تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به قلم نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: " ایران سامانه "
وزن انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در تحلیل فعالان بازار سرمایه چقدر است؟ طی روزهای اخیر افزایش قیمت در بازارهای تورمی نظیر ارز، خودرو و مسکن در حالی تشدید شده که بازار سهام بهعنوان یکی از اثرپذیرترین بازارهای کشور از قیمت ارزهای خارجی طی دو ماه گذشته عملکردی منفی را به ثبت رسانده است. به نظر میآید که اعمال تغییرات دور از انتظار و افزایش ریسکهای قانونی طی مدت یاد شده باعث گرفتن جانب احتیاط از سوی سرمایهگذاران شده است. به موجب همین رویکرد و از آنجایی که مالکیت این افراد به دلایلی همچون موانعی که در عمل نقدشوندگی را به خطر میاندازد (ممنوعیت معاملات روزانه) با مخاطره روبهرو شده است، بازگشت اطمینان به فضای بازار سرمایه و تطابق مجدد آن با انتظارات تورمی به عاملی بدل شده که از افزایش قیمتها در بازار جلوگیری میکند. در این شرایط پس از رشد حدود ۷/ ۳ درصدی شاخص سهام در دو روز نخست هفته، دوشنبه شاهد ریزش قیمتها و عقبگرد ۱/ ۱ درصدی این نماگر بودیم.
دور چند ماهه عقبنشینی ریال از سنگر ارزش چند وقتی است که تشدید شده و واحد پولی کشور در کشمکش عرضه و تقاضا هر چند روز یک مقاومت مهم را به دلار آمریکا واگذار میکند. معامله کردن سخت شده و اعتمادی به قیمتها نیست. آنها که در روزهای اخیر در بازارهای مختلف به دادوستد پرداختهاند به خوبی میدانند که اعتماد کردن به حرف فروشنده از گذشته سختتر شده است. هر کس که مالی را به ازای ریال میفروشد، در مواجهه با رشد شتابان قیمت ارز ممکن است حرف خود را عوض کند. در این میان تنها یک بازار وجود دارد که معاملات در آن قطعی است و آنی بودن نقل و انتقالات کالا به چند کلیک وابسته است. بازار سهام از این حیث جایی برای پشیمانی از خرید و فروش برای سرمایهگذاران باقی نمیگذارد. بورس تنها بازاری است که در آن هم امکان حفاظت دارایی از تورم وجود دارد و هم با اطمینان از حسن انجام معاملات در آن میتوان ریسک ناشی از تحولات آتی را بدون اعمال اثر تورمی بر اقتصاد کشور، پوشش داد. در واقع همین خصیصه بود که در ماههای ابتدایی سال جاری به عامل رشد قابل توجه قیمتها در این بازار بدل شد.
شنای خلاف جهت بورس
با این حال در روزهای گذشته ورق تا حدود زیادی برگشته است. بورس تهران به خوبی نشان داده که به رغم افزایش قابل توجه تقاضا در خلال معاملات نخستین روز هفته، همچنان نمیتواند تبعات ناشی از افت دوماهه قیمتها در بازار سهام را جبران کند. افت نسبی بهای سهام در بسیاری از نمادها در شرایطی رخ داد که انتظار میرفت با شروع فرآیند بازارگردانی در بسیاری از نمادها و تسریع در رشد قیمت ارز شاهد جبران واگرایی قیمتها در بازار سرمایه نسبت به سایر بازارها باشیم. در حالی که بسیاری بر این باورند که سرمایه موجود از سوی فعالان بازار سهام به انتظار حصول نتیجه انتخابات پیش روی آمریکا نشسته است تا با فرض انتخاب یا عدم انتخاب کاندیدای حزب دموکرات یعنی جو بایدن مسیر پیش روی خود را پس از ۱۳ آبان مشخص کند. با این حال رشد قیمتها در بازار ارز حکایت از مخدوش بودن این دیدگاه حداقل در بین فعالان بازارهای موازی دارد. همان طور که پیش تر نیز اشاره شد، رشد قیمت در سایر بازارها نظیر دلار، ملک و سکه در حالی رخ داده که شیب صعودی قیمت سهام در دو ماهه گذشته نه تنها متوقف شد بلکه به شکلی سریع نیز تغییر جهت داد.
