کد خبر: ۲۱۷۴۱
تاریخ انتشار: ۰۴ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۰

مجلس جديد و دولت در تقابل‌اند؟

در این دولت قیمت ارز هشت برابر شده، تنها در این چند روز ارزش ریال یک‌سوم کاهش یافته است. آقای روحانی می‌دانید کشور را به کجا می‌برید؟»؛ این جمله، یکی از آخرین توییت‌های احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
قلم‌نیوز:«کینز می‌گوید: «هیچ وسیله‌ای مکارانه‌تر و مطمئن‌تر برای نابودی پایه‌های یک جامعه‌، بهتر از بی‌اعتبار‌کردن پول آن نیست». در این دولت قیمت ارز هشت برابر شده، تنها در این چند روز ارزش ریال یک‌سوم کاهش یافته است. آقای روحانی می‌دانید کشور را به کجا می‌برید؟»؛ این جمله، یکی از آخرین توییت‌های احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است.

 کمی به عقب برمی‌گردیم؛ در برنامه‌ریزی چهارم توسعه کشور که با کارشناسی بسیار خوبی طراحی شده بود، قرار بود هر سال مقداری بهای فراورده‌های نفتی افزایش پیدا کند. در آن روزگار مطالعات کارشناسی حاکی از این بود که با افزایش تدریجی قیمت بنزین مشکلی اساسی در کشور ایجاد نمی‌شود که هیچ بلکه زمینه‌های لازم برای حذف یارانه‌های سوخت نیز فراهم می‌آید؛ اما در مجلس هفتم احمد توکلی به‌عنوان یکی از اقتصاددان‌های مجلس هفتم و حدادعادل به‌عنوان
رئیس مجلس هفتم، با تصمیم دولت هشتم مخالف بودند و در آخرین سال دولت هشتم و اولین سال مجلس هفتم، طرحی را با عنوان «تثبیت قیمت‌ها» مطرح کردند.

البته عنوان رسمی طرح اصلاح برنامه چهارم توسعه بود و منظور از تثبیت قیمت‌ها، تثبیت قیمت ۹ قلم کالا (حامل‌های انرژی) بود؛ بنابراین دولت اجازه نداشت هر سال قیمت سوخت و سایر فراورده‌های نفتی را افزایش دهد. از سال ۸۳ که آخرین سال دولت هشتم بود، دولت مجبور شد قیمت سوخت را ثابت نگه دارد؛ یک تصمیم عوام‌خوشایندی (پوپولیستی) برای رسیدن به اهداف سیاسی به‌منظور زمینه‌سازی برای انتخاب دولت نهم که پس از آن، دولت دهم کشور را دچار یک مشکل بزرگ کرد که نتایج آن را امروز شاهد هستیم. تصور کنید چنانچه برنامه دولت هشتم در دولت‌های نهم، دهم، یازدهم و دوازدهم ادامه پیدا می‌کرد، در زمان حاضر قیمت بنزین برای اقتصاد کشور رقم مناسبی بود. علاوه بر آن، مردم دچار شوک‌های اقتصادی مختلف نمی‌شدند. معلوم نیست چرا طراحان تثبیت قیمت‌ها در مجلس هفتم امروز حاضر نیستند بپذیرند که مسبب این‌همه گرفتاری در کشور و کاهش قدرت خرید پول ملی (ریال یا تومان) خود آنها بودند؟

حالا به ‌نظر می‌رسد و شواهد حاکی از آن است که مجلس یازدهم قصد دارد بحث‌های عوام‌خوشایندی (پوپولیستی) را پیگیری کند و دولت دوازدهم هم سعی در رقابت برای گفتارشعاری و عوام‌خوشایندی دارد؛ درحالی‌که کرونا به اقتصاد ایران و جهان، شرایط متفاوتی را دیکته می‌کند و ضرورت ایجاب می‌کند که همه دست به دست هم دهند و با طرح‌های میان‌مدت و بلندمدت در اندیشه آینده ایران در دوران عبور از کرونا و ورود به پساکرونا باشند که بدون تردید دنیای بسیار متفاوتی خواهد بود.

