قلمنیوز:جبهه
پایداری در انتخابات اخیر نشان داده سر به راه بزرگان اصولگرایی ندارد و
قرار نیست تابع رای جمع باشد بنابراین چندان دور از نظر نیست که نامزدهای
این جبهه در انتخابات ۱۴۰۰ مستقل از طیفهای دیگر اصولگرایی باشد و آنچنان
که شعار کاندیدای اصلح را میدهند در پی معرفی چهره اصلح خود باشند.
قاسم روانبخش درباره روند انتخاب چهره اصلح در گفتگویی
با تاکید بر اینکه جبهه پایداری دنبال این بود که فردی بیاید که هم
انقلابی و هم جوان و هم ولایتپذیر باشد و این به صرف شعار نباشد، گفته
بود: به یاد دارم آن زمان که یکی از نامزدها ادعای اصولگرایی داشت، در
جلسهای پرسیدیم اگر بین شما و حضرت آقا اختلاف شود چه میکنید؟ گفت من چند
جلسه با آقا صحبت میکنم و سعی میکنم قانعش کنم و اگر قانع نشد، از باب
ولایتی که دارد میپذیرم. همانجا بچهها گفتند این ولایت بر آقا دارد، ولی
در جلسهای دانشجویان از آقای لنکرانی سوال کردند ایشان فرمودند این سوال
اصلاً غلط است. در کرج بود. گفتند: چرا غلط است؟ گفت: برای این که اصلاً
معنا ندارد، رئیسجمهور مجری سیاستهای کلی، ولی فقیه است. اختلاف معنا
ندارد. این چقدر تفاوت بود و لذا ما آقای لنکرانی را انتخاب کردیم. بعد
ایشان انصراف داد، بنا بر دلایلی که داشت.
زمانی هم آیتالله مصباح یزدی تئوریسین انتخاب اصلح درباره
احمدینژاد گفته بود: «آیندگان به این نتیجه خواهند رسید که انتخاب، مشحون
به کرامات و معجزات بود و از این رو توفیق شکر این نعمت را از خداوند
خواستاریم. عنایات حضرت، ولی عصر (عج) یار ملت ایران بود که به چنین
موفقیتی دست یافت و تلقی ما این است که این نفخه الهی که در این زمان در
جامعه ما دمیده شده و آثارش در علاقه بیشتر مردم به دین و اندیشههای
اسلامی ظهور یافته، مرتبهای از مراتب چیزی است که در زمان پیامبر اسلام
(ص) تحقق پیدا کرد و انشاءالله مرتبه کاملش در زمان ظهور حضرت، ولی عصر
(عج) تحقق خواهد یافت.»
اما سال گذشته درباره او گفت: «اعمال و رفتار امروز احمدینژاد را تأیید نمیکنم، چون اکنون یک حالت انحرافی در او میبینم.»
البته مدتی هست احمدینژاد دیگر از موضعگیریهای تند
دست برداشته و سکوت کرده است و شاید همین تغییر رویه باز بتواند نظر مثبت
پایداریها را با خود همراه سازد.
به هر حال، در میان گزینههای مطلوب جبهه پایداری تنها
او بوده که توانسته به پاستور برسد. همچنین به گفته صادق زیباکلام
احمدینژاد از وزنه سنگین حمایت اقشار پایین برخوردار است و توان تجهیز
تودهها را داراست؛ بنابراین گزینه اول جبهه پایداری احمدینژاد است. اما
در صورت رد صلاحیت او گزینههای دیگری مطرح میشوند.
جلیلی یا فتاح؟
سعید جلیلی گزینه
جبهه پایداری در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ بود و هنوز هم این شانس را
دارد که گزینه جبهه پایداری باشد. هر چند به گفته فرید مدرسی بیشتر به
حمایت عدالتخواهان دلخوش کرده است تا برادرش وحید جلیلی رایزنش برای ائتلاف
با آنها در انتخابات ۱۴۰۰ باشد.
او که سلوک سیاسی ویژه خود را دارد. نگاهی به عملکرد و و
روحیاتش نشان میدهد که خیلی اهل حزب و گروه نیست و بیشتر سیاستمداری
تکرو و یا نهایتا محفلی است. با این حال سعید جلیلی در تمام این سالهایی
که سودای ریاست جمهوری در سر داشته است، سعی کرده که با ایده "دولت در
سایه" در عرصه سیاسی باقی بماند.
قاسم روانبخش، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری، درباره
چگونگی انتخاب سعید جلیلی بهعنوان کاندیدای اصلح آنها برای انتخابات
ریاستجمهوری یازدهم گفته بود: "دو بار پایاننامه جلیلی را خواندیم و در
نهایت او را بهعنوان گزینه اصلح انتخاب کردیم.آقای علمالهدی استاد
راهنمای ایشان بودند و با ایشان نیز صحبت شد. هم پایاننامه فوق لیسانس و
هم پایاننامه دکترا! تا بالاخره از کسی که میخواهیم حمایت کنیم، کسی
نباشد که محل تأمل باشد. در جمعبندی نهایی جبهه به این جمعبندی رسید."
