تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به قلم نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: " ایران سامانه "
هاشمی در خاطرات روز اول دی درباره پرونده غلامحسین کرباسچی آورده است: «آقاى [علیمحمد]بشارتى [وزیر اسبق کشور]آمد. راجع به پرونده آقاى [غلامحسین]کرباسچى [شهردار تهران]و آقاى [حسین]محلوجى [وزیر سابق معادن و فلزات]صحبت کرد و کمکى که ممکن است بشود و از اوضاع خراب اقتصاد کشور گفت. عصر از [اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی]آقایان [محسن]نوربخش، [محمدعلی]نجفى، محمد [هاشمی]، [حسین]مرعشى و على [هاشمی]آمدند. درخواست داشتند، براى پیگیرى عفو رهبرى در مورد آقاى کرباسچى، در صورت محکومیت در [دادگاه]تجدیدنظر. افطار به خانه آمدم. فاطى افطار تهیه کرده بود و بعضى از بچهها هم بودند». او در دو روز بعد یعنی در تاریخ سوم دی درباره نتیجه دادگاه تجدیدنظر کرباسچی میآورد: «در منزل بودم. کمى باران داشتیم؛ لابد هواى آلوده تهران، کمى پاک مىشود. دو هفته گذشته، بهخاطر آلودگى هوا، چند روز مدارس تعطیل بود.
خبر محکومیت آقاى [غلامحسین]کرباسچى [شهردار تهران]در دادگاه تجدیدنظر اعلان شد؛ مقدارى تخفیف دادهاند، ولى باز هم بالا است. على هاشمى -اخوىزاده- تلفنى خواست که عفو وعدهدادهشده رهبرى را پیگیرىکنم. تلفنى با آیتالله خامنهاى صحبت کردم و به یادشان آمد که قبلا گفتهاند در صورت محکومیت عفو مىکنند. گفتند به آقاى [غلامحسین]محمدیگلپایگانى [رئیس دفتر رهبری]دستور مىدهند که متن حکم را بگیرد و مسئله را پیگیرىکند، ولى قول صریحى ندادند. تا شب به مطالعه گذشت. افطار بعضى از بچهها اینجا بودند. فاطى، افطار تهیه کرده بود و بخشى را از منزل خودش آورده بود؛ مثل روزهاى دیگر. باز على [اخویزاده]، خواست که به دادستان کل کشور تذکر دهم که قبل از تقدیم اعتراض به حکم آقای کرباسچى، مانع اجراى حکم شود. با آقاى [مرتضی]مقتدایى [دادستان کل کشور]صحبتکردم؛ قبول کرد و گفت اعتراض را روز شنبه بدهند.
هاشمی در ادامه خاطراتش در همین روز درباره نتیجه بررسی قتلهای زنجیرهای در گفتگو با درینجفآبادی، پورمحمدى و احمد شفیعى مینویسد: «شب آقایان [قربانعلی]درى [نجفآبادی]، [مصطفی]پورمحمدى و [احمد]شفیعى، از وزارت اطلاعات آمدند. از نتیجه بررسى قتلهاى اخیر که اتهام متوجه وزارت اطلاعات شده و احتمال خودسرى بعضى از افراد تند، اظهار نگرانى کردند و براى حفظ حیثیت نظام و وزارت چارهجویى نمودند و براى مجازات مرتکبین، در صورت اثبات، اظهار آمادگى کردند. درباره انتخابات شوراها و حکم آقای کرباسچى و محکومیت آقای اسدالله بیات هم صحبت شد. گفتند آقاى خاتمى [رئیسجمهور]، خیلى کلافه است و در جلسات، ناراحتى خودش را ابراز مىکند. در ترکیه باز هم تشکیل دولت میسر نشد و بولنت اجویت [از حزب جمهوریت خلق]هم کنار رفت؛ مشکل خلأ دولت، مزمن شده است».
