تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به قلم نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: " ایران سامانه "
قلمنیوز: در روزهای اخیر تحلیلهای رسانهای و واکنشهای رسمی نسبت به قرارداد۲۵ ساله همکاری میان ایران و چین شدت گرفته است و ابعاد مختلف آن مورد بررسی قرار میگیرد. مخالفان، این قرارداد را باجدهی ایران به چین توصیف کرده و میگویند چرا باید توافقی ۲۵ ساله با این حجم از امتیازات با چین بسته شود؟ در مقابل موافقان میگویند در شرایط کنونی که چین، تنها کشوری است که از ایران نفت خریداری میکند، این توافق برای خروج کشور از شرایط کنونی اقتصادی ضروری است و میتواند مزایا و منافع بسیاری برای کشور به همراه داشته باشد.
با این وجود، جزییات این قرارداد هنوز اعلام نشده است، روند امضا و نهایی شدن آن نیز در جریان است و توافق نهایی هنوز بر سر آن حاصل نشده است. در این بین، یکی از مهمترین ابعاد این قرارداد، ابعاد اقتصادی آن به شمار میرود. چین دومین اقتصاد بزرگ جهان است و قرار است در نتیجه این قرارداد احتمالا تکنولوژی و سرمایه خارجی به کشور بیاورد.
علی ربیعی، سخنگوی دولت در این خصوص میگوید: برنامه جامع ۲۵ ساله با چین متاسفانه دستخوش تحلیلهای بدبینانه، سطحی، نادرست و بعضا مغرضانه شده است. مغرضانه را برای آنان به کار بردم که در رسانههای فارسیزبان وابسته به دلارهای نفتی و گروههایی غیرخیرخواه برای ایران مدام در حال دروغپردازی در این زمینه هستند.
به گفته او، یک روز از واگذاری چابهار، یک روز قشم و کیش، یک روز فروختن آینده نفت و گاز و یک روز حضور ۵ هزار نیروی امنیتی در ایران سخن به میان میآید؛ هرچند این برنامه در صورت عقد تفاهمهای اولیه برای نهایی شدن در معرض افکار عمومی و مبادی عمومی تصمیمگیری قرار خواهد گرفت.
ربیعی متذکر میشود: این به نفع آینده ایران است که با درک تغییرات ژئوپلیتیک اقتصادی جهان، مزیت خود را در تفاهمهای راهبردی بلندمدت با منظومهها و کشورهای مختلف جستوجو کنیم. این روشی است که منفعت ملی ایران امروز و فردا در آن است که نهتنها با کشور چین بلکه با تمامی کشورهای موثر به تفاهمهای بلندمدت دست یابیم.
واشنگتن هر روز منزویتر میشود
در این میان، روزنامه اسپانیایی ال کنفیدنسیال اخیرا با درج مقالهای از «دسکایار» دیپلمات برجسته و مدیر اسبق سرویسهای اطلاعاتی اسپانیا نوشت: ایران و چین به روش مشترکی برای ضربه زدن به اقدامات واشنگتن دست یافتهاند.
دسکایار در این مقاله تصریح میکند: واشنگتن هر روز بیشتر دچار بیماری اوتیسم در سیاست خارجی خود شده و منزویتر میشود؛ ایران و چین با انجام یک توافق بلندمدت، راه مشترکی برای حفظ منافع ملی خود و سیلی محکم به صورت آمریکا یافتهاند.
این دیپلمات برجسته همچنین میافزاید: شکست سیاست آمریکا در دشمنی و به انزوا کشاندن ایران و نیز ناتوانی اتحادیه اروپا در ارائه راهحلی در مقابله با یکجانبه گرایی آمریکا، عامل اصلی توافق اخیر بین ایران و چین است.
دسکایار که سالها سفیر اسپانیا در مراکش، واتیکان و آمریکا بوده است، مقاله خود را با این جمله معروف به پایان میرساند: هر کدام از ما هر آنچه کاشتهایم، درو خواهیم کرد.
همچنین براساس گزارش نیویورک پست، برنامه جامع ۲۵ ساله همکاری های ایران و چین که یک همکاری راهبردی است، علاوه بر مزایای اقتصادی بسیاری که برای تهران دارد، ضربه بزرگی به تلاشهای دولت ترامپ در راستای انزوای ایران وارد میکند.
تحلیل رسانه دولتی چین از سند۲۵ ساله تهران و پکن
در این میان، تحلیلها حاکی از آن است که چین در ابرراهبرد سیاست خارجی خود، احیای جاده ابریشم را دنبال میکند تا درهای اقتصادش را بیش از پیش به سوی مقاصد جهانی بگشاید؛ مسیری که ایران در آن نقطهای ژئواستراتژیک محسوب میشود و گذار جاده ابریشم از خاورمیانه و ادامه مسیر به سوی اروپا، آفریقا و خاور نزدیک اهمیت ایران به عنوان یک شریک تجاری مطمئن را روزافزون میسازد.
