قلمنیوز:علی سعدوندی درباره وضعیت نزولی و منفی بازار سرمایه در ماههای اخیر گفت:
یکی از دلایل مهمی که بازار منفی شده است، اظهار نظرهای برخی افراد در
دولت در خصوص نرخ ارز و سخن از کاهش نرخ به ۱۵ و ۱۴ هزار تومان بود که باعث
ایجاد تشکیک در روند بازار سرمایه شد.
این کارشناس اقتصادی تصریح
کرد: متاسفانه وضعیت بازار سرمایه یک وضعیت احساسی و واکنشی است و بعضی از
فعالان بازار سرمایه زیان دیدهاند و دچار موجهای احساسی میشوند و در
نهایت پیشنهادهایی میدهند که موثر نیست. تقریبا تمام پیشنهادهایی که
فعالان بازار سرمایه دادهاند، دیر یا زود اجرا شده است. مثلا دامنه نوسان
نامتقارنی که فعالان بازار مطرح کردند، توسط شورای عالی بورس تصویب و به
اجرا درآمد. یا کاهش حجم مبنا که در اختیار سازمان بورس قرار گرفت.
وی
توضیح داد: این موارد، یک سری توصیههای احساسی است که در عمل اولا موثر
نیست و ثانیا در اغلب موارد به ضرر بازار سرمایه خواهد بود. یعنی اگر واقعا
فعالان بازار سرمایه درصدد اصلاح وضعیت بازار و سرمایه گذاری خود هستند،
مثل یک بیماری که باید به پزشک مراجعه کند، اینها هم باید به کارشناس
مراجعه کنند. نه اینکه به صرف اینکه دو روز است سهام خریده است، توصیههایی
میکند و روی آن تاکید میکند و موج اجتماعی راه میاندازد، که در نهایت
به ضرر خود و بازار سرمایه تمام میشود.
سعدوندی در ادامه اظهار
داشت: الان هنوز بازار سرمایه نسبتا گران است. در حقیقت شرکتهای بزرگ
ارزان، ولی شرکتهای کوچک گران هستند و برداشتم این است که اگر نصف بازار
بورس و فرابورس را در نظر بگیریم، هنوز P/e بالایی دارند و باید اصلاح صورت
بگیرد و یا اینکه باید منتظر بمانیم تا این موج تورمی که متاسفانه ایجاد
شده است، باعث شود که در بازار سرمایه تاثیر مثبت بگذارد. زیرا بازار
سرمایه دوستدار تورم است. هرچند برای کل جامعه متاسفانه مضر است.
این
کارشناس اقتصادی در بخش دیگر صحبتهای خود تاکید کرد: نکته بعدی اینکه
برخی از فعالان بازار در خصوص ریشه بحران، در اشتباه هستند؛ زیرا این
عزیزان علم اقتصاد نمیدانند و اطلاع ندارند که تحلیل نرخ بهره بر اساس نرخ
بهره واقعی صورت میگیرد نه نرخ بهره اسمی.
وی افزود: در سالهای
۹۵ و ۹۶ نرخ بهره واقعی برابر با مثبت ۱۰ درصد بوده است، یعنی نرخ سود
سپردهای که پرداخت میشد، بین ۱۸ تا ۲۳ درصد، ولی نرخ تورم حدود ۸ تا ۱۰
درصد بود. همچنین در آن زمان نرخ تورم نقطه به نقطه تولیدکننده را هم اگر
در نظر بگیریم، بسیاری از ماههای سال ۹۶، منفی بوده است. در آن شرایط، چون
نرخ بهره بسیار بالا بود، نظام بانکی رفیق بازار سرمایه شده بود. و، چون
حجم معاملات پایین بود، اگر در ان زمان اوراقی فروخته میشد، به شدت به ضرر
بازار سرمایه بود، اما الان آنقدر حجم بازار سرمایه بزرگ شده است که اصلا
معاملات اوراق نسبت به اندازه بازار سرمایه به حساب نمیآید.
وی
خاطرنشان کرد: بورسیها میگویند در حال حاضر نرخ سود سپرده بالاست، در
حالی که نرخ سود را ۱۵ تا ۲۰ درصد هم اگر در نظر بگیریم، نرخ تورم انتظار
حداقل ۳۰ درصد است؛ بنابراین نرخ بهره واقعی که بانکها پرداخت میکنند به
شدت منفی است. اینکه دو درصد دیگر هم این نرخ کاهش یابد، چه تاثیر مثبتی بر
بازار خواهد داشت؟ سهامدار انتظار دارد سپرده گذار جایگاه امن سرمایه خود
را رها کند و در بازار پرریسکی که در حال بازدهی منفی است، سرمایهگذاری
کند!
سعدوندی گفت: بنابراین اینها یک نوع استدلالهای باطلی است که
ناشی از عدم تجربه است. ناشی از عدم علم و شناخت است. متاسفانه ضربات شدید
به اقتصاد کشور خواهد زد. زیرا در نهایت ممکن است به ظاهر به صورت اسمی یک
سال تا یک سال و نیم دیگر به نفع بازار سرمایه شود، چون کاهش نرخ بهره
باعث ایجاد موج تورمی خواهد شد و این موج تورمی در نهایت به بازار سرمایه
هم خواهد رسید، منتهی اشکال اینجاست که فعالان بازار سرمایه از موج تورمی
جا خواهند ماند. یعنی همین توصیه شان هم در درازمدت به نفعشان نخواهد شد.
پس بنابراین یک راه باطلی است که نه به خود فرد سود میرساند و نه به
اقتصاد کشور.