او در ادامه در چهار دی درباره ابعاد دیگری از قتلهای زنجیرهای مینویسد: «شب آقاى [سیدمحمد]خاتمى، رئیسجمهور آمد. راجع به مسائل عمده کشور صحبت کردیم... در مورد محکومیت آقاى کرباسچى صحبت شد؛ قرار شد هر دو از رهبرى بخواهیم او را عفو کنند... در مورد قتلهاى اخیر، معتقد است که وزارت اطلاعات، با انگشتگذاشتن روى فردى خاص، مىخواهد به جناح چپ منتسب کند».
هاشمی در پنجم دی ادامه میدهد: «مجمع [تشخیص مصلحت نظام]، جلسه شورا داشت. کلیات ملاکهاى اولویتها و شوراى ویژه فناورى هاىتک [پیشرفته]تصویب شد. بعد از جلسه، آقاى [محسن]نوربخش [عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی]آمد و خواست مسئله محکومیت آقاى کرباسچى را نزد رهبرى، براى عفو پیگیرى کنم. عصر آقاى [قربانعلی]درىنجفآبادى [وزیر اطلاعات]آمد. در مورد پیگیرى قتلهاى اخیر مذاکره شد و نتیجهگیرى نوار معروف عصر عاشورا را که علیه آقاى خاتمى تهیه شده بود، آورد. آقاى
سیدمحمد]میرمحمدى [معاون نظارت و حسابرسی دفتر رهبری]آمد. توضیحى در مورد تز دکتراى خود داد که در مورد هماهنگ و استانداردکردن جریانها و نهادهاى متعدد بازرسى در کشور نوشته است، مشورت کرد...».
خاطرات هاشمی در ششم دی باز هم به منشأ این اتهام ثابتنشده از سوی برخی نیروها به دولت خاتمی که چپها (اصلاحطلبان) در قتلهای زنجیرهای نقش داشتند، میپردازد: «آقاى [قربانعلی]درىنجفآبادى [وزیر اطلاعات]آمد. گفت مقرر شده از ۲۳ رمضان، حصر آیتالله منتظرى محدودیت کمترى داشته باشد و علما و فامیل و... بتوانند به ملاقات بروند. گزارشى از پیشرفت تحقیق در مورد قتلهاى اخیر داد و از فتنه احتمالى گفت که چپها به دنبال آن هستند.
تعدادى از پرسنل [وزارت]اطلاعات، منجمله آقاى [مصطفی]موسوى [کاظمی]، مدیرکل امنیت، اعتراف کردهاند که آنها عامل قتلها هستند و این گروه که میگویند از جناح چپ و طرفداران آقاى [سیدمحمد]خاتمى بودهاند، اخیرا براى انقلاب، بهخاطر تحرکات موذیانه ضدانقلاب، احساس خطر کردهاند و از دولت آقاى خاتمى مأیوس شدهاند. بعد از آنکه آقاى درى، اعتراف آنها را به آقاى خاتمى، [رئیسجمهور]گفته است، آقاى خاتمى خواستار مجازات آنها شده. گفتهاند، قبلا با آقاى درى در میان گذاشته بودند و احساس کردهاند که آقاى درى، موافق و حتى با تنبیه افرادى مثل آقاى نورى و [محسن]آرمین و... موافق است، ولى آقاى درى بهطور اکید، اطلاع و موافقت خود را تکذیب مىکند و معتقد است براى پیداکردن شریک نیرومند براى جرم خود چنین گفتهاند».
خاطرات هاشمی در چهارشنبه ۹ دی به وضعیت حصر آیتالله منتظری اختصاص دارد: «آقایان [حسامالدین]آشنا و [امیر]تهرانى، معاونان وزارت اطلاعات آمدند. گزارشهاى ویژه را آوردند و گزارش سفر به قم و ملاقات با جمعى از علما و جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم]را دادند. به اطلاع آنها رساندهاند که از آیتالله منتظرى، بهطور محدود رفع حصر خواهد شد و نظر آنها را خواستهاند. معمولا تذکر دادهاند که شرط کنید و مواظب باشید مسائل گذشته تکرار نشود و جامعه مدرسین، نخواسته مسئله به آنها مربوط باشد.
