تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به قلم نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: " ایران سامانه "
او تصریح کرد: نکته شایان تأکید این است که دولت نباید
وعدههای سرخرمن میداد. باید به کسانی که علاقهمند به بازار سرمایه
بودند، یادآوری میکرد که این بازار همیشه با ریسک مواجه است. قرار نیست
کسانی امروز وارد بازار سرمایه شوند و پسفردا میلیونر از آن خارج شوند.
بازاری که اینگونه باشد، جز سفتهبازی و سوداگری نام دیگری ندارد.
دوانی
همچنین به حضور برخی شرکتهای کارگزاری در معاملات مشکوکی که سهام
شرکتهای زیانده بازار پایه را از طریق رسانههای گروهی تبلیغ کرده و
آنها را به قیمت نادرست در خلال ششماهه اول به مردم قالب کردند، اشاره و
عنوان کرد: این ماجرا بر کسی پوشیده نیست؛ چراکه اینها شواهد مستند دارد.
دوانی
با طرح این پرسش که چگونه میشود وقتی اقتصاد کشور شش درصد منفی است،
شاخصهای بورس با رشد جهشی افزایش مییابد، گفت: از مقایسه همین دو آیتم
میشد فهمید که این رشد واقعی نیست.
از اتفاقات عجیب بورس این است که یک شرکت زیانده را ۳۰۰ میلیارد تومان فروختند
او
خاطرنشان کرد: در جریان همین اتفاقات عجیب در بورس، یک شرکت زیانده را
۳۰۰ میلیارد تومان فروختند یا شرکت «سول ایران» را که منحل شده بود و در
مجمع این انحلال اعلام شده بود، نهتنها خرید و فروش کردند، بلکه ارزش
سهام آن نیز بالا رفت.
دوانی تأکید کرد: دولت آقای روحانی در رابطه
با بازار سرمایه متأسفانه دنبالهرو جریانی شد که جز سفتهبازی و سوداگری
هیچ اندیشهای نداشتند؛ بهطوریکه گمان میرفت برخی نزدیکان دولتیها در
این سوداگری مشارکت داشتند؛ مسئولان سهمبازی که سهام خود را در روزهای
اوج بورس فروختند.
در این میان، بسیاری از کسانی که سهمباز نبودند و در بازار سهام نیز منفعت خاصی نداشتند، چه با گفتار و چه با قلم، صراحتا خطرات ناشی از اطمینانهای کاذبی را که دولت مطرح میکرد، یادآوری کردند.
او با تأکید بر اینکه دولت برای کسری بودجه دست به دامن بازار سرمایه شد و دامن بازار سرمایه را آلوده کرد، متذکر شد: همه اقتصاددانهای دنیا بازار بورس را آینه اقتصاد کشور میدانند؛ بنابراین اساسا متصور نبود اقتصادی با پنج تا شش درصد رشد منفی بتواند شاخص بورس را پنج برابر کند. این را هر اقتصاددان ابتدایی میدانست، ولی ظاهرا اقتصاددانان دولت بنا بر اقتضای منفعت دولت یا گروه خاصی، چشم بر این واقعیت بسته بودند.
از طرف دیگر،
نابسامانی و نااطمینانی بازار، مرتب باعث هجوم نقدینگی سرگشته به این یا آن
بازار میشد. آمارها نشان میدهد گروهی خاص (حقیقی و حقوقی) در اوج بازار
سرمایه میلیاردها تومان سود کسب کرده و بلافاصله سود را روانه بازار ارز
کردند و در آنجا نیز انبوهی از سود انباشته بردند و بعد به بازار مسکن رجعت
کردند.
دوانی اضافه کرد: دولت نیز بهجای برنامهریزی اساسی، با
پولپاشی به مقابله با اقتصادی برآمده بود که دارای یک قانونمندی است که
ثابت کرده پولپاشی بدون پشتوانه تولید، نتیجهای جز تورم و فلاکت به همراه
نخواهد داشت. او اظهار کرد: اگر مسئولان و ناظران دولتی و غیردولتی
علاقهمند هستند ببینند چه کسانی در این بازار سوداگری کردهاند، از طریق
سامانه بورس میتوانند دریابند چه کسانی در چهارماهه نخست امسال ۸۷ هزار
میلیارد تومان نقدینگی را از بازار خارج کردهاند.
