قلمنیوز: گمانهزنیها بر سر تعیین تکلیف پرونده هستهای ایران در دولت جو بایدن از جمله مباحث مورد توجه در رسانههای بینالمللی در روزهای منتهی به مراسم تحلیف ریاستجمهوری در ایالات متحده است. به همین مناسبت آسوشیتدپرس با انتشار یادداشتی به قلم اِلن نیکمایر به بررسی این موضوع پرداخته است. نویسنده از پیوند میان پرونده هستهای ایران با مسائل داخلی ایالات متحده به تحلیل این مسئله پرمناقشه پرداخته و استدلال کرده که بایدن با توجه به تنگنای تناقضآمیزی که در آن قرار دارد با تصمیم روشنی مواجه نیست.
مذاکرهکنندگان سابق اندکاندک میرسند
به اعتقاد نویسنده یادداشت، بسیاری از شخصیتهایی که توسط جو بایدن برای حضور در کابینه معرفی شدهاند، چهرههای نامآشنایی هستند، اما چیزی که از همه بیشتر به چشم میآید این است که او اعضای تیم کارکشته مذاکرهکننده توافق هستهای با ایران را دوباره یکبهیک گردهم میآورد. این به طور آشکاری دلالت بر عزم او برای بازگشت به توافق هستهای سال 2015 دارد.
دونالد ترامپ، از تمام قوای خود نهایت بهره را برد تا با به راه انداختن کارزاری که فشار حداکثری مینامید توافق بینالمللی هستهای را نابود و از این طریق موفقیت دیپلماتیک باراک اوباما را پایمال کند. دونالد ترامپ و مایک پمپئو حتی تا آخرین روزهای حضورشان بر مسند قدرت از هر گونه اتهام، تهدید و تحریمهای بیشتری علیه جمهوری اسلامی دریغ نکردند.
در مقابل، تصمیم ایران برای افزایش سطح غنیسازی اورانیوم و توقیف یک نفتکش کرهجنوبی، بر شدت نگرانیها از بروز درگیری در منطقه افزوده است. به نظر میرسد مانور نظامی ایران در روز جمعه که با پرتاب موشکهای بالستیک و استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین برای شلیک به اهداف تمرینی همراه بود، فشارها را بر رئیسجمهور منتخب در مورد توافق هستهای، در شرایطی که هنوز پا به کاخ سفید نگذاشته، بیشتر کرده است.
کاهش اعتبار بینالمللی، نگرانی از عصر پسا بایدن
به نظر نیکمایر، حتی پیش از یورش به ساختمان کنگره در ششم ژانویه، آشفتگی و اختلافات در داخل ایالات متحده، اعتبار و قدرت این کشور در مسائل بینالمللی از جمله مسئله هستهای در خاورمیانه، را تضعیف کرده بود. در حال حاضر اختلافات سیاسی در سطح شدیدی قرار دارد و این در حالیست که هزاران نفر از همهگیری کرونا جان خود را از دست میدهند و میلیونها نفر با مشکل بیکاری مواجهند.
بایدن و تیمش با متحدان و دشمنان خود این درگیری را خواهند شد که ایالات متحده تا چه حد میتواند پرونده هستهای ایران یا هر گونه مسئله خارجی دیگری را در اولویت خود قرار دهد. مسئله دیگری هم که وجود دارد این استکه آیا جانشین او هم به تعهدات احتمالی پایبند خواهد بود یا آنها را لغو خواهد کرد. ولیرضا نصر، استاد دانشکده مطالعات بینالملل دانشگاه جان هاپکینز و مشاور دولت باراک اوباما عقیده دارد «بزرگترین مانع بر سر جو بایدن تردیدهای بینالمللی در مورد توانایی و ظرفیت آمریکا و نگرانی در مورد آنچه بعد از بایدن رخ میدهد، است».
وندی شرمن که به تازگی به عنوان گزینه معاون اول وزیر امور خارجه معرفی شده، در مصاحبه ماه گذشته با بوستوننیوز چنین مشکلاتی را تأیید کرد. او که مذاکرهکننده ارشد دولت باراک اوباما در طی مذاکرات برای توافق هستهای 2015 بود، در مورد اهداف خارجی ایالات متحده از جمله توافق با ایران به صراحت گفت: »ما در این حوزه دشوار به سختی تلاش خواهیم کرد، زیرا اعتبار پیشین خود را از دست دادهایم و در حال حاضر به واسطه سیاستهای ترامپ ضعیفتر از قبل انگاشته میشویم».
گام اول
اولویت نخست و اصلی تیم بایدن در مذاکرات با ایران، بازگشت گامبهگام ایران و ایالات متحده به تعهدات خود مطابق با توافق هستهای است. برنامه پیشنهادی او اینست که ایران برای خلاص شدن از شر تحریمها، محدودیتهای هستهای را طبق توافقنامه اجرا کند. نویسنده از قول یکی از اعضای تیم انتقالی بایدن نقل کرده: "در صورت بازگشت ایران به تبعیت از محدودیتهای توافق، ما هم همین کار را خواهیم کرد؛ البته این گام اول خواهد بود".