گفتند، آسیدهادى [هاشمی]، داماد آقاى منتظرى هم آزاد شده و تعهد کرده مواظبت کند که ضدانقلاب نتواند از طریق بیت آیتالله منتظرى مزاحمت ایجاد کنند و اعتراف به تخلفهاى گذشته کرده است. گزارش کشف گروهی را دادند که علیه دولت و آقاى میرحسین موسوى و خط سه مبارزه دارند. از فشارى که بعد از قتلهاى اخیر، روى وزارت اطلاعات است و نیز از بىاعتمادى رئیسجمهور و دولت نسبت به وزارت و عدم حمایت و سردشدن و ضعف روحیه پرسنل اطلاعات و اظهارات بعضى از اعضاى دولت درخصوص استعفا یا برکنارى آقاى [قربانعلی]درى [نجفآبادی]، [وزیر اطلاعات]، اظهار نگرانى شدید کردند و گفتند حال نیروهاى وزارت، قدر دوره گذشته را مىفهمند».
ملاقات با خاتمی درباره قتلهاروایت در ۱۰ دی به آنجا میرسد که هاشمی و خاتمی درباره روند بررسی ابعاد قتلها با هم ملاقات میکنند: «شب بچهها افطار جمع بودند. یاسر، یک برگ قدیمی کارت دعوت مراسم ازدواج من و عفت را پیدا کرده و نشان مىدهد. هنگام افطار، محسن خبر داد که آقاى خاتمى کار فورى دارند. ساعت هشت شب، براى ملاقات تعیین شد؛ با نیمساعت تأخیر آمدند.
جریان ملاقات با رهبرى و آقاى درى [وزیر اطلاعات]و دیگران را درباره مسئله قتلهاى اخیر گفت و درباره نحوه عمل و برخورد مشورت کرد. گفت، آقاى [مصطفی]موسوى، [کاظمی]، مدیرکل معاونت امنیت و تعدادى دیگر، به ارتکاب قتلها بهخاطر دفاع از اسلام و جلوگیرى از خطرها، اعتراف و ادعا کردهاند که آقاى درى هم در جریان بوده، ولی آقای درى تکذیب مىکند. میگویند آقاى موسوى از همفکران آقاى خاتمى است و نامزد معاونت امنیت اطلاعات ایشان بوده است.
نظرشان این است که آقاى درى، اعلان کنند که خود وزارت اطلاعات، جریان را کشف کرده که واقعیت همین است و خود با پذیرش ضعف و کوتاهى، استعفا بدهد و سپس مدتى آقاى خاتمى، سرپرستى وزارت را به عهده بگیرد و اصلاحات را انجام دهد و با مرتکبین قتلها مطابق قانون عمل شود. گفتم، مسئله مهم رسیدگى به ادعاى مطلعبودن آقای درى است؛ در صورت مطلعبودن یا نبودن، برخورد فرق مىکند. قرار شد بررسى و مشورت بیشتر بکنیم».
هاشمی در ۱۲ دیماه مینویسد: «دکتر [حسن]روحانى [دبیر شورای عالی امنیت ملی]آمد. درباره مسائل قتلهاى اخیر مذاکره شد. آقاى خاتمى [رئیسجمهور]، با ایشان هم مشورت کرده است. ایشان موافق نیست که خبر قاتلبودن افراد اطلاعاتى اعلان شود؛ گرچه تنبیهشدن را قبول دارد. درباره بودجه مرکز تحقیقات [استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام]و انتخابات شوراها و درباره اوضاع کشور و تضعیف رهبرى هم مذاکره شد و هر دو اظهار نگرانى کردیم. گفت، خیلىها منتظرند که اقدامى بکنید و نمونه اظهارات نمایندگان مجلس و آقاى ناطق [نوری، رئیس مجلس]و آقاى [علی]لاریجانى [رئیس سازمان صداوسیما]را نقل کرد. تا عصر کارها را انجام دادم و به خانه آمدم».
