تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به قلم نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: " ایران سامانه "
آیا رییس جمهور میتواند در صورت شکست در انتخابات، با طرح ادعای تقلب از ترک کاخ سفید امتناع کند؟
در واقع دونالد ترامپ میتواند کاخ سفید را ترک نکند اما این کار به جایی نمیرسد. بد نیست به این نکته هم اشاره شود که بسیاری از تحلیلگران حقوقی آمریکا تصور نمیکنند ترامپ بعد از شکست قطعی در انتخابات، قصد ماندن داشته باشد.
اما از آنجایی که ظاهرا این سوال عده زیادی از مردم است، بگذارید کمی روی این سناریو بیشتر کار کنیم.
فرض کنید نتیجه انتخابات پیروزی قاطع بایدن و شکست آشکار ترامپ باشد. اگر رییس جمهور فعلی در روز معارفه (۲۰ ژانویه) از ترک کاخ سفید امتناع کند، جز نشستن پشت میز، قدرت انجام کار دیگری را ندارد.
بر اساس قانون اساسی آمریکا، اداره نیروی نظامی و سرویس مخفی و سایر مقامهای کشور - از جمله فردی که مسئول نگهداری چمدان حاوی کدهای اتمی است- همگی در ظهر روز معارفه به رییسجمهور جدید سپرده میشود.
عدهای هم پرسیده بودند در صورت امتناع ترامپ از ترک کاخ سفید، میتوان او را دستگیر کرد؟ در پاسخ به این سوال باید گفت با این که از نظر فنی چنین امکانی وجود دارد اما بعید است اتفاق بیفتد.
اما اگر ترامپ به طور قاطع بازنده انتخابات نباشد و از ترک کاخ سفید خودداری کند، اوضاع پیچیده خواهد شد.
نتیجه انتخابات را آراء کالج انتخاباتی تعیین میکند. اگر نتیجه مساوی شود و یا اعتراضی نسبت به آن شکل بگیرد، قانونگذاران مجلس نمایندگان آمریکا مسئولیت تصمیمگیری بر سر برنده انتخابات را بر عهده میگیرند و معاون رییس جمهور هم توسط مجلس سنا معرفی خواهد شد.
ژنرال مارک میلی، رییس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا پیشتر به کنگره گفته در صورتی که به نتیجه انتخابات اعتراض شود، ارتش خود را درگیر نخواهد کرد.
اگر کنگره نتواند برنده قطعی انتخابات را انتخاب کند، سناریو شکلی نسبتا ترسناک به خود خواهد گرفت و کار احتمالا به رای دیوان عالی خواهد کشید. درست مثل آنچه در انتخابات سال ۲۰۰۰ بین جورج بوش و ال گور اتفاق افتاد.
با این تفاسیر تا حدی میتوان فهمید چرا بعد از مرگ روث بیدر گینزبرگ، قاضی سرشناس دیوان عالی آمریکا - که چندی پیش بر اثر سرطان درگذشت- ترامپ و حزب جمهوریخواهش تلاش کردند تا پیش از انتخابات، ایمی کنی برت، قاضی محافظهکار را به عنوان جانشین او منصوب کنند.
اگر بایدن برنده شود، آیا کامالا هریس سناتور باقی خواهد ماند؟
نه! او کرسی خود به عنوان نماینده ایالت کالیفرنیا در مجلس سنا را واگذار خواهد کرد. درست مثل کاری که بایدن در ۲۰۰۹ انجام داد. او از مجلس سنا خداحافظی کرد تا در کاخ سفید به باراک اوباما بپیوندد.
و فراموش نکنیم اگر دموکراتها برنده انتخابات شوند، اتفاقی تاریخی رقم میخورد و هریس به اولین زن سیاهپوست با تبار هندی تبدیل خواهد شد که به چنین مقام بالایی در دولت آمریکا رسیده است.
اما چه بر سر صندلی خالی مجلس سنا خواهد آمد؟ اگر هریس معاون رییس جمهور منتخب آمریکا شود، گوین نیوسام، فرماندار دموکرات کالیفرنیا باید نمایندهای را برای جانشینی او انتخاب کند.
چرا آراء کالج انتخاباتی میتواند بر آراء عمومی اثر بگذارد؟
کالج انتخاباتی. این بخشی بحثبرانگیز در انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست که ظاهرا باعث سردرگمی عده زیادی از مردم هم شده است.
در انتخابات آمریکا مردم به طور مستقیم رییس جمهور را انتخاب نمیکنند. آنها علاوه بر رای دادن به یکی از نامزدهای ریاست جمهوری، نمایندگان خود در کالج انتخاباتی را هم مشخص میکنند. در نهایت هم این "رایدهندگان" کالج انتخاباتی هستند که رییس جمهور را انتخاب خواهند کرد. تعداد نمایندگان هر ایالت در کالج انتخاباتی با تعداد اعضایش در کنگره برابر است. از سوی دیگر تعداد کرسیهای هر ایالت در مجلس نمایندگان هم به جمعیتش بستگی دارد. اما در مجلس سنا هر ایالت به طور مشخص دو نماینده دارد.
