تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به قلم نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: " ایران سامانه "
آمریکای کنونی صرفا توسط خطر ظهور اقتدارگرایی تهدید نمیشود بلکه تهدید فاشیسم نیز آمریکا را عمیقا و قویا تهدید میکند. فاشیسمی که کاملا ضد دموکراتیک است و حول محور یک رهبر سیاسی قرار دارد که وعده احیای قدرت ملی آمریکا را میدهد. با توجه به اینکه فاشیسم احترام زیادی را برای خشونت و نظامی سازی عرصه سیاست قائل است، ما (آمریکایی ها) باید کاملا نگران این باشیم که ترامپ به صراحت از انتقال غیرمسالمت آمیز قدرت سخن میگوید. حتی اگر ترامپ موضع گیریهایی از این دست را صرفا با هدف انحراف توجه افکار عمومی و جلب آرا بیشتر انجام دهد، با این حال باز هم ایراد یک چنین موضع گیریهایی از سوی یک رهبر سیاسی منتخب در آمریکا، تا حد زیادی خطرناک است و بایستی برای شهروندان در هر کشور دموکراتیکی، شوکه کننده ارزیابی شود.
با این حال، بسیاری از آمریکاییها به هیچ عنوان از این مساله شوکه نیستند. ترامپ با عادی سازیِ موضع گیریها و ایدئولوژی ضد دموکراتیک خود، تا حد زیادی اقدام به عادی سازی حکمروایی اقتدارگرایانه در آمریکا کرده است. دقیقا به همین دلیل است که انتخابات ۲۰۲۰ در آمریکا را بایستی به مثابه یک نزاع و تلاش گسترده جهت بقا و حیات دموکراسی در این کشور در نظر گرفت. راهبردهای ترامپ مبنی بر تضعیف هنجارهای دموکراتیک و زیر سوال بردن انتخابات آمریکا، همه و همه یادآور رویههایی هستند که رهبران اقتدارگرا در دهه ۱۹۷۰ به کار میگرفتند و جوی را ایجاد کرده بودند که در آن، مسائلی که پیش از این غیرقانونی و نامشروع بودند، تبدیل به موضعاتی کاملا قانونی و مشروع شدند.
اگرچه فاشیسم به طور معمول دیدگاهی کلان از احیای عظمت و قدرت ملی را ارائه میکند، با این حال، ترامپ ابدا یکچنین چشم اندازی ندارد که بتواند به طور منسجم در مورد آن سخن بگوید. با این همه، این بدان معنا نیست که آمریکا از خطر فاشیسم در امان است. حملات ترامپ بر علیه جریان دموکراسی در آمریکا تا حد زیادی واکنش به چالشهایی است که تلاشهای او جهت ارائه نوعی کاریزمای شخصیتی از خودش در داخل آمریکا، با آنها رو به رو هستند.
این چالش از دو منبع عمده سرچشمه میگیرند: بسیج سراسری و ملی در این کشور بر علیه ستونهای اصلی ایدئولوژیک ترامپ و ملی گرایی سفید، و حملات و اقدامات حزب دموکرات بر علیه ترامپ که به نظر میرسد بیش از هر زمان دیگری ماهیتی یکپارچه و متحد به خود گرفته است.
این تلاشها و اقدامات بر علیه ترامپ، با یکدیگر هماهنگ نیستند. با این حال، آنها بهانههای لازم را برای ترامپ فراهم کرده اند تا در نقش رهبران فاشیست ظاهر شود و دستورالعملهای آنها را در عرصه سیاسی و اجتماعی آمریکا به نمایش بگذارد. همچون نمونههای کلاسیک رهبری فاشیستی، دونالد ترامپ در آمریکا در چهارچوب و قالبی جدید، بر شدت تلاشهای خود جهت ارائه چهرهای مقدس، و هدفِ خشونتهای مختلف (از خود) افزوده و به وضوح به قانون اساسی و به طور کلی، نظم قانونی در آمریکا حمله میکند.