هاشمی در ۱۳ دی از اختلاف درینجفآبادی با خاتمی مینویسد: «آقاى [سیدکمال]خرازى، وزیر امور خارجه آمد... داستانى نقل کرد از احضار جن توسط یک نفر دیگر که در معیت آقاى عبدالله نورى، نمایش داده است. درباره مسائل ناشى از قتلهاى اخیر صحبت شد... عصر آقاى [قربانعلی]درىنجفآبادى [وزیر اطلاعات]آمد. ناراحت است از اینکه آقاى خاتمى [رئیسجمهور]، پیشنهاد داده که وزیر اطلاعات، به دنبال اعلان کشف قاتلان قتلهاى جدید استعفا بدهد.
معتقد است آقاى [مصطفی]موسوى [کاظمی، جانشین معاون امنیت وزارت اطلاعات]، براى حل مشکل خودش، به دروغ گفته است آقاى درى مطلع بوده و یا موافقت کرده است. انتظار دارد که من و رهبرى، جلوی این ظلم را بگیریم و معتقد است، آقاى خاتمى براى تسلط بر [وزارت]اطلاعات، چنین استفادهاى از این جریان مىکند. عصر به منزل رهبرى رفتم. درباره مسائل قتلهاى اخیر و محاکمه قاتلان و نحوه برخورد با وزیر اطلاعات، مذاکره طولانى داشتیم. تا مغرب، پس از نماز و افطار هم ادامه دادیم.
ایشان هم موافق نیستند که وزارت اطلاعات خطی باشد و یا آقاى درى که با اصرار و خواهش، وزارت را پذیرفته، وجهالمصالحه قرار گیرد و در عین حال مایل نیستند آقاى خاتمى را هم برنجانند. درباره دادگاه آقای کرباسچی صحبت شد؛ ایشان به خاطر نمىآورد که قول جزمى دادهاند که عفو مىکنند، ولى امکان عفو را هم نفى نمىکنند. آقاى [محمد]یزدى [رئیس قوه قضائیه]، تلفن کردند و از من خواستند جلسهای را تشکیل دهم، براى مشورت با سران سه قوه، در مورد کیفیت اداره مسئله قتلها، پیشنهادى شبیه پیشنهاد آقاى خاتمى دادند».
هاشمی در ۱۵ دی از دیدار با حبیبالله عسکراولادی مینویسد: «هنگام افطار، آقاى [حبیبالله]عسکراولادى [عضو هیئت منصفه مطبوعات]که کنار من بود، از سرمقاله امروز روزنامه سلام که به نحوى قتلها را به وزارت اطلاعات نسبت داده، انتقاد کرد و گفت، به نوعى به رهبرى هم اهانت کرده و خواستار کنارهگیرى وزیر اطلاعات شده است. لغو پروانه هفتهنامه شلمچه را تأیید کرد. از طرف شوراى نظارت [بر مطبوعات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی]، به جرم اهانت به مرحوم آیتالله [سیدابوالقاسم]خویى، لغو شده است.