جبهه پایداری در انتخابات سال ۹۶ باز هم به جلیلی فکر
میکرد، اما جلیلی که در حمایت از ابراهیم رییسی از فرآیند انتخابات
کنارهگیری زودهنگامی داشت به نظر میرسید به دنبال فرصت بهتری برای ورود
به عرصه انتخابات است. جلیلی که این روزها عضو مجمع تشخیص و شورای عالی
امنیت ملی است از سال ۹۲ خیال آمدن در انتخابات سال ۹۶ را داشت، اما ورود
رییسی برنامه او را به عقب انداخت. هر چند اقبال مردمی به روحانی هم در
کنارهگیری اش بیتاثیر نبود. به هر صورت، جلیلی با گوشه چشمی به آینده به
حمایت از رئیسی پرداخت و پس از پیروزی روحانی دولت در سایهاش را راه
انداخت تا برای این روزها آماده شود.
هر چند جلیلی هنوز هم با مشکل بزرگی مواجه است.
زیباکلام در این باره میگوید: "مشکل او، عدم مقبولیت در بین عامه مردم
است، از سوی دیگر او چهره کاریزماتیکی نیز ندارد تا بتواند افکار را به خود
جلب کند، به همین خاطر است که جریان تندرو به سمت فردی مثل احمدی نژاد
رفتهاند، اما با این حال با توجه به اینکه اصلاح طلبان و بسیاری از مردم
در انتخابات شرکت نمیکنند، اگر جلیلی بتواند اصولگرایان را ترغیب کند که
بر سر او به اجماع برسند، میتواند نامزد این جریان در سال آینده باشد."
حسین کنعانی مقدم فعال سیاسی اصولگرا نیز در گفتگویی با فرارو با
اشاره به اینکه جلیلی در بین اصولگرایان از اقبال مناسبی برخوردار نیست،
گفته است: بدنه رای جلیلی همان چهار میلیون رایی است که در سال ۹۲ کسب کرد و
بعید است طی این هفت سال به میزان او افزوده شده است، جلیلی به دنبال جلب
حمایت آیت الله مصباح یزدی است که از این طریق در وهله اول جبهه پایداری از
او حمایت کند.
وی افزود: "او از چندین ماه گذشته فعالیت انتخاباتی خود
را کلید زده است و مشغول رایزنی با اصولگرایان و گروههای مختلف سیاسی است
تا از او حمایت کنند، اما غافل از این است که باید برنامههای خود را برای
مردم تشریح کرد تا بتواند رای آنها را کسب کند، به طور کلی جلیلی در حال
حاضر با رئیس جمهور شدن فاصله زیادی دارد و به نوعی میتوان گفت، ظرفیت این
کار در او دیده نمیشود."
با این حال جلیلی برای حضور در انتخابات جدی است. ولی
این بار هم با رقیبی از جنس خودش مواجه است. پرویز فتاح نامی است که به
عنوان گزینه دیگر جبهه پایداری برای انتخابات ۱۴۰۰ از او نام میبرند. فتاح
که از مدتی پیش لباس رزم انتخاباتی بر تن کرده و اتفاقا او هم برای حضور
در انتخابات عزمی جدی دارد.
فتاح چندسالی ریاست کمیته امداد امام خمینی را بر عهده
داشت و پیش از آن هم در دولت احمدینژاد در ردای وزیر نیرو ظاهر شده بود،
کسی که حالا در جایگاه ریاست بنیاد مستضعفان قرار دارد و با صحبتهای
جنجالیاش در برابر دوربینهای صدا و سیما حسابی جنجال به پا کرد. هر چند
خیلی زود، مجبور به عذرخواهی شد، اما بگم بگمهای او کار خود را کرده بود و
حالا نام و چهره او برای عموم مردم آشنا است. ولی به گفته برخی این مصاحبه
به جای آنکه به سود فتاح باشد کار دستش داده و راه هموار ریاست جمهوری را
برایش سخت کرده است. اما به نظر میرسد اتفاق چند روز بعد و درگیری ماموران
بنیاد مستضعفان با اهالی روستای ابوالفضل در خوزستان موجب شده باشد تا هر
آنچه او در آن افشاگریها درو کرده بود از دست بدهد. آنچه موجب شد تا برخی
بگویند بازی به سود جلیلی جلو رفته است.
چنانچه فرید مدرسی در این باره مینویسد: "در غائله
اخیر پرویز فتاح، هم او، هم مخالفانش آسیب دیدند و تنها سعید جلیلی سود برد
و از فتاح پیشی گرفت و کاندیداتوریاش برای انتخابات ۱۴۰۰ یک گام به جلو
رفت."