 ‌ داووس و  تغییر در  جهان سرمایه‌داری

‌کلاوس شواب، بنیان‌گذار همایش جهانی اقتصاد که همه‌ساله در داووس سوئیس برگزار می‌شود، معتقد است که ویروس کرونا، مشکلات و نواقص نظام سرمایه‌داری (بورسی) را برملا کرد و پیامدهای منفی جهانی‌شدن نیز آشکار شد. تقریبا همه صاحب‌نظران قبول دارند که ویروس کرونا نظم جهانی را به‌هم ریخت و باید برای نوعی نظم نوین و شرایط عادی نوینی که قبلا بشر تجربه نکرده است، آمادگی پیدا کرد.
کریس کوک، پژوهشگر ارشد یونیورسیتی کالج لندن، معتقد است کرونا موجب شده در دوران فعلی و آینده پساکرونا، این فعالان و احزاب سیاسی نباشند که سیاست‌گذاری‌ها را تعریف و اجرائی می‌کنند، بلکه موضوعات و مشکلات مردم هستند که سیاست‌ها، ساختار و مرام‌نامه احزاب سیاسی را تعریف خواهند کرد.

‌ خسارت‌های اقتصادی کرونا برابر  با یک جنگ جهانی؟

کلاوس شواب در کتابی که تحت عنوان «تنظیم دوباره بزرگ -  The Great Reset» با همکاری تیری مالرت، از مدیران برگزاری همایش جهانی داووس منتشر کرده است، تأکید می‌کند که پیامدهای شیوع کرونا جهان را در آستانه یک تغییر عظیم و تعریف یک نظم نوین اقتصادی قرار داده است. کلاوس شواب و تیری مالرت معتقدند جوامع جهانی نیازمند قراردادهای اجتماعی تازه‌ای هستند که عبور از نظام سرمایه‌داری بر اساس بازار سرمایه (بورس) را با محوریت موضوعات مرتبط با خیر و صلاح و رفاه بشریت (انسان) مورد توجه قرار بدهند؛ به‌‌ویژه در دوران انقلاب صنعتی چهارم، پایه و اساس تصمیم‌های سیاسی و اقتصادی در این راستا باشد.

‌ کرونا برای جهان  فرصت‌آفرینی  می‌کند؟

نویسندگان کتاب «تنظیم دوباره بزرگ» معتقدند با وجود مشکلات و مرگ‌و‌میر ناشی از شیوع بیماری کرونا، این ویروس که به‌آرامی مردم بیشتری را در جهان مبتلا می‌کند، هم‌زمان فرصت‌های بزرگی را نیز فراهم می‌آورد تا سیاست‌مداران در مجالس و دولت‌ها بدانند که بر سر دوراهی بسیار مهم و سرنوشت‌سازی قرار دارند؛ راه اول ادامه کار بر اساس روش‌ها و سیاست‌های تجربه‌شده‌ای است که ناکارآمدی‌شان را هر روز بیشتر از دیروز نمایان می‌‌کند. در این مسیر کشورها مرتب با شرایط غیرمنتظره جدید و مشکلات عدیده‌ای که قبلا تجربه نکرده‌اند، دست‌و‌پنجه نرم خواهند کرد. راه دوم توجه جدی به تعریف و تدوین سیاست‌های ابتکاری و نوین به‌منظور حل مشکلات زیست‌محیطی، ادغام‌های اقتصادی در جوامع و کشورها، توسعه مردم‌سالاری و پاسخ‌گویی به مردم در تمامی سطوح اجرائی، قانون‌گذاری و قضائی همراه با احترام به برابری نژادی، دینی، مذهبی و اعتقاداتی مردم است.

