراق را ناگهان کم کرد و این موضوع فشار سیاسی و اقتصادی زیادی به همسایه غربی ایران وارد کرد. عراقی‌ها خیلی زود واکنش نشان دادند و این زمزمه را به میان آوردند که واردات گاز از ایران، باید با واردات گاز از کشوری دیگر جایگزین شود و اینجا بود که نام عربستان سعودی به میان آمد.

در بهار سال ۱۴۰۰ هم مصطفی الکاظمی، نخست‌وزیر عراق، در جریان سفری به عربستان سعودی و دیدار با محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور، به خبرنگاران گفت اجازه نمی‌دهد از خاک عراق برای حمله به عربستان سعودی استفاده شود.

در همین سفر، اعلام شد که عربستان سعودی و عراق، یک صندوقِ سرمایه‌گذاری مشترک ایجاد می‌کنند و عربستان، سرمایه‌ای هنگفت را برای توسعه پروژه‌های نفت و گاز در اختیار آن قرار می‌دهد. به این ترتیب، حجم سرمایه‌گذاریِ عربستان در عراق از حدود ۶۰۰ میلیون دلار، به حدود ۳ میلیارد دلار می‌رسد و در واقع، ۵ برابر می‌شود.

عراق یکی از کشورهایی است که بیشترین میزان دارایی‌هایِ ارزیِ ایران در آن بلوکه شده است. برآوردها نشان می‌دهند که ایران بین ۵ تا ۶ میلیارد دلار دارایی ارزیِ بلوکه شده در بانک‌های عراقی دارد.

همزمان، خبرهای مشابهی هم از سرمایه‌گذاری ترکیه در عراق به گوش می‌رسد. ترکیه یکی از اصلی‌ترین شرکای تجاری عراق به شمار می‌رود و تا پایان سال ۲۰۱۹ میلادی، دو کشور دارای روابط تجاری در حدود ۱۵٫۸ میلیارد دلار در سال بودند، حال آنکه از سال ۲۰۲۰ و با آغاز همه‌گیری کرونا، این رقم افت کرده است.

«تریدینگ اکونومیکس» هم گزارش داده که صادرات ترکیه به عراق، در زمستان سال ۱۳۹۹، حدود ۹ میلیارد دلار بوده است. این در حالی است که ایران در همین بازه زمانی، کمتر از ۷ میلیارد دلار کالا به عراق صادر کرده است.

شاید همین دست خبرها بود که زمزمه طرح‌هایی نو برای توسعه روابط تجاری و اقتصادی میان تهران و بغداد را به میان آورد. حمید حسینی، دبیر اتاق بازرگانی مشترک ایران و عراق، چندی پیش، ضمن اشاره به دارایی‌های بلوکه شده ایران در عراق، پیشنهاد کرد که ایران می‌تواند ۵ میلیارد دلار (حدود ۱۲۰ هزار میلیارد تومان) دارایی ارزی بلوکه شده خود در عراق را در همین کشور سرمایه‌گذاری کند.

عراق یکی از کشورهایی است که بیشترین میزان دارایی‌هایِ ارزیِ ایران در آن بلوکه شده است. برآوردها نشان می‌دهند که ایران بین ۵ تا ۶ میلیارد دلار دارایی ارزیِ بلوکه شده در بانک‌های عراقی دارد، رقمی که به دلیل فشارهای تحریمی آمریکا، نقد نمی‌شود و ایران برای استفاده از این دارایی‌ها حتی برای خرید دارو یا غذا (که معاف از تحریم‌اند) نیز مشکل دارد.

