تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به قلم نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: " ایران سامانه "
میدل ایست آی در این رابطه مینویسد: «در چند روز اخیر گزارشهایی دال بر ملاقات و گفتگو میان مقامهای ایرانی و عربستانی در بغداد پایتخت عراق، با هدفِ رایزنی و تعامل در مورد مسائل مهم در روابط دو کشور منتشر شده است. "نشریه فایننشیال تایمز" گزارش داده که نخست وزیر عراق در ترتیب دادنِ این جلسه، نقش مهمی ایفا کرده است.
با این همه، به محض انتشار خبر مذکور، عربستان سعودی و همچنین برخی رسانههای ایرانی، انجام گرفتنِ این ملاقات را تکذیب کردند. با این حال، وزیر خارجه ایران "جواد ظریف" در حالیکه از تایید یا تکذیب گفتگو میان مقامهای ایرانی و عربستانی خودداری کرده، در موضع گیری از انجام گفتگو از سوی ایران با عربستان سعودی استقبال نموده و آن را سازنده توصیف کرده است.در این مرحله، هنوز زود است که بخواهیم پیش بینی کنیم که آیا انجام گرفتنِ گفتگوهای احتمالی میان تهران و ریاض خواهد توانست به کاهشِ تنشهای دوجانبه و منطقهای ختم شود یا خیر. در شرایط کنونی، مواضع مختلف ایران و عربستان سعودی در مورد مسائل گوناگون منطقهای که ریشههای عمیقی نیز دارند (در مسائل مختلف منطقه خاورمیانه نظیر بحران سوریه، لبنان، عراق و یمن)، چالشهای اساسی را سبب شده است. شاید به همین دلیل است که چندان شگفت انگیز به نظر نمیرسد که نخست وزیر عراق جهت از سرگیری روند تعاملات و گفتگوها میان ایران و عربستان پیشقدم شده است. وی عملا این رویکرد را در پیش گرفته، زیرا بر این باور است که دیپلماسی میان دو طرف میتواند نقش مهمی در تخفیف تنشهای منطقهای (مخصوصا در معادله عراق) بازی کند.
بدون تردید گفتگوهای موفق میان ایران و عربستان سعودی میتواند طیفی از بحرانهای منطقه خاورمیانه را به سمت حل شدن پیش برد. با این حال باید به این نکته نیز توجه کرد که اغلبِ این بحرانها و منازعات، ریشهها و محرکهای داخلی نیز دارند و در چهارچوب رقابتهای بین دولتیِ دیگر (غیر از رقابتهای ایران و عربستان سعودی) نیز قرار میگیرند. به عنوان مثال در عراق، ترکیه و امارات نیز بازیگران تاثیرگذاری هستند. ترکیه در سوریه بازیگر مهمی است. امارات متحده عربی نیز در یمن بازیگریِ موثری دارد.
از این منظر باید گفت که بعید است تعاملات دیپلماتیک موفق میان ایران و عربستان، به یکباره منجر به حل شدن کلیه منازعات منطقه ایِ مهم در غرب آسیا شود. با این حال، این مساله بدون تردید میتواند در تخفیف و کاهش دادنِ تنش ها، موثر باشد.
باید توجه داشت که اولویتهای جهانی و منطقهای دولت آمریکا تحت ریاست جمهوری "جو بایدن"، تا حد زیادی تغییر کرده اند. دولت جدیدی آمریکا در مواجهه با چالشهای ایجاد شده از سوی روسیه و چین برای خود، در حال ارزیابی مجدد راجع به توزیعِ جهانی حضور نظامی آمریکا و بازنگری در راهبرد کلی آن است.
در این راستا، جو بایدن رئیس جمهور آمریکا فرمان خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان تا تاریخ ۱۱ سپتامبر سال جاری میلادی را صادر کرده است. ظاهران بنا بر این است که دولت آمریکا حضور نظامی خود در عراق و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس را نیز کاهش دهد. در این چهارچوب، میتوان این نوع از رویکرد دولت بایدن را به نوعی سیگنال مثبتِ آن به تعامل با ایران، مخصوصا در بحبوحه تعاملات غیرمستقیم با تهران در جریان مذاکرات وین ارزیابی کرد.
از سویی، اینطور به نظر میرسد که دولت جدید آمریکا در حال فاصله گرفته از رویکرد سنتی خود مبنی بر حمایتِ بی، چون و چرا از عربستان سعودی (در منطقه خاورمیانه) است. بدون تردید عربستان بدون حمایتهای آمریکا، بایستی تا حد زیادی پا بر جاه طلبیهای منطقهای خود بگذارد و با دیگر رقبای منطقهای نظیر ایران، دست به مصالحه و سازش بزند.
اسرائیل از جمله بازیگران منطقهای است که تا حد زیادی از تعاملات ایران و عربستان سعودی ناخشنود خواهد بود. برای دهه ها، اسرائیل با تاکیدات مکرر بر آنچه تهدیدات ایران میخواند سعی داشته تا روابطش را با کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس بهبود بخشد.
در این راستا، علی رغمِ عادی شدنِ روابط بحرین و امارات با اسرائیل در دوره ریاست جمهوری "دونالد ترامپ" در آمریکا، عربستان سعودی هنوز فاصله زیادی تا عادی سازی روابط خود با اسرائیل دارد. اگر سطح تنشها میان ایران و عربستان فروکش کند، اسرائیل تا حد زیادی در پیشبرد دستورکار خود جهت عادیسازی روابط دیپلماتیک با دیگر کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نیز شکست خواهد خورد. از سویی، اراده دولت بایدن جهت احیای توافق برجام با تهران، تا حد زیادی رهبران سعودی را به این درک رسانده که بهتر است چندان به آمریکاو متحد منطقهای اصلی آن یعنی اسرائیل اعتماد نکنند و راه تعامل و تنش زدایی با ایران را نیز در پیش گیرند و از منافع خود محافظت کنند.
با درنظرگرفتنِ وجود اختلافات جدی و عمیق میان تهران و ریاض، آغاز شدنِ فرآیند گفتگو و تعامل و دستیابی به یک درک مشترک میان دو طرف، کار بسیار سختی است. از سویی، غیرواقع بینانه است اگر آغاز شدن گفتگوها میان دو طرف را شروعی بر پایان یافتن فوریِ بحرانهای منطقهای نیز در نظر گیریم. با این حال، انجامِ این گفتگوها و تعاملات، تا حد زیادی شانسِ کاهش دادن و یا حتی حل کردنِ بحرانهای جاری در خاورمیانه را به میزان زیادی افزایش خواهد داد».