‌ موجی از  ناآرامی‌های  اجتماعی در  جهان سرمایه‌داری

معمولا سرمایه‌داران برای سود در طرح‌های مختلف سرمایه‌گذاری می‌کنند و به عواقب تأثیرات منفی زیست‌محیطی طرح‌های مختلف اهمیت نمی‌دهند؛ تأثیرات منفی زیست‌محیطی تقریبا تمامی طرح‌هایی که در جوامع و کشورهای مختلف تاکنون اجرا و تجربه شده‌اند، بسیار عمیق و ویران‌کننده بوده و هستند. در ایران می‌توان مثال‌های زیادی از این‌گونه طرح‌ها را مطرح کرد که متأسفانه تأثیرات منفی زیست‌محیطی خسارت‌باری داشته و دارند.
نویسندگان کتاب «تنظیم دوباره بزرگ - The Great Reset» که روز سه‌شنبه 25 تیرماه 1399 آن‌ را به خبرنگاران معرفی کردند‌، این نکته را مورد توجه قرار دادند که درحال‌حاضر توجه به نیاز برای مراقبت از محیط ‌زیست و منابع طبیعی بسیار جدی است. کمااینکه بخش قابل توجهی از 10 هزار میلیارد دلاری که دولت‌ها در سراسر جهان برای مبارزه و جبران خسارات اقتصادی ناشی از شیوع ویروس کرونا تخصیص داده‌اند، قرار است به مؤسسات و بنگاه‌های تجاری و صنعتی پرداخت شود که روی طرح‌هایی در راستای توسعه فناوری‌های به‌اصطلاح سبز و مناسب برای محیط ‌زیست مطالعه و کار می‌کنند. کلاوس شواب به خبرنگاران گفته است چنانچه دولت‌ها و قانون‌گذاران در کشورها مشکلاتی را که تک‌تک مردم‌، بنگاه‌های تجاری و صنعتی و مؤسسات فعال در عرصه اقتصادی دارند، نادیده بگیرند، باید منتظر «موجی از عصیان و ناآرامی‌های اجتماعی» باشند.

‌ آیا جهانی‌شدن همچنان مطرح است؟

کلاوس شواب و تیری مالرت به خبرنگاران روز 25 تیرماه 99 گفتند موضوع جهانی‌شدن یا جهانی‌سازی برای مدت زیادی عقیده خوب و موجهی تلقی می‌شد. چرا؟ برای اینکه برای طراحان این نظریه سود خوبی داشت. اما امروز مطرح‌کردن ضرورت جهانی‌سازی یا جهانی‌شدن به‌ نظر می‌رسد طرفدارانی نداشته باشد. چرا؟ برای اینکه با پیشرفت فناوری‌های اطلاع‌رسانی (شبکه‌های اجتماعی) مردم و به‌ویژه جوانان آگاهی اجتماعی خوبی دارند. درهمین‌حال در هیچ جامعه‌ای نمی‌توان طرح و برنامه‌ای را اجرا کرد و پیش برد که بخشی از جامعه از سوارشدن بر قطار آن طرح محروم باشند.

‌ توسعه علاقه  به منافع ملی

تا قبل از شیوع ویروس کرونا کلاوس شواب و همفکران او در همایش جهانی داووس سوئیس از موضوع جهانی‌شدن یا جهانی‌سازی اقتصاد حمایت می‌کردند. درباره موضوعات مرتبط با قیمت حامل‌های انرژی در بازارهای بین‌المللی در همایش جهانی داووس، حسن روحانی، رئیس‌جمهوری اسلامی ایران، در ماه دسامبر 2014 پیشنهاد داد که خوب است دست واسطه‌ها قطع و بین تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان انرژی گفتمان مستقیمی تعریف شود تا قیمت در سطحی تعیین شود که برای تولیدکننده مقرون‌به‌صرفه و برای مصرف‌کننده توان پرداخت بهای انرژی میسر باشد، اما غربی‌ها به آن توجهی نکردند و شیوع ویروس کرونا شوکی به بازار بین‌المللی انرژی (سرمایه‌داری – بورسی) وارد کرد که در تاریخ تجربه نشده بود.
نویسندگان کتاب «تنظیم دوباره بزرگ» پیش‌بینی می‌کنند که ویروس کرونا چنان موجب تحولات در عرصه‌های اجتماعی و اقتصادی شده است که شاهد توسعه افکار ملی‌گرایی افراطی در برخی از کشورها خواهیم بود. درواقع برخی به همین دلیل احتمال فروپاشی اتحادیه اروپا یا ایالات متحده آمریکا را مطرح می‌کنند.

