کد خبر: ۳۲۲۲۰
تاریخ انتشار: ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۴
قتل هولناک آقای کارگردان جنجالی شد

حکم مادر بابک خرمدین از پدرش سنگین‌تر خواهد بود

خبر کوتاهی که در ابتدا رسید این بود: صبح یکشنبه، جسد مثله شده یک مرد جوان در سطل زباله‌ای در خیابان نفیسی، محله اکباتان تهران پیدا شد.
قلم‌نیوز: این جسد متعلق به مردی است که بعد از مرگ مثله شده و در ادامه خبر از آغاز به کار ماموران کلانتری ۱۳۵ برای تشخیص هویت و تجسس و تشکیل پرونده این قتل داده شد.روز گذشته مشخص شد که قربانی بابک خرمدین است، فارغ‌التحصیل دانشکده هنر‌های زیبای دانشگاه تهران، کارگردان و مدرس سینما.

همراه با هویدا شدن نام آشنای قربانی، ضربه هولناک را این خبر کامل کرد: پدر و مادر مقتول به جنایت اعتراف کردند. ایرنا تیتر زد: «شنیدن نام قاتل از خبر قتل هولناک‌تر شد؛ خرم‌دین».

عکسی که در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌چرخد دقیقا شکل همان توصیفی است که همکارش از او می‌کرد: «همیشه با یک اورکت سبز، یک کفش بندی، یک کوله‌پشتی و مو‌های ژولیده سیاه و سفید وارد دفتر می‌شد.»

نیلوفر هاشمی در واحد ۳۸ دانشگاه علمی-کاربردی با بابک خرمدین همکار بود، چهار ترم، نزدیک به دو سال تا قبل از اینکه کرونا شروع شود و دانشگاه آن‌ها را هم مثل باقی موسسه‌ها و مراکز آموزشی به تعطیلی بکشاند. او استاد گروه گریم است و همکارش بابک خرمدین، استاد گروه سینما را در فاصله تنفس میان کلاس‌ها می‌دید، کسی که به قول او سر وقت می‌آمد، سر وقت می‌رفت و کمتر می‌شد که او را در حال بگو و بخند و حرف زدن‌های مداوم ببینی: «مثل یک سایه بود، کم‌حرف، مودب و موقر و دوست‌داشتنی. خاطره مشترک همه ما از او همان مرد با اورکت سبز است که پشت میز اتاق اساتید می‌نشست، از قمقمه همراهش چای برای خودش می‌ریخت و به همهمه همکارانش نگاه می‌کرد. در آن دانشگاه هرگز آزارش به کسی نرسید.»

به قول او، خرمدین «کم‌حرف‌ترین» استاد میان همکارانش بود و برای همین هیچ کدام دقیقا از زندگی بیرون از دانشگاهش اطلاعات چندانی نداشتند: «ما وقتی در دفتر دور هم جمع می‌شویم معمولا خیلی حرف می‌زنیم و می‌خندیم و شوخی می‌کنیم و ماجرا‌های کلاس‌های ساعت قبل را تعریف می‌کنیم. ایشان نه، سر وقت می‌آمد، یک چایی می‌خوردند، سر ساعت می‌رفتند سر کلاس و بعد تشریف می‌بردند.»

بخشی از این شوک که او پس از شنیدن خبر دچارش شده بابت همین است، آن معلم و همکار آرام و بی‌حرفی که دو سال همکارش بود بدون اینکه چندان چیزی از خودش بروز بدهد چطور ناگهان به عنوان مقتول سر از تمامی خبر‌ها و تیتر‌ها درآورده؟

«به خصوص وقتی فهمیدم به خاطر پدر و مادرش از لندن برگشته بوده خیلی متاثر شدم. خیلی بی‌آزار بود واقعا حقش این نبود. هر کسی که با ایشان در تماس بوده چه به عنوان مدرس و چه به عنوان دانشجو بسیار متاثر شده. او واقعا یکی از باسوادترین مدرسان سینما بود.» قبل از اینکه حرفش تمام شود باز برای بار چندم این حرف به زبانش می‌آید: «خیلی مظلوم بود.»

حکم مادر از پدر سنگین‌تر خواهد بود

در میان کسانی که نام بابک خرمدین را همراه با نحوه مرگ او شنیده‌اند، بسیاری هستند که به شباهت این نام و این سرنوشت با نام بابک خرمدین، سردار ایرانی که از آذربایجان بر ضد حکومت عباسیان قیام کرد اشاره می‌کنند؛ کسی که عاقبت به دستور معتصم، خلیفه عباسی دست‌هایش را قطع کردند و به دارش آویختند.

