تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به قلم نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: " ایران سامانه "
قلمنیوز:عوامل سازنده سریال گاندو قصد داشتند با سادهسازی برخی مفاهیم تخصصی در خصوص FATF، دلایل مخالفت با این گروه را توضیح دهند اما علاوه بر ایرادات شکلی که به نوعی سفارشی ساختن را القا میکند، برخی از دیدگاههای ادعا شده از زبان قهرمان اصلی داستان نیز دچار اشکالات محتوایی جدی است.
در این سریال به مباحث جنجالی از جمله اختلاف افکنی سرویسهای جاسوسی میان شیعه و سنی در مناطق مرزی، مذاکرات برجام و فعالیت جاسوسان در وزارت امور خارجه پرداخته شده بود؛ اما در یکی از سکانسهای این سریال، به FATF و یا همان گروه ویژه اقدام مالی هم اشاره شد.
به نظر میرسد عوامل سازنده سریال گاندو قصد داشتند تا از طریق یکی از سکانسها و با سادهسازی برخی مفاهیم تخصصی در خصوص FATF، دلایل مخالفت با تعامل با این گروه را برای مخاطب توضیح دهد. فارغ از ایرادات شکلی وارد به این سکانس، به نوعی احساس تصنعی بودن و سفارشی ساختن را به مخاطب خود القا میکند، برخی از دیدگاههای ادعا شده که از زبان قهرمان اصلی داستان مطرح میشود نیز از نظر محتوایی دچار اشکالات جدی است.
در ادامه، دیالوگ میان محمد( نیروی امنیتی و قهرمان داستان) و همکارانش در سکانس مرتبط با موضوع fatf در قسمت یازدم سریال گاندو2 آمده است:
سطور بالا نشانگر آن است که احتمالاً نویسنده این مکالمات، هرگز از خود این سؤال را نپرسیده که اگر مسئله تعامل با FATF به همین راحتی قابل توضیح بود، چرا تصمیمگیری در خصوص تعامل با گروه ویژه اقدام مالی و یا همان FATF بیش از ۱۰ سال است که در بالاترین سطوح نظام تصمیمگیری در کشور تحت بررسی بوده و نظرات ضد و نقیضی در محافل کارشناساسی پیرامون آن شکل گرفته است، بنابراین این مسئله به هیچ وجه ساده نبوده که بتوان آن را در زمانی کمتر از ۲ دقیقه جمعبندی کرد، سادهسازی مبتدیانه اینگونه مسائل تخصصی که به طور مستقیم با منافع ملی سر و کار دارد، نتیجهای به جز انحراف افکار عمومی در پی ندارد.
برخی از گافها و اطلاعات نادرست نظیر اینکه «FATF ، ۴۲ توصیه استعماری صادر کرده» و «مشکل ما با پیوستن به FATF چیه؟» نشان میدهد عوامل تهیه سریال، فاقد دانش کافی در این زمینه بوده و درک مناسبی برای پرداختن به این موضوع ندارند. این در حالی است که با اندکی جستجو مشخص میشود FATF دارای ۴۰ توصیه در زمینه مقابله با پولشویی و تأمین مالی تروریسم از جمله «لزوم جرمانگاری پولشویی و تأمین مالی تروریسم»، «ضرورت کنترل معاملات مشکوک» و «مقابله با حسابهای جعلی و بینام و نشان» است که اخیراً ۲ مورد از این توصیهها نیز با اصلاحاتی مواجه شده است. همچنین در مقطع فعلی اصلاً قرار نیست کشور ما به FATF ملحق شود، بلکه مناقشه اصلی بر سر انجام برنامه اقدام((Action plan ارائه شده از سوی FATF به ایران (پیوستن به دو کنوانسیون بینالمللی پالرمو و سیافتی) به منظور خارج شدن از لیست اقدامات مقابلهای (Counter Measure) یا همان لیست سیاه است.
در ادامه این گزارش، درباره ابهامات پیرامون موضوع FATF در سریال گاندو توضیحاتی ارائه شده است.
نحوه مواجهه با FATF بایستی چگونه باشد؟
طبیعتاً مقابله با جرایمی نظیر پولشویی که در سطح کلان و به صورت یک فعالیت فراملی و بین المللی اتفاق میافتد، علاوه بر وضع قوانین و مقررات داخلی، مستلزم همکاری و مشارکت بینالمللی و پذیرش توصیههای نهادهای بینالمللی تخصصی است. به همین منظور، گروه ویژه اقدام مالی (Financial Action Task Force) در سال 1989 از سوی هفت کشور دنیا (G7) و با هدف استانداردگذاری مبادلات مالی کشورهای صنعتی تأسیس شده است.
البته همانطور که در این سریال نیز اشاره شده است FATF یک نهاد بینالمللی نیست اما با این وجود، توصیههای این گروه در طول حیات 32 ساله خود رفته رفته به یک پیمان غالب در تعاملات اقتصادی دنیا تبدیل شده و در حال حاضر به عنوان یک نهاد تصمیمساز به تدوین استانداردها، اقدامات قانونی و عملیاتی برای مبارزه با پولشویی، تأمین مالی تروریسم و دیگر تهدیدات سیستم مالی بینالمللی میپردازد.