در سوی مقابل، چین طی سالهای گذشته و اکنون از مهمترین کشورهای تامینکننده نیازهای ایران در زمینه کالا، خدمات، فناوریهای روز و مشتری محصولات انرژی کشورمان محسوب میشود و کوشیده تعهدات دوجانبه و بینالمللی از جمله در توافق هستهای را به انجام رساند.
«سی. سی. تی. وی» تلویزیون دولتی چین اخیرا در گزارشی با بیان اینکه موضوع برنامه جامع همکاری های ۲۵ ساله ایران و چین در سفر سال ۲۰۱۶ «شی جین پینگ» رییس جمهوری خلق چین به تهران مطرح شد، نوشت: از دیدگاه ایران و چین، این برنامه در حقیقت «نقشه راه» محسوب می شود که طرفین درباره آن رایزنی کرده و درچارچوب آن پرداخت هایی نیز با ارز ملی چین یعنی «یوان» در مبادلات انجام میشود.
«سی. سی. تی. وی» با یاداوری نقش ایران به عنوان یک بازیگر مهم در مسیر طرح «یک کمربند-یک جاده» و عضو ناظر سازمان همکاری شانگهای آورده است؛ در سیاست بین الملل، چین یک «شریک قابل اعتماد» برای ایران است، کما اینکه در برجام نیز به این سند پایبند بوده و با خروج آمریکا از برجام و همچنین درخواست اخیر این کشور برای تمدید تحریم تسلیحاتی تهران مخالفت کرده است.
در گزارش رسانه چینی آمده است، با وجود انتقادها در فضای مجازی از این برنامه، اخبار همکاری با چین همیشه از سوی دولت و مردم ایران مورد استقبال قرار گرفته است و با توجه به اینکه آمریکا دست از تحریمها برنداشته و گفتوگویی هم میان ایران و آمریکا در جریان نیست، این برنامه فرصتی برای کمک به اقتصاد ایران است.
تلویزیون دولتی چین با یاداوری نیاز چین به منابع انرژی ایران و نیاز تهران به فناوری و سرمایه گذاری چین برای عبور از فشارهای آمریکا تصریح کرده است، این برنامه به عنوان یک برنامه دو سر برد، برای دو کشور امتیاز محسوب می شود چین از طریق ایران به اروپا وصل می شود و تجارت جهانی خود را گسترش می دهد ایران هم در توسعه میادین نفت و گاز از چین کمک می گیرد.
گزارش در پایان آورده است؛ به هر صورت برنامه جامع همکاریهای ایران و چین یک «تمرین قدرت نیست، بلکه الگویی برای رشد است».
رد غوغا بر سر قرارداد ایران و چین در تلآویو است
مجیدرضا حریری، رییس اتاق بازرگانی ایران و چین پس از انتشار یک سند ۱۸ صفحهای که گفته میشود توافق جامع ایران و چین است، میگوید: تا زمانی که این سند منتشر نشده بود خیلی سخت بود بحث کردن سر این توافق جامع عملی نبود و بیشتر به هیاهو کردن شباهت داشت. خوشبختانه با انتشار آن در یک شبکه ماهوارهای و سپس اقدام یک سایت داخلی به انتشار آن اکنون بهتر میشود در این باره اظهار نظر کرد.
او میافزاید: با انتشار این سند معلوم شد این مهم یک جهتگیری استراتژیک است که جنبههایی از آن سیاسی و جهانی است که طبیعتا در تخصص من نیست. با این حال انتشار این سند نشان داده کل هیاهوی به راه افتاده حول آن هنوز پایه مادی ندارد و صرفا از یک فضای احساسی و کشمکشهایی که آنها هم اغلب سیاسی هستند، معنا میدهد.
این عضو مطرح اتاق بازرگانی ایران در رابطه با جایگاه این توافق عنوان میکند: البته این توافق جنبههای متعددی دارد اما در حوزه اقتصادی من آن را رو به جلو میبینم. درواقع ایران نیاز به توسعه زیرساختهایش دارد و مزیت و پتانسیل اصلی اقتصاد ما هم حوزه انرژی است. طبیعتا شریک ایران نیز با این چشم داشت به سمت کشور ما میآید. اما گفتن اینکه چیزی در حد ترکمانچای هیچ ربطی به ماهیت این سند ندارد.