به گزارش فرارو، در این قالب، دونالد ترامپ به طرحها و برنامههای مشخصی جهت ارائه کردنِ آنها به مردم آمریکا نیاز دارد. با این حال، ترامپ دقیقا همان حرفهایی را تکرار میکند و میزند که عامه مردم آمریکا (ولو بدون اطلاع) آنها را میگویند. این مساله تا حد زیادی امری عادی برای رهبران فاشیست است. آنهایی که خود را نه به عنوان رهبران سیاسی بلکه به عنوان پدران ملت هایشان میبینند. ترامپ در برهه کنونی، عملا دروغ گفتن و ترویج خشونت و انجام اقدامات غیرقانونی را در آمریکا، به امری عادی و معمولی تبدیل کرده است. امری که در تاریخ دموکراسی آمریکایی تقریبا بی سابقه است.
در آمریکای کنونی، ترامپ هر آنچه را که بر علیه وی باشد، شدیدا مورد حمله قرار میدهد و طوری وانمود میکند که انگار یک قانون مقدس در آمریکا نقض شده است. درست بر همین اساس است که وقتی آنتونی فائوچی به سواستفاده تبلیغاتی تیم انتخاباتی ترامپ از خود واکنش نشان میدهد، ترامپ بلافاصله به وی حمله میکند و یا وقتی ترامپ به ویروس کرونا مبتلا میشود، از این فرصت نه برای اعلام هشدار به ملت آمریکا بلکه به عنوان یک بستر تبلیغاتی برای نشان دادن آمادگی فیزیکی و سلامت خودش استفاده میکند و حتی قوانین قرنطینه را نیز نقض میکند. وی حتی همچون رهبران فاشیست از تقبیح خشونت ورزی نیز خودداری میکند و طوری متحدان مسلح خود را تحریک میکند که گویی میخواهد از آنها برای پیشبرد دستور کار خود در زمینههای مختلف استفاده کند. این رویکرد ترامپ موجب شده تا آمریکا در آستانه وقوع جرایم و جنایتهای فجیعی قرار بگیرد.
در نهایت باید گفت در شرایطی که ترامپ سعی میکنند که جایگاه و موضع یک پدر را در جامعه آمریکا برای خود تعریف کند، ایدئولوژی وی از یک جنبه قوی مذهبی نیز برخوردار است. در این چهارچوب، نباید نمایشها و شوهای ترامپ در مورد اعتقاد عمیقش به مسائل مذهبی را مورد بی توجهی قرار داد. هر چه طرفداران و حامین ترامپ او را بیشتر انسانی مذهبی تلقی کنند، امکان و احتمال اینکه حرف و سخن وی را بپذیرند و اعمال خشونت از جانب خود در راستای منافع او را توجیه کنند، بیشتر میشود. در واقع، ترامپ این انسانها را به افرادی تبدیل کرده که باور دارند که در حال حمله به دشمنان رهبر و پدر کشورشان هستند. این اعتقادی است که از اساس باید آن را نادرست درنظر گرفت.
ترامپ دقیقا با همین رویکردهای خود، خطر و تهدید فاشیسم را در عرصه سیاسی آمریکا برجسته کرده است. وی مکررا دشمنان و مخالفان خود را با بدترین و نژادپرستانهترین الفاظ مورد خطاب قرار میدهد و با بی کفایتی خود، زمینه را برای شیوع گسترده ویروس کرونا و همچنین عمیقتر شدن بحران مهاجران در آمریکا هموار ساخته است. وی حتی از حمله به ساختارهای قانونی آمریکا نیز فروگذار نکرده و عملا مشروعیت و قانونی بودن انتخابات آمریکا را زیر سوال برده و سعی داشته تا به اعتماد عمومی ضربه بزند. او حتی از تمامی ابزارهای در دست خود برای سرکوب رای برخی اقلیتهای قومی در آمریکا نیز استفاده کرده است.
آنچه میتواند خطر فاشیسم ترامپ را دفع کند، پیروزی قاطع و قابل توجه جو بایدن در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا است. در این میان یک نکته کاملا روشن است: اگر بر علیه ترامپ رای داده نشود، هیچ تفاوتی با تایید و پیوستن به او وجود ندارد.
منبع: فرارو