تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به قلم نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: " ایران سامانه "
تکیه بر نفت و تبدیلشدن
به دولت رانتیر، بارها و بارها، از سوی صاحبنظران بهعنوان چالش ایران
آینده، عنوان شده بود؛ زیرا هم این کالا امکان خارجشدن از سبد تأمین انرژی
جهان را دارد و هم اینکه بهشدت تحریمپذیر است. از سویی برخی آن را عامل
عقبافتادگی ایران و نرفتن به سوی کسبوکارهای با ارزش افزوده بالا و تولید
رقابتپذیر میدانند.
حالا که یک قرن و دو دهه از انعقاد قرارداد دارسی برای استخراج نفت ایران میگذرد، همچنان سؤال این است: نفت نعمت است یا نقمت؟ یا اینکه طلاست یا بلا؟ و هرکس از ظن خود به این پرسش جواب داده است. واقعیت این است که درهرحال نفت و دلارهای ناشی از آن در ۱۱۷ سال گذشته سیاست و اقتصاد کشور را تحت تأثیر قرار داده است که آخرین آن نوسانات قیمت دلار و به تبع آن کالاهای دیگر در چند ماه اخیر بوده است. دراینباره نکات زیر درخور توجه است.
۱-پس از فوران نفت در پنجم خرداد ۱۲۸۷ و نقشآفرینی آن در جنگ جهانی اول که در پیروزی متفقین عینیت یافت، اهمیت آن مضاعف شد و اصل تمرکز قدرت در ایران برای حفظ نفتش از سوی انگلیس در دستور کار قرار گرفت تا همسایه شمالی تازه بهدورانرسیده اتحاد جماهیر شوروی نتواند به نفت ایران دستدرازی کند.
۲-وقوع جنگ جهانی دوم و اشغال ایران سبب شد پهلوی اول از ایران خارج و کشور با یک فضای باز سیاسی روبهرو شود. در این مقطع شخصیتهای سیاسی همانند مصدق و کاشانی و نوابصفوی و... کلید ملیشدن نفت را زدند و سرانجام نفت ایران در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ ملی شد؛ اما تبعات ملیشدن برای بیگانگان سبب شکلگیری کودتای ۲۸ مرداد شد.
۳-انعقاد قرارداد ایران با کنسرسیومی از شرکتهای نفتی آمریکایی و انگلیسی و فرانسوی و هلندی سبب شد تا صادرات ایران در سالهای پس از کودتا بالا برود و کشور شاهد سرازیرشدن دلارهای نفتی بشود. وضعیتی که اصطلاحا شکلگیری دولت رانتیر نامیده میشود و دولت رانتیر با اتکا به دلارهای نفتی خود، بینیاز از مشارکت مردم، دست به نوسازی ناقص کشور زد که سرانجام آن درخواست تودههای مردم برای مشارکت سیاسی به انقلاب انجامید.
۴-اتکای دولتهای پس از انقلاب به دلارهای نفتی ضمن قدرت مانور برای
بالابردن سطح رفاه در جامعه همانند فراگیرشدن پروژههای گازرسانی به
اقصانقاط کشور و دیگر کارهای عمرانی روی دیگری هم دارد و آن هم زمانی است
که چرخه انتقال ارزهای نفتی به کشور دچار اختلال شود؛ همانند مقطع سالهای
۹۰ و ۹۱ که کشور دچار تحریمهای هستهای شورای امنیت شد و صادرات نفت تا یک
میلیون بشکه در روز کاهش یافت. نتیجه آن افزایش ۳۰۰درصدی نرخ دلار بود.
پس از رویکارآمدن دولت روحانی و امید به بهبود رابطه ایران با غرب و همچنین برداشتهشدن تحریمهای هستهای و برگشت سهمیه نفتی ایران به سهمیه قبل از تحریمها، قیمت ارز افزایش درخورتوجهی نداشت؛ ولی تهدید به خروج از برجام و البته عملیشدن آن از سوی ترامپ و نیز برخی کشمکشهای منطقهای بین ایران و عربستان و منصوبشدن جان بولتون با توجه به سابقه او در جنگ آمریکا علیه عراق بهعنوان مشاور امنیت ملی ترامپ، جنگ تمامعیاری را علیه ایران کلید زد که اکنون از سوی دیگر اعضای تیم کاخ سفید در حال دنبالشدن است و جهش نرخ ارز و تورم بالا در ایران در کنار انواع فشار برای نخریدن نفت ایران، شرایط دشواری را برای کشور رقم زده است. ایران عضو برجام است؛ پس نباید تحریمهای هستهای بازگردند؛ اما تحریم یکجانبه مضاعف ایالات متحده باعث شده ایران همچنان درآمد درخورتوجهی از فروش نفت داشته باشد؛ هرچند برخی از کشورها، نفت ایران را کمتر از گذشته خریداری کنند.
۵-واقعیت این است که انگار نفت برای ایرانیان هم نعمت بوده و هم نقمت، هم طلا بوده و هم بلا. باوجوداین تنها چاره کار استفاده بهینه از دلارهای نفتی و دورشدن از واردات بیرویه و بازگشت به اقتصاد بدون نفت راهبرد مرحوم دکتر مصدق است. آیا به جز کاهش وابستگی به نفت و تکیه بر کالای ایرانی و تشویق به صادرات غیرنفتی، راه دیگری نیز وجود دارد؟
منبع: شرق