او تاکید میکند: آیا ما جزو آن دسته از افرادی هستیم که اجازه دهیم کسی کشور ما را بخرد؟ موانعی که سرمایهگذاری خارجی در جمهوری اسلامی دارد نشان میدهد که چنین امکانی وجود ندارد. ضمنا چین تاریخ مدونی سه هزار ساله دارد و جز یک بازه زمانی ۱۷۰ ساله همواره یک امپراتوری قدرتمند و بزرگ بود. کسی سابقه استعماری از آنها دارد؟ بالاخره هر گفتهای باید پایههای خود را در واقعیت پیدا کند. چین هرگز استعمارگر نبوده ولی اروپاییها و امریکا بوده و هستند. حتی کشوری چون پرتغال قرنها استعمارگر بود.
او افزود: همانطور که پیشتر گفتم، گرای این موضوع به باور من در تلآویوی است که خود التماس چینیها را برای افزایش سرمایهگذاری میکنند و میدانند تبدیل ایران به هاب سرمایهگذاری منطقهای چین چه زیانی برای خودشان دارد.
همیشه از دلواپسان ضربه خورده ایم
سعید اشتیاقی، عضو اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران نیز در این خصوص میگوید: پس از پیروزی آقای روحانی در انتخابات سال ۹۶ حبابهای زیادی در کشور بهوجود آمد؛ حباب افزایش قیمت مسکن، دلار و حاملهای انرژی. اما به نظر من بزرگترین حباب بهوجود آمده، حباب امید بود.
به اعتقاد وی، بعد از تصویب و اجرایی شدن برجام، مردم امیدوار به روزهایی بودند که تمامی مشکلاتشان حل و فصل شود، اما دیری نپایید که از آن توافق، تکه کاغذی بیش بر جای نماند و همه حبابها سر جای خود ماند؛ به جز حباب امید که خیلی زود از بین رفت و میتوان گفت آن هم به دلیل دل بستن بیش از حد به کشورهای اروپایی و آمریکایی و پشت کردن به کشورهای شرقی از جمله چین، کشوری که از لحاظ سیاسی و اقتصادی قرابت چندین ساله با ایران دارد و همیشه نظر و آرایی که در شورای امنیت اعلام کرده، مطابق با منابع سیاسی و اقتصادی کشور ایران بوده است.
عضو اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران تصریح میکند: کشور ایران همیشه از دلواپسان ضربه خورده است، آنان که وقتی زمام امور را در دست داشتند؛ به گونهای فعالیت میکردند و زمانی که دیگر در گود کارهای اجرایی نبودند، منتقد کارهایی میشدند که خود طلایهدار آن موضوع بودند.
اشتیاقی عنوان میکند: لازم به ذکر است از این قرارداد ۴۰۰ میلیارد دلاری، ۲۸۰ میلیارد دلار آن در حوزه صنعت نفت و گاز و پتروشیمی است. عدهای به سرمایهگذاری چین در این حوزه نقد دارند، اما اگر این افراد کمی مطالعه در زمینه سرمایهگذاری و سیاستهای اقتصادی چین داشتند به راحتی متوجه میشدند که چین برای سرمایهگذاری مزیت مطلق و مزیت نسبی هر کشوری را بررسی میکند.
عضو اتاق بازرگانی تهران متذکر میشود: لازم به ذکر نیست که مزیت مطلق ایران در زمینه نفت و گاز و پتروشیمی است. اگر این قرارداد بهگونهای باشد که موجب بهروزرسانی و نوسازی صنایع خرد و کلان کشور شود و از تکنولوژی به روز کشور چین و انتقال تکنولوژی به کشور سود برد، باعث ایحاد اشتغال در جوانان میشود. اشتغالی که همیشه یکی از دغدغههای دولتمردان کشور بوده و موجب افزایش دانش در نیروی انسانی ما میشود.
اشتیاقی تاکید میکند: ما میتوانیم با جذب سرمایه و الگو قرار دادن اقتصاد چین راه توسعه و رشد جدیدی را برگزیده و در پیش گیریم. چینی که در کمتر از سه دهه ابر رقیب اقتصادی و سیاسی برای آمریکا شده، به گونه ای که تحلیلگران سیاسی و اقتصادی، چین را بزرگترین تهدید برای اقتصاد آمریکا میداند.
بهرهگیری از تکنولوژی چین به سود ماست
در همین حال، محمدرضا نجفِیمنش، رییس کمیسیون بهبود محیط کسبوکار اتاق بازرگانی تهران به امکان همکاری های مشترک در صنعت خودروسازی و قطعهسازی میان ایران و چین اشاره میکند و میگوید: هنوز این توافق صرفا در حد یک سند ۱۸ صفحهای و در حد پیشنویس است. به همین دلیل بخش زیادی از بحثهایی که حول آن شده، برای من حداقل قابل فهم نیست. درواقع متوجه نمیشوم چگونه میتوان به این اظهارات دست زد وقتی که هنوز هیچ چیزی در حد یک قرارداد اجرایی منتشر نشده است.