در گزارش رکنا از قتل کارگردان و مدرس سینما آمده است: «جسد بابک خرمدین به صورت تنه بالا و دست‌ها کشف می‌شود و با انگشت‌نگاری هویت جسد مشخص شده است. در بازجویی‌های اولیه پدر و مادر مقتول به جنایت هولناک اعتراف و ادعا می‌کنند که پسرشان را با مسموم کردن با قرص خواب‌آور داخل غذا بابک را بی‌هوش کرده و پدر خانواده پس از چند ضربه چاقو جسد را به حمام زیر دوش آب منتقل و مثله می‌کند.»

آنچه به نقل از اعترافات پدر مقتول که حالا عنوان قاتل را هم (بنا بر اعترافات) یدک می‌کشد آمده، به این شرح است: «پسرم مجرد بود. او ما را آزار و اذیت می‌کرد، جان‌مان به لب رسیده بود. هر روز از دستش در امان نبودیم، ناسزا می‌گفت و هر کاری دلش می‌خواست انجام می‌داد. من و مادرش تصمیم گرفتیم از شر او رها شویم تا بیش از این آبروی‌مان نرفته است. ابتدا قرص خوراندیم، وقتی بی‌هوش شد با چاقو او را کشتم و جسدش را داخل حمام بردم بعد برای اینکه بتوانم از خانه خارج کنم جسدش را تکه تکه کردم داخل چمدانی گذاشتم و با همدستی همسرم جنازه را از خانه بیرون بردم و داخل سطل آشغال انداختم.»

در توضیحات بیشتری که بعدتر به نقل از این مرد ۸۱ ساله منتشر شد، آمده بود که از زمان شیوع کرونا که او کلاس‌هایش را به صورت آنلاین برگزار می‌کرد، رفت و آمدهایش سبب اذیت آن‌ها شده است: «بابک فقط دانشجویان دختر را به خانه می‌آورد و نمی‌دانستیم که همه آن‌ها دانشجوهایش بودند یا نه! پسرم با دختر‌ها به داخل اتاق می‌رفت و از مادرش می‌خواست برای خودش و میهمانش غذا درست کند و مادرش از آن‌ها پذیرایی می‌کرد و این در حالی بود که می‌دانستیم پسرم با دختران در خانه رابطه جنسی برقرار می‌کند. باور کنید از وجود پسرم یک روز آرام نداشتیم و جان‌مان به لب‌مان رسیده بود. حتی از پسرم خواستم برای خودش خانه‌ای تهیه کند و حاضر شدم خودرویم را بفروشم و حتی سهم ارث او را بدهم که برای خودش خانه بگیرد و با ما زندگی نکند، اما بابک می‌گفت جنازه من از این خانه بیرون می‌رود و هیچ‌وقت نپذیرفت از خانه خارج شود.»

آنچه پدر گفته است با تصویری که همکاران و دانشجویان خرمدین از این مدرس ۴۷ ساله داشتند از زمین تا آسمان تفاوت دارد.

همزمان با دست به دست شدن اعترافات پدر در شبکه‌های اجتماعی، نگرانی‌هایی که بابت نسبت قانون مجازات کشورمان با پدیده «فرزندکشی» توسط پدر وجود دارد دوباره تکرار می‌شوند.

در این میان نام «رومینا» آن دختر نوجوانی که سرش با داس پدر بریده شد دوباره به یاد‌ها آمده است و تکرار این تذکر که «ولی دم» چگونه می‌تواند با کمترین هزینه دست به بزرگ‌ترین جنایت‌ها بزند.

در چنین پرونده‌ای وضعیت مجازات تا حدی پیش می‌رود که مجازات پیش روی مادر، در صورت صدور حکم معاونت در قتل، از مجازات پدر، به عنوان عامل قتل هم بیشتر خواهد بود.

فخرالدین جعفرزاده، رییس سابق دادسرای جنایی تهران و وکیل پایه یک دادگستری توضیح داده است: «در این پرونده، چون اولیای دم خودشان در قتل نقش دارند، سمت اولیای دم بودن‌شان ضایع می‌شود و کنار می‌رود. مقتول فرزند و همسر ندارد پس اولیای دم درجه یک ندارد. پدر قاتل مشمول قانون ۶۱۲ قصاص نمی‌شود و ۳ تا ۱۰ سال حبس دارد، مادر اگر معاون باشد مشمول ماده ۱۲۷ قانون مجازات اسلامی می‌شود و بیش از ۱۵ سال حبس خواهد داشت.»

این بحث‌ها و نقد‌های تند به نحوه نگاه قانون مجازات به عاملیت پدر در قتل فرزند درست یک روز پس از آن مطرح می‌شود که معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده رییس‌جمهور از تصویب لایحه اصلاح ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی مربوط به تشدید مجازات پدر در صورت قتل فرزند در کمیسیون لوایح دولت خبر داده بود.

نظرات بینندگان