پیشنهاد دبیر اتاق بازرگانی مشترک ایران و عراق به عبارت ساده این است: حالا که نمی‌توانیم پول‌مان را از عراق پس بگیریم و ظاهرا برای دریافت دارو و کالاهای اساسی هم به اندازه دیگر کالاها سنگ اندازی می‌شود، چرا این پول را همان‌جا سرمایه‌گذاری نکنیم؟

اما اگر دلارهای بلوکه شده ایران در بانک‌های عراقی در همین کشور سرمایه گذاری شوند، گویی مشکل تنها به آینده حواله داده شده است. به عبارت ساده، با فرض اینکه ایران ده‌ها پروژه بزرگِ اقتصادی را در عراق ایجاد کند و از این منظر به سودآوری هم برسد، چگونه می‌خواهد سود سرمایه‌گذاری خود را به بانک‌های ایرانی انتقال بدهد؟

به این ترتیب، به نظر می‌رسد در همچنان بر همان پاشنه قبلی می‌چرخد: تا زمانی که ایران تحریم باشد و FATF را هم نپذیرفته باشد، امکان مبادلات مالی، حتی با کشوری همچون عراق که از نظر جغرافیایی و سیاسی هم به ایران نزدیک است، غیرممکن به نظر می‌رسد.

افغانستان: جنگ و دیگر هیچ

در این میان، وضعیت افغانستان هم به سرعت در حال تغییر است و به همین دلیل، به نظر می‌رسد سیاست ایران در قبال این کشور هم طی روزهایِ آینده به سرعت تغییر کند. طی هفته‌های اخیر، آمریکا پس از دو دهه حضور نظامی در افغانستان، نیروهای خود را از این کشور خارج کرد و وضعیت همسایه شرقی ایران، دوباره پرآشوب شد.

این اما در حالی است که طالبان، که از حدود ۲ سال پیش تحرکاتی دیپلماتیک را آغاز کرده بود تا خلاء قدرت پس از خروجِ آمریکا از افغانستان را به نفع خود پر کند، طی تنها چند هفته موفق شد بخش عمده خاک افغانستان را دوباره اشغال کند و وضعیت این کشور را به چند دهه پیش برگرداند.

تا لحظه تنظیم این گزارش، نبردِ شهر به شهر میانِ نیروهایِ شبه‌نظامیِ طالبان از یک سو و ارتش و نیروهای مردمیِ افغانستان از دیگر سو، که می‌رود به یک جنگِ داخلی بدل شود، همچنان ادامه دارد. در این میان، بسیاری نگران سقوط کابل و از دست رفتنِ دموکراسیِ نوپایِ افغانستان هستند.

به پرسشِ اصلیِ این متن بر می‌گردیم: روابط ایران و افغانستان در دولت سیزدهم چگونه خواهد بود؟ اکنون این پرسش، بدون در نظر گرفتنِ حضورِ طالبان در افغانستان، پاسخی نخواهد داشت و نکته اینجا است که ایران، متاسفانه متهم به این شده که در مقابل حمله طالبان، پشتِ افغانستانی‌ها را خالی کرده است.

افغانستان به صورت رسمی ۳۸ میلیون نفر جمعیت دارد، حال آنکه کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد (UNHCR) تخمین زده که حدود ۳.۵ میلیون شهروند افغانستان اکنون در وضعیت پناهندگی رسمی در کشور‌های دیگر به سر‌ می‌برند.

ایران بزرگ‌ترین پذیرنده جمعیت افغانستانی‌ها در جهان است و پس از ایران، پاکستان، آلمان و امارات متحده عربی در جایگاه‌های بعدی قرار دارند. تخمین زده می‌شود تنها حدود ۳ میلیون افغانستانی در ایران پناهنده شده باشند.

به این ترتیب، به نظر می‌رسد تصویری که از ایران در مقابل هجوم طالبان به دولتِ رسمی افغانستان منتشر می‌شود، برای شهروندانِ افغان بسیار مهم باشد. این یعنی اگر دولت افغانستان در این جنگ پیروز شود، ایران جایگاهش را در افغانستان از دست می‌دهد و اگر طالبان پیروز شود، تجارت با یک گروهکِ مرتجع هم اساسا نه معنایی خواهد داشت و نه نفعِ اقتصادی.

مثلث «ایران»، «ترکیه» و «عربستان»: نزاعِ جدید در غرب آسیا

اما شاید بتوان ماجرا را از ابعاد کلان‌تری هم مورد توجه قرار داد. نخست اینکه به نظر می‌رسد ایران و عربستان که نزدیک به دو دهه است روابط سیاسی و دیپلماتیک‌شان روز به روز بدتر شده، حالا در مسیرِ نوعی آشتی هستند.

