تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به قلم نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: " ایران سامانه "
یکی از نمونههای تاریخی تحریم نفت ایران به ماجرای ملی شدن صنعت نفت در دهه ۳۰خورشیدی بازمیگردد. دورهای که بعد از ملی شدن صنعت نفت، فروش نفت ایران تحریم شد و پس از کودتای نامبارک ۲۸مرداد ۳۲ ظاهرا اتمسفر لازم برای ورود ایران به بازار نفت فراهم شد. در آن دوره در شرایطی که رژیم پس از کودتا نیز بطور کامل مورد حمایت ایالات متحده و انگلیس به عنوان ۲ابرقدرت وقت قرار داشت (چون کودتا انگلیسی و امریکایی بود) و در حالی که در فضای عمومی بینالمللی نیز متقاضی مصرف بیشتر نفت بود، بیشتر از ۱۹ماه طول کشید تا ایران بتواند به بازارهای نفتی بازگردد. اما امروز در اوپک به جز ونزوئلا که اساسا وزنه قابل توجهی در مناسبات جهانی به شمار نمیرود و سهمیه خودش هم در هواست، اغلب اعضای اوپک حمایت همهجانبهای از ایران نخواهند داشت. ایران سالهاست که به دلیل تحریمهای اقتصادی و فقدان جذب سرمایههای خارجی نتوانسته است، ساختارهای تولید نفت خود را بهروزآوری کند و این امر باعث شده تا ظرفیتهای تولید نفت کشورمان دچار استهلاک فراوانی شود.
اینکه آقای زنگنه اشاره کردهاند که با ۱.۲میلیارد دلار سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران میتواند بخش قابل توجهی از عقب ماندگی خود را در صنعت نفت جبران کند، اظهارنظری است که آقای وزیر از آن با خبر هستند. ایشان چون عامل بالکل و الخفیات است، بهتر از وضعیت باخبر هستند. البته آقای وزیر از این خیال که از همهچیز با خبر هستند باید بیرون بیایند، چون از قدیمالایام میگویند، همهچیز را همگان میدانند. مثلا زمانی که من از علم پزشکی بیخبر هستم، باید از اظهارنظر در خصوص علوم پزشکی خودداری کنم. این اساسا یکی از ویژگیهای فقه شیعه است که آدمی را به استفاده از نظر صاحب نظران اهل فن فرا میخوانند و او را به تقلید از اعلم در هر علم و فنی توصیه میکند. اما بوروکراتهای کشورمان معمولا به این توصیهها توجه نمیکنند. نمونه بارز یک چنین نگاهی را در بودجه ۱۴۰۰نیز میتوان ردیابی کرد.
بودجهای که به جای سرمایهگذاریهای ساختاری بر روی حوزهها مولد، هزینههای جاری دولت را حدود ۵۰درصد افزایش داده است. چرا که تصور میکنند اوضاع بازار نفت بسیار مطلوب خواهد بود و ایران بلافاصله پس از قرار گرفتن بایدن در راس هرم اجرای امریکا میتواند جایگاه خود را در بازار نفت پس بگیرد. باید بدانیم بر اساس تحلیلهای دقیق کارشناسی در سال ۲۰۲۱، تقاضای جهانی نفت برای سومین سال پیاپی، روند نزولی دارد. دلیل نخست به دلیل اثرات بحران کرونا در اقتصاد بینالمللی است که باعث رکود جهانی شده است.
به این معنا که مصرف انرژی که سالها مبتنی بر افزایش جیدیپی جهانی در حال افزایش بود، اما امروز به دلیل ارتباط متقابل و همگرایی اقتصادی با بازارها این روند دچار روند معکوس شده است. حتی در صورت بهبود اوضاع اقتصادی نیز کشورها به دنبال جایگزین کردن انرژیهای پاک به جای انرژیهای فسیلی هستند. به عنوان مثال در آلمان که مرکز تولید بهترین نمونههای خودرو در سطح جهان است، تولید ۱۰مدل خودرو متوقف شده است. بنابراین تقاضاهای جهانی در خصوص نفت نه تنها در حال افزایش نیست، بلکه در حال کاهش مستمر است. از سوی دیگر همانطور که در بالا هم اشاره کردم عربستان در اوپک و روسیه در اوپک پلاس اشتهای بالایی برای فروش بالای نفت دارند. بنابراین ایران چنانچه قصد دارد، سهم خود را در بازار نفت پس بگیرد، باید یک مذاکرات سیاسی و دیپلماسی سطح بالا در حوزه انرژی را در دستور کار قرار دهد که در حال حاضر یک چنین رویکردهایی در نظام سیاسی در پیش گرفته نمیشود.
بسیاری از افرادی که تخصصی در حوزه تخصصی انرژی ندارند در خصوص این بازار اظهارنظر میکنند و بازار اظهارنظرهای غیرعالمانه در بخشهای گوناگون حسابی داغ شده است. افرادی که سیاست بینالمللی میدانند، به ابعاد و زوایای گوناگون دیپلماسی آگاهی دارند، علوم ارتباطی را درک کردهاند و سایر ویژگیهای لازم را دارند باید سکان هدایت دیپلماسی انرژی را به دست بگیرند. همانطور که گفتم سوابق تاریخی گویای آن است که ایران در دهه ۳۰خورشیدی و در حالی که اقتصاد جهانی به نفت ایران نیاز داشت و انگلیس و امریکا هم از دولت ایران حمایت میکردند، حدفاصل ۲۸مرداد ۳۲ تا اسفندماه ۳۳ زمان نیاز داشت تا بتواند روند فروش نفت خود را دنبال کند. به نظر میرسد، امروز ما بیشتر از اینکه به رویکردها خوشبینانه یا بدبینانه در خصوص بازار نفت و اساسا موضوعات کلان اقتصادی و راهبردی نیاز داشته باشیم، محتاج رویکردهای واقعبینانهای هستیم که بتوانند منافع ملت دردمند ایران را در فضای پیرامونی استیفا کنند.
منبع: تعادل