به عنوان مثال، کالیفرنیا ۵۵ رای دهنده در کالج انتخاباتی دارد و تعداد نمایندگان وایومینگ در این مجمع تنها سه نفر است. کالج انتخاباتی در مجموع ۵۳۸ کرسی دارد و در این سیستم، همه ایالتها به یک اندازه در نتیجه انتخابات موثر نیستند.
اگر فرض کنیم در ایالاتی مثل کالیفرنیا دموکراتها رای بیشتری میآورند و درایالتهای جنوبی جمهوریخواهان برنده میشوند، ایالتهای "چرخشی" نظیر اوهایو، فلوریدا و کارولینای شمالی که شانس پیروزی در آنها دو طرفه است، به میدان جنگ انتخابات تبدیل خواهند شد.
بعد از روز انتخابات، کنگره آراء رایدهندگان کالج انتخاباتی را میشمارد و برنده را اعلام میکند. اگر نتیجه مساوی باشد، مسئولیت انتخاب برنده به عهده قانونگذاران مجلس نمایندگان خواهد افتاد.
اما اصلا چرا چنین سیستم رایگیری پیچیدهای وجود دارد؟
سالها پیش بنیانگذاران آمریکا در مسیر دستیابی به دموکراسی متوجه شدند باید میان حقوق ایالتها، کنگره و رای عمومی سازگاری ایجاد کنند.
اما چرا رییس جمهور با رای عموم مردم انتخاب نمیشود؟ یک دلیلش این است که حق رای در آن زمان موضوع چندان شناخته شدهای نبود و برخی قانونگذاران حس میکردند مردم بیسواد گزینه مناسبی برای انتخاب رییسجمهور نیستند.
یک دلیل دیگر هم به بردهداری مربوط میشد. هدف این بود که در ایالتهای موافق بردهداری، قدرت بیشتری به سفیدپوستان داده شود.
آیا سیستم کالج انتخاباتی برای دنیای امروز هم مناسب است؟
سوال خوبی است. بر اساس سیستم کالج انتخاباتی، ایالات پرجمعیتتر مثل کالیفرنیا و تگزاس به نسبت ایالاتی که جمعیتشان کمتر است، تاثیر کمتری بر نتیجه انتخابات دارند. از نظر برخی از مردم این روش چندان عادلانه نیست چون به ایالاتی که ساکنان کمتری دارند، قدرت انتخاباتی بیشتری میدهد.
در همه ایالات بجز دو مورد، نامزدی که بیشترین رای عمومی را کسب کند - چه تنها یک رای بیشتر آورده باشد و چه هزار رای- کل آرای ایالت در کالج انتخاباتی را هم به خود اختصاص خواهد داد. در ۲۰۱۶ ترامپ طبق همین روش توانست با وجود کسب میزان اندکی رای بیشتر در فلوریدا و ویسکانسین، آراء این دو ایالت در کالج انتخاباتی را از آن خود کند.
این اساسا یعنی بخش عمده نبرد بر سر به قدرت رسیدن در کاخ سفید در تعداد انگشتشماری از ایالات اتفاق میافتد که دو طرف در آنها شانس برنده شدن دارند. بنابراین نامزدها نیازی ندارند پول خود را برای مبارزه انتخاباتی در ایالاتی هدر دهند که یک حزب به طور قطع رای خواهد آورد.
بنابر اطلاعات مرکز تحقیقاتی پیو، مردم آمریکا دهههاست خواهان اصلاح این سیستم هستند. در حال حاضر نزدیک به ۵۸ درصد از مردم میخواهند این روش متوقف شود. اما از سال ۲۰۱۶، نگرشهای حزبی به شکل قابل توجهی افزایش یافته و عده بیشتری از جمهوریخواهان گفتهاند از سیستم فعلی انتخابات دقیقا به همین شکلی که هست حمایت میکنند.
یکی از پیشنهاداتی که برای رفع ناهماهنگی میان آراء عمومی و آراء کالج انتخاباتی مطرح شده این است که به جای اختصاص همه آراء کالج انتخاباتی به نامزدی که در یک ایالت بیشترین رای را میآورد، این آراء به نسبت بین آنها تقسیم شود.
اما اعمال هرگونه تغییر در این سیستم انتخاباتی به رای موافق دو سوم نمایندگان کنگره و سه چهارم مجالس ایالتی نیاز دارد و چنین چیزی تقریبا غیرممکن است.