قلمنیوز: نزدیک به هفت ماه تا انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ باقیمانده است و به نظر می رسد اصولگرایان با درنظر گرفتن بی میلی بخشی از اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات از حالا خود را پیروز انتخابات می دانند و مهم ترین مساله برای آن ها رسیدن به وحدت است.
موضوعی که در انتخابات مجلس سال پیش هم شاهد آن بودیم و اصولگرایان با توجه به عدم حضور گسترده رقیب سنتی خود، تمام تلاش خود را معطوف به ائتلاف کردند. ائتلافی که اگرچه در آخرین لحظات تبلیغات انتخاباتی به سرانجام رسید اما نتیجه آن پیروزی حداکثری لیست وحدت اصولگرایان بود. اما رسیدن به ائتلاف و وحدت حداکثری به مثابه چند انتخابات قبل یک مانع بسیار بزرگ داشت؛ «جبهه پایداری».
حال در فاصله باقیمانده تا انتخابات ۱۴۰۰ اصولگرایان بازهم دل نگران وحدت شکنی و تک روی های فرزندان معنوی آیت الله مصباح هستند و ارسال سیگنال به این جبهه برای همراه شدن با حرکت ائتلافی دیگر اصولگرایان را آغاز کرده اند.
از انتخاب «اصلح» تا سهم خواهیاواخر شهریور ماه مجید متقی فر سخنگوی جبهه پایداری با اشاره به نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر در سال آینده از تشکیل«کمیته انتخابات جبهه پایداری انقلاب اسلامی در راستای انتخاب فرد اصلح وانقلابی» خبر داد. هرچند متقی فر گفته «جبهه پایداری هنوز به صورت رسمی در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری با کسی جلسه برگزار نکرده» اما با توجه سابقه حضور انتخاباتی این جبهه در رقابت ریاست جمهوری برخی از اسامی در رسانه ها مطرح شده اند که باید دید کدام یک اینبار می توانند برچسب «اصلح» را از جبهه پایداری دریافت کنند.
از سوی دیگر به نظر می رسد که اختلاف جبهه پایدای و اصولگرایان بر سر انتخابات ۱۴۰۰ آغاز شده است. مرتضی آقاتهرانی دبیرکل جبهه پایداری و رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس یازدهم در گفت و گویی که سایت جبهه پایداری آن را منتشر کرده با انتقاد از اصولگرایان گفته«با رفتار پدرسالارانه میگویند هرکسی با ما بود که بود و اگرنه، ضدوحدت است. صریح بگویم؛ ما این را قبول نداشتیم، نداریم و نخواهیم داشت.»
فاطمه آلیا، عضو دیگر جبهه پایداری هم با اشاره به اینکه«در انتخابات اخیر مجلس جبهه پایداری از لیست خودش بسیار کوتاه آمد» از احتمال معرفی کاندیدای مستقل از سوی این جبهه در انتخابات ریاست جمهوری خبر داده است. اتفاقی که در دو انتخابات ریاست جمهوری گذشته هم به نوعی تکرار شد.
آنها سال ۹۲ همان زمان که اصولگرایان بر سر وحدت مثلث قالیباف، حدادعادل و ولایتی درحال رایزنی بودند، کاندیدای اصلحشان را «سعید جلیلی» معرفی کردند و تا لحظه آخر هم دست از حمایتش برنداشتند و حمایت از جلیلی یکی از دلایل شکست اصلیترین گزینه اصولگرایان یعنی قالیباف معرفی شد.
چهارسال بعد بازهم زخم اختلاف جریان پایداری با اصولگرایان سنتی سرباز کرد و پایداریها یکی از غائبان اصلی گردهمایی ۳۰۰۰ نفره اصولگرایان بودند هرچند همان زمان هم همه توجهشان سمت جلیلی بود اما او که یک بار طعم رقابت با حسن روحانی را چشیده بود ترجیح داد وارد این کارزار نشود و برای همین چشم امید آنها به گزینه دیگرشان یعنی « پرویز فتاح» خیره شد اما این کور سوی امید هم برای آنها بسته شد چراکه فتاح نیز انتخابات ۹۶ را میدانی مناسب برای جولان خود ندید و قدم به میدان رقابت نگذاشت، در نهایت ابراهیم رئیسی کاندیدای اصلح آنها در آن انتخابات شد، کاندیدایی که حتی قالیباف هم مجبور به انصراف به نفع او شد.
