در هر انتخاباتی برای هر مقامی چه کوچک و چه بزرگ و در هر کشوری، معمولاً وعده‌ها و حرف‌های خوب از کاندیداها شنیده می‌شود، و البته قاضی میدان هم مردم و رای دهندگان هستند، که با توجه به عملکرد گذشته هر یک از کاندیداها در مقام‌هایی که قبلا بوده‌اند، متوجه می‌شوند که چه مقدار از حرف‌های قشنگ و زیبای آن‌ها را باید باور کنیم یا نکنیم، بعضی از حرف‌ها من را یاد آن بنده خدایی می‌اندازد که لب دریا نشسته بود و با قاشق از سطل کوچکی ماست بر می‌داشت و به دریا می‌ریخت، گفتند چه می‌کنی گفت: «دوغ درست می‌کنم، گفتند با یک ظرف ماست که نمی‌شود یک دریا دوغ درست کرد؛ گفت می‌دانم نمی‌شود، ولی اگر بشود، چه می‌شود.
برخی سخنان هم بسیار جالب و امید بخش است، مثل برنامه‌هایی که برای آینده ارز ابراز می‌شود، که معمولاً بسیار عالی و مطابق معیار‌های اقتصادی ترسیم می‌شود.
راجع به سهمیه بندی سوخت به جای سهمیه برای هر اتومبیل، وقتی صحبت از سهمیه برای هر شخص می‌شود احساس می‌کنیم که بسیار به عدالت نزدیک‌تر است، ولی بدی کار این است که معمولا بعد از اینکه آقایان سر کار آمدند رسم نیست از آن‌ها در باره صحبت‌ها و مواعیدشان سوالی مطرح کنیم یا سخنی بگوییم، " سرورا رخت ریاست مبارک بادت" "، ولی آن مواعید که دادی چرا همه رفت از یادت".
اگر بخواهیم جای خالی یک حرف یا چند حرف را در مواعید آقایان عنوان کنیم، می‌شود از عدم اشاره به اصلاح سبک مالیات ستانی و عادلانه شدن آن، رقابتی شدن بازارها، و آسان گیری دادن مجوز‌های فعالیت به فعالان بخش خصوصی.
واقعی و واحد شدن قیمت‌ها مخصوصاً قیمت ارز؛ و جلب اعتماد مردم به نظام اقتصادی کشور، به خصوص بانک‌ها و اهتمام به توقف بالا رفتن حجم نقدینگی و کنترل نرخ تورم و به نزدیک صفر رساندن آن و کاهش جدی نرخ بهره؛ و هدفمند کردن یارانه‌ها، یعنی قطع هرگونه سوبسید و یارانه به جز برای سه مورد " آموزش و پرورش" و "بهداشت و درمان" و "امنیت و قضاوت"، یاد کرد.
راجع به قیمت‌ها اگر بخواهد دستوری باشد که قابل پیش بینی نیست و بستگی به میل و توان دولت‌ها دارد، ولی اگر قیمت‌ها بخواهد واقعی باشد با توجه به نرخ فعلی تورم، بهتر است با شیب ملایم رو به بالا تا آخر سال ادامه پیدا کند و پیش بینی می‌شود سال آینده با نرخ ۳۵ هزار تومان آغاز شود؛ و البته این در صورتی است که اتفاق خلاف انتظاری در عالم سیاست رخ ندهد.
ولی اگر اتفاقات خوبی رخ دهد تاثیرگذاری خودش را در بازار ارز دارد و می‌تواند سرعت کاهش ارزش پول ملی را کم کند و اگر خدای ناکرده اتفاق نامیمونی رخ دهد که پناه بر خداوند می‌بریم.
