ساعاتی بعد «سعید خطیب زاده» سخنگوی وزارت امورخارجه در واکنش به این اقدام گفت: «فایل صوتی منتشر شده از دکتر ظریف یک فایل تقطیع شده و گزینشی از یک گفت و گوی داخلی ۷ ساعته است. یک ذوقزدگی در برخی از رسانهها برای تقطیع صحبتهای ظریف دیده شد ولی این گفت و گو باید کلی دیده شود. اتفاقی که افتاد اتفاقی غیرقانونی بود. مسئولان ایران در فضای کارشناسی صریح، پویا و شفاف هستند ولی تصمیمات عالی و اجماعی انجام میشود و هیچ کس هم از تحلیل مبرا نیست.»
«محمدعلی ابطحی» رییس دفتر رییس دولت اصلاحات انتشار فایل صحبت خصوصی ظریف را کاری مثل دزدیدن اسناد هستهای توسط اسراییل توصیف کرد و «جلیل رحیم جهان آبادی» عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس انتشار فایل صوتی را با هدف ضربه زدن به مذاکرات وین و استیضاح رییس دستگاه دیپلماسی و تکمیل کننده تخریبهای اخیر در نطنز و سایر آسیبها به منافع ملی کشور دانسته و خواستار هوشیاری در این زمینه شد.
آتشی که اینترنشنال در پی آن است
با فرونشست خشم اولیه منتقدان به دلیل تحلیل براساس فایل تقطیع شده باید این پرسشها پاسخ داده شود که تلویزیون ایران اینترنشنال در مقطع کنونی که دو رویداد مهم مذاکرات هسته ای و انتخابات ریاست جمهوری در حال تلاقی هستند به دنبال چیست؟ برای پاسخ به این پرسش باید به گردانندگان این رسانه پرداخت. تلویزیون ایران اینترنشنال در بخشی از وب سایت، خود را یک رسانه خصوصی و مستقل از لندن اعلام کرده است که بزرگترین اتاق خبر رسانههای فارسیزبان و با بیشترین تعداد خبرنگار در مهمترین نقاط دنیا را داراست؛ پرسش اما این است که از کجا؟ یک رسانه مستقل و خصوصی هزینه تامین بزرگترین اتاق خبر رسانههای فارسی زبان و بیشترین خبرنگار را در شهری مانند لندن از کدام منبع تامین میکند؟
روزنامه گاردین در سال ۹۷ و همزمان با شروع به کار این رسانه به بررسی تامین کنندگان مالی آن پرداخته و یادآور شده است که کمپانی «Volant Media» که شبکه تلویزیونی «ایران اینترنشنال» جزئی از آن است، متعلق به فردی به نام «عادل عبدالکریم» تبعه عربستان بوده و این شخص با سلسله مراتب خاصی با «محمدبن سلمان» ولیعهد عربستان همکاری میکند. تعداد نامهای عربی آمده در گزارش گاردین این سلسله مراتب و نقش غیرقابل انکار مقامات سعودی در این رسانه را نشان میدهد و منابع خبری از هزینه ۲۵۰ میلیون دلاری عربستان برای کمک به ایجاد شبکه تلویزیونی «ایران اینترنشنال» که هیچ آگهی تبلیغاتی هم ندارد، حکایت میکنند هزینه ای که با احتساب اجاره بهای پرداختی این شبکه و همچنین حقوق پرداختی به کارکنان، سالانه به ۵۰ میلیون دلار هم میرسد و با توجه به تقابل دیرینه عربستان سعودی با ایران ادعای مستقل بودن این شبکه در خبررسانی را زیر سوال میبرد.
با چنین توصیفاتی؛ مشخص می شود که چرا اینترنشنال با چنین شتابی در پی سوژه هایی جنجالی و اختلاف برانگیز است. سناریو ساده است: ایران در حال احیای برجام است، برجام ایران را قدرتمندتر و باثباتتر میکند، رفع تحریمها آرامش معیشتی را به مردم بازمیگرداند و امیدها به جمهوری اسلامی افزایش مییابد، و نقشه محمدبن سلمان برای کشاندن جنگ و نزاع به داخل ایران نقش برآب میشود. سعودیها با مثله کردن «جمال خاشقچی» روزنامه نگار عربستانی نشان دادند که برای شکستهایی بسیار کوچکتر از برجام هم انتقامهای سهمگین میگیرند، بنابراین تقلاها برای سوژه سازی از هرگونه اختلاف برجام شکنی چه در عرصه داخلی ایران و چه در صحنه بینالمللی در راستای همان انتقام سهمیگن است و این آتش افروزیها به ویژه با نزدیک شدن به ایام انتخابات ایران چندان دور از پیش بینیها نبود تا این آتش دامان هر آنکس که میتواند امیدها را تقویت کرده و زمینهساز حضور گسترده مردم شود، بگیرد.
اختلاف نظر مسئولان، عادیترین رویداد اداره کشور
موضوع بدیهی دیگری که در تحلیلها و تعابیر عجیب از سخنان ظریف نادیده گرفته می شود این مهم است که وجود اختلاف نظر در سطوح مختلف مدیریتی حتی در امور کلان و بزرگ، امری غیرمعمول و فراقانونی و تابویی نیست که اختلاف نظر ظریف با سردار شهید سلیمانی در برخی موضوعات سیاست خارجی و روابط بین الملل، نشان از دشمنی! این دو باهم داشته باشد. کما اینکه اگر پس از فرونشستن آتش غیظ و خشم همیشگی خود نسبت به ظریف، فایل اصلی و سه ساعته سخنانش را گوش کنند؛ خواهند شنید که درباره سردار شهید سلیمانی جه تعبیراتی از سوی وزیر امورخارجه به کار گرفته شده است. ظریف در این مصاحبه تاکید میکند: «درباره منطقه باید انصاف را رعایت کنیم. در مذاکرات افغانستان در سال ۲۰۰۱ با آمریکا، اگر سردار سلیمانی نبود من دستاوردی نداشتم. در سال ۲۰۰۳ درباره عراق نیز اگر اطلاعات سردار سلیمانی نبود من هیچ دستاوردی نداشتم و رهبر انقلاب دست من و سردار سلیمانی را برای هماهنگی در دست هم گذاشت.»