‌ افراط در  جهانی‌شدن اشتباه بود؟

‌مبتکران همایش جهانی داووس به این نتیجه رسیده‌اند که جهانی‌شدن یا جهانی‌سازی در مسیری افراطی پیش رفت و ترس و نگرانی مثلا از بابت ازدست‌دادن فرصت‌های شغلی و انتقال بنگاه‌های تجاری و صنعتی از منطقه‌ای به منطقه‌ای دیگر یا از کشوری به کشور دیگر موجب شده است که احساسات ناسیونالیستی رو به رشد بگذارند.

‌ ثروتمندان غنی‌تر  و  فقرا فقیرتر می‌شوند؟

نویسندگان کتاب «تنظیم دوباره بزرگ» نکته جالبی را مورد توجه قرار داده‌‌اند که شیوع ویروس کرونا موجب شده ثروتمندان تقریبا در همه کشورها غنی‌تر و فقرا فقیرتر شوند. سپس با اشاره به رکود اقتصادی ناشی از کرونا، چشم‌انداز آن را با بحران بزرگ و بی‌سابقه سال ۱۹۳۰ مقایسه می‌کنند که «البته در صورت عمل و اقدام سریع کل جهان در راستای ضرورت یک بازنگری عظیم در همه ابعاد اجتماعی و اقتصادی جوامع، از آموزش و قراردادهای اجتماعی گرفته تا شرایط کار و... ممکن است از وقوع بحران بزرگ جدید جلوگیری کند». بنابراین در دوران دست‌و‌پنجه نرم‌کردن با ویروس کرونا و دوران گذار به دوران پساکرونا در تمامی کشورها مسئولان ذی‌ربط اجرائی، قانون‌گذاری و قضائی باید دست به دست هم بدهند و فارغ از سلیقه‌های سیاسی و غيرسياسي تمامی بخش‌های تجاری، صنعتی به‌ویژه صنعت انرژی (گاز طبیعی، نفت خام، فراورده‌های نفتی‌، برق و...) و نیز فناوری‌های ارتباطاتی (شبکه‌های اجتماعی‌، رسانه‌های تصویری، صوتی، مطبوعاتی و...) با مشارکت و همفکری مردم مدیریت شوند. در واقع کرونا ثابت کرد هیچ دولتي بدون حمایت اکثریت مردم نمی‌تواند موفق عمل کند و پایدار باشد. نویسندگان کتاب «تنظیم دوباره بزرگ» در روز سه‌شنبه 25 تیرماه 1399 به خبرنگاران گفته‌اند در یک کلام نظام سرمایه‌داری (بورسی) نیازمند یک بازنگری عظیم برای شروع نوینی است.

‌ کرونا چه بخش‌هایی از  نظام سرمایه‌داری را  رسوا  کرد؟

به اعتقاد کلاوس شواب و تیری مالرت، ویروس کرونا نظام بهداشت و درمان در جوامع سرمایه‌داری را مورد سؤال جدی قرار داد. بدون اینکه در جهان جنگی جهانی رخ داده باشد، شاهد آن هستیم که بدهی‌های دولتی غیرقابل تصور هستند و آمار بی‌کاری رو به افزایش دارد. هنوز دولت‌ها نمی‌توانند پایانی برای وضع موجود تصور کنند.

