واکنش یک سردار سپاه به احتمال کاندیداتوری اش در انتخابات

در ادامه گفتگوی سردار کوثری را میخوانید.

با توجه به نزدیکی انتخابات ۱۴۰۰ حضور چهره های نظامی قوت گرفته است؛ چرا چهره های نظامی احساس کردند می توانند در سیاست موفق عمل کنند؟ 

در بحث حضور نظامی ها برای انتخابات بیشتر بچه های سپاه مدنظر هستند. باید بگویم که این ها قبل از انقلاب و بعد از آن هم سیاسی بودند، سیاست را می فهمند، اما طبق قانون نباید وارد گروه و حزب شوند. در قانون اساسی آمده هر فرد و هر شخصیتی می تواند در انتخابات حضور یابد و نام نویسی کند و تشخیص آن برعهده شورای نگهبان است.  

زمانی که توانمندی در بین برادران نظامی وجود دارد چرا در انتخابات حضور پیدا نکنند؟ مگر تاکنون خدمت نکرده اند؟! این افراد در سپاه همیشه خدمت صادقانه و خالصانه کرده و اکنون می خواهند، وارد عرصه انتخابات شوند و این توانمندی را در خود می بینند زیرا می خواهند، همان خدمت را ادامه دهند. اگر حضور چهره های نظامی خلاف قانون باشد باید جلوی آن گرفته شود اما اگر خلاف قانون نیست و در چهارچوب قانون است، همه باید از قانون تبعیت کنیم. اینگونه نیست این بچه ها سیاست را اصلا ندانند، قبل از اینکه این چیزها باشد این ها سیاست را می دانستند و الان هم می دانند.

برخی پیرامون حضور چهره های نظامی جوسازی می کنند؛ چطور نظامی ها شهید می‌دهند، زخمی می شوند، شیمیایی می شوند اشکالی ندارد اما همین که می خواهند مسئولیت های سیاسی داشته باشند، اینجا اشکال دارد؟ چهارچوب قانون ملاک است و این برادران می توانند با ضوابط قانونی هر کدام کاندیدا شوند. البته اکنون فقط حرف است و پس از نام نویسی شورای نگهبان بررسی می کند که ببیند، چه کسی می‌تواند حضور داشته باشد و چه کسی نمی تواند و چه شخصی چهارچوب ضوابط را که باید یک نفر بتواند، کاندیدا شود را دارد یا خیر. در گام سوم رای مردم مهم است. در گام چهارم نوع خدمت کردن فرد مهم است اینکه مشکلات مردم را حل کند، کسانی که خودشان را کاندیدا کرده اند حتما به اصطلاح می دانند که می توانند و توانمندی اش را در گذشته نشان دادند و لذا می آیند، چه اشکالی دارد. این ها همه جوسازی است چه از بیرون و چه از طرف برخی عوامل داخلی که این کار را انجام می دهند که نیروهای انقلاب را کنار بگذارند.

به نظر شما حضور یک چهره نظامی در قامت ریاست جمهوری چقدر با اقبال مردم در سطح جامعه همراه است؟

مردم هیچ مشکلی با حضور یک نظامی در قامت ریاست جمهوری ندارند. اگر مردم مشکل داشتند، هزاران هزار نفر را زیر دست این فرمانده ها نمی فرستادند، گروه های جهادی تشکیل نمی دادند، اینکه می گوییم مردم، یعنی باید ملت ایران را ۸۲ میلیونی نگاه کنیم. این ها همه جوسازی کسانی است که می خواهند بگویند، این ها نباشند تا ما بتوانیم راحت تر به اهداف خودمان برسیم. 

فکر می کنید نگاه کشورهای دنیا به یک شخصیت نظامی به عنوان رییس جمهور ایران چگونه باشد، سطح روابط بین الملل و سیاست خارجی چطور خواهد شد؟ 

همه چیز در چهارچوب قانون است، در آمریکا خیلی از چهره های نظامی در انتخابات حضور پیدا می کنند و مسئولیت های مختلفی دارند، اصل این نیست که فرد روحانی باشد، نظامی یا سیاسی باشد یا به اصطلاح بخواهد دانشگاهی یا ورزشی باشد بلکه باید بتواند، خوب خدمت کند و چهارچوب سیاست های کلان رهبری را، دقیقا پیاده کند و در چهارچوب قانون حرکت کند. مردم ما توانمند هستند، جوانان ما بسیار خلاق هستند نه اینکه از خودمان تعریف کنیم اما در عمل نشان داده شده است. افرادی که با عوامل بیرونی همفکر هستند و رسانه در دست دارند، جوسازی می کنند.

نظر شما در رابطه با برخی از چهره های نظامی که تاکنون مطرح شده اند، چیست و چقدر ویژگی هایی که به آن اشاره کردید را دارند؟ 

در رابطه با افراد به هیچ وجه صحبت نمی کنم. شورای نگهبان باید تشخیص دهد که چه کسانی می توانند، کاندیدا شوند. فعلا نمی توانیم روی کاندیداها نظر دهیم اما اگر به معیارها دقت کنیم آن وقت می توان بهترین فرد را انتخاب کرد. مقام معظم رهبری به عنوان دلسوز مردم معیارها را به صورت کلان می گویند البته در دوره هایی، برخی افراد آنچنان که باید و شاید خوب عمل نکرده اند. از اول انقلاب هم که نگاه بیندازیم، می بینیم که خیلی ها به بنی صدر رأی دادند و از جمعیت آن زمان که نزدیک به ۳۹ میلیون نفر بود ۱۰ میلیون رأی گرفت اما او جز خیانت کار دیگری نکرد و مورد  غضب مردم قرار گرفت. پس ملاک بررسی خود شورای نگهبان است و بعد رأی مردم، همیشه حضرت آقا و حضرت امام (ره) به رأی مردم احترام گذاشتند.