زاکانی انتخاب اصلح؟
علیرضا زاکانی
کسی که سابقه سه دوره نمایندگی مجلس را دارد و در انتخابات ۹۶ نیز خیال
آمدن به انتخابات ریاست جمهوری را داشت، اما توسط شورای نگهبان رد صلاحیت
شد؛ نام دیگری است که روی میز جبهه پایداری قرار دارد. در انتخابات ۹۶
شورای نگهبان گویا او را رجل سیاسی به حساب نیاورده بودند. حالا، اما وضعیت
زاکانی با آن وقت متفاوت است. او باز به مجلس رفته و با توافق با قالیباف
ریاست مرکز پژوهشهای مجلس را آن خود کرده است. زاکانی در این مدت سعی کرده
تا ایراد شورای نگهبان را برطرف کند. مدت زمان کافی هم در اختیار دارد که
بخواهد هم نقیصه پیشین را رفع کند هم چهره ضد فساد و محبوبی از خود ارائه
کند.
او که عضو جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی است، اما
همواره رابطه خوبی با جبهه پایداری داشته و به دلیل انتقاد به عملکرد جمنا
سعی کرده تا همچون پایداریها خود را تافته جدا بافته اصولگرایی بداند و بر
تمایز خود از نیروهای سنتی اصولگرا تاکید کند. برخی بر این نظر هستند
همین که زاکانی عضو جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی است نمیتواند اولویت
اول جبهه پایداری باشد. اما مصباح یزدی در یکی از آخرین دیدارهای خود گفته
بود: "اگر من میدانم فردی از یک گروه دیگر اصلح است، به او رأی ندهم،
بلکه به همگروهی خود رأی بدهم، اما چرا او را انتخاب نکنم؟ فردا که خودم
بخواهم رأی بدهم، اگر به او رأی ندهم چه حجتی پیش خدا دارم؟"
بذرپاشِ انقلابی و جوان
گروهی از
مهرداد بذرپاش به عنوان جدیترین گزینه جبهه پایداری نام میبرند. بذرپاش
رئیس دیوان محاسبات که فرایند انتخابش به این منصب جنجالی شد. حتی الیاس
نادران هشتگ بذرپاش گیت را در مخالفت با او به راه انداخت. بذرپاش جوانترین
چهره سیاسی اصولگراست که از گزینههای جمنا در انتخابات ۹۶ نیز به شمار
میرفت. البته حضور او در جمع ۵ نفره کاندیداهای نهایی با حرف و حدیثهایی
همراه شد. او که گفته میشد به همراه علیرضا زاکانی با لابیهای پشت پرده
به جمع کاندیداها آمده بودند، در نهایت با وجود حضور در وزارت کشور جهت
ثبتنام، از آن انتخابات کنار رفت.
میگویند بذرپاش عطای حضور در انتخابات مجلس را به لقای
انتخابات ریاست جمهوری بخشیده است و بدین شکل خود را در جمع گزینههای
احتمالی در انتخابات ۱۴۰۰ نگه داشته است. او از چهرههای نزدیک به جبهه
پایداری و همچنین احمدی نژاد است و در دولت احمدینژاد به عنوان مدیرعامل
سایپا و بعدها به سمت ریاست سازمان ملی جوانان منصوب شد. به نظر میرسد با
توجه به تأکید اصولگرایان بر رئیس جمهوری جوان و انقلابی، بذرپاش گزینه
جدیتر جبهه پایداری باشد. هر چند جنجال فرایند انتخابش به ریاست دیوان
محاسبات نشان داد مخالفان جدی در میان اصولگرایان دارد.
حتی زیباکلام میگوید: "با توجه به حواشی مرتبط با انتخاب
او به عنوان رئیس دیوان محاسبات، او تقریبا شانس خود را از دست داده است.
اما با این همه، مخالفتها نتوانست مانع راهیابی او به دیوان شود شاید در
ادامه راه نیز زور موافقان او بر مخالفانش بچربد و بذرپاش حتی به عنوان
گزینه اصلی اصولگرایان به انتخابات راه یابد. حتی ائتلاف احمدینژاد با
جبهه پایداری میتواند حول حمایت از این چهره جوان اصولگرا شکل بگیرد."
به هر حال تجربه مجلس یازدهم نشان داد جبهه پایداری از
ائتلاف با چهرههای نزدیک و هم مسلک که سهم پایداریها را به رسمیت بشناسد
گریزان نیست. این در حالی است که مصباح یزدی نیز ائتلاف را مفید تلقی کرده و
گفته اگر ائتلاف برای این باشد که بنشینند و واقعاً اصلحها را انتخاب
کنند، مفید است. وی بسیاری از مشکلات کشور را ناشی از عدم انتخاب اصلح
دانسته است.
حالا باید دید این بار کدام نامزد مهر نامزد اصلح را بر
پیشانی خود میزند هر چند عباس سلیمی نمین در نقد عملکرد جبهه پایداری یک
زمانی گفته بود انتخابهای جبهه پایداری و نزدیکان آیتالله مصباحیزدی
تاکنون چندان هم اصلح نبوده است.
منبع: فرارو