در ایران وقتی به برنامه‌های صداوسیما (رسانه ملی) توجه می‌کنیم، نمی‌دانیم نویسندگان متون و مجریان برنامه‌های به‌ویژه اقتصادی چه پیامی را برای جامعه دارند. از یک طرف یک نظام سرمایه‌داری و بازار سرمایه (بورس) را تشویق می‌کنند و از سوی دیگر با طرح مشکلات معیشتی و مقصر جلوه‌دادن دولت در بروز مشکلات، اعتقادات سوسیالیسم را مطرح می‌کنند. درحالی‌که مشکل اصلی اقتصاد کشور مجلس است که بیشتر به مسائل سیاسی فکر می‌کند تا تصویب قوانینی که کارشناسی‌شده باشند و بتوانند مشکلات اقتصادی کشور را حل‌وفصل کنند و جلوی فساد و اختلاس را بگیرند. در سایر کشورها نظیر نظام سرمایه‌داری (بورسی) آمریکا ما شاهد عصیان و شورش‌های اجتماعی علیه فاصله طبقاتی و تبعیض نژادی هستیم؛ مردم خواهان فرصت‌های برابر برای همه هستند. علاوه بر آن دولت‌ها و سیاست‌مداران بر این تصور بودند و هستند که نیازی به پاسخ‌گویی به نسل جوان ندارند. اینک شرایط کرونایی جوی را پدید آورده است که همه ناگزیر به پاسخ‌گویی در برابر تصمیم‌ها و عملکردهایشان نه‌تنها به نسل جوان حاضر بلکه به نسل آینده هستند.

‌ انقلاب صنعتی چهارم

از سال 2012 در کشورهایی نظیر آلمان، تربیت مدیران برای مدیریت در دوران انقلاب صنعتی چهارم شروع شده بود؛ به این معنی که تجارت و صنعت وارد مرحله ارتباطات الکترونیکی، فیزیکی و شبکه‌های اجتماعی خواهد شد. انتظار می‌رفت که این تحول در 10 تا 15 سال آینده اتفاق بیفتد؛ اگرچه در برخی از کشورها به دلایل مختلف با وقوع انقلاب چهارم صنعتی مخالفت می‌شد و می‌شود. حتی با روش‌های مختلف و قانون و مقررات جلوی پیشرفت فناوری‌های نوین ارتباطاتی گرفته می‌شد و هنوز می‌شود. کلاوس شواب و تیری مالرت معتقدند ویروس کرونا گذار جهانی به دوران انقلاب صنعتی چهارم را جلو انداخت و تسریع کرد. درواقع در ایران نیز ما شاهد این تحول هستیم و نیاز به دورکاری و استفاده از فناوری‌های نوین ارتباطات از راه دور هر روز بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد.

‌‌ منظور  از  انقلاب صنعتی؟

‌انقلاب صنعتی اول از اواخر قرن هجدهم تا اوایل قرن بیستم با بهره‌برداری از آب و انرژی بخار آب در کارخانه‌ها و تولید مکانیزه بود. از اوایل قرن بیستم تا دهه 1970 میلادی وقوع انقلاب صنعتی دوم با بهره‌برداری از قدرت برق برای تولید انبوه در کارخانه‌ها همراه بود. از دهه 1970 میلادی تاکنون وقوع سومین انقلاب صنعتی با بهره‌برداری از علوم الکترونیکی و فناوری‌های اطلاعات برای تولید به اصطلاح اتوماتیک (خودکار) در کارخانه‌هاست. درحال‌حاضر که بحث انقلاب چهارم صنعتی مطرح شده و از سال 2012 مورد توجه قرار گرفته است، با تلفیقی از دستاوردهای انقلاب سوم صنعتی و فناوری‌های نوین ارتباطاتی دربرگیرنده سیستم‌های فیزیکی و دیجیتالی جهان، شاهد تحول بی‌نظیری خواهد بود که در ایران چنانچه از هم‌اکنون به آن توجه کافی مبذول نشود و مجلس یازدهم به جای پیگیری‌های سیاسی، قوانین مناسب اقتصادی و... را تصویب نکند، از کشورهای دیگر عقب خواهیم افتاد و جبران این عقب‌افتادگی به این سادگی‌ها نخواهد بود.

ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه قبل از شیوع ویروس کرونا گفته بود مدیریت جهان دست‌خوش تحولات هوش مصنوعی خواهد شد و از برنامه‌های دولت روسیه برای توسعه و پیشرفت در هوش مصنوعی تعریف کرده است. چین درحال‌حاضر با تکنولوژی G5 هواووی از آمریکا و اروپا پیشی گرفته است. نویسندگان کتاب «تنظیم دوباره بزرگ» (The Great Reset) معتقدند در توسعه فناوری‌های نوین دیجیتالی و فیزیکی باید مصالح و رفاه انسان‌ها در کانون توجه قرار گیرند تا رشد این‌گونه فناوری‌ها به کل جامعه و در تمام سطوح به‌صورت عادلانه سود برسانند و مورد بهره‌برداری قرار گیرند. با بیان این ‌موارد، می‌توان این‌گونه نتیجه‌گیری کرد: مجلس یازدهم در سال اول شروع به کار و دولت دوازدهم در سال آخر در شرایطی مشابه با مجلس هفتم و دولت هشتم قرار دارند.