استانداردهای گروه ویژه اقدام مالی در قالب توصیه و اصول راهنما با هدف مقابله با جرایم مالی در درون کشورها و نیز همکاری بینالمللی بین آنها تدوین میشوند و کارشناسان مالی و حقوقی همه کشورهای مرتبط، در این فرآیند دخالت دارند و متعهد به رعایت این الزامات هستند. عدم رعایت این الزامات به ویژه عدم برخورداری کشورها از بنیانهای قانونی و حقوقی با هدف مقابله با جرایم مالی منجر به ایجاد محدودیتهایی برای تعامل با آن کشور شده که در بالاترین حد به وضع اقدامات مقابلهای علیه کشور موردنظر منجر میشود. از آنجایی که این وضعیت متضمن خسارات جدی به تعاملات بانکی و مالی بینالمللی کشور هدف است، همه دولتها نهایت سعی خود را به کار میگیرند تا به منظور حفظ تبادلات بانکی و مالی خود، این الزامات را در حد امکان رعایت کنند.
مجیدرضا حریری، رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین، در خصوص تأثیرات منفی عدم تعامل با گروه ویژه اقدام مالی میگوید: «در شرایط کنونی هیچ بانکی حاضر به همکاری با ما نیست چراکه در مظان پولشویی هستیم و این مسئله منهای تحریمهای آمریکا است که باعث فشار مضاعف روی ما شده است. در حال حاضر دو مشکل اساسی در سیستم بانکی وجود دارد؛ یکی تحریمهای آمریکا است که هر کشور همکار با ما را در تور تحریمهای خود قرار میدهد. مشکل دوم؛ موضوع FATF است که نپذیرفتن شرایط آن موجب این مشکل شده است. بهطوریکه بخشنامههای متعددی از سوی این نهاد مالی مکررا به سیستمهای بانکی دنیا صادر شده مبنی بر اینکه ایران یک کشور پرریسک است و باید مبادلات مالی آن به شدت کنترل شود.»
عدم تعامل با گروه ویژه اقدام مالی میتواند به مانعی برای کشور جهت برقراری ارتباطات مالی با دنیا تبدیل شود. در این صورت از سویی کشورهایی همچون اروپا و ژاپن که سعی دارند سیاست مستقلی نسسبت به آمریکا در پیش بگیرند، تبدیل به شریک ایالات متحده در خصوص اقدامات خصمانه علیه ایران میشوند و از سوی دیگر کشورهای چین و روسیه از رابطه با ایران به عنوان یک برگ برنده استفاده کنند. بنا بر گزارش وزارت خارجه، از بانکهای همسایه گرفته تا بانکهای کشورهای طرف اصلی تجاری مانند چین و روسیه در روابطه با بانکهای ایرانی، ابتدا از پایبندی به استانداردهای این نهاد به عنوان پیششرط اولیه همکاری، سوال میکنند. بنابراین عدم تعامل با گروه مالی، موجب دوری شرکای تجاری از ایران شده و با توجه به تشدید تحریم آمریکا و تلاش ایران برای دور زدن تحریمهای آمریکا، موجب شکلگیری مافیایی با عنوان کاسبان تحریم میشود که خود به اندازه تحریمها، اقتصاد کشور را با اختلال، عدم شفافیت و عدم قطعیت مواجه میسازد.
FATF توسط کشورهای استعمارگر پایهگذاری شده است، چرا باید با آن همکاری کرد؟
البته این نکته واضحی است که آمریکاییها در تمامی سازمانهای بینالمللی دارای بیشترین نفوذ هستند اما باید توجه داشت که اولاً نظام بینالملل از نظام تکقطبی به چند قطبی تغییر کرده و برخی از سازمانها نظیر یونسکو به منتقد آمریکا بدل شدهاند. از سوی دیگر مجری FATF صرفاً غربیها نیستند، بلکه امروزه کشورهایی مانند چین، روسیه، آفریقای جنوبی و به ویژه همسایگان ما که از گزینههای جدی و متمایل برای همکاری با ایران هستند، استانداردهای گروه ویژه اقدام مالی خود را با حساسیت در روابط خود و سایر کشورها در نظر میگیرند. به طور نمونه ریاست دورهای گروه ویژه اقدام مالی در نشست اسفندماه 98 -که طی آن ایران به طور مجدد رسماً وارد لیست سیاه FATF شد-، بر عهده کشور چین بوده است.