فردی که  در جایگاه  رییس جمهور قرار می گیرد، باید کشور را به سمت موفقیت و پیشرفت سوق دهد و خدمت درست انجام دهد و از مسایل حاشیه ای بپرهیزد. مردم می خواهند، مشکلاتشان حل شود و باید هم همین طور باشد و با سیاست های کلانی که مشخص می شود، این مسیر را ادامه دهند.                                    

قصد کاندیداتوری در انتخابات  ۱۴۰۰ را دارید؟ 

به هیچ وجه، زیرا آدمی بهتر و بیشتر از دیگران خودش را می شناسد. شاید کسانی بگویند که توانمندی لازم را داری و ادعاهایی هم داشته باشند اما واقعیت این نیست. البته این ها برای کسی که بخواهند خدمت کنند، مدنظر است، نه افرادی که فقط به دنبال پست و مسئولیت هستند در نمایندگی مردم هم به همین صورت است آن دنیا یقه شان را می گیرند که چقدر برای مردم کار کردید؟ چقدر از وقت خود را برای قانون گذاری و نظارت گذاشتید؟ باید همه پاسخگو باشیم. برخی واقعا توان دارند و یکسری هم فقط می خواهند، خودشان را نشان دهند و بعضی هم که جاه طلب و قدرت طلب هستند، شوخی نداریم انواع و اقسام آدم ها برای انتخابات هستند.  

نظر شما در رابطه با طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری و تعیین محدوده سنی در آن چیست؟ 

اگر سن فرد از ۷۰ بالاتر هم باشد اشکالی ندارد؛ زیرا در ریاست جمهوری داشتن تجربه خیلی مهم است. سن نمایندگی تا ۷۵ سال است و این در بحث ریاست جمهوری هم عیبی ندارد. از آن طرف هم اگر مثلا کسی جوان تر باشد اما تجربه همه جانبه را داشته باشد، خیلی بهتر است به شرطی که در چهارچوب قانون خدمت کند. این ها خیلی مانع نیست و خیلی هم نباید روی آن وقت گذاشت و بگوییم که حتما ۷۵ سال یا ۸۰ سال باشد. اگر کسی مورد قبول، توانمند و خدمت گذار است این محدودیت به ضرر می شود، نمایندگان باید سن را باز بگذارند اگر کسی یک دوره انتخاب شد و در دروه دوم به ۷۰ سال رسید، اینگونه نشود که دوره بعد نتواند، شرکت کند. مجلس باید برای این محدوده سنی تبصره بگذارد و خیلی هم راحت تر می شود این کارها را به این صورت حل و فصل، کرد.فرد در ریاست جمهوری تقریبا باید همه تخصص ها را داشته باشد، یعنی نه اینکه برود درسش را بخواند باید یک آشنایی داشته باشد. ۴۰ سال، ۳۸، ۳۹ سال یک چیز توافقی است یعنی باید فرد را ببینیم که واقعا به چه صورت است حالا برای این حداقل سن اگر تبصره می گذارند، بگذارند اگر نمی گذارند هم خیلی مهم نیست اما برای حداکثر سن، ۷۰ سال باید یک تبصره ای بگذارند.

ولی چنین چیزی در قانون اساسی نداریم! .....

قانون اساسی کلان قضیه است این قانون هایی که می گذارند، جز به جز است. قانون مجلس برای اجراست و قانون اساسی برای سیاست های کلان است. قانون اساسی سیاست های کلان را مشخص کرده است.  

 شما عضو جبهه پایداری هستید؟ 

نه من جزو این مجموعه بوده و نه هستم زیرا باید جایی ثبت شود و به وزارت کشور برود. چنین چیزی را شما نه می توانید در پایداری پیدا کنید نه درجای دیگر. آن زمان که خیلی از من سوال می کردند که سپاه بهتر است یا مجلس؟ که در پاسخ می گفتم، من پاسدار سپاه و انقلاب اسلامی هستم حالا می خواهد چه در مجلس باشد چه در سپاه پاسداران یا جای دیگر، اصل این است که ببینیم کجا نیاز است و اگر نیاز بود، برویم و خدمت کنیم.

با بچه های پایداری نشست و برخاست در مجلس داشتم اما اینکه بخواهیم بگوییم جزو آنجا بودیم نه اینگونه نیست، مثل این می ماند که من بگویم  بچه های من در مدرسه موتلفه درس می خواندند پس موتلفه ای هستند. بحث اصلی این است که چه موتلفه چه پایداری و چه گروه های دیگر در چهارچوب حرکت و خدمت کنند. از نظر قانونی من اصلا به هیچ وجه عضو جبهه پایداری نبودم اما با همه کسانی که جزو پایداری هستند، رفیق هستم و از زمان دفاع مقدس چه قبلش و چه بعدش ارتباط پیدا کردیم و آشنا شدیم و با همدیگر زندگی می کردیم.

نظر تان پیرامون انتقادها نسبت به جبهه پایداری چیست؟  

آنها یک خصوصیاتی دارند که مثلا می گویند، خیلی از کارها را می شود، محکم تر انجام داد بعضی ها می گویند، مثلا یک مقدار با ملایمت بیشتر. مثلا در زمان جنگ یک گردان بیشتر طلبه ها به آنجا می رفتند یک گردان دانشجویان بیشتر می رفتند در یک گردان بچه های شوش بودند و این خلق و خوها با هم بود وگرنه در اصول، اختلافی با هم ندارند. این ها بیشتر در روش و اجراست. امیدوارم بتوانیم همه خدمت کنیم که این مملکت رو به جلو برود.

منبع: برنا