آقاى [علی]لاریجانى، از صداوسیما، به عنوان کار فورى به منزل آمد. گفت وزارت اطلاعات بیانیهاى در مورد قتلهاى اخیر داده و [قتلهای زنجیرهای را]به عهده افراد خودسر از درون وزارت انداخته است؛ پیشنهاد اصلاحى داشت. به آقاى درى گفتم؛ معلوم شد، متن را با نمایندگان آقاى خاتمى [رئیسجمهور]تهیه کرده و تغییر آن را یکطرفه به صلاح نمىداند. آقاى لاریجانى را قانع کردم که این تغییر، هدف او را تأمین نمىکند. خبر رسید که به آقاى [علی]رازینى، رئیس دادگسترى تهران، سوءقصد شده است، با نارنجکى که علیه اتومبیل [پاترول]او به کار بردهاند؛ مجروح شده، ولى خطر ندارد. آخر شب، آقاى خاتمى، رئیسجمهور، تلفنى تماس گرفتند و گفتند، آیتالله خامنهاى پیشنهاد استعفای وزیر اطلاعات را نپذیرفتهاند؛ با فرض اینکه رئیسجمهور در سه ماه قانونی وزارت را اداره کند، بلکه گفتهاند اگر وزیر مورد قبولى به جاى آقاى درى معرفى شود، مىپذیرند و نیز از سرمقاله امروز روزنامه سلام، اظهار نارضایتى کرد و گفت به آنها گفته که شما دوستان، با این رفتار به دولت ضربه مىزنید».
هاشمی در چهارشنبه ۱۶ دی از بیانیه وزارت اطلاعات درباره قتلهای زنجیرهای چنین مطرح میکند: «اخوى محمد آمد. در مورد مسائل اقتصادى و برنامه و خانوادگى صحبت شد. گفت، هنوز دزد خانهاش پیدا نشده است. آقاى مسیح مهاجرى [مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی]آمد. از بیانیه دیشب وزارت اطلاعات در مورد عوامل قتلها، انتقاد داشت. آن را معلول فشار آقاى خاتمى و این کار را براى نظام مضر مىداند و با توجه به اینکه مسئولیت قتلها را متوجه نیروهاى چپ طرفدار آقاى خاتمى در وزارت اطلاعات مىداند، این اقدامات را فاقد توجیه مىپندارد و درصدد است که در روزنامه، به نحوى با سیاست رئیسجمهور براى وزارت اطلاعات مقابله کند. اعتمادى به افراد مورد نظر رئیسجمهور...».
بالاگرفتن اختلافات چپ و راست درباره قتلهای زنجیرهای
او در ۲۱ دی مینویسد: «با دکتر [حسن]روحانى [دبیر شورای عالی امنیت ملی]به خانه آمدیم. درباره وضع کشور و مشکلات ناشى از مسائل قتلهاى اخیر و اعلامیه وزارت اطلاعات و سپس اختلافاتى که بین دو طرف چپ و راست پیش آمده، صحبت کردیم. چپىها، براى استعفاى [آقای درینجفآبادی]وزیر اطلاعات، اصرار دارند و راستىها از او حمایت مىکنند. تاکنون تبلیغات این بوده که راستىها را به عنوان کارشکنى در کار دولت، مسئول قتلها معرفى کردهاند؛ از دیروز حمله متقابل شروع شده و راستىها مطرح کردهاند که قاتلان چپ و از طرفداران آقاى خاتمی هستند و روزنامههای کیهان و رسالت و جمهورى [اسلامی]نوشتهاند. مصاحبه آقاى [روحالله]حسینیان با کیهان امروز، مسئله را داغتر کرده و دارد تبدیل به فتنه مىشود. رهبرى هم براى حل مشکلات دچار مشکل است و احتیاج به کمک دارد. مقدارى راجع به راه علاج مذاکره کردیم».
هاشمی در ادامه به روایت ماجرای انتقادهای گسترده اصلاحطلبان به علی لاریجانی متعاقب پخش برنامه چراغ از صداوسیما و همچنین انتقادهای تند روحالله حسینیان از اصلاحطلبان میپردازد و در ۲۲ دی چنین میآورد: «تا ساعت ده صبح، جراید و بولتنها را دیدم. جناح چپ از برنامه چراغ دیشب تلویزیون خیلى عصبانى است و در روزنامههاى خود، بخش مهمى را به انتقاد و تاختن به صداوسیما اختصاص داده و با عبارات تند و اهانتآمیز از آقاى [علی]لاریجانى [رئیس سازمان صداوسیما]و سیما یاد مىکند.