دوانی گفت:
خوشبختانه با وجود همه مشکلات کشور، سامانههای متعددی هستند که مقامات
ناظر میتوانند از اتصالات آنها، خط و ربط ویرانگری در بازار سرمایه، بازار
مسکن و بازار ارز را پیگیری کنند؛ اما به هر حال مقابله با این مفاسد و
نابسامانی، راهکارهای اصولی اقتصادی، فارغ از مسائل سیاسی و بگیر و ببند
خواهد داشت.
این عضو جامعه حسابداران ایران یادآور شد: نمیتوان
تصور کرد دولت و دولتیان برای ۲۰ تا ۳۰ درصد افزایش حقوق مردم غائله بر پا
کنند، اما بهراحتی تا سه برابر قیمت واقعی، سهام شرکتهای دولتی را در
بازار آب کنند. به گفته او، نکته شایان تأکید این است که دولت نباید
وعدههای سرخرمن میداد. باید به کسانی که علاقهمند به بازار سرمایه
بودند، یادآوری میکرد که این بازار همیشه با ریسک مواجه است. قرار نیست
کسانی امروز وارد بازار سرمایه شوند و پسفردا میلیونر از آن خارج شوند.
بازاری که اینگونه باشد، جز سفتهبازی و سوداگری نام دیگری ندارد.
دوانی
ادامه داد: در این میان، نقش برخی شبکهها و گروههای فعال را که تحت
عنوان کارشناس، کارشناس ارشد و متخصصان بازار سرمایه به صورت شبانهروزی در
گمراهی سهامداران حقیقی مشارکت داشتند، نباید از نظر دور داشت. او گفت:
ما شاهد آن بودیم که یک شبکه خاص از اشخاص، از طریق رسانههای خاص در تنور
سهام شرکتهایی که عمدتا فاقد دارایی و بازدهی مناسب بودند، با انتشار موج
اخبار نادرست، بازارسازی و در نهایت فروش سهام به قیمتهای غیرواقعی
میدمیدند؛ بهطوریکه حتی شرکتهای زیانده هم صف مشتری پیدا کرده بودند.
دوانی
تأکید کرد: همچنین حضور برخی شرکتهای کارگزاری در معاملات مشکوکی که سهام
شرکتهای زیانده بازار پایه را از طریق رسانههای گروهی تبلیغ و آنها را
به قیمت نادرست در خلال ششماهه اول به مردم قالب کردند نیز بر کسی پوشیده
نیست؛ چراکه اینها شواهد مستند دارد.
فارغ از آنکه این غائله بهپاشده چه مقصری دارد، تحلیلگران بازار به سهامداران حقیقی توصیه میکنند کمی تحمل به خرج دهند. همایون دارابی، کارشناس بازار سرمایه، در گفتگو با «شرق» با بیان اینکه هر زمان بازار یک دوره کاهش را تجربه میکند و دوباره یک دوره افزایش پیشروی آن قرار میگیرد، تأکید کرد: کسانی که امروز برای فروش عجله میکنند، بهخصوص آن دسته از افرادی که سهمهای ارزنده را میفروشند، در آینده پشیمانهای بازار خواهند بود.
دارابی تصریح کرد: آمارها را که نگاه میکنیم، بیانکننده این است که از هر ۲۰ نفری که وارد بورس شده، تقریبا یک نفر آنها از روش صندوقها و سبدها وارد بازار شدهاند و متأسفانه ۱۹ نفر دیگر روش مستقیم خرید سهم را انتخاب کردهاند. اگر به این آمار ۱۰ میلیون کد فعال را هم اضافه کنیم، صرف نظر از سهام عدالت، بخش بزرگی از هجوم افراد حقیقی را شاهد هستیم که میتوانیم بگوییم آمار بسیار درخور ملاحظهای است؛ یعنی چیزی حدود ۹.۵ میلیون نفر از تازهواردان، خودشان مستقیما سهم خریدهاند.