این اما در حالی است که رصدِ بسیاری از تحلیل‌های اخیر در مورد نزاع بر سرِ هژمونی در خاورمیانه (غرب آسیا)، نشان از این دارد که ظاهرا ایران توانسته پیروزِ میدانِ جنگ‌های نیابتی با عربستان سعودی باشد و حالا، با شکسته شدنِ فضایِ منازعه، رقابت از سطح نظامی و امنیتی، به سطح اقتصادی رسیده است.

روابط ایران و افغانستان در دولت سیزدهم چگونه خواهد بود؟ اکنون این پرسش، بدون در نظر گرفتنِ حضورِ طالبان در افغانستان، پاسخی نخواهد داشت و نکته اینجا است که ایران، متاسفانه متهم به این شده که در مقابل حمله طالبان، پشتِ افغانستانی‌ها را خالی کرده است.

از آن سو، ترکیه مدتی است که در رویارویی با غرب (که از قضا حامی سنتیِ آنکارا است)، شمشیر را از رو بسته است. ترکیه عضو ناتو است و قاعدتا، یکی از دیوارهایِ دفاعیِ جهان غربِ در مقابل روسیه به شمار می‌رود. با این همه، روابط رجب طیب اردوغان با ولادیمیر پوتین، اکنون اگر گرم‌تر از روابطِ رییس‌جمهورِ ترکیه با هر همتایِ غربی‌اش نباشد، سردتر هم نیست.

مخلص کلام شاید این باشد: ترکیه حالا می خواهد قدرتی باشد که الزاما به غرب وابسته نیست و مستقل تر از یکی از اعضای ناتو، برای خودش تصمیم می‌گیرد و سیاستِ خارجیِ «فعال» دارد و نه سیاستِ خارجیِ «منفعل». این اما ممکن است یک رقابت سه گانه جدید در غرب آسیا شکل بدهد: ترکیه، ایران و عربستان؛ سه کشور اسلامی در رقابت با یکدیگر.

ترکیه و عربستان چه می‌خواهند؟

همین چند روز پیش، رحمان قهرمان پور، تحلیل‌گرِ روابط بین‌الملل، در جلسه مجازیِ خبرآنلاین در «کلاب هاوس»، درمورد دیپلماسی ترکیه و روابط این کشور با عربستان و افغانستان و اینکه آیا این اقدامات خطری برای ایران در دولت سیزدهم دارد یا نه، گفت: «تحولات ایران و عربستان و ترکیه جدا از هم نیستند. اختلافات ایران با دو کشور ترکیه و عربستان، ریشه در ترکیه‌هراسی و عرب‌هراسی دارد. ریشه‌اش هم این است که قدرت‌های منطقه‌ای تلاش می‌کنند که از شرایطِ گذار برای افزایش قدرت خود استفاده کنند.»

او ادامه داد: «ایران به دنبال این است که در سطح منطقه تبدیل به قدرتی موثر شود، اما ترکیه به دلیل وضعیتی که دارد، سعی می‌کند که زمینه برای تبدیل شدن به قدرتی متوسط در سطح بین‌المللی را برایِ خود مهیا کند. از آن سو، مصر و عربستان هم سعی دارند قدرت خود را در منطقه و در شبه جزیره عربی تثبیت کنند.»

قهرمان پور گفت: «اقدامات ترکیه در سطح بین‌المللی قابل بحث است. اردوغان احساس می‌کند که شرایط نظام جهانی در حالِ گذار است و به همین دلیل، ترکیه می‌تواند از این وضعیت به نفع خودش استفاده کند. از طرفی، ما مشابه همین بحث‌ها را در ایران و در عربستان هم شاهد هستیم.»

جانِ کلام اینکه ژئوپولتیک غرب آسیا در حال تغییر است و ظاهرا سه قدرت اصلی در این زمینه نقش دارند: ایران، ترکیه و عربستان. رقابت بر سر بازارها در کشورهایی مانند عراق و افغانستان را هم باید از همین منظر تحلیل کرد و این موضوعی است که دولت سیزدهم باید آن با آن مواجه شود.

منبع: تجارت نیوز


نظرات بینندگان