کف یا سقف خواستههابا این حال بایدن در مورد توافق ایران با نگرانی دموکراتها و فشار مخالفان جمهوریخواهاش روبرو است. آنها نمیخواهند تا زمانی که ایران دچار اختلافات عمیق با همسایگان عرب و دشمنی با اسرائیل است، ایالات متحده اهرم تحریمها را به دور بیاندازد. اختلافاتی که شامل توانایی موشکهای بالستیک ایرانی و بسط نفوذ پرسابقه در منطقه از جمله در سوریه، یمن، لبنان و عراق است. بایدن متعهد شده که به همه این مسائل رسیدگی میکند. یکی از افراد نزدیک به تیم بایدن به نویسنده گفته : «بازگشت به توافق اولیه کف و نه سقف برنامههای دولت بایدن در مورد ایران است؛ مسلما او در اینجا متوقف نمی ماند».
به عقیده گری کانلی، نماینده دموکرات اهل ویرجینیا و عضو کمیته امور خارجه مجلس نمایندگان «در یک جهان ایدهآل، دست یاقتن به یک توافق همهجانبه بسیار عالی خواهد بود، ولی در واقع روند مذاکرات اینگونه پیش نمیرود». تصور کانلی بر اینست که حمایت گستردهای در کنگره برای بازگشت به توافق وجود دارد. اما ریچارد گلدبرگ، مشاور ارشد بنیاد دفاع از دموکراسیها که به عنوان مشاور امور ایران در دولت ترامپ حضور داشت، این مسئله را زیر یئوال میبرد. گولدبرگ باور دارد که قانونگذاران در کنگره از لغو تحریمهای سپاه پاسداران و سایر نیروهای ایرانی که به ادعای آنها حامی تروریسماند خودداری میکنند و از رفع فشارهای مالی بر ایران به منظور جلوگیری از دسترسی [ادعاییشان] به تسلیحات هستهای جلوگیری خواهند کرد.
تحریمهای ترامپ، که باعث خروج ایالات متحده از توافق شد، رهبران ایران را تحت فشارهای اقتصادی و سیاسی شدیدی در داخل کشور قرار داده است؛ درست مثل وضعیتی که بایدن درگیر آن است. متحدان اروپایی ایالات متحده مشتاق کمک به بایدن هستند تا با کامیابی در مذاکرات جدید با ایران، جبران مافات کند و زمینه موفقیتهای آتی خود را هم هموار سازد؛ بسیاری از متحدان آمریکا دیگر بازگشت ترامپ یا ترامپیسم را نمیخواهند.
بایدن به عنوان یکی از اصلیترین حامیان توافقنامه 2015 در دولت اوباما خدمت کرد. او مذکراه کنندگان آمریکایی در برجام را به خدمت گرفته علاوه بر شرمن، ویلیام برنز که رهبری مذاکرات اولیه با ایران در عمان را بر عهده داشت، به عنوان مدیر سیا فراخوانده شده و آنتونی بلینکن و جیک سالیوان از دیگر اعضای تیم مذاکرات به ترتیب به عنوان گزینه وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی معرفی شدهاند.
حل تناقض اصلی
به عقیده الن نیکمیر، دولت اوباما پنج سال پیش به صورت ضمنی تهدید کرد در صورت ادامه حرکت ایران به سمت یک برنامه هستهای نظامی امکان جنگ وجود دارد. در شرایط کنونی و با توجه به بحرانهای داخلی ایالات متحده، این تهدید برای افراد زیادتری قانع کنندهتر از پنج سال پیش به نظر میرسد. اما بایدن به خوبی میداند بروز درگیری جدیدی در خاورمیانه تنها بر مشکلات فزاینده او میافزاید و مجال و توان او را برای مقابله با مشکلات فوری، از جمله پیشنهاد دو تریلیون دلاری برای کاهش انتشار سوختهای فسیلی آسیبرسان به محیطزیست مضمحل میکند. نویسنده از کریم سجادپور، کارشناس امور ایران و خاورمیانه در بنیاد کارنگی نقل میکند «اگر جنگ با ایران اجتنابناپذیر شود، تمام برنامههایی که بایدن با ریاستجمهوری قصد انجام آنها را دارد، از بین میرود. بایدن و تیمش بسیار به این موضوع توجه دارند: اولویتهای آنها داخلی است».
بنابراین تیم بایدن برای پیشبرد مذاکرات با ایران با تناقضی دوسویه مواجه است: از یکسو او بر سر رسیدن به توافق با ایران با مخالفتهای جدی داخلی روبروست و رسیدن به یک توافق جدید نیازمند حل این اختلافات است و توانایی دولت او در رفع آنها با تردید رقبا و حتی متحدیناش مواجه است. از سوی دیگر عدم توافق با ایران امکان بروز درگیری جدیدی را در خاورمیانه بالا میبرد و این به معنای بر باد رفتن تمام آمال و امیدهای دولت جدید است. باید دید دولت بایدن توان غلبه بر چنین تناقضی را خواهد داشت یا نه.
منبع: اقتصادنیوز