او تاکید میکند: من همیشه از هرگونه افزایش همکاریهای بینالمللی استقبال کرده و میکنم. در این مورد هم حتما که اتفاق خوبی است اگر رابطه ما با کشوری چون چین که از کشورهای توسعهیافته جهان امروز است، افزایش یابد. این به سود اقتصاد خواهد بود و طبیعتا از این بابت هم خوشحالم.
این عضو اتاق بازرگانی تصریح میکند: البته نگرانیها در این مورد هم قابل درک است. اقتصاد ما چندین بار کوچکتر از اقتصاد چین است و انتظار میرود دولتمردان و مسوولان ضمن ارتقای توان اقتصادی کشور به این مساله هم توجه کنند تا کار به جایی نرسد که اقتصاد ایران صرفا پله ترقی چین شود.
این عضو اتاق بازرگانی متذکر میشود: با این حال نباید فراموش کنیم که اصل در این میان ما هستیم. هر طرف به دنبال سود خود است و ما باید مسیری را تبیین کنیم و موافقت طرف مقابل را جلب کنیم که ضمن سود جستن طرف مقابل اقتصاد و تولید ایران نیز به اصطلاح چالههای خود را پر کند.
همه کشورهای جهان به دنبال شرکای بلندمدت هستند
هادی حقشناس، کارشناس اقتصادی و نماینده اسبق مجلس نیز میگوید: نکته مهمی که باید به آن توجه شود، این است که توافق اخیر با چین نه محصول سال ۹۹ بلکه دقیقا در زمان قدرت ایران و پس از امضای برجام حین سفر رییس جمهوری چین به ایران در سال ۹۶ مطرح شد. در نتیجه باید توجه داشت که مساله را نباید در نگاههای جناحی به این شکل حلاجی کرد.
وی میافزاید: از سوی دیگر توافق با چین اولین قرارداد بلندمدت ایران با کشورهای دیگر نیست. یک دهه پیش میان ایران، پاکستان و هند خط لوله صلح به مرحله اجرا رسید. دو دهه است با قزاقستان سواپ نفتی داریم و همین مدت از توافق میان ایران ترکمنستان و ایران ترکیه برای خط لوله گاز اجرا شده است. علاوه بر این بحثهای حول کریدور شمال- جنوب و شرق- غرب هم بیش از ۲۰ سال قبل در کشور مطرح شده است، بنابراین این اولین توافق بلندمدت ایران نیست.
نماینده اسبق مجلس عنوان میکند: از سوی دیگر در چهار دهه اخیر ثابت شده به راحتی روابط میان ایران و آمریکا عادی نخواهد شد و اروپا هم ثابت کرده در چنین چالشهایی نهایتا در کنار ـمریکا خواهد بود. به بیان دیگر غرب نمیتواند با وضعیت فعلی شریکی قابل اعتماد برای کشور باشد و رابطه تجاری میان دو طرف به راحتی ممکن است از بین برود.
این مدرس دانشگاه تصریح میکند: عربستان سعودی یکی از نزدیکترین روابط را در خاورمیانه با غرب دارد اما قراردادهای بلندمدت فروش نفت خود را با کشورهای جنوب و جنوب شرقی آسیا میبندد. حتی ترکیه و روسیه علیرغم تنشهایی که از شلیک به هواپیما روسی پیش آمده با هم روابط اقتصادی بلند مدت داشته و دارند. در واقع جهان امروز کشورها به دنبال شرکای بلندمدت میگردند و لو آنکه از نظر سیاسی همگن نباشند.
حق شناس تاکید میکند: این مساله در ایران مورد توجه کافی نبوده است. در حالی که همسایگان ایران در بلوکهای متعددی عضو میشوند. این نگرش که ایران صرفا باید با برخی از کشورهای خاص مرتبط باشد چندان منطقی نیست. نمیتوان کل کشور و مردم را منتظر نگه داشت تا نتیجه برجام مشخص شود و سپس به دنبال توسعه بود.
او درباره انتقاداتی مانند واگذاری برخی از جزایر خلیج فارس یا سرزمین اصلی به چین تصریح میکند: این واقعا بیان عوامانهای است. به باور من وقتی تنها کلیات یک توافق منتشر شده، نمیشود این نتایج را گرفت. حداقل باید شمهای از زمینههای چنین اقدامی دیده شود اما کسی نشانهای ندارد ولی برخی این حرفها را هم میزنند.
منبع: خبرآنلاین