نمایندگان مجلس یازدهم به نظر می‌رسد باوجود توصیه‌ها و رهنمود‌های مقام معظم رهبری، همان گفتار و رفتار مجلسیان هفتم را تکرار می‌کنند، درحالی‌که شرایط امروز کشور با شرایط آن روز به کلی فرق می‌کند. مجلسیان باید برای جلب اعتماد و حمایت اکثریت مردم جامعه بیشتر تلاش کنند و از طرح موضوعات کوتاه‌مدت به‌منظور نیل به اهداف سیاسی کوتاه‌مدت پرهیز کنند و دولت و مجلس با هم بیشتر به بحث درباره برنامه‌های میان‌مدت و بلند‌مدت بپردازند. کتاب «تنظیم دوباره بزرگ» (The Great Reset) صراحت دارد که دوران سرمایه‌داری (بورس) در شرایط ویژه‌ای قرار گرفته و در تمامی کشورها شرایط دوران‌ گذار از سرمایه‌داری بورسی به‌سوی مسئولیت‌پذیری افراد، محافل و مؤسسات فعال در عرصه اقتصادی و سیاسی را فراهم آمده است. مجلس یازدهم باید در هر مورد که قانون‌گذاری می‌کند موضوعات مرتبط با حفظ محیط زیست و بهبود شرایط محیط زیست را به‌طورجدی مد نظر قرار بدهد. قوه مجریه، قوه مقننه، قوه قضائیه، بخش خصوصی، بخش عمومی، بخش‌های آکادمیک، نظامی، امنیتی و... باید در برابر تأثیرات منفی اقدام و عمل‌شان در جامعه و محیط ‌زیست پاسخ‌گو باشند.

کشورها در جهان به یک حکمرانی خوب در تمامی زمینه‌ها نیاز دارند. دورانی که فقط دولت و قوه مجریه را باید مسبب تمامی گرفتاری‌های اقتصادی و... مردم بدانیم، به پایان رسیده است. ایران می‌تواند محور باشد. همایش جهانی داووس که تاکنون 50 گردهمایی در سطح عالی‌رتبه رهبران جهان را میزبانی کرده است، با انتشار کتاب «تنظیم دوباره بزرگ» (The Great Reset) اعلام می‌کند که دیگر راه و روش گذشته در جهان سرمایه‌داری (بورسی) کارساز نیست و باید چاره‌ای دیگر اندیشید.

‌ چه باید کرد- فرصت بسیار کم است؟

چنانچه نمایندگان مجلس یازدهم، واقعیت‌ها و وضعیت پیش‌آمده در دوران کرونایی نه‌تنها در ایران بلکه در جهان را مدنظر قرار بدهند و اقتصاددانانی نظیر احمد توکلی به این نتیجه برسند که در مجلس هفتم اشتباه کردند و به‌جای سرزنش‌کردن این و آن، به فکر راهکار سازنده و ابتکاری برای جبران اشتباهات گذشته باشند، به این نتیجه خواهند رسید که می‌توان با تکیه به منابع عظیم گاز طبیعی ایران و ایجاد خزانه‌داری انرژی (مقاله منتشرشده در روزنامه «شرق» 19 تیرماه 1399) سیاست‌های نوینی که براساس آنها ایران به‌عنوان مبتکر دلارزدایی اقتصاد جهان با هدف تعریف مفاد یک قرارداد جدید اجتماعی که حرمت انسان‌ها و عدالت اجتماعی در کانون آن باشد، برای توسعه اقتصادی و منفعت‌رسانی به تمامی آحاد جامعه به جهان معرفی شود.

 منبع: شرق

خبرهای مرتبط
نظرات بینندگان