بررسی دقیقتر فضای معاملات در بازار سهام و مقایسه آن با بازارهایی نظیر ارز نشان میدهد که اگر قرار باشد وضعیت کنونی را از منظر مواجهه فعالان این بازارها با احتمال انتخاب مجدد دونالد ترامپ بررسی کنیم بازار سهام حداقل رفتاری بسیار محافظهکارانه را در پیش گرفته است. در حالی که انتظار میرود با پیروزی رئیسجمهور فعلی ایالات متحده در انتخابات قیمت ارز به روند صعودی خود ادامه دهد، فراز و فرود قیمتها در بورس نشان میدهد که حداقل در شرایط فعلی افت قیمت ارز و اثرگذاری آن بر قیمت سهام ناشی از پیروزی بایدن محتملتر است. اما تمامی این احتمالات در حالی بررسی میشود که انتخاب بایدن هم نمیتواند تاثیری ملموس بر جو عمومی حاکم بر اقتصاد بگذارد. چراکه رشد قیمت دلار طی سالهای گذشته از عواملی نظیر عدم تناسب در افزایش سطح نقدینگی با رشد تولید ناخالص داخلی رنج میبرد که آن هم زاییده معجون تحریمهای خارجی با ناکارآمدیهای داخلی است. بازگشت آمریکا به برجام هم که توسط دموکراتها به آن اشاره شده منوط به گفتوگوهای دوجانبه و پیش شرطهای فراوانی است که حصول هریک از آنها فرصت و موقعیتی درخور میطلبد. آیا میتوان اینطور نتیجه گرفت که نگاه بازار سهام به تحولات سیاسی با واقعیات ناهمگون است؟
از ماست که بر ماست
آنطور که به نظر میآید بازار سهام در وزنکشی میان دو دیدگاه موجود وزن کمتری به تحولات سیاسی میدهد. نگاهی دقیقتر به تحولات حاکم بر بازارهای سرمایه پذیر حکایت از آن دارد که در حال حاضر نه انتخابات پیش روی ایالات متحده بلکه آنچه بیش از هر چیز بر افزایش قیمتها دامن زده است نبود دلگرمی به تصمیمات مدیران است. روز گذشته در حالی قیمت هر دلار آمریکا بر روی تابلوی صرافی ملی به ۳۰ هزار و ۵۰۰ تومان رسید که در اواسط روز یکشنبه هفته جاری گفته شد قرار است روزی ۵۰ میلیون دلار اسکناس به بازار ارز تزریق شود. در این میان تزریق ۸۵میلیون دلار به صورت اسکناس در بازار متشکل ارزی که روز دوشنبه انجام شد در یک روز عادی میتوانست تاثیر قابلتوجهی بر کاهش بهای پولهای خارجی داشته باشد. با این حال در روز گذشته نه تنها قیمتها در بازار ارز کم نشد که صرافیهای دولتی ۳۵۰ تومان نیز بر قیمت دلار افزودند. این مساله بیانگر یک نکته مهم است. یا بازار حرف مقامات بانک مرکزی را باور نکرده یا در میان مردم عادی که در بازار غیر رسمی به تقاضای دلار میافزایند انتظارات تورمی و تشدید قیمتها تا جایی تقویت شده که حتی روزی ۵۰ میلیون دلار هم نمیتواند فشاری موثر بر عرضه ارز از سوی مردم به بازار مربوطه اعمال کند. این رویکرد طبیعی به نظر میرسد چراکه تعدد گفتهها از سوی مسوولان در شرایطی که با نتایج ملموس همراه نباشد بر واکنش هیجانی آنها در طرف تقاضا میافزاید و به التهاب بازارها منجر میشود.
سیطره عرضه بر امید خریداران
در بازار سهام نیز وضعیت اگرچه مانند بازار ارز نیست با این حال تعدد تصمیمات طی ماههای اخیر سبب شده تا شاهد بیاعتمادی فعالان بازار به افزایش تقاضا در معاملات سهام باشیم. سرمایهگذاران خرد بازار سهام که طی دو ماه اخیر بخش قابل توجهی از دارایی خود را در صفهای سنگین فروش از دست رفته میبینند طبیعی است که با هر افزایش قیمتی که حاصل میشود سعی کنند تا باقیمانده دارایی خود را به مقصد بازارهای موازی بورس و فرابورس کوچ دهند. بنابر این میتوان اینطور گفت که واکنش روزهای اخیر فروشندگان به افزایش قیمتها در روز شنبه بیش از آنکه به دلیل انتظار برای روشن شدن نتیجه انتخابات باشد ناشی از عدم اطمینانی است که طی دو ماه گذشته به دلیل اعمال تصمیمات خلق الساعه از سوی مدیران شکل گرفته است. با توجه به آن که داراییهایی نظیر مسکن، طلا و ارز بهطور سنتی از احتمال کمتری برای افزایش ریسکهای قانونی برخوردار هستند، میتوان گفت که ناپایداری جریان تقاضا در بازار سرمایه اگرچه خوشایند نیست اما امری معقول است. از این رو دور از انتظار نخواهد بود که تا خروج سرمایههای بیاعتماد یا تقویت خوشبینی در بازار سهام شاهد نبود اتفاق نظر بین فعالان بازار باشیم. عواملی از این دست سبب شد که جدال عرضه و تقاضا در روز گذشته به تشکیل صف خرید در ۱۹ درصد از نمادها در بورس تهران بینجامد. این صفها در روز گذشته ارزشی برابر ۱۸۰۰ میلیارد تومان داشتند. در سوی دیگر نیز ۳۶ درصد از شرکتهای مورد معامله در بورس تهران با صف فروش ۳۸۰۰میلیاردی به داد و ستدهای خود در روز دوشنبه خاتمه دادند. دلیل بالا بودن ارزش معاملات خرد در این روز ارتباط تنگاتنگی با تغییر جریان معاملات در اواسط روز کاری دوشنبه داشت.
طی روز یاد شده بسیاری از تعداد صفوف خرید کاسته شد و در بسیاری از نمادها شاهد افت قیمت تا منفی ۵ درصد بودیم. بر این اساس معاملات روز دوشنبه در شرایطی به اتمام رسید که افت ۱/ ۱ درصدی شاخص کل بورس تهران و نزول آن تا سطح یک میلیون و ۵۷۹ هزار واحد با ثبت ارزش ۱۱ هزار و ۶۹۵ میلیارد تومان در معاملات خرد محقق شد. نگاهی به گردش سهام به اشخاص حقیقی و حقوقی فعال در بازار سهام نشانگر آن است که در این روز در خلال دادوستدهای بورس ۶۷۸ میلیارد تومان سهام از حقیقیها به حقوقیها انتقال پیدا کرده؛ این نسبت برای فرابورس حدود ۶۰۷ میلیارد تومان بوده است.
منبع: دنیای اقتصاد