حقیقت این است که کشورهای مختلف از جمله آمریکا از FATF به عنوان یک ابزار در جهت نفع خود بهره سیاسی میبرند؛ کما اینکه علنیتر از تأمین مالی تروریسم توسط کشورهای عربستان و مکزیک وجود ندارد؛ لکن این کشورها با پیوستن به این پیمان سعی در تبرئه نمودن خود دارند. قطعا سیاسیکاری در همه فعالیتهای دوجانبه و چندجانبه دولتها وجود دارد اما این امر نیاز به ابزار توجیه دارد. دولتهای مخالف و دشمنان تلاش میکنند که کاستیها را به نوعی برجسته کنند و در مورد آن ایجاد اجماع نمایند. نواقص فنی و قانونی متعددی (برای نمونه عدم جرم انگاری مؤثر پولشویی و یا عدم سازوکار دقیق برای بررسی تراکنشهای مشکوک) وجود داشته که باعث شد در دورهای که ایران تحت شدیدترین تحریمهای بینالمللی قرار داشت، اقدامات محدودکننده این نهاد علیه کشورمان اعمال شود.
چرا ایران در لیست اقدامات مقابلهای FATF قرار گرفت؟
رتبهبندی ریسک کشورها در مبارزه با پولشویی و عدم تأمین مالی تروریسم بر اساس عمل به توصیههای ابلاغ شده از سوی گروه، از جمله مواردی است که به طور سالانه توسط کارشناسان FATF انجام میشود. بر همین اساس اگر کشوری در لیست «اقدامات مقابلهای» قرار گیرد، تقریباً امکان تبادل مالی و اقتصادی با سایر کشورهای دنیا را نخواهد داشت. برای اولین بار در سال 2009، نام کشور ما در لیست سیاه این گروه قرار گرفت و این وضعیت تا سال 2016 ادامه داشت. در اواخر سال 94 و با تصویب مبارزه با تأمین مالی تروریسم، حضور ایران در لیست سیاه تعلیق شد و گروه ویژه اقدام مالی از ایران درخواست کرد تا به منظور خروج کامل از لیست سیاه، طی یک مهلت 18ماهه، برنامه عملیات توافقی شامل 41 بند را به طور کامل انجام دهد اما سرانجام با تعلل در تصمیمگیری بر الحاق به کنوانسیونهای پالرمو و سیافتی (که از جمله بندهای لحاظ شده در برنامه عملیات توافقی بود)، نام کشورمان در اسفندماه 98 مجدداً به لیست سیاه این گروه بازگشت.
در گذشته در فهرست کشورهای تحت نظارت این نهاد و لیست دولتهای غیرهمکار، کشورهای زیادی قرار گرفتهاند و به تدریج این لیست کوتاه شده است. کشورهایی مثل روسیه و کوبا و حتی عراق و سوریه با هوشمندی توانستند این بهانه را از دست مخالفین خود به ویژه، دولت آمریکا بگیرند و در حال حاضر، برای مثال روسیه خود یکی از بازیگران مؤثر در جلسات و سازوکارهای این نهاد است و نقش کلیدی در گروه منطقهای اوراسیا دارد.
آیا تعامل با FATF منجر به افشای سازوکار دور زدن تحریمها میشود؟
اولاً این نهاد اساساً، به جمعآوری اطلاعات تراکنشها و معاملات نپرداخته بلکه تنها به سیاستها، رویهها و مقررات میپردازد و مکانیزمی جهت دریافت اطلاعات غیرمجاز از بانکها و کشورها وجود ندارد. ثانیاً هیچ یک از اعضای گروه اقدام مالی به دلیل عضویت در این گروه، متعهد نیستند که اطلاعات مشتریان نظام مالی خود را در اختیار سایر اعضا قرار دهند و هرگونه تبادل اطلاعات بر اساس معاهدات دوجانبه یا چندجانبه میان آنها و پس از تصویب مجالس و سایر مراجع ذیصلاح داخلی آنها خواهد بود و در آن صورت نیز مسئولیتهایی که متوجه اعضای گروه مالی میشود، متقابل و دوطرفه است.
آیا شورای امنیت ملل متحد هم توصیههای گروه ویژه اقدام مالی را الزامآور ساخته است؟
طبق اسناد منتشر شده توسط وزارت امور خارجه، از سال 2005 و با قطعنامه 1617 شورای امنیت، دولتها مطابق فصل هفتم منشور ملل متحد ملزم به رعایت این استانداردها شدهاند. این مسأله در سایر قطعنامههای الزامآور شورای امنیت هم مستمراً تکرار شده است؛ از جمله به تفصیل در قطعنامه 2368 شورای امنیت در سال 2017. در مورد تأمین مالی تروریسم، تعهدات ذیل قطعنامه 1373 شورای امنیت در سال 2001 که موجب شکلگیری یک رژیم مقابله با تروریسم در سازمان ملل متحد شده است، مشابه الزامات گروه ویژه اقدام مالی در این زمینه هستند.
به گزارش خبرآنلاین، مقام معظم رهبری در زمستان سال گذشته به مجمع تشخیص مصلحت نظام تکلیف کردند تا بررسی لوایح FATF مجدداً در دستور کار قرار گرفته و بنا بر اعلام دبیر مجمع، تکلیف نهایی ۲ لایحه FATF در جلسات آینده در فروردین ۱۴۰۰ مشخص میشود.