تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به قلم نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: " ایران سامانه "
اروپاییها به همراه چینیها و روسها با طرف ایرانی ملاقات کردهاند و
در ادامه به عنوان رابط با واشنگتن عمل میکنند تا از این طریق شکاف
ارتباطی موجود بین ایران و آمریکا را برطرف کنند. در مذاکرات، تهران و
واشنگتن نشست رو در رو ندارند، اما اروپاییها پیامها بین این دو کشور را
به یکدیگر منتقل میکنند.
این تلاشی خلاقانه برای غلبه بر بن بست
فعلی است. این فعلا یک راه حل مناسب است، اما این راه حل برای طولانی مدت
خوب نیست. حتی با وجود واسطههای شایسته باز هم امکان سوتفاهم بین ایران و
آمریکا زیاد است. تیم بایدن باید سریعاً مسیری واقع بینانه را برای برقراری
ارتباطات مستقیم و دوجانبه دیپلماتیک با ایران دنبال کند. با توجه به
تقویم سیاسی ایران و پیشرو بودن انتخابات ریاستجمهوری در این کشور، هدف
باید تحقق این امر قبل از ترک قدرت توسط دولت روحانی در تابستان امسال
باشد.
یک رویکرد اجرایی جامع که به موجب آن آمریکا و ایران هرکدام
نقشه راهی برای توصیف اقدامات و زمان بازگشت کامل به برجام تهیه کنند
امیدوار کننده است، چرا که حداقل در تئوری چنین توافقی در مورد مرحله نهایی
کار نیز شفافیت ایجاد میکند. توافق بر سر یک فرآیند همزمان بدان معناست
که هیچ یک از طرفین نباید اول گام بردارند. دشوار است تصور کنید که
ایرانیها بدون اینکه بدانند تحریمها دقیقاً چه موقعی لغو میشود اقدام به
بازگشت به انطباق با برجام کنند.
در مسیر پیش رو دو چالش جدی وجود
دارد. نخست، مقامات ایرانی گفته اند که تمام تحریمهای آمریکا که در زمان
دولت ترامپ وضع شده است، باید لغو شود. آنها تاکید کرده اند که ایران تنها
در صورت لغو تمامی تحریمها دوباره به انطباق کامل با برجام بازخواهد گشت.
قطعا چنین توقع حداکثریای منجر به بن بست خواهد شد. دوم، تاکنون، تیم
بایدن در مورد لغو تحریمها و یا زمان بندی برای لغو آنها مبهم عمل کرده
است. مشخص نیست که بایدن قصد لغو تمامی تحریمهای ترامپی (اعم از تروریسم و
برجامی) را دارد یا تنها به لغو تحریمهای مرتبط با برجام بسنده میکند؟
عدم نگاه فراگیرتر به بحث تحریمها، منافع اقتصادی ایران را که انتظار دارد
از انطباق با برجام به دست آورد به شدت محدود میکند. حل این چالشها
غیرممکن نیست، اما به یک دیپلماسی مصمم و مستقیم نیاز دارد.
در این
بین چند عضو دولت بایدن نیز سیاست فشار حداکثری ترامپ را نوعی شکست
میدانند. البته که آنها درست هم میگویند، رویکرد ترامپ / پمپئو منجر به
تشدید بی سابقه فعالیتهای هستهای ایران و افزایش تنش در منطقه شد و
همچنین منافع آمریکا را در چندین حوزه تضعیف کرد. علاوه بر این، سو استفاده
از تحریمها منجر به رنج بی مورد مردم عادی ایران شده است، به خصوص که
آنها همین حالا با موج چهارم کرونا هم درگیر هستند. دولت بایدن در ظاهر
سیاستهای ترامپ را دنبال نمیکند، اما در عمل همچنان در حال ادامه همان
تحریمهای دوران رئیسجمهور پیشین آمریکا است. به تأخیر انداختن بازگشت
آمریکا به برجام یک محاسبه اشتباه بوده است و حالا نشست وین فرصتی برای
جبران این اشتباه است.
قرار دادن مجدد برنامه هستهای ایران تحت
محدودیتها باید از اولویتهای اصلی آمریکا باشد. فراتر از این، ورود مجدد
واشنگتن به این توافق میتواند به دستیابی به سایر اهداف مطلوب و مهم کمک
کند، از جمله این اهداف را میتوان مذاکره برای توافقنامهای طولانیتر و
قویتر در زمینه هستهای دانست. در این بین رسیدن به یک توافق سیاسی برای
پایان دادن به جنگ در یمن؛ توسعه پشتیبانی منطقهای برای خروج نهایی آمریکا
از افغانستان؛ زمینه سازی برای مذاکرات منطقهای گسترده جهت محدود کردن
موشکهای بالستیک نیز میتواند در دستور کار باشد.
اکنون روزنه کوچک
ایجاد شده برای تنش زدایی و احیای مجدد دیپلماسی پیش از انتخابات ریاست
جمهوری ایران در ماه ژوئن به سرعت در حال بسته شدن است. پیگیری گشایش
دیپلماتیک استراتژیک با ایران که با بازگشت مجدد به برجام آغاز میشود راهی
مناسب برای جبران خسارات ناشی از شکست کمپین فشار حداکثری ترامپ خواهد
بود. دو کشور بعد از توافق بر سر انطباق مجدد با برجام میتوانند در مورد
طیف وسیعی از مسائل به گفتگو بنشینند.