او با اشاره به اینکه چند مسئله کلی را باید در نظر گرفت، افزود: اول اینکه چرخه بازار از بهار و تابستان تغییر کرده است؛ یعنی نرخ سود بانکی بالا رفت. دوم اینکه نرخی که دولت برای دلار در بودجه سال آینده پیشبینی کرده، آینده را مقداری مبهم کرده؛ بهطوریکه تصمیمگیری در این شرایط بسیار دشوار شده است.
دارابی گفت: افراد تازهوارد نیز که آموزش کافی ندیدهاند و این اولین بازار منفی است که تجربه میکنند، هر چیزی را با هر قیمتی میخرند و با هر قیمتی میفروشند. مرداد میدیدیم که هر سهمی را با هر قیمتی میخریدند، بالعکس امروز میبینیم سهمهایی که ارزنده هستند و امروز ارزان شده و سود بسیار خوبی را نوید میدهند، میفروشند؛ یعنی با همان موج هیجانی که مرداد میخریدند، امروز میفروشند.
این کارشناس بازار سرمایه اظهار کرد: در این شرایط، برخی میفروشند که ارزانتر بخرند، اما برخی میفروشند که از بازار بیرون بروند. باید این را در نظر داشت که دیگر بازارهای ما نیز شرایط خوبی ندارند؛ یعنی آن دسته از افرادی که از بورس بیرون میروند، نمیتوانند بازار مطمئنتری در بیرون پیدا کنند. در همین چند روز نرخ دلار به زیر ۲۱ هزار تومان رسید و قیمت سکه حدود ۴۰ درصد از اوج قیمت خود کمتر شد. پس کسانی که امروز سهمهای ارزنده را میفروشند، ممکن است فقط یک مقصد داشته باشند و آنهم سپردهگذاری بانکی است.
به
گفته دارابی، درباره سپردهگذاری بانکی باید تأکید کرد که اگر سرمایه خود
را در بانک بگذارید، ۱.۶۷ درصد در ماه سود به سپرده شما تعلق خواهد گرفت؛
چون حداکثر نرخ سود ماهشماری که داریم، ۱۸ درصد است. از آن طرف ما رشد
نقدینگی ۳۰ درصد را داریم؛ یعنی سال بعد حداقل ۲۰ درصد تورم خواهیم داشت.
پس افرادی که امروز سهم را میفروشند، هیچ بازار سوددهی پیشروی خود
ندارند. این در حالی است که اگر به این افراد آموزش داده شود، به این مسئله
آگاه خواهند شد که بازار سرمایه با یک دورنمای یکساله، دستکم بیش از نرخ
سود بانکی برای آنها آورده خواهد داشت.
او اضافه کرد: بنابراین
کسانی که امروز برای فروش عجله میکنند، بهخصوص آن دسته از افرادی که
سهمهای ارزنده را میفروشند، در آینده پشیمانهای بازار خواهند بود.
دارابی خاطرنشان کرد: ما در گذشته هم این شرایط را تجربه کردهایم. در دیماه ۱۳۹۲ درست وضعیتی مشابه امروز پیش آمد؛ بعد از انتخاب آقای روحانی، علاوه بر ریزش قیمتها در بازارهای ارز و سکه، شاخصها هم ریزش کرد و بازار املاک و مستغلات نیز وارد رکود سهساله شد. بااینحال افرادی که در بازار سرمایه ماندند و آن ریزش را تحمل کردند، از سرمایهگذاران دیگر بازارها، سود بیشتری به دست آوردند.
او متذکر شد: بازار سرمایه مانند ققنوس است؛ یعنی جوجهققنوس از خاکستر خود او به وجود میآید. هر زمان بازار یک دوره کاهش را تجربه میکند، دوباره یک دوره افزایش پیشرویش قرار میگیرد.