تاکتیک پایداری ها تغییر کرده است؟
اما تاکتیک های جبهه پایداری از انتخابات سال گذشته مجلس کمی دچار تغییر شده است و دیگر خبری از دوگانه هایی چون «نتیجه یا تکلیف» و «کاندیدای اصلح یا مقبول» نیست و مهم ترین مساله ای که آن ها را با اصولگرایان به وحدت رساند سهم های انتخاباتی بود. هرچند انتخابات ریاست جمهوری با مجلس بسیار متفاوت است و باید دید جبهه پایداری چه برنامه ای را پیش خواهد برد.
دست باز پایداری ها برای انتخاب کاندیدای ۱۴۰۰نامهای زیادی به عنوان کاندیدای احتمالی جبهه پایداری مطرح شده اند که میتوان به ابراهیم رئیسی، سعید جلیلی، بذرپاش، فتاح و علیرضا زاکانی اشاره کرد. از سابقه جبهه پایداری در جدا کردن راه خود از دیگر اصولگرایان میتوان پیشبینی کرد در انتخابات آتی که اصلاحطلبان به احتمال قوی شانسی برای پیروزی ندارند، جبهه پایداری از گزینههای خاص خود استفاده میکند.
در این میان سعید جلیلی مهم ترین چهره ای است که همواره جبهه پایداری روی آن حساب باز کرده است. هرچند سعید جلیلی در انتخابات سال ۹۲ شکست تلخی را تجربه کرد، اما عدم شرکت او در انتخابات مجلس یازدهم شایعه حضورش در انتخابات سال آینده ریاست جمهوری را تقویت کرده است.
راهبرد سعید جلیلی پس از انتخابات سال ۹۶ هم نشان می دهد که او مشتاق شرکت در انتخابات است. او با راه اندازی سلسله جلساتی تحت عنوان «تایید، تکمیل و تصحیح برنامه های دولت یازدهم» نوعی دولت در سایه را پایه گذاری کرد که حضور وزاری پیشین دولت احمدی نژاد در آن پررنگ بود.
هرچند این دولت در سایه با اقبال اصولگرایان روبه رو نشد و اکثر آن ها این حرکت را شخصی قلمداد کردند. حال باید دید که دولت درسایه جبهه پایداری با ریاست سعید جلیل تا چه حد امکان رقابت با چهره های دیگر اصولگرا را خواهد داشت.
در کنار سعید جلیلی، پرویز فتاح و علی نیکزاد هم می توانند نامزدهای بالقوه مهمی برای جبهه پایداری باشند. پرویز فتاح سعی کرده با استفاده از حضورش در بنیاد مستضعفان شمایلی از عدالتخواهی محمود احمدی نژاد را تداعی کند. هرچند اظهارات او درباره بازگشت اموال این بنیاد نتیجه ای جز عذرخواهی برای او نداشت.
علی نیکزاد هم می تواند با استفاده از طرح مسکن مهر و نزدیکی به برخی دیگر از اصولگرایان گزینه خوبی برای جبهه پایداری باشد. حال باید دید که در انتخابات سال آینده ریاست جمهوری فرزندان آیت الله مصباح کدام راه را انتخاب می کنند. آیا آن ها از مدل انتخابات مجلس یادزهم پیروی خواهند کرد و سهم خواهی را سرلوحه خود قرار می دهند یا مانند انتخابات سال ۹۲ وارد یک رقابت درون گروهی با اصولگرایان می شوند و نامزد مستقل خود را معرفی می کنند. هرچه باشد پایداری آن ها بر اختلافات می تواند پاشنه آشیل وحدت اصولگرایان باشد.