آقاى [روحالله]حسینیان، بهدنبال مصاحبه در کیهان دیروز، مطالب تندترى در سیما گفته و صریحا همکاران آقاى خاتمى را به ارتکاب قتلهاى اخیر به منظور ایجاد جو، جهت تصرف [وزارت]اطلاعات متهم کرده و حمله به جناح راست و وزیر اطلاعات را در این راستا تحلیل کرده است. آقایان تقدسیان و [محمدرضا]نعمتزاده [مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی]آمدند. درباره یک درصد عوارض پتروشیمى که دچار اختلاف نظر در ردههاى اجرایى شده، از من نظر خواستند.
توضیحاتى براى رفع مشکل اختلاف دادم. آقاى [سیدمحمد]کیاوش [علویتبار، مشاور نهاد ریاستجمهوری]آمد. از مشکلات جامعه و خود گفت و خواست که با ما همکارى کند. ظهر محسن [سرپرست دفتر ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام]آمد. درباره عوارض منفى اختلافات و نزاعهاى جدى بر سر قتلها و راههاى علاج صحبت شد. ساعت سهونیم به دفتر رهبرى رفتم. جمع زیادى از مسئولان کشور را به عنوان افطارى دعوت کردهاند. آقاى [سیدمحمد]خاتمى [رئیسجمهور]صحبت کرد. مطالبی درباره امور کشور و وضع اقتصاد گفت و سپس از برنامه چراغ دیشب سیما و اظهارات آقاى [روحالله]حسینیان، با حضور رهبرى، به تلخى انتقاد کرد. با توجه به اینکه صداوسیما در اختیار رهبرى است، حتما به ایشان هم برخورد داشت، ولى رهبرى بعد از صحبت، عکسالعملى نشان ندادند.
آقاى خاتمى به من گفت که دیشب در هنگام پخش برنامه، به رهبرى پیغام داده است که بنا دارد اعلامیه علیه صداوسیما بدهد، ولى رهبرى ضمن حقدادن به ایشان، از دادن اعلامیه منع کردهاند. به رهبرى گفته است که حداقل جبران این است که آقاى [علی]لاریجانى [از ریاست سازمان صداوسیما]عزل شود؛ انصافا ضربه محکمى است. آیتالله خامنهاى هم صحبت مفصلى داشتند، ولى وارد مسائل سیاسى نشدند و بیشتر موعظه و تحلیل مسائل فکرى و اعتقادى بود. بعد از نماز و افطار، به خانه آمدم. هنگام افطار، آقاى ناطق [نوری، رئیس مجلس]کنار من بود. با اشاره به اظهارات آقاى حسینیان، گفت که در مقابل سمپاشىهاى طولانى جناح چپ بوده است».
او در ادامه در ۲۳ دی مینویسد: «جمعى از دستاندرکاران پرورش آبزیان،
از بخش خصوصى [اعضای اتحادیه شرکتهای تعاونی تکثیر و پرورش میگو و ماهی]،
همراه با معاون شیلات جهاد [سازندگی]و معاونان تعاونىها آمدند. گزارش
برنامه توسعه پرورش شیلات در برنامه سوم را دادند و از عدم همکارى بانکها
گله داشتند و تشکر کردند که این صنعت را پایهگذارى و تقویت کردم و درخواست
ادامه حمایت و سفری به گواتر براى بازدید را داشتند.
آقاى
[جواد]مقصودى، از ستاد [برگزاری]نمازجمعه [تهران]آمد. مطابق معمول انتقادات
زیادى از عملکرد دولت آقاى خاتمى [رئیسجمهور]و برخوردهاى آنها در مسئله
قتلها دارد و از من خواست، به سکوت پایان دهم و براى جلوگیرى از خسارت
بیشتر، وارد میدان شوم. اخوى محمد آمد. راجع به حوادث روزهاى اخیر و تشدید
خصومتهاى جناحى و اقدام سیما در برنامه چراغ و انتخابات شوراها صحبت شد.
