قلمنیوز:سرانجام انتخابات در ایران هم تمام شد و سیدابراهیم رئیسی بر این مسند
نشست؛ رئیس دستگاه قضائی که در روز ثبتنام خود گفته بود برای مبارزه با
فساد به قوه مجریه میآید. صحبت درباره اینکه جای مبارزه با فساد، قوه
مجریه است یا قضائیه از حوصله این نوشتار خارج بوده و گفتنیها را پیشتر
گفتهایم. اما نگاهی به انتخابات این دوره و مقایسه آن با انتخاباتهای
گذشته نشان میدهد کلیدواژه فساد همچنان سکه برنده انتخاباتهاست.
روزگاری سادهزیستی برند برخی بود و روزگاری کار جهادی سکه رایج شعارهای
انتخاباتی که هرکدام در دوران طلاییاش افول کرده است. اما گویا در دو دهه
اخیر مسئله مبارزه با فساد برگ برنده بسیاری از چهرههای سیاسی در
انتخابات است.
این مسئله خاطرهای دور از دوران دانشجوییام را به یادم آورد. روزگاری که
در زمان رژیم گذشته مشغول گذراندن کارآموزی قضائی در دادگاه بودم، خبر
دادند که قرار است در این شعبه تنها پروندههای مبارزه با فساد بررسی شود.
پروندههای وزارت بازرگانی، تجارت شکر، چهرههای نامداری همچون هژبر یزدانی
با آن کارتل بزرگ تجاری در شمال کشور تا هویدا و رئیس ساواک در شعبه ما
بررسی شد.
فرض اینکه مسئله مبارزه با فساد چیز تازهای نیست و از گذشته در ایران
سکهاش رایج بوده اما چرا همه این مبارزهها با فساد به کمشدن آن کمکی
نکرده است؟ اگر بستر قانونی ایجاد فساد در سازمانها وجود نداشته باشد که
کسی نمیتواند آن را انجام بدهد و باید سراغ شیوههایی چون کلاهبرداری و
دزدی برود. آنچه موجب ایجاد فساد میشود، بسترهایی است که آن را پدید
میآورد و به آن دامن میزند.
از اینرو مبارزه با فساد هم احتیاج به یک عزم جدی برای تغییر بنیادی
رویهها، قوانین و آییننامهها دارد. تا سیستم بانکداری و بیمه در ایران
به صورت کلی تغییر نکند، شما نمیتوانید با فساد مبارزه کنید. تا زمانی که
شرکتها، نهادها و سازمانهای بزرگ با درآمدهای میلیاردی و پنهان وجود
دارند و عزمی برای شفافسازی محل دخلوخرج درآمدهای آنها وجود نداشته
باشد، امکان مبارزه با فساد به صورت زیربنایی وجود ندارد.
تا زمانی که محصولات دونرخی در این کشور وجود دارد و دولتها سازمانهای
زیردستشان را به داشتن ارز دونرخی، کاغذ سهمیهای و هزاران چیز دونرخی دیگر
عادت دادهاند، مبارزه با فساد صورت نمیگیرد.
در مناظرهها به شفافیت اعلام میشود که ۲۵ میلیارد دلار قاچاق کالا داریم؛
به چه معنی است؟ آیا معنیای غیر از این دارد که هرکسی هر چیزی بخواهد
میتواند وارد بازار این مملکت کند و سیستم گمرک را نادیده بگیرد؟ فساد
همان دزدی یقهسفیدهاست و من با بیش از چهار دهه فعالیت در حوزه قضائی
میگویم هیچوقت در کشور ما مبارزه با فساد صورت نگرفته است.
مبارزه با فساد با مبارزه با مفسد فرق دارد. اینکه دادگاههایی برگزار شده
و شعبه ویژه هم برای آن تعیین شده، به معنی مبارزه با فساد نیست؛ چراکه
منجر به ازبینرفتن بسترهای فسادخیز نمیشود. مبارزه با فساد نه در دستگاه
قضائی میتواند باشد و نه در مجریه. این مبارزه تنها با یک اراده ملی در
تغییر تمام قوانین و مقررات موجودی که این فساد را زاییده است حل میشود.
اصل ۵۳ قانون اساسی میگوید تمامی درآمدهای دولت باید وارد خزانه شود،
همچنین همه هزینههای دولت هم با تصویب مجلس از هزینه سنواتی پرداخت شود.
چند درصد از پول این نهادها و سازمانهای غیرشفاف وارد خزانه میشود؟
اینجاست که در کشور من فساد تولید میشود و گسترش پیدا میکند؛ چون بستر
مهیاست و حتی سالمترین چهرهها هم در آن به فساد کشیده میشوند.
اگر رئیسجمهور جدید برای مبارزه با فساد جدی است، به ایشان توصیه میکنم
تمامی مقررات، آییننامهها و دستورالعملها را به جهت جلوگیری از گسترش
فساد تغییر دهد.
اینجا همان جایی است که بسیاری از کشورها از چنگال فساد فرار کردهاند.
همان کاری که سنگاپور انجام داد. تا زمانی که بسترهای مفسدپرور را تغییر
ندهیم تا ثریا این دیوار کج میرود و مسئله مبارزه با فساد به یک شعار
تبدیل میشود.
چه اینکه از روزگاری که من یک دانشجوی ساده حقوق بودم در دوران کارآموزی،
دادگاههای پیش از انقلاب مبارزه با فساد در این کشور شروع شده و هنوز هم
ادامه دارد.