اگر منتقدان ظریف هم اندکی از انصاف او را داشتند در فایل صوتی میشنیدند که ظریف ضمن اینکه به اختلاف دیدگاه خود با سردار سلیمانی اشاره میکند موکدا از تلاش برای همکاری با وی سخن میگوید و تصریح می کند: «من و سردار سلیمانی الزاما هم نظر نبودیم اما احساس میکردیم باید هماهنگ باشیم و این کار را میکردیم و به جرات میگویم من دیپلماسی را بیشتر برای میدان هزینه کردم تا میدان برای دیپلماسی هزینه شده باشد.»
بر اساس آنچه در فایل صوتی منتشر شده همکاری ظریف و سردار سلیمانی دستکم تاریخچه ای ۲۰ ساله دارد؛ پرسش این است اگر دشمنی مکشوف شده کنونی! از سوی برخی مخالفان ظریف دیرینه بوده آیا سردار شهید با توجه قدرت علنی سازی آن را نداشته یا اگر چنین موضوعی حتی در ظن و گمان هم موجود بوده، چرا رهبر معظم انقلاب همواره از ظریف حمایت کرده و وی را امین خود خواندند. ظریف در همین مصاحبه هم بار دیگر به حمایت رهبری از خود و تیم هسته ای اشاره میکند و میگوید: «رهبر انقلاب همیشه به من لطف و محبت داشتند و ایشان یکی از قویترین دیپلماتهای کشور هستند و بسیار مودب و دقیق و محکم صحبت میکنند و ما از ایشان رعایت پروتکل را میآموزیم.» به نظر میرسد هم رهبر معظم انقلاب، هم سردار شهید سلیمانی و هم ظریف بهتر بر الزامات اداره کشور واقف هستند، وقوفی که مخالفان چندان به آن اعتقادی ندارند.
عامل خیانت مشخص خواهد شد
موضوع مهم دیگر درباره فایل صوتی منتشر شده، تفحص اساسی و اصولی از عامل یا عاملان ارسال آن به شبکههای معاند هستند. از توهماتی که پس از انتشار فایل صوتی در شناسایی منتشرکنندگان آن منتشر شد؛ این بود که عامل انتشار شخصی در دولت یا حتی خود ظریف است؛ تحلیل این توهم هرچند عقلایی نیست اما باید از چنین متوهمانی پرسید که در شرایط کنونی بیشترین ضربه را از انتشار این فایل صوتی محرمانه چه کسی یا گروهی متحمل می شود آیا جز این است که ظریف طی دوشب گذشته با بدترین هجمهها و سخیفترین ادبیات مورد هجمه قرار گرفته است، آیا جز این است که به سبب موضوعات مطرح شده در آن مسائل گروهی بهانه تازهای برای حمله به مذاکرات وین و مذاکره کنندگان آن یافته و ظریف را از خطوط قرمز مورد ادعای خود میترسانند؟ دولت از این اقدام غیرقانونی و غیراخلاقی چه سودی خواهد برد، از سوی این طیف از تحلیلگران بیپاسخ میماند. اما فارغ از این تحلیلها باید مشخص شود که چه شخص یا گروهی فایل صوتی محرمانه ای را که بر عدم انتشار آن تاکید شده بود، به رسانه ای با سابقه ای چون تلویزیون ایران اینترنشنال ارسال کردند تا از هرگونه تکرار چنین اقداماتی پیشگیری شود.
رفع تحریمها قربانی تقطیع فایل های صوتی نشود
برجام؛ سندی که گروهی در داخل دستاوردهای آن را هیچ می دانستند و خود آن را خسارت محض، از سوی «دونالد ترامپ» رییس جمهوری پیشین کاخ سفید و به سبب زیاده خواهیها به کُما فرستاده شد. اکنون با افزایش احتمال احیای این سند بسیاری از دشمنان آن بار دیگر نگران شده و از هر ابزاری برای آن کمای دوباره آن استفاده می کنند. گاهی علیه آن سریال و مستند می سازند و گاهی با سخنان تقطیع شده، مذاکره کنندگان را مورد هجمه قرار می دهند.
فایل صوتی ظریف با استناد به شواهد این روزها بستر تازه ای است اما مهم ترین عامل عبور از دوگانه هایی چون دیپلماسی و میدان که هردو برای اداره کشور ضروری بوده و هستند، است. ظریف اگر در پی دامن زدن به این دوگانه ها بود، گلایه های خود را همان دوران مذاکره و دولت نخست اعلام می کرد و انتشار می داد نه اکنون که پایان مسوولیت است و قسم میخورد در انتخابات نامزد نخواهد شد. موضوع اختلاف نظر میان مسئولان و اعلام برخی موضوعات از سوی وزیرامورخارجه در شرایطی که تحریم ها حتی مسیر رسیدن واکسن کرونا را هم مسدود کرده، آتش کشیدن قیصریه وین است به بهانه یک فایل صوتی. افتادن در این دام آینده کشور را مبهم کرده رژیم صهیونیستی، سعودی و رسانه اش را به این نتیجه خواهد رساند که برای جلوگیری از پیشرفت ایران، کافی است به سنت اختلاف بیافکن و پیروز باش، روی آورد.