آقاى درینجفآبادى [وزیر اطلاعات]، گزارشى از بازجویىهای متهمان قتلها
داد و ادعاى آقاى [مصطفی]موسوى [کاظمی، جانشین معاون امنیت وزارت اطلاعات]،
درخصوص اطلاع آقاى درى و پیشنهاد خودش به آقاى [محمد]نیازى [دادستان نظامی
تهران]قاضى دادگاه، براى شنیدن توضیحات ایشان و ضبط توضیحات و سؤالها و
دفاع از خودش داد که قابل توجه بود و از بىاطلاعى خود و غلطبودن ادعاى
موسوى گفت.
انتظار دارد که رهبرى و من کمک کنیم که به ایشان ختم نشود و مسئله به گونهای جمع شود که بیش از این به ضرر نظام تمام نشود. گفت، وزارت هم انسجام خود را از دست داده و احتیاج به تقویت دارد. گفت، با توجه به بیانیه اخیر آیتالله منتظرى و تحرکات اصفهان، رفع محدودیت از آقاى منتظرى دچار تردید شده است. تا عصر کارها را انجام دادم و به خانه آمدم. بحث عمده رسانهها، مسئله قتلها و اقدام صداوسیما و [مصاحبه]آقای [روحالله]حسینیان است. رسانههاى چپ، اهانتهاى زیادى به آقاى [علی]لاریجانی و سیما و برنامه چراغ دارند و رسانههاى راست، بهگرمى از آنها دفاع مىکنند. رسانههاى خارجى، عمدتا از آقاى خاتمى دفاع مىکنند. رهبرى هم در صحبتهایشان از حمایتهاى خارجىها انتقاد کردند و تعبیر اصلاحطلبان را که رسانههای خارجى درباره جناح چپ به کار مىبرند، به سُخره گرفتند».
هاشمیرفسنجانی همچنین در ۲۶ دی همان سال یعنی سال ۷۷ مینویسد که خاتمی اصرار به کنارگذاشتن درینجفآبادی داشت و میخواست اسماعیل شوشتری را جایگزین او کند که نظر مقام معظم رهبری علی یونسی بود: «درباره مشاجرات مطبوعاتی برای قتلها، قرار شد دبیرخانه شوراى عالى امنیت ملی، کنترل کنند. درباره مسائل قتلها، گزارش بازجویىها را دادند؛ معلوم شد چیز جدیدى بهدست نیامده است. آقایان [مصطفی]موسوى [کاظمی]و صادق [مهدوی= مهرداد عالیخانی]، آقاى درى [وزیر اطلاعات]را متهم مىکنند که مطلع و راضی بوده و آقاى درى، منکر است و آقاى خاتمى اصرار دارد که آقاى درى عوض شود و هنوز با آیتالله خامنهاى بر سر وزیر جایگزین، به توافق نرسیدهاند.
آقاى خاتمى بنا دارد آقاى [اسماعیل]شوشترى را پیشنهاد کند؛ رهبری آقای [علی]یونسى را قبول کرده، ولى آقاى خاتمى تردید دارد که او را بپذیرد یا نپذیرد. آقاى خاتمى گفت به آقایان [عبدالله]نورى و [سیدمحمد موسوی]خویینىها و [سعید]حجاریان و... گفته است که چرا توقع مردم را در مورد برخورد با مسئله قتلها بالا مىبرند. آنها از آقاى خاتمى انتظار دارند که برخورد تندتر کند و بر سر این مسئله اختلاف دارند. از تندروى آنها و نیز جلسات آقاى [جلالالدین]طاهرى در اصفهان، ناراضى است».